در حالی که اقدام واشنگتن در جهت میلیتاریزه کردن گذرگاه حساس و استراتژیک تنگه هرمز در راستای اجرای تحریمهای نفتی علیه تهران، همزمان با اقدامات مشکوک و بیثبات ساز روزهای اخیر در انجام عملیات خرابکارانه علیه کشتی های نفتکش اماراتی و عربستانی و همچنین شلیک راکت به سمت سفارتخانه آمریکا در بغداد، زمینههای تنشآفرینی و بحران را در منطقه به شدت افزایش داده است، امروز وزارت خارجه ایران از سفر کوتاه یوسف بن علوی وزیر خارجه عمان به تهران و دیدار او با مقامات وزارت خارجه خبر داد.
توجه به این همزمانی از آن رو است که عمان در گذشته بر اساس مشی بیطرفی در سیاست خارجی بارها نقش میانجی را در مذاکرات ایران و آمریکا بر عهده داشته است. اخیرا نیز «حنینه المغیری» سفیر عمان در امریکا گفته بود: «اگر تهران و واشنگتن به میانجیگری باور داشته باشند، ما آماده کمک به حل این بحران هستیم». بر همین اساس به محض انتشار این خبر رسانه ها از احتمال بسیار زیاد انتقال پیامی از سوی کاخ سفید برای تهران توسط وزیر خارجه عمان سخن گفتند. اکنون این سوال مطرح است که محتوای این پیام احتمالی چه بوده و تفسیری که از آن میتوان ارائه کرد چیست؟
طبیعتاً محتوای این پیام از دو حالت نزدیکتر به واقعیت خارج نیست. فرضیه اول آنکه آمریکا پس از اتفاقات اخیر منطقه بویژه در مورد اقدام مشکوک شلیک موشکها به سفارت این کشور در بغداد بخواهد به تهران هشداری جدی در مورد آمادگی برای شروع یک درگیری را بدهد. در این زمینه میتوان به بیانیه وزارت خارجه آمریکا در هفته گذشته در مورد محتوای تماس تلفنی پمپئو با سلطان قابوس پادشاه عمان استناد کرد که بنابر اعلام این وزارتخانه پمپئو در این تماس درباره آنچه «تهدیدهای ایران در منطقه» نامید صحبت کرده است.
با این حال احتمال درستی چنین فرضیه ای بسیار کم است. اولاً آمریکا برای اعلام این هشدار نیازی به واسطه ندارد و همچون گذشته مقامات آمریکایی می توانند این تهدیدات را از طریق رسانه ها (همچون توییتر رسانه مورد علاقه ترامپ) مطرح کنند و ثانیاً تغییر آرایش نیروهای نظامی در منطقه می تواند هشداری واقعیتر به مخاطب در مورد جدیت تهدید ارائه کند تا ارسال پیام. از بعدی دیگر همچنین کنشگری آمریکا پس از رویدادهای اخیر عمدتاً برخلاف پروپاگاندای رسانهای در مورد غریب الوقوع دانستن جنگ بوده است چنانکه ترامپ با تکذیب خبر ارسال 120 هزار نظامی به منطقه این رسانهها را جعلی نامید.
لذا با توجه به این مولفه ها می توان گفت بن علوی به احتمال زیاد حاوی پیامی در مورد عدم تمایل آمریکا به آغاز درگیری با ایران و باز بودن درب مذاکره میباشد تا پاسخ تهران را بدور از فضاسازیها و موضعگیریهای رسانهای به مقامات کاخ سفید منتقل کند. طبیعتاً پاسخ تهران به این درخواست منفی می باشد زیرا اساساً برآورد ایران آن است که آمریکا در پی مذاکره نیست و نگاهی یکسویه به میز مذاکره دارد.
با وجود این آنچه در ورای تلاش واشنگتن برای باز کردن دریچههای گفتگو با تهران حائز اهمیت می باشد آن است که ترامپ علی رغم ادعاهایش در مورد سوق یافتن ایران به مذاکره و تماس با وی، نسبت به تأثیرگذاری فشارهای به اصطلاح حداکثری خود دچار تردید شده است. ترامپ به برگه، آوردن ایران بر پای میز مذاکره تا انتخابات ریاست جمهوری سال آینده میلادی نیازمند است و نبود کوچکترین نشانهای از چنین تمایلی در نظام ایران موجب شده تا او به واسطه گری روی آورد.
از سوی دیگر فرستادن واسطه در شرایط کنونی معنای دیگری نیز دارد و آن ترس آمریکا از ورود به درگیری نظامی ناخواسته با ایران است. این موضوع با سیاست ها و منافع عمان نیز مطابقت دارد که مسئول تأمین امنیت آب راه خروجی کشتیها در تنگه هرمز می باشد و رهبراناش همواره به ضرورت تأمین امنیت و ثبات منطقه به عنوان پیش نیازهای اساسی رشد و توسعه کشورشان اعتقاد دارند و از همه مهمتر به امنیت منطقه به عنوان یکی از کشورهای صادر کننده نفت نیازمند است.