بهاعتقاد بسیاری از کارشناسان، ستاره اصلی نشستهای سهگانه سران در مکه کسی جز برهم صالح، رییسجمهوری عراق نبود. در نشست اتحادیه عرب، صالح با اعلام مخالفت خود با قطعنامه پایانی نشست، همه نگاهها را در وهله اول بهسوی خود و بهشکل وسیعتری به عراق بهعنوان طرفی معطوف کرد که امروزه با تمامی قوا وارد صحنه میانجیگری در منطقه شده است. او در جمع رهبران و نمایندگان کشورهای عربی اعلام کرد کشورش با بیانیه پایانی نشست مکه مخالف است و حاضر به محکومیت محور مقاومت و در رأس آن جمهوری اسلامی ایران نیست.
فارغ از نوع توصیف بهکاررفته در این سخنان، این موضوع جای تفسیر و تحلیل دارد که کشوری همچون عراق که بیش از یک دهه بعد از خلاصی از تحریمهای آمریکا و سلطه صدام حسین، جنگ خانگی سختی را با تروریسم تجربه کرده، چرا باید چنین موضعی داشته باشد.
گرچه عراق از زمان جانگرفتن مجدد در اوایل دهه جاری هموار بر اصل بیطرفی تأکید میکرد، با رویکارآمدن عادل عبدالمهدی، نخستوزیر این کشور، این رویکرد پررنگتر شد تا وی چندی پیش تأکید کند: «عراق در قطببندی و جناحبندیهای مختلف شرکت نخواهد کرد؛ اقداماتی که در آن اتهامها و محکومیتها علیه طرفهای مقابل تدارک پیدا میکند».
بیتردید برای کشوری خسته از جنگ خانمانسوز چندبعدی با اشغالگران از یک سو و بعثیهای سابق و گروه تروریستی داعش از سوی دیگر، تبعات وقوع بحرانی جدید در منطقه بیش از هر طرف دیگری برای خودِ عراق در منطقه قابللمس است و با آن همزادپنداری میکند.
باوجوداین، اینبار بغداد برخلاف دهههای گذشته درقبال رخدادهای منطقه موضع انفعالی ندارد، بلکه باتوجهبه ظرفیتهای موجودش که اتفاقا اینبار نظامی نیستند، به یکی از مقبولترین نقشآفرینان منطقهای تبدیل شده است.
بهاعتقاد کارشناسان، اگر در دهههای پایانی قرن بیستم، جنگافزارهای نظامی حرف اول را در بازیهای منطقهای ایفا میکرد، امروز اقتصاد یکی از ارکان اصلی تأثیرگذاری بر منطقه است.
امروز بر کسی پوشیده نیست که تقریبا تمامی کشورهای جهان بهنحوی خود را به سهیمشدن در روند بازسازی عراق علاقهمند میبینند و این امر آنها را مجبور میکند بهشکل نرمتری با بغداد تعامل کنند و گوش شنوای خود را به مسؤولان آن بسپارند.
در سایه این دادهها، امروز آمریکا برای حفظ حضور در عراق، کشورهای شورای همکاری بهویژه عربستان برای گسترش نفوذ در این کشور و بیتردید ایران باتوجهبه مراودههای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی گسترده با همسایه غربی خود سطح روابطی بیش از حسنه با عراق دارند.
این ویژگی به عراق این امتیاز را بخشید که بتواند ازطریق قرارگرفتن برآیند نیروی واردشده بر صحنه این کشور ازطریق طرفهای سهگانه، فضای مانور بسیار درخور توجهی برای خود دستوپا کند و از آن برای پیشبرد خواستههای خود و حتی فشار متقابل سود ببرد.
گرچه برخی از کارشناسان اقدامهای بغداد را سردرگمی این کشور درمقابل فشار روزافزون قدرتهای منطقهای و بینالمللی در اتمسفر خود توصیف میکنند، تلاش عربستان برای آرام نگهداشتن اوضاع بعد از مواضع برهم صالح، اقدامهای آمریکا برای محو حضور نظامی خود در عراق ازطریق قرارگرفتن در پشت دیوار پایگاههای نظامی و دست آخر سفر چندینوچند مقام بلندپایه از همسایگان عراق تا رهبران کشورهای مختلف جهان در بازه زمانی کوتاه به عراق، بیانگر جایگاهی است که عراق در سطح منطقه و جهان پیدا کرده است.
همین قدرتگرفتن در صحنه جهانی باعث شد رهبران عراقی به ورود به حلوفصل بحرانهای منطقهای مجاب شوند. اینکه خبر سفر قریبالوقوع عادل عبدالمهدی به ایران و واشنگتن شنیده شده یا سفیر عراق در تهران از نقلوانتقال پیام بین تهران و چند کشور شورای همکاری خلیجفارس سخن بگوید، نشان میدهد عراق میتواند نقش تأثیرگذاری در این گونه تبادلات داشته باشد.
عماد حسینی