۰
سه شنبه ۶ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۴۲

آینده کابینه رژیم صهیونیستی پس از خروج لیبرمن؛ سناریوها و پیامدها

آینده کابینه رژیم صهیونیستی پس از خروج لیبرمن؛ سناریوها و پیامدها
فاجعه امنیتی و اطلاعاتی کابینه امنیتی رژیم صهیونیستی و اختلاف در شیوه عملکرد در قبال حماس موجب استعفای لیبرمن وزیر جنگ رژیم صهیونیستی شد. این پیروزی مهم و سیاسیِ مقاومت غزه، کابینه نتانیاهو را با چالش هایی روبرو کرده است. کابینه نتانیاهو در اردیبهشت سال ۹۴ با ائتلاف احزاب لیکود، خانه یهودی، کولانو، شاس و یهودیان توراتی (۶۱ کرسی از ۱۲۰ کرسی) با حداقل صندلی در کنست تشکیل شد.
 
لیبرمن رهبر حزب اسرائیل خانه ما در ائتلاف پیشین کابینه نتانیاهو با بر عهده گرفتن وزارت خارجه حضور تاثیرگذاری داشت؛ در خرداد سال ۹۵ با پذیرفتن وزارت خانه جنگِ کابینه نتانیاهو، ۶ صندلی به ائتلاف کابینه نتانیاهو افزوده و به ۶۷ کرسی از ۱۲۰ کرسی رساند. این اتفاق ضمن افراطی‌تر و راست‌گراتر شدن کابینه، قدرت نتانیاهو را برای اجرای تصمیمات خویش افزایش داد. نتانیاهو در آن برهه با کنار زدن یعلون که در برخورد با انتفاضه و سرکوب فلسطینیان و سیاست‌های منطقه‌ای تل‌آویو علیه ایران اختلاف نظرهایی داشت، لیبرمن را جایگزین وزارت جنگ کرد تا همسو با خودش سیاست های تندرو تری نسبت به یعلون اتخاذ نماید.

پایدار ماندن کابینه تا پایان دوره را می‌توان محتمل ترین سناریو دانست. نتانیاهو در حفظ قدرت خویش طی سال‌ها دیگر به یک خبره تبدیل شده و به خوبی راه عبور از چالش ها و انتخاب زمان مناسب برای برگزاری انتخابات و رای گیری از افکارعمومی را آموخته است.

 سناریوهای محتمل کابینه آتی تل‌آویو
نتانیاهو در زمانی که لیبرمن را جایگزین یعلون وزیر پیشین وزارت جنگ که هم حزبی‌اش بود می‌نمود گمان می‌کرد از شر محافظه کاری های یعلون راحت شده و بخشی از مخالفان راست‌گرای خود را از کابینه دور کرده است.[۱] اما حال لیبرمنِ خواهان جنگ با حماس، پاشنه آشیل کابینه امنیتی نتانیاهو شده و مخالفت وی با سیاست‌‌های اتخاذی نتانیاهو در پذیرش آتش بس به هرقیمتی به بهانه به هم نخوردن فرآیند عادی سازی روابط با اعراب و معامله قرن موجب شد از وزارت جنگ استعفا دهد و با خروج از ائتلاف باری دیگر کرسی‌های دولت را در کنست به حداقلی‌ترین عدد خود یعنی ۶۱ برساند تا برخی مخالفان نتانیاهو از سقوط دولت سخن بگویند. در خصوص آینده کابینه در تل‌آویو سناریوهایی را می‌توان محتمل دانست که در ذیل آنان به پیامدهای ناشی از آن بر موضوعات «معامله قرن»، «نوارغزه و جبهه شمالی» و « سیاست تل‌آویو علیه ایران» به صورت جداگانه پرداخته خواهد شد:

۱-حفظ کابینه از سوی نتانیاهو تا پایان دوره چهار ساله(نیمه سال ۹۸)
پایدار ماندن کابینه تا پایان دوره را می‌توان محتمل ترین سناریو دانست. نتانیاهو در حفظ قدرت خویش طی سال‌ها دیگر به یک خبره تبدیل شده و به خوبی راه عبور از چالش ها و انتخاب زمان مناسب برای برگزاری انتخابات و رای گیری از افکارعمومی را آموخته است. به طور نمونه پس از آنکه نفتالی بنت اعلام کرد قصد استعفا دارد نتانیاهو سخن از محتمل بودن جنگی جدید در غزه و وجود هشداری امنیتی برای رژیم خبر داد و در یک سخنرانی ۹ دقیقه‌ای آتشین خود خطاب به ساکنان سرزمین های اشغالی اعلام کرد پای امنیت ملی در میان است ‌و او به نوبه خود در شرایطی که به قول وی، عملیات نظامی بغرنج و دامنه‌دار علیه دشمنان رژیم صهیونیستی در جریان است، کشتی این سرزمین را ترک نخواهد کرد.[۲]  این سخنان موجب شد نفتالی بنت و لیبرمن حالی که خود را پیروز این رقابت و تهدیدات برای سرنگون کردن کابینه می دانستند، شکست بخورند.
  • معامله قرن
برجا ماندن دولت نتانیاهو، بهترین فرصت برای تداوم اجرایی شدن و تحقق معامله قرن است. به باور بسیاری از تحلیل گران اصلی ترین دلیل تلاش نتانیاهو برای برجا ماندن کابینه و عدم شروع ماجراجویی در نوارغزه، برهم نخوردن فرآیند برنامه ریزی شده برای تحقق معامله قرن است. نتانیاهو به خوبی می داند که تداوم ماجراجویی ها و تکرار پیروزی حماس چون تنش های هفته گذشته فرآیند معامله قرن را به شدت با مخاطره روبرو خواهد ساخت.

نتانیاهو تلاش خواهد کرد برای اقناع افکارعمومی و فراری دادن توجهات از مسائل داخلی امنیت شهرک های مرزی نوارغزه ضمن سوق دادن نگاه ها به ایران و مقصر نشان دادن تهران در وضعیت نوارغزه، از حضور جریان تندرو صهیونیستی در کاخ سفید حداکثر استفاده را ببرد و فشار بر ایران را به عنوان یک دستاورد همانند لغو برجام برای خود معرفی نماید.
  • نوارغزه و جبهه شمالی
همانگونه که گفته شد نتانیاهو بسیار خواهان ثبات و آتش بس در نوارغزه و جبهه شمالی است. ترس از تکرار جنگ های پیشین و فشار افکارعمومی در ناتوانی دولت در مهار مقاومت در غزه و حزب الله در جبهه های شمالی دلیل این سیاست نتانیاهو است به گونه ای که حتی موجب خروج لیبرمن از ائتلاف و تشدید فشارهای سیاسی بر حزبش شود. اما باید به این مسئله توجه داشت که پس از شکست امنیتی اخیر، دور از ذهن نیست نتانیاهو برای همراه کردن طیفی از افکارعمومی و راست گرایانی که وی را به عدم اقتدار در مقابل حماس متهم می نمایند دست به ماجراجویی ای جدید اما کنترل شده و محدود بزند. سیاستی که با توجه به برخی اظهارات وزرای نتانیاهو و خودش دور از انتظار نیست. البته سخنان نتانیاهو گویا برای صهیونیست‌ها آشنا به نظر می‌رسیده است. نظر سنجی رادیو ارتش رژیم می دهد که اکثریت  صهیونیست ها بر این باورند که هدف نتانیاهو از هشدار نسبت به یک بحران امنیتی جدی برای تل‌آویو، سیاسی و با هدف اجتناب از برگزاری انتخابات زود هنگام بود.  بر اساس این نظرسنجی، ۵۸ درصد از آنان معتقدند هدف اصلی نتانیاهو از این استدلال امنیتی، سیاسی و با هدف اجتناب از انتخابات زود هنگام بود. ۳۱ درصد بر این باورند که این استدلال ناشی از یک نگرانی واقعی برای اوضاع امنیتی کشور بود و ۱۱ درصد پاسخ نمی‌دانم را انتخاب کردند.[۳]
  • سیاست تل‌آویو علیه ایران
اکنون یکی از اولویت های کابینه نتانیاهو و موساد، تشدید فشارهای سیاسی ، روانی و اقتصادی بر ایران است. این مسئله در وضعیت کنونی قطعا بیشتر هم خواهد شد؛ زیرا نتانیاهو تلاش خواهد کرد برای اقناع افکارعمومی و فراری دادن توجهات از مسائل داخلی امنیت شهرک های مرزی نوارغزه ضمن سوق دادن نگاه ها به ایران و مقصر نشان دادن تهران در وضعیت نوارغزه، از حضور جریان تندرو صهیونیستی در کاخ سفید حداکثر استفاده را ببرد و فشار بر ایران را به عنوان یک دستاورد همانند لغو برجام برای خود معرفی نماید.
 
۲-انتخابات زودهنگام و پیروزی دوباره لیکود و نتانیاهو
دومین سناریوی محتمل ساقط شدن ائتلاف موجود با بالاگرفتن اختلافات و پیروزی دوباره نتانیاهو است. پس از استعفای لیبرمن، نفتالی بنت وزیر آموزش و صاحب حزب خانه یهود که بارها با لیبرمن به دلیل عدم حمله به غزه طعنه زده است از نتانیاهو خواست وی و حزبش صاحب کرسی وزارت جنگ شوند و درغیر این صورت با هشت کرسی ائتلاف را ترک خواهند کرد تا دولت منحل شود. هرچند نتانیاهو حاضر نشد وزارت جنگ را به کسی بسپارد که در مواضع اختلافی و تهاجمی‌اش با نتانیاهو از لیبرمن و یعلون تندروتر است و نفتالی بنت هم از مواضع خود عقب نشینی کرد، اما همچنان اختلاف های موجود ممکن است کابینه را منحل نماید. درصورتی که اختلافات بالا بگیرد و کابینه منحل شود، این امکان وجود دارد نتانیاهو با زیرکی خود که بارها در انتخابات نشان داده باری دیگر بر کرسی نخست وزیری بنشیند و با تشکیل دولتی جدید خود را از شر مخالفان سیاست‌هایش در درون کابینه‌اش خلاص نماید. اتفاقی که در دوره های پیشین بارها تکرار شده است. این اتفاق می‌تواند بسیاری از معادلات را دچار تغییر و تحول نماید و آینده‌ای متفاوت در سرزمین‌های اشغالی را رقم بزند.

هرگونه تنش و تغییرات سیاسی در ترکیب کابینه فرآیند تحقق و عملیاتی شدن معامله قرن را با چالش هایی ایجاد خواهد کرد. لذا به نظر می رسد حتی برگزاری انتخابات زودهنگام با پیروزی نتانیاهو اجرایی شدن و یا اعلام رسمی معامله قرن از سوی کاخ سفید با تاخیر روبرو خواهد شد.
  • معامله قرن
در این سناریو و برگزاری انتخابات مجدد موجب می‌شود معامله قرن با تاخیر در روند و اجرا مواجهه شود. هرگونه تنش و تغییرات سیاسی در ترکیب کابینه فرآیند تحقق و عملیاتی شدن معامله قرن را با چالش هایی ایجاد خواهد کرد. لذا به نظر می رسد حتی برگزاری انتخابات زودهنگام با پیروزی نتانیاهو اجرایی شدن و یا اعلام رسمی معامله قرن از سوی کاخ سفید با تاخیر روبرو خواهد شد.
  • نوارغزه و جبهه شمالی
وضعیت نوارغزه و جبهه شمالی در صورت پیروزی دوباره نتانیاهو و حزب لیکود، چندان قابل پیش بینی نیست. وضعیت ائتلاف آتی، وزیر جنگ و حزب صاحب کرسی و تصمیم نتانیاهو در ائتلاف با احزاب تندرو و حریدی بسیار بر وضعیت نوارغزه و جبهه شمالی تاثیرگذار خواهد بود. همین متغییرها در کنار عدم احتمال رای آوری موجب شده است نتانیاهو در وضعیت کنونی سعی نماید به هر قیمتی ائتلاف را حفظ نماید.
  • سیاست تل‌آویو علیه ایران
شاید کم تغییر ترین مولفه در میان سه سناریو بحث شده، وضعیت ایران و سیاست های نتانیاهو در منطقه علیه جمهوری اسلامی در صورت تشکیل دوباره کابینه در انتخابات زودهنگام باشد. اما تغییر دولت و ایجاد تاخیر در فرآیند عادی سازی روابط با اعراب و قرار گرفتن دولت راست گرای نتانیاهو در شوک انتخابات زودهنگام یک پیروزی برای محور مقاومت و ایران است. در صورتی که نتانیاهو مجبور به برگزاری انتخابات زود هنگام شود، فرصتی  در اختیار ایران و مقاومت برای در دست گرفتن وضعیت و تشدید فشار علیه نتانیاهو را فراهم خواهد ساخت.
سقوط کابینه به دست نتانیاهو به امید پیروزی مجدد و رهایی از اختلافات کابینه یا خروج احزاب مخالف برای کنار زدن نتانیاهو در برهه کنونی، شرایط را برای نخست وزیر رژیم صهیونیستی بسیار سخت و غیرپیش‌بینی خواهد ساخت.
۳-انتخابات زود هنگام و سقوط نتانیاهو و راستگرایان پس از ۹ سال
سقوط کابینه به دست نتانیاهو به امید پیروزی مجدد و رهایی از اختلافات کابینه یا خروج احزاب مخالف برای کنار زدن نتانیاهو در برهه کنونی، شرایط را برای نخست وزیر رژیم صهیونیستی بسیار سخت و غیرپیش‌بینی خواهد ساخت. به باور بسیاری وضعیت نتانیاهو در افکارعمومی سرزمین های اشغالی در شرایط مساعدی قرار ندارد و لذا به همین دلیل نتانیاهو سعی دارد کابینه را به هر قیمتی حفظ نماید. در صورتی که کابینه در ماه های پیش رو سقوط کند، احتمال آنکه قدرت نتانیاهو به پایان برسد زیاد است. طبق نظرسنجی اخبار کانال ۲ رژیم صهیونیستی که تنها ۱۷٪ از مدیریت نتانیاهو در قضیه غزه رضایت داشتند در حالی که ۷۴٪ ناراضی بودند. هم چنین نظرسنجی شبکه کان نشان داد که تنها ٪۱۹ بر این عقیده بودند که نتانیاهو کار درستی را در قضیه آتش‌بس انجام داده است، در حالی که ۶۵ ٪ فکر می‌کردند او اشتباه کرده است؛ این‌ها مواردی است که نتانیاهو از دیدن آن‌ها خوشحال نخواهد شد.[۴] اما نکته آن است افکار عمومی در پایان عملیات ۵۱ روزه در سال ۲۰۱۴ موافق نتانیاهو نبود. اما نتانیاهو انتخابات را تا چند ماه بعد به تأخیر انداخت تا افکار عمومی را همراه خود کند و آمار و ارقام نظرسنجی‌ها به نفع او بالا رود. سپس با نزدیک شدن به انتخابات، او می‌توانست بگوید که به لطف او غزه برای شش ماه آرام بوده است! در صورت برگزاری انتخابات جدید و سقوط نتانیاهو شرایط به طور جدی پس از یک دهه دچار تغییراتی جدی خواهد شد.
  • معامله قرن
شکست نتانیاهو و راست‌گرایان را به توان پایان معامله قرن نامید. این ترس در سخنان نتانیاهو کاملا عیان است: «در یک مرحله حساس امنیتی به سر می‌بریم. ما نیازی به انتخابات زود هنگام نداریم و می‌دانیم زمانی که عناصری در یک دولت راست‌گرا سبب سقوط آن می‌شوند، نظیر سال‌های ۱۹۹۲ و ۱۹۹، چه اتفاقاتی رخ می‌دهد؛ آنچه این اقدامات برای ما به همراه داشت، فاجعه پیمان اسلو و انتفاضه دوم بود. ما باید سخت تلاش کنیم تا مانع از تکرار چنین اشتباهاتی شویم.[۵]» جریان های چپ گرا در رژیم صهسونیستی با معامله قرن و نوع عملکرد تل آویو در این مسئله مخالف اند. نتایج یک نظرسنجی جدید که به‌صورت مشترک توسط دانشگاه تل‌آویو و موسسه دموکراسی اسرائیل انجام شده نشان می‌دهد که ۷۴ درصد صهیونیست‌ها معتقدند معامله قرن شکست می‌خورد.[۶] لذا نخستین و مهم ترین دستاورد فروپاشی دولت نتانیاهو را در این برهه را می توان عقیم شدن طرح معامله قرن دانست.

شکست نتانیاهو و راست‌گرایان را به توان پایان معامله قرن نامید. این ترس در سخنان نتانیاهو کاملا عیان است: «در یک مرحله حساس امنیتی به سر می‌بریم. ما نیازی به انتخابات زود هنگام نداریم و می‌دانیم زمانی که عناصری در یک دولت راست‌گرا سبب سقوط آن می‌شوند، نظیر سال‌های 1992 و 199، چه اتفاقاتی رخ می‌دهد؛ آنچه این اقدامات برای ما به همراه داشت، فاجعه پیمان اسلو و انتفاضه دوم بود. ما باید سخت تلاش کنیم تا مانع از تکرار چنین اشتباهاتی شویم. »
  • نوارغزه و جبهه شمالی
فروپاشی کابینه نتانیاهو تمام کننده و عیان کننده پیروزی نوارغزه و مقاومت در مقابل یک دهه محاصره، سیاست‌های سرکوب‌گرایانه و تحمیل جنگ های ۸ و ۵۱ روزه است. در حالی که نتانیاهو در سال ۲۰۰۹ با شعار مهار مقاومت در غزه و لبنان به قدرت رسید و اقبال افکارعمومی را برای افراطی‌گری علیه فسلطینیان با خود تاکنون همراه کرده، در مهارغزه ناکام مانده و سقوط وی پیروزی‌ای بزرگ برای مقاومت در غزه و لبنان است. دولت جدید پس از فروپاشی احتمالی، قطعا به دنبال سیاست هایی متفاوت و کاهش فشارها در نوارغزه خواهد بود. این مسئله در سخنان نفتالی بیت هم کاملا عیان است. بنت با تغییر موضع خود در ترک ائتلاف گفت:« ترجیح می‌دهم به نتانیاهو ببازم تا اینکه اسرائیل را به حماس واگذار کنم[۷]» لذا پیش‌بینی می‌شود با سقوط کابینه شاهد دوره‌ای ثبات در نوارغزه و جبهه شمالی سرزمین های اشغالی باشیم.
  • سیاست تل‌آویو علیه ایران
نگرش به ایران در میان جریان‌های مختلف رژیم صهیونیستی تفاوت معناداری نمی‌کند، اما در شیوه عملکرد و مواجهه با ایران  در صورت به قدرت رسیدن جریان‌های چپ‌گرا تفاوت‌هایی را شاهد خواهیم بود. با این حال با توجه به پرونده خاص تحریم‌های ایران و متاثر بودن کابینه جدید تل‌آویو از سیاست های دولت ترامپ و نفوذ و تاثیر جریان صهیونیست‌های تندرو بر کاخ سفید، به نظر می‌رسد با رفتن نتانیاهو سیاست تل‌آویو و موساد در خصوص ایران کمترین تغییر را شاهد خواهد بود.

نگرش به ایران در میان جریان‌های مختلف رژیم صهیونیستی تفاوت معناداری نمی‌کند، اما در شیوه عملکرد و مواجهه با ایران در صورت به قدرت رسیدن جریان‌های چپ‌گرا تفاوت‌هایی را شاهد خواهیم بود. با این حال با توجه به پرونده خاص تحریم‌های ایران و متاثر بودن کابینه جدید تل‌آویو از سیاست های دولت ترامپ و نفوذ و تاثیر جریان صهیونیست‌های تندرو بر کاخ سفید، به نظر می‌رسد با رفتن نتانیاهو سیاست تل‌آویو و موساد در خصوص ایران کمترین تغییر را شاهد خواهد بود.

جمع بندی

به نظر می‌رسد تداوم دولت نتانیاهو محتمل ترین سناریو در شرایط کنونی است؛ مگر آنکه تل‌آویو در وضعیتی ناخواسته و ویژه قرار بگیرد. تلاش نتانیاهو برای حفظ دولتش علاوه بر ترس از فروپاشی قدرتش پس از نزدیک به ده سال، ناشی از تاثیر انتخابات و کابینه جدید بر سیاست و اهداف وی بر معامله قرن، نوارغزه و فشارها علیه ایران است. در مجموع می توان گفت ماه‌های پیش رو برای جریان صهیونیستی تندرو و لیکود بسیار حیاتی و سرنوشت‌ساز خواهد بود؛ شکست آنان می‌تواند تغییرات فراوانی در سطح داخلی فلسطین و منطقه‌ای به همراه داشته باشد


محمدمحسن فایضی/ کارشناس مسائل غرب آسیا

 
   
مرجع : اندیشکده راهبردی تبیین
کد مطلب : ۷۶۳۵۱۲
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما