دلایل ترس آمریکا از چین با نگاه نشنال اینترسیت

به نوشته این نشریه، نظرسنجی ها در سال های اخیر حاکی از این است که طی 5 تا 10 سال گذشته، ترس آمریکایی ها از پیشرفت اقتصادی چین به طور چشم گیری افزایش یافته است. بر اساس داده های مرکز پژوهشی آمریکایی 'پیو' جمعیت افرادی با نگرش منفی نسبت به چین از 39 درصد به 55 درصد در سال 2007 رسیده است. در سال 2018 مرکز تحقیقاتی 'گالوپ' طی تحقیقاتی اعلام کرد 11 درصد از مردم آمریکا، چین را بزرگترین تهدید اقتصادی آمریکا می دانند که درصد قابل توجهی می باشد. اما عجیب تر این است که نگرش مردم ایالات متحده نسبت به چین با وجود جنگ تجاری فزاینده میان این دو کشور در ماه های اخیر در حال بهبود می باشد.

به گفته تحلیلگران و مراکز پژوهشی آمریکا، 90 درصد از مردم این کشور قدرت اقتصادی و برابری قدرت تکنولوژی این کشور را خطر عمده برای یالات متحده قلمداد می کنند. اما مرکز پژوهشی 'پیو' آمارمتفاوتی نشان می دهد: 29 درصد از ارتش نظامی چین ، 58 درصد از اقتصاد این کشور، 62 درصد از بدهی های ایالات متحده به چین، 58 درصد از حملات سایبری چین به آمریکا و 51 درصد نیز به مشاغل و تجارت میان دو کشور اشاره کردند. پیش بینی شده است تا سال 2020 پیشرفت های چین در زمینه ابر کامپیوتر ها و هوش مصنوعی به ویژه ماشین های خودکار از ایالات متحده پیشی خواهد گرفت. بر اساس این آمار مایک پنس معاون رئیس جمهوری آمریکا در سخنان اخیر خود در موسسه 'هادسون' بر لزوم محدود و تحت کنترل درآوردن چین تاکید کرد.

اما مسئله قابل توجه درباره افرادی است که ترس از چین را ترویج می دهند یا نقاط ضعف چین را به عنوان نقاط قوت در نظر می گیرند.

به گفته تحلیلگران، این موضوع یادآور ترس آمریکا از ژاپن در دهه 1980 و اویل 1990 میلادی می باشد. در آن زمان بسیاری از مردم در امور تجاری و دولتی، همکاری نزدیک دولت ژاپن به ویژه وزارت تجارت بین الملل و صنعت این کشور را تحسین کردند. بیل کلینتون رئیس جمهوری آن دوره ایالات متحده ادعا کرد، همکاری با ژاپن به این کشور اجازه خواهد داد تا جایگزین آمریکا در زمینه های اقتصاد و تکنولوژی شود. در سال 1985 تئودور وایت نویسنده برنده جایزه پولیتزر در نیویورک تایمز نوشت: 'خطر از جانب ژاپن'. اما ژاپن به دلیل تلاش های کاهنده خود نتوانست پیروز این نبرد شود و از آمریکا سبقت بگیرد.

هرچند این بدین معنا نسیت که چین نیز مانند ژاپن باشد، شاید چین در قسمتی که ژاپن در آن شکست خورد بسیار انعطاف پذیر ظاهر شده و پیروز شود، اما موضوعات مشابهی نیز وجود دارد. حتی اگر چین پیروز شود، ماهیت نوآوری نشان می دهد که آمریکا می تواند از این نوآوری در جای دیگر بهره مند شده یا حتی آن را ارتقا بخشد.

به نوشته نشنال اینترسیت، تلاش های چین در استفاده از اقتصاد رو به رشد و قدرت دیپلماتیک خود در جهت خدشه وارد کردن به روابط دوجانبه موجود بیشتر به شکست منجر شده است تا پیروزی. برای مثال در سرمایه گذاری های عظیم در آفریقا، باعث ایجاد نگرانی درباره استعمار نو در این کشور شده است. چین نگرانی های بسیاری دارد اما نگرانی های امروز چین به نوعی بزرگنمایی در قدرت پکن و در عین حال کوچک نمایی در مورد کسب برتری است که بسیاری معتقدند قریب الوقوع است.