۰
يکشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۱۱

سفر بن سلمان به پاکستان؛ اهداف و پیامدها

سفر بن سلمان به پاکستان؛ اهداف و پیامدها
محمدبن سلمان ولیعهد سعودی در روز یکشنبه هفدهم فوریه در راس هیاتی ۷۰۰ نفره وارد پاکستان شد و مورد استقبال باشکوه نخست وزیر این کشور قرار گرفت. در جریان این سفر قراردادهای سرمایه‌گذاری به ارزش ۲۰ میلیارد دلار میان عربستان و پاکستان امضا شد که  شامل پروژه‌هایی در زمینه انرژی، گردشگری، معدن، پتروشیمی، صنعت، هتل، و غیره می‌شد. برخی معتقدند که همزمانی این سفر با حادثه تروریستی جاده خاش – زاهدان به معنای گرایش پاکستان به ائتلاف عربستان سعودی و ایالات متحده آمریکاست که همین مسئله می‌تواند زمینه دوری ایران و پاکستان نیز باشد. البته نباید از نظر دور داشت که پاکستان برای کاهش مشکلات اقتصادی خود نیازمند همکاری با عربستان و بهره‌مندی از دلارهای نفتی این کشور است و از طرفی محمدبن سلمان نیز به دنبال ناکامی در تحقق اهداف مدنظر خود در سفر دوره‌ای به کشورهای عربی و آفریقایی، اکنون همراهی پاکستان به عنوان کشوری هسته‌ای را فرصتی مغتنم در راستای تقویت اقتدار منطقه‌ای خود، تلطیف فضای انزجار از عربستان در میان ملت‌های مسلمان، کاهش فشار سیاسی و رسانه‌ای موجود و بازیابی مجدد توان رقابت با رقبای منطقه‌ای خود می‌داند.

اهداف سفر بن سلمان
سابقه همکاری عربستان با پاکستان به دهه ۱۹۸۰ بر می‌گردد؛ زمانی که این دو کشور با همکاری هم مجاهدان افغان را در مبارزه با شوروی تقویت می‌کردند. از آن زمان تاکنون عربستان کمک‌های مالی فراوانی را به اقتصاد ورشکسته پاکستان داشته است، ضمن آنکه همگرایی مذهبی و ایدئولوژیک و روابط گسترده راهبردی و نظامی از جمله همکاری‌های دو کشور در چندین دهه گذشته بوده است. هرچند عربستان و پاکستان به طور رسمی، هرگونه حمایت از گروه‌های تروریستی را رد می‌کنند، اما با این حال، هر دو کشور در معادلات منطقه‌ای و امنیتی خود ممکن است این گروه‌ها را بی‌فایده ندانند. به هر حال «جیش محمد» یا «جیش العدل»، از تفاوت چندانی با طالبان افغانستان که عربستان و پاکستان با آن رابطه دارند، برخوردار نیستند. «العرب» می‌گوید: ریاض قصد دارد در مذاکرات میان طالبان و دولت افغانستان «نقش بزرگی» ایفا کند. نکته قابل تأمل این است که حتی این نقش هم برای مقابله با ایران است.[۱] مشخص است که تحرکات تروریستی در منطقه همچون حمله تروریستی اخیر در جاده خاش – زاهدان نیز از همین تصور می‌تواند نشات بگیرد.

«بن‌سلمان» در سفر به پاکستان اهداف متعددی را دنبال می‌کرد. از جمله بعد از رسوایی عربستان در نقض گسترده حقوق بشر و ماجرای قتل خاشقچی و انزوای هر چه بیشتر ریاض بهگمان «بن‌سلمان» این سفرها از انزوای سیاسی این کشور می‌کاهد و به وی این امکان را می‌دهد که بتواند دوباره در سطح جهانی تاثیرگذار باشد و همچنین فرصت های استراتژیک و سرمایه گذاری را برای خود فراهم نماید.
سابقه همکاری عربستان با پاکستان به دهه 1980 بر می‌گردد؛ زمانی که این دو کشور با همکاری هم مجاهدان افغان را در مبارزه با شوروی تقویت می‌کردند.

مزایا و معایب همکاری دو کشور برای پاکستان
زمانی که ترامپ پاکستان را متهم به حمایت از تروریسم کرد، این کشور با مشکلات بسیاری از جمله در اقتصاد مواجه شد. زیرا با طرح این ماجرا، کمک‌های مالی را که وعده داده بودند (۲۲ میلیون دلار) منتفی گردید. از همان زمان پاکستانی‌ها به دنبال جایگزینی برای جبران کمبودهای مالی خود برآمدند؛ طبعا عربستان و امارات تنها کشور‌هایی هستند که این پتانسیل را دارند. طبیعی است که پاکستان در جریان سفر بن سلمان دنبال منافع ملی کشور خود باشد. در واقع این سفر به دعوت نخست وزیر پاکستان «عمران خان» و تحت تدابیر شدید امنیتی و مجلل ترین استقبال صورت گرفت و قول سرمایه گذاری ۲۰ میلیارد دلاری آمریکا در پاکستان را در پی داشت. به گفته شاه محمود قریشی، وزیر خارجه پاکستان در گفتگو با روزنامه الحیاه، سفر ولیعهد عربستان به پاکستان بُعد جدیدی  داشت که همان بعد اقتصادی است و روابط تاریخی میان دو کشور را مستحکم‌تر کرد.[۲] این در شرایطی است که سابقا در اکتبر گذشته، عربستان شش میلیارد دلار به پاکستان وام داده بود.

 همچنین باید توجه داشت که تعداد زیادی نیروی پاکستانی در بازار کار کشور‌های حوزه خلیج فارس فعال هستند که سالانه ارز زیادی وارد کشور خود می‌کنند و پاکستان به دنبال این است که تعداد این نیرو‌ها را در کشورهای مزبور افزایش دهد؛ بنابراین با توجه به اینکه عربستان یک دیپلماسی دلاری را اتخاذ نموده است و پاکستان هم به شدت نیازمند کمک‌های مالی این کشور است، بعید نیست که رابطه میان این دو کشور با تمایل پاکستان، بیش از پیش به یکدیگر نزدیک شود.

با وجود استقبال گسترده پاکستان از این سفر، اما واکنش های مردمی به گونه دیگری بود. مردم با تاکید بر هزینه‌زا بودن این همکاری برای پاکستان، نقش منفی عربستان در تحولات منطقه را یاد آور می‌شوند و در مقابله با جهت گیری این کشور در قبال قضیه فلسطین و بحران یمن تظاهرات اعتراضی به پا کردند. در حقیقت افکار عمومی در پاکستان دخالت های مستمر حکام عربی در این کشور را برای روابط پاکستان با همسایگان نزدیکش دردسر ساز تلقی می‌کنند. نفوذ کشورهای عربی در پاکستان منجر به تقویت گروه‌های ضدشیعی برعلیه شیعیان منطقه می‌شود و با شدت گرفتن این مساله روابط پاکستان و ایران وارد مرحله جدیدی از تنش می‌شود.

تعداد زیادی نیروی پاکستانی در بازار کار کشور‌های حوزه خلیج فارس فعال هستند که سالانه ارز زیادی وارد کشور خود می‌کنند و پاکستان به دنبال این است که تعداد این نیرو‌ها را در کشورهای مزبور افزایش دهد
در مجموع به نظر می رسد که عربستان و برخی از دولت های عربی در صددند  به منظور دستیابی به اهداف خود، پاکستان را بیش از پیش وارد بحران های منطقه‌ای از جمله جنگ یمن کرده و با سیاست‌های فتنه گرایانه خود همراه سازند. با گذشت زمان، چنین وضعیتی پیامدهای اقتصادی و سیاسی و امنیتی منفی را برای پاکستان به همراه  خواهد داشت.[۳]

چالش های همکاری پاکستان و عربستان برای ایران
پاکستان و ایران، جز در مقاطعی که در آن مشکلات مرزی بوجود می‌آید، معمولا روابط آرام و دوستانه‌ای دارند. شاید بتوان گفت که مهم‌ترین عامل تنش در روابط ایران و پاکستان مسائل مرزی بوده است؛ تا اینکه حمله تروریستی اخیر در استان سیستان و بلوچستان ایران، تنش‌ها در روابط تهران – اسلام آباد را به سطح کم‌سابقه‌ای رسانده است. چرا که «همه عوامل دخیل در حادثه تروریستی جاده خاش – زاهدان و دیگر حوادث تروریستی در استان سیستان و بلوچستان جملگی در خاک پاکستان تجمع پیدا کرده اند و این خلاف حسن هم جواری دو کشور همسایه است که خاک یک کشور، مأمن و مأوای گروه‌های تروریستی برای ایجاد ناامنی در دیگر کشورهای همسایه باشد».[۴]

به هر حال کشور پاکستان از لحاظ اقتصادی کشور بسیار فقیری است. ضمن این که به تجربه ثابت شده است که بسیاری از سیاست‎‌مداران پاکستانی نیز فاسد هستند. به این معنا که منافع شخصی و گروهی خود را بر منافع ملی ترجیح می دهند. از این رو صرف نظر از سطح و میزان روابط ایران و پاکستان این افراد در سایه همان نگاه کوته‌بینانه به دنبال افزایش مناسبات خود با عربستان سعودی هستند، چرا که سودهای کلان مالی و اقتصادی در این رابطه وجود دارد. مضافا این که تاثیر تفکرات ایدئولوژیک عربستان در طول این سال ها بر بسیاری از سیاست‌مداران، دستگاه‌ها و  نهادهای پاکستانی هم ثابت شده است. آن چیزی که می‌تواند کانون نگرانی‌ها باشد، نوع تقابل و تعامل اسلام‌آباد با تهران در سایه افزایش مناسبات با کشورهای عربی است. به عبارت دیگر اگر افزایش نفوذ کشورهای عربی به تخریب مناسبات تهران – اسلام‌آباد منتهی نشود، این مناسبات چندان نگران‌کننده نیست.[۵]

این نکته را هم باید عنوان کرد که در چند روز پس از حمله تروریستی جاده خاش – زاهدان، اقدامات اطلاعاتی امنیتی و نظامی پاکستان در ولایت بلوچستان برای حمله به گروه‌های تروریستی مدنظر ایران نیز انجام‌شده‌است که می تواند یک گام مثبت و سازنده در بازسازی چهره تخریب شده پاکستان از نگاه تهران باشد. اگر در آینده این میزان از همکاری‌ها و اقدامات اصلاحی افزایش پیدا کند، یقیناً نمی‌توان به صراحت عنوان کرد که پاکستان سرسپردگی کاملی را به عربستان سعودی و یا ایالات متحده آمریکا داشته و به ابزاری برای ناامنی در ایران بدل خواهد شد. به هر حال اسلام آباد به قدرت ایران در منطقه اشراف دارد و از این رو اصلاً تمایلی به تنش‌زایی در روابط خود با جمهوری اسلامی ایران ندارد.[۶]
افکار عمومی در پاکستان دخالت های مستمر حکام عربی در این کشور را برای روابط پاکستان با همسایگان نزدیکش دردسر ساز تلقی می‌کنند.

در طول تاریخ، عربستان همواره در واگرایی با ایران و همگرایی با پاکستان بوده‌است. رقابت سیاسی دو کشور در سطح منطقه و حتی در صحنه بین‌المللی، گویای ناتوانی دو کشور برای همگرایی است. این عدم توانایی برای همگرایی، عربستان را به سمت تجهیز و تقویت مدارس مذهبی و گروه‌های ضدشیعی در پاکستان سوق‌داده‌است.

الزامات و نحوه مواجهه ایران با تحکیم روابط ریاض اسلام آباد
طبعا وجود ثبات اجتماعی و سیاسی در کشورهای همسایه جمهوری اسلامی ایران باعث پیشرفت هرچه بیشتر در روابط بین‌الملل و تأمین امنیت ارضی کشور و همچنین صلح در منطقه خواهد شد. در میان همسایگان جمهوری اسلامی ایران، پاکستان متهم است که از گروه‌های تروریستی حمایت می‌کند یا اینکه در مقابله با این گروه‌ها اقدامات قاطعی انجام نمی‌دهد. ضمن اینکه با کشورهای عربی همچون عربستان سعودی هم روابط نزدیکی برقرار می‌کند. این روابط منجر به تقویت گروه‌های افراطی و ضدشیعی در پاکستان می شود.
متغیرهای مهمی در روابط بین ایران و پاکستان وجود دارد که توجه به آنها می تواند در بهبود روابط دو کشور مفید باشد، از جمله:

افزایش بحران‌های داخلی، عدم ثبات سیاسی و فعالیت‌های گروه‌های وهابی، سلفی و تکفیری با حمایت عربستان، امارات، قطر و حمایت برخی کانون‌های قدرت از برخی گروه‌های تروریستی می‌تواند باعث واگرایی و یا همگرایی شود؛
موضوع هسته‌ای و نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه و تبلیغات هلال شیعی؛
نگرانی پاکستان از نفوذ جمهوری اسلامی ایران درمیان شیعیان این کشور. [۷]

به نظر می رسد که «آی اس آی» پاکستان برای خنثی کردن تفکر قومی جدایی طلبی در ایالات بلوچستان به تقویت نیروهای رادیکال اسلامی روی آورده ‌است. به همین خاطر این بحث وجود دارد که گروه‌هایی مانند «جیش‌العدل» که علیه ایران به اعمال تروریستی دست می‌زنند،[۸] از حمایت پاکستان برخوردارند. البته پاکستان در عمل اقدام قاطعانه‌ای در برخورد با این گروه‌های افراطی انجام نمی دهد و همین مساله، این تصور را بوجود می‌آورد که این گروه‌ها از طرف دولت حمایت می‌شوند.

اگر افزایش نفوذ کشورهای عربی به تخریب مناسبات تهران – اسلام‌آباد منتهی نشود، این مناسبات چندان نگران‌کننده نیست.
ایران به امنیت و صلح در این منطقه نیاز دارد چرا که روابط گسترده و مثبت با هند و پاکستان برای ایران مهم است. پاکستان، همسایه جنوب شرقی ایران است و می‌تواند امنیت و یا ناامنی را برای ایران به ارمغان بیاورد و از سوی دیگر روابط ملت ایران و پاکستان یک رابطه نزدیک و دوستانه است و ایران در بین مردم پاکستان از محبوبیت برخوردار است.[۹]

بعید است که دولت پاکستان تمایلی داشته باشد که مرز با ایران را نا‌ امن کند. زیرا نه تنها این امر به هیچ عنوان به صلاح پاکستان و امنیت ملی آن‌ نیست، بلکه سودی هم برای آن‌ها ندارد. اینجا است که دلایل و مسائل دیگر مطرح می‌شود. یکی از این مسائل عدم تسلط کامل ارتش و دولت پاکستان در برخی شهر‌ها به ویژه شهر مرزی با ایران است؛ لذا این وضعیت موقعیتی را برای گروه‌های تروریستی ایجاد کرده‌است که آن‌ها بعضا فرصت پیدا می‌کنند وارد خاک ایران شوند و عملیات تروریستی انجام دهند. مگر اینکه پاکستان به طور کامل جذب اتحاد آمریکا، اسرائیل و عربستان شود؛ زیرا یکی از سیاست‌ها و اهداف عربستان که تا امروز خیلی هم مخفی نکرده، آوردن جنگ در داخل خاک ایران است.[۱۰]
در میان همسایگان جمهوری اسلامی ایران، پاکستان متهم است که از گروه‌های تروریستی حمایت می‌کند یا اینکه در مقابله با این گروه‌ها اقدامات قاطعی انجام نمی‌دهد. ضمن اینکه با کشورهای عربی همچون عربستان سعودی هم روابط نزدیکی برقرار می‌کند. این روابط منجر به تقویت گروه‌های افراطی و ضدشیعی در پاکستان می شود.

 البته واضح است که ایران نباید با اقدامات و برخی تنش‌آفرینی‌ها، پاکستان را از خود دور کند. اقدامات تنش‌زا و برخی مواضع تند در این برهه حساس می‌تواند عواقب بسیاری بدنبال داشته‌باشد که منزوی شدن ایران در منطقه از جمله آنهاست.

معصومه طالبی/ دانشجوی دکتری علوم سیاسی
منابع:
۱- خشم ایران و هند از پاکستان، وبسایت فرارو، منتشر شده در تاریخ ۲۸ بهمن ۱۳۹۷، قابل بازیابی در پیوند زیر:
 www.fararu.com/fa/news/391148
۲-‌ وزیر خارجه پاکستان: روابط ما با عربستان استراتژیک است، وبسایت عصر ایران، منتشر شده در تاریخ ۲۸ بهمن ۱۳۹۷، قابل بازیابی در پیوند زیر:
www.asriran.com/fa/news/654353
۳-‌ دیدار ولیعهد عربستان از پاکستان در میان تدابیر شدید امنیتی، وبسایت پارس تودی، در تاریخ ۲۹ بهمن ۱۳۹۷، قابل بازیابی در پیوند زیر:
www.parstoday.com/tajiki/news/world
۴- شفیعی، نوذر، ایران، پاکستان و عربستان در زمین آمریکا بازی خورده اند، وبسایت دیپلماسی ایرانی، قابل بازیابی در پیوند زیر:
 www.irdiplomacy.ir/fa/news/19818112
۵- پیشین
۶-‌ پیشین
۷- اندیشکده راهبردی تبیین، گذشته، حال و آینده روابط دو کشور ایران و پاکستان، سایت اندیشکده تبیین، در تاریخ ۲۷ آذر، قابل بازیابی در پیوند زیر:
 www.tabyincenter.ir/142841393
۸_‌ ملازهی، پیرمحمد، خشونت در سین کیانگ چین، موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر، دوم اردیبهشت، ۱۳۹۲ ص۶ . [۸]
۹- اسکندری، مهدی، ایران و میانجی گری بین هند و پاکستان، سایت تبیین، در تاریخ ۲۲ دی ماه ۱۳۹۵، قابل بازیابی در پیوند زیر :
 www.tabyincenter.ir/16144
۱۰-‌ ملازهی، پیرمحمد، نقش عربستان در تنش های مرزی ایران و پاکستان، سایت فرارو، در تاریخ ۳۰ بهمن ۱۳۹۷، قابل بازیابی در پیوند زیر:
 www.fararu.com/fa/news/391418
مرجع : اندیشکده راهبردی تبیین
کد مطلب : ۷۸۱۱۱۰
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما