۰
پنجشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۲۴
بررسی سیاست‌های منطقه‌ای واشنگتن

شکست راهبرد مداخله جویانه آمریکا در غرب آسیا

شکست راهبرد مداخله جویانه آمریکا در غرب آسیا
  منطقه غرب آسیا همواره برای آمریکا از اهمیت خاصی برخودار بوده است. این منطقه به دلیل وجود منابع نفتی و گازی و همچنین آبراه‌های مهم تبدیل به یکی از استراتژیک‌ترین مناطق دنیا شده است. به همین دلیل آمریکا نیز که به دنبال گسترش قدرت خود در جهان به ویژه بعد از جنگ جهانی دوم بود به تدریج مداخله‌های خود را در غرب آسیا شروع کرد. در واقع آمریکا چند هدف مهم در منطقه مانند تامین امنیت اسرائیل، مقابله با محور مقاومت، حمایت از جبهه ارتجاع عرب و تثبیت نظم آمریکایی در منطقه داشته است. اما نگاهی به شرایط کنونی منطقه‌ای نشان‌دهنده این است که استراتژی آمریکا در غرب آسیا نتوانسته با موفقیت همراه شود.

1.تامین امنیت اسرائیل: تامین امنیت رژیم صهیونیستی به عنوان مهم‌ترین هدف خاورمیانه‌ای آمریکا اکنون بیش از هر زمان دیگری با چالش مواجه است. بسیاری از مقامات امنیتی این رژیم بارها هشدار داده‌اند که شروع هرگونه جنگ جدید بین اسرائیل و محور مقاومت می‌تواند تهدید وجودی برای اسرائیل باشد. علاوه‌بر این جنبش حماس اخیرا تنها در دو روز موفق به تحمیل آتش بس به صهیونیست‌ها شد. چالش‌های داخلی رژیم صهیونیستی مانند مهاجرت معکوس و شکاف طبقاتی نیز مزید بر علت شده و امنیت این رژیم اکنون در دو جبهه جنوب (نوار غزه) و جبهه شما (حزب‌الله و سوریه) با تهدیدات زیادی مواجه شده و «تل‌آویو» در نوعی هراس راهبردی به سر می‌برد. بنابراین آمریکا در ایجاد امنیت برای اسرائیل ناکام مانده است. این مسئله باعث شکست راهبردی آمریکا در غرب آسیا شده است. تهدیدات امنیتی اسرائیل در 2 جبهه شمال و جنوب بسیار تشدید شده است.

1.1.جبهه شمال: خروج از لبنان آغاز دوران جدید امنیتی رژیم صهیونیستی در جبهه شمال بود. این دوران با شکست اسرائیل از حزب‌الله در جنگ 33 روزه مقدمه شکل‌گیری یک نظم جدید امنیتی در جبهه شمالی سرزمین‌های‌اشغالی شد. با پایان جنگ 33 روزه، اسرائیل در جبهه شمالی سعی کرد در یک نبرد اطلاعاتی و سیاسی ضربه‌هایی به محور مقاومت بزند. اما بنا بر اعتراف مقامات صهیونیستی اکنون حزب‌الله یکی از قدرتمندترین نیروهای نظامی در جهان است و بسیاری از افسران سابق اسرائیل نسبت به هرگونه رویارویی مجدد اسرائیل با حزب‌الله هشدار داده‌اند. اما تقویت قدرت حزب‌الله باعث شده است که اسرائیل به دنبال راه‌های پیشگیری از حملات احتمالی حزب‌الله شود. در این ارتباط ارتش رژیم صهیونیستی (13 آذرماه) با اعلام حالت آماده‌باش نظامی در مرز سرزمین‌های ‌اشغالی با لبنان، عملیاتی را با عنوان «سپر شمال» برای کشف «تونل‌های هجومی» حزب‌الله آغاز کرد. بنا بر اعلام ارتش رژیم صهیونیستی این عملیات در شمال سرزمین‌های‌ اشغالی و امتداد مرزها با لبنان آغاز شده و هدف از آن کشف تونل‌هایی است که اسرائیل مدعی است حزب‌الله در این مناطق حفر کرده تا به واسطه آنها به داخل سرزمین‌های‌اشغالی نفوذ کند. ستاد ارتش اسرائیل با صدور بیانیه‌ای درباره این عملیات اعلام کرد این عملیات بزرگ‌ترین تحرک نظامی اسرائیل در مرز با لبنان از سال 2014 است و ارتش خود را برای هر سناریویی آماده کرده است. همچنین اسرائیل 8 آذرماه به مدت 45 دقیقه حدود 70 فروند موشک به سمت اهدافی در حومه دمشق، و قنیطره در جنوب سوریه شلیک کرد که با واکنش سریع سامانه‌های دفاعی ارتش سوریه روبه‌رو شد. حتی اسپوتنیک نیز اعلام کرد که یک جنگنده اسرائیل توسط پدافند هوایی سوریه ساقط شده است. نکته مهم دیگر در مورد جبهه شمال این است که منطقه جولان و قنیطره در طول چند دهه گذشته برای اسرائیل به عنوان منطقه امن مطرح بوده است و تل‌آویو از این منطقه هیچ‌گاه به صورت جدی مورد تهدید قرار نگرفته بود. اما شروع بحران سوریه و حمایت اسرائیل از تروریست‌ها جبهه النصره در سوریه از طریق جولان و قنیطره باعث شد تا نیروهای حزب‌الله لبنان و ارتش سوریه در چند مرحله علیه نیروهای اسرائیل در این دو منطقه عملیات انجام دهند. این مسئله به معنای این است که این جبهه نیز علیه اسرائیل فعال شده است.

1.2.جبهه جنوب: اسرائیل طی دو دهه اخیر با چالش غیرقابل تصوری در جبهه جنوب و نوار غزه رو‌به‌رو شده است. در حالی که صهیونیست‌ها پیش از سال 2000 شهرک‌سازی‌های وسیعی در منطقه نوارغزه به امید متصل نمودن این منطقه به سرزمین‌های ‌اشغالی 1947 انجام می‌دادند، اما به یک باره نوارغزه از سال 2000 دچار فرآیندی شد که شاید کمتر افسر نظامی اسرائیل گمان می‌دهد در آستانه دهه سوم قرن بیست و یکم نوار غزه جزو اصلی‌ترین تهدیدات امنیتی تل‌آویو باشد. از سال 2014 به بعد تغییر راهبرد حماس از حالت پدافندی به سوی قدرت آفندی چون ساخت پهپادها، کماندوهای غواص، گسترش و نفوذ تونل‌ها به درون مرزهای سرزمین‌های ‌اشغالی و همچنین توسعه برد موشک‌ها تا تل‌آویو، موجب شده است راهبرد کلان رژیم صهیونیستی در حوزه‌های گوناگون پدافندی و زمینی تغییر کند. رژیم صهیونیستی از عملیات «زیکیم» در روز دوم جنگ ۵۱ روزه به طور عینی به قدرت دریایی حماس و گروه‌های مقاومت غزه پی برد. در جریان حمله موشکی اخیر نیز این هراس اسرائیل بسیار تشدید شده است. در چند جنگ مانند جنگ 8 روزه و 51 روزه قدرت واقعی مقاومت فلسطین برای اسرائیل رونمایی شد. اخیرا نیز جنبش حماس با شلیک 470 موشک به سرزمین‌های ‌اشغالی موفق شد شکست سختی بر صهیونیست‌ها تحمیل کند به گونه‌ای که نتانیاهو به سرعت درخواست آتش بس کرده و یکی از سریع‌ترین آتش بس‌ها مورد پذیرش قرار گرفت. این مسئله تبعات زیادی برای نتانیاهو داشت و لیبرمن وزیر جنگ اسرائیل با خروج از کابینه نتانیاهو دولت اسرائیل را در آستانه فروپاشی قرارداد.

درواقع آمریکا در حالی خود را ملزم به تامین امنیت اسرائیل در منطقه می‌داند که رژیم صهیونیستی در چند دهه اخیر با چالش‌های زیادی مواجه شده و اکنون در دو جبهه شمال و جنوب نیز با تهدیدات امنیت فزاینده مواجه است. این مسئله به معنای ناکامی آمریکا در تامین امنیت اسرائیل است.

2.مقابله با جبهه مقاومت: آمریکا در چند دهه اخیر تلاش زیادی داشت تا در ابتدا از شکل گیری و در مرحله بعد از تقویت محور مقاومت جلوگیری کند. اما اکنون جبهه مقاومت در منطقه به عنوان موثرترین و قوی‌ترین جبهه مطرح است. حزب‌الله لبنان، انصارالله یمن، جنبش مقاومت فلسطین، حشد‌الشعبی و مقاومت مردم سوریه در سال‌های اخیر نشان‌دهنده تثبیت محور مقاومت بوده است. در واقع اکنون محور مقاومت بیش از هر زمان دیگری در منطقه موثر و کارآمد است. بنابراین آمریکا در این هدف شکست خورده است.

3.حفاظت از نظم آمریکایی: همواره با تغییر جایگاه و ترکیب بازیگران منطقه‌ای اولین انتظار این است که نظم منطقه‌ای نیز متناسب با تغیر جایگاه بازیگران تغییر کند. خاورمیانه یا غرب آسیا نیز یکی از مهم‌ترین مناطقی است که بارها با این وضعیت مواجه شده و نظم‌های مختلفی بر این منطقه حاکم بوده است. نظام دو قطبی از پایان جنگ جهانی دوم تا پایان جنگ سرد در دهه90 میلادی بر دنیا حاکم بود. در نظم دو قطبی شوروی و آمریکا به عنوان دو قطبِ قدرت، مناطق جهان را به حوزه نفوذ تقسیم کرده بودند و بر حوزه‌های مختلف حاکم بودند. پس از فروپاشی شوروی نظم حاکم بر جهان نیز تغییر کرد و آمریکا به عنوان تنها قطبِ موجود بر مناطق مختلف حاکم شد. از این دوره، در خاورمیانه نیز نظم مورد نظر آمریکا حاکم شد که مهم‌ترین هدف راهبردی آن «تامین امنیت اسرائیل» بود، چرا که آمریکا با رژیم صهیونیستی دارای منافع مشترک راهبردی است. نظم آمریکایی حاکم بر خاورمیانه ضمن در نظر داشتن جایگاه بازیگران، سیاست‌های آمریکایی را در این منطقه پیاده می‌کند. این نظم ضمن جلوگیری از حضور موثر دیگر بازیگران فرامنطقه‌ای، به تنهایی نظام امنیتی حاکم در خاورمیانه را تعیین کرده و با توجه به منافع خود به ایفای نقش می‌پردازد. بازیگران موثر منطقه‌ای در این نظم و نوع نظام امنیتی تاثیر بسیار کمی دارند و اکثریت آنها به عنوان مجریان سیاست‌های آمریکا عمل می‌کنند.

شروع تحولات جهان عرب از سال 2011 نظم آمریکایی را با چالش‌های زیادی مواجه کرد و اکنون نظم   منطقه‌ای مبتنی بر بازیگران منطقه‌ای در حال شکل گیری است. در این میان ایران به عنوان مهم‌ترین بازیگر منطقه‌ای که در جریان تحولات 8 ساله جهان عرب پرچمدار مبارزه با تروریسم بوده توانسته است تا جایگاه خود را در نظم منطقه‌ای جدید ثابت کند. در این شرایط خروج نظامیان آمریکایی از سوریه مهر تاییدی بر شرایط گذار منطقه‌ای از نظم قدیم به نظم جدید است که ایران به عنوان مهم‌ترین محور می‌تواند نظم جدید را شکل دهد. در این مورد اندیشکده آمریکایی «کارنگی» در تحلیل خروج نیروهای آمریکا از سوریه نوشته است: «نظم جدید در منطقه در حال شکل‌گیری است. بنابراین، این مسئله مهم‌ترین پیامد خروج نیروهای آمریکایی از سوریه خواهد بود.» در واقع آمریکا در مورد حفظ نظم آمریکایی در غرب آسیا شکست خورده است.

4.حمایت از جبهه ارتجاع عرب: کشورهای مرتجع عربی تمام اطمینان به بقای خود را تنها به دلیل چتر حمایتی آمریکا در منطقه می‌دانند. اما آمریکا از سال 2011 به بعد نشان داده است که به راحتی متحدین خود را فدا می‌کند. سقوط حسنی مبارک رئیس‌جمهور اسبق مصر نماد کامل این سیاست است. علاوه‌بر این آمریکا در تامین امنیت محور ارتجاع عرب و ایجاد اتحاد بین این کشورها نیز با شکست مواجه شده است. اکنون شورای همکاری خلیج‌فارس در آستانه فروپاشی قرار گرفته است، محاصره قطر از سوی عربستان و کشورهای دیگر باعث ایجاد شکاف بی‌سابقه‌ای در جهان عرب به ویژه محور ارتجاع شده است، عربستان و امارات به عنوان دو متجاوز به یمن اکنون در تیررس موشک‌ها و پهپادهای مدرن انصارالله یمن قرار گرفته و آمریکا نتوانسته امنیت این دو کشور را تامین کند و در نهایت عمق بحران امنیتی در شبه جزیره عربی بیش از هر زمانی است. در واقع آمریکا در تحقق امنیت برای این کشورها ناکام بوده است. شورای همکاری خلیج‌فارس به عنوان نماد ناکامی آمریکا در تحقق ایجاد اتحاد بین کشورهای عرب حاشیه خلیج‌فارس تبدیل شده است. این شورا همواره به عنوان نهادی ضدایرانی مطرح بوده است. اندیشکده شورای آتلانتیک در این زمینه نوشته است:«شورای همکاری خلیج‌فارس که در سال 1981 در خلال حمله عراق به ایران و از ترس ساختار نوپای ایران ‌که سعی داشت انقلابش را به کشورهای همسایه صادر کند ساخته شد امروز با خطر فروپاشی روبه‌رو است. خروج قطر از یکسو و عدم تبعیت کویت و عمان از مواضع تهاجمی سعودی علیه دوحه از سویی دیگر، منجر به فروپاشی این شورا خواهد شد؛ این تحولات یک موفقیت استراتژیک قابل‌توجه برای ایران است.فلج شدن نسبی شورای همکاری خلیج‌فارس شکست دیگری برای محمد بن‌سلمان است. این می‌تواند ضربه‌ای به استراتژی ترامپ در ایجاد یک ائتلاف منطقه‌ای علیه ایران موسوم به ناتوی عربی نیز باشد که در خلال سفر به ریاض و تل‌آویو طرح آن را دنبال کرد. »

5.ناکامی در حمله به عراق و افغانستان: آمریکا با هدف تسلط بر عراق و افغانستان به این دو کشور حمله کرد اما پس از گذشت 17 سال زمزمه خروج آمریکا از افغانستان شروع شده و این در حالی است که بنا به گفته ترامپ آمریکا 7 تریلیون دلار در منطقه هزینه کرده و بدون دستاورد در حال ترک منطقه است. استفان والت استاد دانشگاه‌ هاروارد در این مورد تاکید کرده که کمترین چیزی که در طول ۱۵ سال گذشته آموخته‌ایم، این است که آمریکا هرگز نخواهد توانست کنترل هیچ کشوری در خاورمیانه را به دست بگیرد.

6.شکست طرح‌های آمریکا در سوریه: با شروع بحران سوریه در سال 2011 آمریکا به دنبال تضعیف این کشور، تجزیه و در نهایت ساقط کردن نظام بشار اسد در این کشور برآمد. اما پس از گذشت بیش از 7 سال اکنون آمریکا به شکست تمام طرح‌های خود در سوریه اعتراف کرده است. در واقع روند پیروزی‌های ارتش سوریه و متحدان آن و موقعیت برتر میدانی آنها در عرصه این کشور، جایی برای مانور نیروهای آمریکایی و ابراز وجود آنها باقی نگذاشته است و در نهایت نظامیان آمریکایی مجبور به خروج از سوریه شده‌اند.

شاید بتوان یکی از مهم‌ترین نشانه‌های شکست سیاست‌های منطقه‌ای آمریکا را اقدام اخیر ترامپ دانست. دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا روز چهارشنبه 28 آذرماه دستور خروج تمام 2هزار نیروی نظامی آمریکا از سوریه را صادر کرد. طبق این دستور، نظامیان آمریکایی باید در یک دوره زمانی 60 تا 100 روزه از سوریه خارج شوند. آمریکا دارای 19 پایگاه نظامی در منطقه شرق سوریه و نزدیک مرزهای مشترک این کشور با عراق است که مهم‌ترین آنها پایگاه التنف است. این مسئله برای آمریکا شکست بزرگی به شمار می‌رود. اتاق فکرها و رسانه‌های آمریکایی پیروز قطعی عقب‌نشینی آمریکا از منطقه را ایران می‌دانند. در همین ارتباط بنیاد دفاع از دموکراسی در مورد تصمیم ترامپ اعلام کرد:«این مسئله به معنای بُردی برای تهران است چرا که تهران و دمشق مدت‌ها است خواستار خروج آمریکا از سوریه هستند.» اندیشکده آمریکایی مطالعات جنگ نیز تاکید کرده که رویکرد دیپلماتیک آمریکا در سوریه، تسلیم شدن در مقابل ایران، سوریه و اسد است. اندیشکده آمریکایی مطالعات راهبردی و بین‌المللی (CSIS) هم در تحلیلی پیرامون خروج نیروهای نظامی آمریکا از سوریه آورده است: «خروج نیروهای نظامی آمریکا از سوریه شکست این کشور را در مقابل ایران به اثبات می‌رساند. چرا که برندگان اصلی این رویداد ایران، روسیه و اسد خواهند بود و این امر سبب تقویت جمهوری اسلامی ایران در سوریه و‌اشراف اطلاعاتی آن در سوریه خواهد شد به گونه‌ای که تبعات جبران‌ناپذیری را برای متحد استراتژیک آمریکا یعنی رژیم صهیونیستی خواهد داشت و می‌توان گفت بازنده اصلی این اتفاق رژیم صهیونیستی خواهد بود.»

علاوه‌بر این کارشناسان غربی اسرائیل را بزرگ‌ترین بازنده عقب‌نشینی نظامیان آمریکایی از سوریه می‌دانند. اسرائیل سعی داشت تا آمریکا را بیشتر در امور سوریه درگیر کند تا بدین طریق بتواند به اهداف خود در مورد مقابله با جبهه مقاومت برسد. اکنون اسرائیل بازنده بزرگ لقب گرفته است چرا که جنگنده‌های اسرائیلی از فرودگاه‌های صحرایی آمریکا در حسکه در شمال سوریه برای حمله به ارتش سوریه در اطراف تدمر،پایگاه تیفور و مقر فرماندهی حشد‌الشعبی در مرز میان عراق و سوریه استفاده می‌کرد. اسرائیل اکنون یک پایگاه نظامی مهم را در سوریه از دست داد. این مسئله برای اسرائیل شکست بزرگی خواهد بود. مارتین ایندایک سفیر اسبق آمریکا در اسرائیل و موسس اندیشکده ضدایرانی واشنگتن در مورد خروج نیروهای آمریکا از سوریه اعلام کرد: «هیچ مقام اسرائيلی جرئت اظهار نظر ندارد چرا که می‌ترسد وضع را خراب‌تر کند. ولی از گزارش‌ها روشن است که اسرائیل احساس می‌کند، به دلیل تصمیم ترامپ درباره سوریه، به او خیانت شده است.» کانال 10 تلویزیون رژیم صهیونیستی هم در خبری با عنوان «فرار از سوریه»، از یک مقام امنیتی بلند پایه اسرائیلی نقل کرد، دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا، اسرائیلی‌ها را زیر چرخ کامیون‌های روسی انتقال تسلیحات به سوریه و حزب‌الله انداخت.

نتیجه

نگاهی هرچند مختصر به تحولات منطقه نشان‌دهنده این است که آمریکا در اهداف اساسی خود در جهان اسلام و به ویژه در غرب آسیا شکست خورده است. اسرائیل بیش از هر زمان دیگری با چالش‌های امنیتی مواجه است، شورای همکاری خلیج‌فارس به عنوان نهادی ضدایرانی که حمایت آمریکا را به همراه داشت در آستانه فروپاشی است، محور مقاومت بر خلاف خواست آمریکا موثرترین و قدرتمندترین محور درغرب آسیا است، بیش از 7 سال تلاش برای تغییر نظام سوریه با شکست مواجه شد و در نهایت آمریکا از این کشور خارج شد و در نهایت نظم منطقه‌ای آمریکا در غرب آسیا در حال تغییر است. بنابراین به نظر می‌رسد که دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا به دنبال تجدید نظر در سیاست‌های منطقه‌ای خود است و خروج نظامیان آمریکایی از سوریه اولین گام در این مورد به شمار می‌رود.
 
  محمدرضا مرادی
مرجع : روزنامه کیهان
کد مطلب : ۷۶۹۹۵۸
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما