۰
شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۰۷

8 فاکتور برای پایان اتحاد استراتژیک دو حزب بزرگ کردی در عراق

8 فاکتور برای پایان اتحاد استراتژیک دو حزب بزرگ کردی در عراق
ورود کشور عراق به دوران پساداعش، عصری جدید از سیاست و حکمرانی را در جامعه سیاسی عراق ایجاد کرد که می‌توان از آن به عنوان دگردیسی در آرایش نیروها و نوع ائتلاف‌ها سخن به میان آورد. در سال‌ها بعد از 2003، با سقوط رژیم بعث فضای سیاسی برای حضور گروههای سیاسی مختلف در عرصه سیاست و حکمرانی عراق گشوده شد و شاهد شکل‌گیری نظمی از ائتلاف‌ها و تقابل جریان‌های سیاسی در برابر یکدیگر بودیم اما در عصر جدید، یعنی در دوران پس از شکست داعش در عراق، از یک سو شاهد ظهور جریان‌های جدیدی در عرصه سیاسی عراق بودیم و از سوی دیگر، به واسطه گذار از یک مرحله بحرانی، به شکل طبیعی در ائتلاف و همکاری میان بازیگران مختلف، تغییراتی ایجاد شد.

بر اساس همین منطق، در عصر پساداعش صحنه سیاسی اقلیم کردستان عراق نیز با تغییرات چشم‌گیر و محسوسی همراه شده است. از یک بعد، نیروهای جدیدی همچون جریان «نسل نو» به رهبری شاسوار عبدالواحید در مخالفت تام با دو حزب حاکم در اقلیم کردستان پدیدار شدند و از بعدی دیگر، بر خلاف سنت 15 ساله حکومت‌مداری در اقلیم کردستان عراق، دو حزب اصلی و صاحب نفوذ دموکرات کردستان عراق و اتحادیه میهنی کردستان، دوران جدید از رقایت و منازعه را با یکدیگر آغاز کرده‌اند که در نوع خود بی‌سابقه است.

در حقیقت، در سال‌های بعد از سقوط رژیم بعث، این دو حزب با هماهنگی یکدیگر، در نقش دو جریان اصلی قدرت در ایجاد ساختاری سیاسی و قانونی عراق جدید مشارکت کردند و بعدها در سال 2005 توافق بزرگی را به امضاء رساندند که بر اساس آن منصب ریاست جمهوری عراق به حزب اتحادیه میهنی و شخص جلال طالبانی تعلق گرفت و منصب ریاست اقلیم نیز به حزب دموکرات کردستان عراق و شخص مسعود بارزانی رسید. همکاری دو حزب در سال 2007 بُعدی جدی‌تر به خود گرفت و با امضای پیمان‌نامه استراتژیک میان دو طرف، اتحاد میان آن‌ها در اربیل و بغداد کلید خورد. بدین معنی که هر دو حزب هم در عرصه مسائل داخلی اقلیم کردستان عراق و نیز در مسائل سیاسی کلان عراق، به صورت متحد اعمال سیاست کردند و در انتخابات پارلمانی عراق و اقلیم در سال‌های 2009 و 2010 در قالب یک ائتلاف وارد عرصه شدند.

با تمام این اوصاف، طی چند ماه گذشته، علی‌الخصوص پس از برگزاری چهارمین دوره انتخابات پارلمانی کشور عراق در 12 می 2018 اختلافات دو طرف وارد مرحله عینی و حساسی شده که می‌توان از آن به عنوان سرآغازی برای بازگشت به دوران »دو اداره‌ایی» یاد کرد. به عبارتی، سطح منازعات و اختلافات میان دو طرف به گونه‌ای افزایش پیدا کرده که در وضعیت کنونی، که بسیاری از ناظران احتمال بازگشت به سیستم دو ادراه‌ای یا همان اداره منطقه سلیمانه تحت حکومت حزب اتحادیه میهنی و اداره منطقه اربیل و دهوک تحت حکومت حزب دموکرات کردستان عراق را محتمل می‌دانند.

بنابراین اکنون این پرسش مطرح می‌شود که چرا مناسبات میان دو حزب دموکرات کردستان عراق و اتحادیه میهنی کردستان وارد چنین مرحله‌ای از بحران و تنش شده است؟ در پرداختن به این موضوع می‌توان به 8 علت عمده اشاره کرد:
1- مرگ جلال طالبانی رهبر کاریزماتیک حزب اتحادیه میهنی کردستان که همواره در مقام سیاست‌مداری پراگماتیست و عقلانیت‌مدار زمینه‌ساز گفت‌وگوی میان دو طرف بود را می‌توان مهم‌ترین دلیل رسیدن اختلافات میان دو حزب دموکرات و اتحادیه به بالاترین حد ممکن در سال‌های بعد از 2003 ارزیابی کرد.

2- برگزاری همه‌پرسی استقلال به رهبری مسعود بارزانی، جامعه سیاسی اقلیم کردستان عراق را به دو شقّ طرفداران و مخالفان همه‌پرسی تقسیم کرد. در این میان، مخالفت بخشی از اتحادیه میهنی کردستان با همه‌پرسی بارزانی، اختلافات میان دو حزب را بیش از پیش افزایش داد و در شرایط کنونی حزب دموکرات به رهبری مسعود بارزانی قصد دارد از مخالفان خود انتقام بگیرد و در این راستا، تضعیف فزاینده آن‌ها در پیش گرفته است. در نتیجه حزب اتحادیه میهنی در مقام مهم‌ترین بازیگر مورد‌نظر بارزانی برای اعمال فشار، مسیر تقابل در برابر او را اتخاذ کرده و برآیند این امر نیز افزایش اصطکاک میان دو طرف بوده است.

3- کناره‌گیری مسعود بارزانی از ریاست اقلیم کردستان عراق، به نوعی پایان پیمان‌نامه استراتژیک میان دو طرف بود که در سال 2007 به امضا رسیده بود. همین امر، زمینه همکاری میان دو حزب اصلی اقلیم را بیش از هر زمان دیگری کاهش داد.

4- نتایج انتخاب پارلمانی عراق که با پیروزی دو حزب اصلی کردی نیز همراه بود؛ زمینه دیگری است که منازعه میان دو طرف را به شکل ملموس نمایان کرد. بر خلاف انتظارات حزب بارزانی تلاش می‌کند که با حضور پر قدرت در بغداد به واسطه 25کرسی پارلمانی که در اختیار دارد، حزب اتحادیه را در بغداد و دولت جدید از عرصه حذف کند؛ همین امر موجب واکنش سفت و سخت حزب اتحادیه میهنی شد.

5- عدم توافق بر سر نامزد مشترک برای پست ریاست جمهوری عراق، نامزد کردن برهم احمد صالح از سوی حزب اتحادیه میهنی کردستان و فواد حسین از سوی حزب دموکرات کردستان عراق، نوعی دوئل سیاسی را میان این دو جریان اصلی قدرت در شمال عراق رقم زد و اختلافات را از حالت پنهان به شکل آشکار بازنمایی کرد. به ویژه شکست حزب دموکرات و بارزانی‌ها رد رقابت برای تصدی بر کاخ‌السلام به اندازه‌ای سنگین بود که آن‌ها به طور عینی در محافل مختلف رهبران حزب اتحادیه میهنی مورد حمله شدید لفظی قرار می‌دهند.

6- تلاش حزب دموکرات کردستان عراق برای نفوذ فراگیر در منطقه سلیمانیه و دخالت در امور این منطقه که به شکل سنتی حزب اتحادیه آن را حوزه نفوذ خود تلقی می‌کند، یکی دیگر از دلایل فراگیر شدن منازعه میان دو طرف است. در حقیقتف نه تنها حزب اتحادیه میهنی کردستانف بلکه دیگر احزاب حاضر در منطقه سلیمانیه، نسبت به سیاست‌ها و تلاش‌های بارزانی‌ها برای نفوذ در این منطقه ناراضی بوده و هستند؛ در نتیجه رهبران حزب اتحادیه میهنی نیز واکنشی جدی را در برابر آن‌ها پیش گرفته‌اند.

7- مواضع متفاوت دو حزب نسبت به همکاری با جزیان‌های سیاسی خاص در بغداد، دیگر بُعد افزایش اختلافات میان این دو حزب کردی است. در واقع، حزب اتحادیه به هر جناحی نزدیک شود، نمایندگان حزب دموکرات تلاش می‌کنند مسیر مخالف را در پیش بگیرند تا از این طریق رقیب خود را در دولت آینده عراق تضعیف نمایند. همین امر، اصطکاک شدید میان دو طرف در صحنه سیاسی بغداد را به همراه داشته است.

8- نتایج غیر رسمی اعلام شده از سوی کمیسیون مستقل انتخابات اقلیم کردستان، از این امر حکایت دارد که حزب دموکرات از مجموع 111 کرسی پارلمان اقلیم، حدود 44 کرسی را کسب کرده است. این مساله گمانه‌زنی‌ها را نسبت به احتمال تسکیل دولت اکثریت از سوی پارتی و حزب اتحادیه در حکومت جدید اقلیم بالا برده و در نتیجه حزب اتحادیه میهنی کردستان، تلاش می‌کند از هر طریق ممکن مانع از تحقق چنین سناریویی شود. در مقابل حزب دموکرات نیز در حالت حداقلی به شدت خواهان تضعیف قدرت حزب اتحادیه در مرزهای داخلی اقلیم می‌باشد و در نتیجه رقابت دو طرف بیش از هر زمان دیگری جنبه ملموس و عینی پیدا کرده است.
 
مرجع : الوقت
کد مطلب : ۷۵۵۵۵۳
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما