۰
پنجشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۲۳

مذاکره برای افغانستان، بدون افغانستان

مذاکره برای افغانستان، بدون افغانستان
در نتیجه رایزنی‌های شتابزده خلیل‌زاد با کشور‌های پیرامونی افغانستان به نحوی که با مشارکت دادن به پاکستان، امارات و عربستان ضریب موفقیت بیشتری برای دور جدید مذاکره با طالبان حاصل شود، مذاکرات با طالبان روز‌های گذشته در ابوظبی انجام گرفت. در دور اول مذاکرات که بیشتر به تبادل مواضع اصولی از سوی طالبان و خواسته‌های هدفمند امریکایی‌ها برای باقی‌ماندن در افغانستان گذشت، مقامات امریکایی از یک‌سو، این احتمال را که بتوانند طی یکی دو ماه آینده به موفقیتی دست یابند تا تکلیف انتخابات ریاست جمهوری فروردین ۹۸ در افغانستان قطعی شود، بسیار محدود ارزیابی کردند و از سوی دیگر با فعال شدن دیگر طرف‌های منطقه‌ای مانند روسیه برای شکل دادن به پروسه صلح افغانی – افغانی، روبه‌رو بودند. به همین دلیل خلیل‌زاد به عنوان یک مأمور کارکشته و با اختیارات ویژه، تلاش کرد با قانع کردن پاکستان برای مشارکت و حضور اماراتی‌ها که از گذشته، یک مسیر تاریخی برای عرب‌های افغان در امارات فراهم کرده بود و عقبه مالی طالبان و حمایت مالی از این گروه را تشکیل می‌داد، فضای تسهیل‌کننده‌ای برای این دور از مذاکرات آماده کند. حضور عربستان بیشتر به نقش سوگلی شباهت دارد، چراکه رهبری طالبان، چندان تمایلی به همراهی با رویکرد‌های وهابی – سعودی نداشته و آن را برای خود و آینده افغانستان زیان‌آور می‌داند، ولی کیسه‌های دلار نفتی آن‌ها شاید برای نیازمندی مالی طالبان کارساز باشد.

راهبرد امریکا این است که با کمک این سه بازیگر، بتواند به حداقل‌های ممکن در یک توافق با طالبان دست یابد و به همین دلیل، پیشنهاد آتش‌بس شش ماهه را به عنوان یک پیش زمینه برای یک روند مذاکراتی مطرح کرده است. برخی معتقدند طالبان به هیچ وجه از طریق مذاکره به دنبال توافق با امریکا نیست و بیشتر برای کسب مشروعیت بیشتر و بهره‌مندی از شرایط، مذاکرات اخیر را دنبال می‌کند و توجه اصلی خود را به مسیر‌های جایگزین دوخته که یا از طریق مذاکرات افغانی – افغانی که زمینه بسیار مساعدی دارد و یا از طریق روسیه، اهداف خود را دنبال کند، ولی در عین حال مسئله اخراج نیرو‌های امریکایی و ناتو، حتی در یک زمانبندی معقول، از اولویت‌های آنهاست. اصلاح قانون اساسی و ترکیب قدرت و مشارکت در ساختار قدرت افغانستان از مطالبات اصلی و ثانوی طالبان است؛ لذا در مذاکرات اخیر، طالبان به دنبال آزمودن طرف‌های امریکاست تا اینکه برای خروج از افغانستان تا چه حد آمادگی دارند. این رویکرد موجب شده حکمتیار به عنوان چهره مطلوب امریکایی و پاکستان و تعادل بخش با ارسال پیام از نیرو‌های طالبان بخواهد که در روند‌های سیاسی و انتخاباتی در کنار حزب اسلامی او قرار گیرند و از این فرصت بهره‌برداری کنند.

دلیل این است که در آغاز شکل‌گیری جنبش طالبان، نیرو‌های حزب اسلامی حکمتیار بخش مهمی از فرماندهان و بدنه طالبان را تشکیل می‌دادند و عمده‌ترین رفتار‌های خشن و افراطی نیز از سوی آن‌ها بوده است. طالبان امروز که با طالبان دیروز متفاوت است، هدف برنامه حکمتیار قرار گرفته تا با فرمایش دادن و جذب بخشی از نیرو‌های طرفدار طالبان در افغانستان، امکان توافق امریکایی – طالبان را مهیا کند.

همه این تلاش‌ها در حالی در ابوظبی دنبال می‌شود که طرف‌های اصلی افغانی در این مذاکرات غایب هستند و نه دولت اشرف غنی و نه گروه‌های جهادی و سیاسی، هیچ‌یک، نقشی در این مذاکرات که برای افغانستان طراحی شده، ندارند. اگرچه امریکا برای سرکوب و نابودی طالبان و با بهانه مبارزه با تروریسم از سال ۲۰۰۱ در افغانستان حضور دارد، ولی امروز برای بقای خود در افغانستان با طالبان مذاکره می‌کند و بدون در نظر گرفتن دولت و ملت افغانستان، برای آینده سیاسی و امنیتی افغانستان در جست و جوی توافق با طالبان است و ابزار‌های تعادل بخش خود را نیز، داعش و جریان افراطی و شناخته شده‌ای مانند حکمتیار قرار داده است. با توجه به اینکه پاکستان زمانی توافق مذاکراتی با طالبان را واقعاً حمایت می‌کند که سهم خود در افغانستان را داشته باشد و امارات و عربستان به شرطی از آن استقبال می‌کنند تا این توافق بخشی از ظرفیت‌های آشوب‌سازی و بی‌ثبات‌کنندگی در این منطقه باشد، شانس خلیل‌زاد برای نتیجه بخش کردن مذاکرات فعلی، حداقل در کوتاه‌مدت، با سؤال جدی روبه‌رو است، خصوصاً اینکه اشرف غنی کاندیدای ریاست جمهوری از نگاه امریکا نیست و ملت و گروه‌های اصلی افغانی در این مذاکرات نقشی ندارند.
 
مرجع : روزنامه جوان
کد مطلب : ۷۶۷۷۱۸
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما