۰
شنبه ۲۴ شهريور ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۰۰

نهضت امام حسین علیه السلام برای باز گرداندن جامعه اسلامی به خط صحیح است

نهضت امام حسین علیه السلام برای باز گرداندن جامعه اسلامی به خط صحیح است
هدف امام حسین علیه السلام عبارت بوداز انجام دادن یک واجب عظیم ازواجبات دین، که آن واجب عظیم را هیچ کس قبل از امام حسین انجام نداده بود. واجبی است که دربنای کلی نظام فکری و ارزشی و عملی اسلام جای مهمی دارد. باوجوداین، تا زمان امام حسین به این واجب عمل نشده بود.

امام حسین این کار را کرد چون زمینه انجام این واجب درزمان امام حسین پیش آمد، اگردرزمان امام حسن(ع) یا در زمان امام صادق(ع) هم پیش می آمد آن بزرگواران همین کار را می کردند. انجام این واجب به طورطبیعی به یکی از این دو نتیجه می رسد یا نتیجه اش این است که به قدرت وحکومت می رسد که اگر حضرت به قدرت هم می رسیدندآن را محکم می گرفتند وجامعه رامثل زمان پیامبر(ص)و امام علی(ع) اداره می کرد. یک وقت هم انجام این واجب نتیجه اش منجر به حکومت نمی شود و به شهادت ختم می شود؛ که امام حسین برای آن هم آماده بود.

یک نکته وجود دارد که اگرهدف تشکیل حکومت است عده ای می گویند تاآن جا جایزاست انسان برود که می شود رفت و به نتیجه مطلوب رسید، و در نقطه مقابل کسانی می گویند حضرت آمده بود تا کشته و شهید شود، شهادتی را که ما در شرع مقدس اسلام می شناسیم معنایش این است که انسان به دنبال هدف مقدسی که واجب است برود و درآن راه تن به کشتن هم می دهد. پس کسانی که گفته اند، هدف «حکومت» بود، یاهدف «شهادت» بود، هدف ونتیجه رامیان هم آمیخته اند.

اکنون شرح می دهیم که این واجب چیست؟ پیغمبراکرم و هر پیغمبری وقتی که می آید یک مجموعه احکام می آورد، که بعضی فردی است که انسان خودش را اصلاح کند و بعضی اجتماعی است که دنیای بشر را آباد و اداره کند. خب درزمان پیامبراکرم (ص)حکومت اسلامی وجامعه اسلامی تشکیل شد، اقتصاداسلامی پیاده شد، جهاد اسلامی برپا، و زکات اسلامی گرفته شد یک کشور و یک نظام اسلامی تشکیل شد. مهندس این نظام و راهبر این قطار در این خط، نبی اکرم و آن کسی است که به جای او می نشیند. خط هم روشن ومشخص است. بایدجامعه اسلامی وفرد اسلامی ازاین خط، برروی این خط ودراین جهت و از این راه حرکت کندکه اگرچنین حرکتی انجام گیرد آن وقت انسان ها به کمال می رسند، بشر به خوشبختی و کامل می رسد و بنده کامل خدامی شود.

حال اگر این قطاری را که پیامبر بر روی این خط به راه انداخته است دستی یا حادثه ای آمد وآن را ازخط خارج کرد و جامعه اسلامی منحرف شد و این انحراف به جایی رسیدکه خوف انحراف کل اسلام و معارف اسلام بود، تکلیفی هست؟

در این جا دو نوع انحراف داریم یک وقت مردم فاسد می شوند، اما احکام اسلامی از بین نمی رود اما یک وقت مردم که فاسد می شوندحکومت ها هم فاسد می شوند، علما و گویندگان دین هم فاسد می شوند. از آدم های فاسد اصلا  دین  صحیح صادر نمی شود. پیغمبرفرموده بود که  تکلیف  چیست قران هم فرموده است اما آن وقتی می شود به این تکلیف عمل کردکه موقعیت مناسب باشد و جامعه منحرف نشده باشد. جامعه درزمان پیامبر(ص) و امام علی(ع) که به آن شکل منحرف نشده است. درزمان امام حسن(ع) که معاویه در راس حکومت است گرچه خیلی ازنشانه های آن انحراف پدیدآمده است اماهنوز به آن حدی نرسیده است که خوف انحراف کلی اسلام وجود داشته باشد شاید بشود گفت دربرهه ای از زمان چنین وضعیتی هم پیش آمد، اما درآن وقت فرصتی نبود که این کارانجام گیرد  موقعیت مناسبی نبود. پس اهمیت آن حکمی که مربوط به برگرداندن جامعه منحرف به خط اصلی است، از اهمیت خود حکم حکومت کمتر نیست به خاطراینکه درحقیقت این حکم تضمین کننده زنده شدن اسلام است بعد از آن که مشرف به مردن است یامرده و از بین رفته است.

امام حسین و احیای روحیه ظلم ستیزی و مسئولیت پذیری:

اگرامام حسین قیام نمی کردروحیه تنبلی وگریز از مسوولیت تبدیل به روحیه ظلم ستیزی و مسئولیت پذیری نمی شد، به این دلیل می گوییم روحیه مسئولیت پذیری مرده بودکه امام حسین (ع) از مدینه که مرکز بزرگ زادگان اسلام بود به مکه رفت فرزند عباس، فرزند زبیر و فرزندعمر همه اینهادرمدینه جمع بودندوهیچ کس حاضر نشد در آن قیام خونین و تاریخی به امام حسین (ع) کمک کند پس تا قبل از شروع قیام امام حسین خواص هم حاضرنبودند قدمی بردارند اما بعد از قیام امام حسین این روحیه زنده شد این آن درس بزرگی است که درماجرای عاشورادرکناردرس های دیگربایدبدانیم.

لذا وقتی امروزنگاه می کنیم اسلام را زنده شده حسین بن علی می بینیم. پس امام حسین باید قیام کند زیرا انحراف پیداشده است برای اینکه بعد ازمعاویه کسی به حکومت رسیده است که حتی ظواهر اسلام را هم رعایت نمی کند. شرب خمر و کارهای خلاف می کند، تعرضات و فسادهای جنسی را واضح انجام می دهد، علیه قرآن حرف می زند و علنا مخالف با اسلام است. او عامل به اسلام علاقه مند و دلسوز به اسلام نیست بلکه باعمل خود مثل چشمه ای که مرتب ازان آب گندیده بیرون می ریزد و همه دامنه راپرمی کند از وجود او آب گندیده می ریزد و همه جامعه اسلامی را پرخواهدکرد. حاکم فاسد اینگونه است.

شباهت انقلاب اسلامی و قیام امام حسین

و اینکه گفتیم موقعیت مناسب باشد یعنی فضای جامعه اسلامی طوری باشد که پیام امام حسین به گوش انسان ها در همان زمان و در طول تاریخ برسد اگر در زمان معاویه امام حسین می خواست قیام کند پیام او دفن می شد. این به خاطر وضع حکومت در زمان معاویه است. سیاست ها به گونه ای بود که مردم نمی توانستند حقانیت سخن حق را بشنوند لذا امام حسین (ع) ده سال در زمان خلافت معازیه امام بود ولی چیزی نگفت کاری اقدامی و قیامی نکرد چون موقعیت انجا مناسب نبود.

کاری که در زمان امام حسین انجام گرفت نسخه کوچکش هم در زمان امام ما انجام گرفت منتها انجا به نتیجه شهادت رسید، اینجا به نتیجه حکومت. این همان است فرقی نمی کند هدف امام حسین با هدف امام بزرگوار ما یکی بود، این مطلب اساس معارف امام حسین است، معارف حسینی بخش عظیمی از معارف شیعه است و خود یکی از پایه های اسلام است؛ بنابراین امام حسین قیام کرد تا آن واجب بزرگی را که عبارت از تجدید بنای نظام وجامعه اسلامی یاقیام درمقابل انحرافات بزرگ درجامعه اسلامی است انجام دهد که خودیک مصداق بزرگ امربه معروف ونهی ازمنکراست.

گذری بر وصیت نامه امام حسین

این را ازکلمات خودامام حسین هم به دست می آوریم آنجاکه به محمدبن حنفیه  چیزی رابه عنوان وصیت نوشت وداد.  بعداز شهادت به وحدانیت خدابه اینجا می رسد «انی لم اخرج اشراولابطراولامفسداولاظالما» یعنی کسانی اشتباه نکنندوتبلیغات چی ها تبلیغ نکنند که امام حسین هم مثل کسانی که این گوشه و آن گوشه خروج می کنند برای اینکه قدرت را به چنگ بگیرند، برای خودنمایی، برای عیش و ظلم و فساد وارد میدان مبارزه وجنگ می شود. کار ما از این قبیل نیست، «وانماخرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی» عنوان این کارهمین اصلاح است.  این اصلاح از طریق «خروج» است. حضرت دراین وصیت نامه این را ذکر کرد اولا می خواهیم قیام کنیم و این قیام ما هم برای اصلاح است، نه برای این است که حتمابایدبه حکومت برسیم، و نه برای این است که حتمابایدبرویم و شهید بشویم، نه؛می خواهیم اصلاح کنیم. بعد می فرماید:«اریدان آمربالمعروف وانهی عن المنکرواسیربسیره جدی» این اصلاح مصداق امربه معروف ونهی ازمنکراست.

پس امام حسین(ع)برای انجام یک واجب قیام کرد.  این واجب در طول تاریخ متوجه به یکایک مسلمانان است. این واجب عبارت است از این که هر وقت دیدند که  نظام  جامعه اسلامی دچار یک فساد بنیانی شده و بیم آن است که به کلی احکام اسلام تغییریابد، هرمسلمانی بایدقیام کند. البته درشرایط مناسب، آن وقتی که بداند این قیام اثر خواهد بخشید. زنده ماندن، کشته نشدن یا اذیت و آزار ندیدن جزوشرایط نیست. لذاامام حسین قیام کردوعملا این واجب را انجام داد تا درسی برای همه باشد.
 
مرجع : پایگاه بصیرت
کد مطلب : ۷۵۰۱۳۵
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما