۰
سه شنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۵۸
آمریکا دشمن مشترک دو ملت مسلمان

ایران و عراق، اهمیت و ضرورت همکاری و همیاری

ایران و عراق، اهمیت و ضرورت همکاری و همیاری
در شرایط کنونی که منطقه دچار بحرانهای متعدد شده و دو کشور ایران و عراق نیز در نقاط کانونی این بحرانها قرار دارند، بیش از پیش، نیازمند همکاری و حمایتهای متقابل یکدیگر می باشند. اما چرا؟
فضای کلی حاکم بر منطقه:

بعد از انقلاب اسلامی ایران و نیز پس از آغاز جریان بیداری مسلمانان در منطقه، کشورهای غربی که بطور اساسی با اسلام و مسلمانان، تضاد و دشمنی دارند، به تکاپوی بیشتر افتاده و در صدد بر آمدند تا ضمن متوقف کردن و یا منحرف نمودن حرکتها و تحولات جدید، در نهایت، آنها را نابود نمایند. حرکتها و تحولاتی که  نوید بخش آگاهی و قدرت یابی مسلمانان در برابر غرب قدرتمند و سلطه گر است.  به همین دلیل، جهان اسلام  هر روز شاهد توطئه ها و طرحهای خصمانه متعدد از ناحیه غرب بوده و می باشد.

بر همین اساس، در حال حاضر، جهان اسلام شرایط بسیار سختی را سپری می کند. وجود اختلافات  و کشمکشها بین کشورهای اسلامی و طیفهای مختلف مسلمان ، جنگها و بحرانها از جمله در یمن، سوریه، عراق، افغانستان، بحرین، با پیامدهایی همچون تخریب و ویرانی منابع و زیر ساختها، کشتار وسیع مردم، فقر و گرسنگی، آوارگی، فقط بخشی از این مشکلات هستند. مشکلاتی که اساساً ریشه های داخلی و خارجی دارند. جهان اسلام در عرصه داخلی، علی رغم دارایی منابع فراوان نفت گاز و معادن ارزشمند همچنین جمعیت کثیر و جغرافیای مهم، به میزان زیادی گرفتار بعضاً نظامهای سیاسی فاسد ، وابسته و نیز دولتمردان بی کفایت و نا کارآمدی است که نه تنها در جهت وحدت و هم افزایی قدرت، در درون جوامع اسلامی گام بر نمی دارند بلکه جهت خوش خدمتی به نظام سلطه و صهیونیسم در مسیر تخریب جهان اسلام و نابود کردن منابع آن حرکت می کنند؛ تا از این طریق به برکت حمایت غرب، چند صباحی حکومت را در چنبره خود حفظ نمایند. و یا گرفتار کسانی است که شاید سرو سرّ چندانی با غرب ندارند، اما عطش قدرت و منافع فردی، گروهی و یا حزبی، آنها را از توجه به منافع جهان اسلام و یا منافع و مصالح عمومی باز داشته.  بطور طبیعی ، در چنین وضعیتی، جهان اسلام ، در تشتت و وادادگی در برابر دشمنانش فرو می غلطد. در عرصه خارجی نیز، دشمنان اسلام بیش از گذشته در صدد بر آمده اند تا ضمن جلوگیری از روند بیداری مسلمانان، از قدرت یابی آنها به هر طریق ممکن، ممانعت نمایند. جمود فکری ، جهالت مذهبی و تعصبات سخت و کور در بخش اندکی از جامعه اسلامی نیز در یاری حکومتهای فاسد و خارجیان معاند  قرار گرفته است.  

اهمیت و ضرورت وحدت ، همکاری و مقاومت در جهان اسلام:

در شرایطی که جهان غرب و صهیونیسم همراه با عوامل وابسته به خود حتی در درون جهان اسلام، علیه اسلام و مسلمانان دست به ائتلاف و اتحاد می زنند، بیش از هر چیز، وحدت و همکاریهای متقابل در عرصه های مختلف بین کشورهای اسلامی ، مهم و ضروری می باشد. امری که مستلزم شجاعت، مقاومت و برای دوره ای، نیازمند هزینه کردن است. البته که پس از مدتی، خیرات و برکات ارزشمند خود را به ارمغان خواهد آورد. اما برعکس، هر گونه، اتحاد و همکاری نیز همراهی و تبعیت از برنامه های غرب و آمریکا علیه هر کشور مسلمان ، ولو بنام منافع ملی، همان تشتت در جبهه خودی و آب به آسیاب دشمن ریختن است.

برون رفت از این وضع اسفناک، نه در شعار، بلکه در عمل، مستلزم انسانهای بزرگ،  اراده های سترگ ، ایمان راستین و دلهای سوخته ای است که چنین درد و رنجی را بر مسلمانان تحمل نمی کنند؛ آنانی که نه به منافع شخصی و گروهی بلکه به منافع ملی و مصالح امت اسلامی می اندیشند.  

اهمیت و ضرورت روابط و همکاری بین ایران و عراق:

1- همسایگی:

ایران و عراق دو کشور همسایه هستند و بطور طبیعی نمی توانند از تحولات یکدیگر بی تأثیر باشند. بحران و نا امنی در هر یک، بر دیگری اثر گذار خواهد بود.  

2- دین، مذهب و ایدئولوژی مشترک:

مردم عراق و ایران ، هر دو مسلمان هستند. اشتراک در مذهب تشیع نیز مزید بر علت است. مطابق آموزه های اسلام، دو ملت، موظف به وحدت و همیاری نیز همکاری در برابر دشمنان اسلام می باشند. اسلام، همه مسلمانان را بر آن داشته تا مانع از سلطه غیر مسلمانان بر جامعه اسلامی شوند. همچنین وجود عتبات عالیات در عراق و ایران، بویژه شیعیان دو کشور را بگونه ای اجتناب ناپذیر، در یک پیوند عمیق مذهبی و قلبی قرار می دهد. از منظر دینی، بر مسلمانان واجب است تا در مقابل ظالم، از یکدیگر دفاع نمایند. دفاعی که چندان منوط به اما و اگر نیست و چه بسا در مواردی کاملاً پر هزینه باشد. بر همین اساس بود که جمهوری اسلامی ایران، در دوره حکومت بعثیها، پذیرای خیل عظیم شیعه و سنی در کشور شد و از هرگونه حمایت از ایشان دریغ ننمود. همچنین در پی حملات داعش به عراق که با حمایت غرب و آمریکا نیز متحدان عرب آنها صورت گرفت، جمهوری اسلامی ایران بلافاصله، تمام قد به دفاع از این کشور و ملت پرداخت و هیچگاه بحث شیعه و سنی هم در کار نبود. و بر همین اساس است که جریان مقتدا صدر اعلام نمود که در صورت حمله به ایران ، دفاع از آن، واجب شرعی و تکلیف دینی است. همچنین قریب به اتفاق جریانهای سیاسی و مقامات بلند پایه عراقی تحریمهای آمریکا علیه ایران را محکوم کردند و به ضرورت مقابله با آن حتی در گستره جهانی ، تأکید نمودند.
3- تهدید مشترک: 

ایران و عراق بخوبی می دانند که آمریکا و صهیونیزم، دشمنان قسم خورده و پای به رکاب بردۀ اسلام و مسلمانان هستند و متحدان عرب آنها در منطقه نیز آنها را همراهی می کنند. مردم ایران و عراق  به خوبی می دانند که همه  این دشمنی، اساساً به دلیل تبعیت از احکام الهی و روی بر تافتن از سلطه شیطانی آنان است. عراقیها بطور قطع به این واقعیت پی برده اند که حضور آمریکا در عراق نه بر اساس دوستی، بلکه مبتنی بر سلطه و تسلط بر جهان اسلام و اساساً دشمنی با عتبات عالیات است. ملتی که سالیان متمادی است در روز اربعین، اینچنین حماسه می آفریند و با پای برهنه، مسافت طولانی را می پیماید و یا علی رغم بضاعت اندک، داشته و نداشته خود را با گریه و التماس به زائران هزینۀ عطش جانش می کند، جانی که برای امام حسین، می سوزد، چنین ملتی، هیچگاه برادر دینی و همراه مذهبش را رها نمی کند و دست در دست دشمنان اهل بیت نمی گذارد. چنانچه روزی، مشکلی برای مردم عراق بوجود آید، مسلماً چشم امید خود برای حمایت را بسوی ایران مسلمان و شیعی می دوزند و نه ایالات متحده. جمهوری اسلامی ایران نیز در شرایط سخت خود، امید به حمایت کشورهای مسلمان و بویژه عراق خواهد  داشت.

 آمریکائیها پیوسته از دیکتاتور صدام حمایت بی دریغ کردند تا اینکه تاریخ مصرفش تمام شد. آنها پس از اسقاط صدام - بویژه بعد از سال 2007 که دیدند شیعیان ، گوش به فرمان آنان نیستند- یکسره به حمایت از گروههای تروریستی پرداختند تا با کشتار مردم مظلوم ، در واقع دولت این کشور را فلج و یا تسلیم نمایند. برنامه راه اندازی داعش و حمایت از آنها توسط آمریکائیها ، واقعیتی بود که نه تنها بسیاری از مقامات کشورها و حتی  بسیاری در خود غرب آن را مطرح کردند ، بلکه خود هیلاری کلینتون صریحاٌ بدان اعتراف نمود. و همین داعشیها، صدها هزار زن و مرد، پیر و جوان و کودک مظلوم عراقی را با بمب و گلوله های اهدایی غرب و برخی اعراب منطقه ، تکه تکه کردند و یا در آتش سوزاندند. چنین دولتی دشمن خونی مردم عراق است و نه مددکار آنها در روزهای سخت.

آمریکائیها در سال 2011 که به سبب مقاومت مردم عراق و دولتمردان شجاع آن از این کشور اخراج گردیدند، از سال 2014 به بهانه مبارزه با داعش، مجدداً وارد این کشور شده اند و سعی دارند تا حد ممکن بدون توسل به زور، حضور و نفوذ خود را گستر ش دهند.  اما این روش ظاهراً آرام آنها نه از باب احترام به ملت عراق ، بلکه از سر استیصال و با فریبکاری است. مسلماً چنانچه آنها روزی قدرت پیدا کنند، هیچگونه رحمی به مردم این کشور نخواهند داشت. و با گلوله و بمب، جواب مردم عراق را خواهند داد. کاهش عمق راهبردی عراق، تا حدود بسیار زیادی دست آنها را در برابر واشنگتن خالی و برعکس، آمریکائیها را بیشتر به سمت رویکردها و سیاستهای ستمگرانه و توسل به تفنگ، سوق خواهد داد. طبیعاً جمهوری اسلامی ایران و عراق و بلکه کشورهای محور مقاومت، عمق راهبردی یکدیگر هستند و با توسعه روابط و حمایتهای متقابل است که می توانند با هم افزایی در قدرت دفاعی – در برابر دشمنانی  که جز زبان زور نمی فهمند-  امنیت و منافع ملی خود را بیش از پیش تأمین نمایند. آمریکائیها حتی اگر در ابتدا ، نرمش نشان دهند و تطمیع نمایند، در نهایت به چیزی جز تسلیم کامل و دست برداشتن از همه داشته ها و ارزشهای ملی و دینی، راضی نخواهند شد. در چنین فضایی، فرد ، گروه و یا کشور مسلمان، فقط باید یکی را انتخاب کند؛ یا مقاومت در برابر خواسته های سلطه گرانه ، باج خواهانه و حقارت بخش و در نتیجه، نیل به استقلال، عزت و افتخار و یا تسلیم محض در برابر واشنگتن و سقوط در ورطه وابستگی و ذلت. 

محمد محمدی قراسویی - کارشناس و تحلیلگر مسائل بین الملل
مرجع : الوقت
کد مطلب : ۷۴۴۵۱۰
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما