پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و تصدی او بر کاخ سفید، تمرکز واشنگتن بر تحولات سیاسی عراق را بار دیگر همانند سالهای ابتدایی بعد از 2003 به اوج رساند. بر اساس رویکرد جدید وزارت خارجه آمریکا، عراق به دلیل هزینه گزاف اقتصادی که بر این کشور در سالهای بعد از 2003 تحمیل کرده، نباید به محل نفوذ دیگر بازیگران تبدیل شود یا به عبارت دیگر، میبایست آمریکا مهمترین بازیگران دارای نفوذ در این کشور باشد. علاوه بر این، رویکرد خصمانه و ضدایرانی دونالد ترامپ، بر توجه هر چه بیشتر دولت آمریکا بر کشور عراق به عنوان مهمترین محور برای کنترل نفوذ منطقهای تهران افزود.
در حقیقت، ستیز تمامعیار دونالد ترامپ و مشاوراناش با جمهوری اسلامی ایران که در قالب کنشهای همچون اعمال تحریم، تلاش برای قطع صادرات نفت و قطع ارتباطات مالی تهران با جهان، در حال اجراییشدن است؛ راهبرد کلان سیاست خاورمیانهای دولت آمریکا را تحت تاثیر قرار داد. بر همین مبنا، شاهد هستیم که کشور عراق به کانون اصلی تمرکز وزارت خارجه آمریکا برای مقابله با ایران و سهمخواهی فزآینده آمریکا از منطقه غرب آسیا تبدیل شده است.
با این وجود، تمرکز صرف بر عراق برای ترامپ کافی نبود بنابراین او اعمال تغییرات در سطح کارگزاران سیاسی آمریکا در عراق را نیز در پیش گرفت. این مساله البته با اندکی تاخیر انجام شد و در ماه می 2019 با تایید مجلس سنای آمریکا، واشنگتن سفیری جدید خود در بغداد را تعیین کرد. متیو تولر، جانشین داگلاس سلیمانی شد که از سال 2016 این سمت را عهدهدار بود. پس از این انتخاب ناظران سیاسی و رسانهها تمرکز ویژهای را به این تغییر معطوف کردند. به گونهای که دلایل انتخاب تولر یا به عبارتی تغییر سفیر آمریکا در عراق، در مقطع کنونی، در مقام مسالهای مهم مورد پرسش واقع شد.
گماشتن سفیر جنگ در بغداد؛ مهره مورد اعتماد یا پایان دادن به میراث باراک اوباما؟
متیو تولر سیاستمدار 62 ساله آمریکایی، از سال ۲۰۱۴، سفیر ایالات متحده در یمن بود و بین سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴ همین سمت را در کویت داشت. پیش از آن، وی در سفارتهای واشنگتن در قاهره، بغداد، کویت و ریاض فعالیت کرده و مناصب مختلفی را بر عهده داشته است. او جانشین داگلاس سلیمانی شد که او نیز، سابقه فعالیت در کشورهایی چون کویت، اردن، پاکستان و تونس و پژوهش پیرامون مسائل کشور لبنان را در کارنامه داشت. حال این پرسش مطرح میشود که علاوه بر مساله ضدایرانی بودن تولر، دلایل تغییر انجام شده در سمت سفیر آمریکا در بغداد چه هستند؟
در پاسخ به این پرسش میتوان به دو مساله مهم اشاره کرد. اولین مساله اینکه دونالد ترامپ در تمامی حوزهها خواهان دگرگونی و پایان دادن به میراث اوباما است و بارها این موضوع را اثبات کرده که حتی در وزارتهای مختلف دولت آمریکا، خواهان اخراج و تغییر اعضای دولت رئیسجمهور سابق است. بر اساس این قاعده داگلاس سلیمان نیز میبایست دیر یا زود به عنوان یکی از افراد حاضر در لیست اخراجیهای ترامپ قرار میگرفت. در واقع، داگلاس سلیمان در سپتامبر 2016 در شرایطی که تنها سه ماه به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا باقی مانده بود، از سوی باراک اوباما جایگزین استوارت جونز شد. بنابراین میتوان اولین علت برکناری داگلاس سلیمان را در کینهجویی شخصی و رویکرد روانی هیستریک رئیس کاخ سفید نسبت به مبراث رئیسجمهور پیش از خود ارزیابی کرد.
دومین مساله در جایگزینی تولر را در ادامه محور اول، میتوان حضور شخصیتی گوشبهفرمان و مورد اعتماد دونالد ترامپ ارزیابی کرد. در وضعیت جدید، رئیسجمهور آمریکا مسائل عراق و تداوم حضور واشنگتن در این کشور را با حساسیت ویژه پیگیری میکند و قصد دارد با گماشتن سفیری که فرمانهای او را در دستور کار قرار میدهد، وضعیت را بر اساس رغبت و میل خود مدیریت کند. در این میان، متیو تولر طی سالیان فعالیت خود در سمتهای مختلف نشان داده که علاقه و استعداد خاصی به راضی کردن روسای جمهوری آمریکا دارد. گرایش ضدایرانی او نیز بیش از پیش در انتخاب او از سوی ترامپ تاثیرگذار بوده است.
ماموریتهای ویژه تولر در عراق
متیو تولر که در وضعیتی حساس سفیر جدید آمریکا در بغداد شده، در سمت جدید خود به نظر میرسد در پی اجرای سه ماموریت مهم میباشد. اولین و مهمترین ماموریت تولر که اتفاقا علاقه شخصی خاصی نیز بدان دارد را میتوان «کنترل نفوذ ایران در عراق» ارزیابی کرد. سفیر جدید آمریکا به نظر میرسد کانون اصلی تمرکز خود را بر ضدیت و تقابل همهجانبه با ایران معطوف میکند. او در گذشته بارها سخنانی ضدایرانی را بر زبان رانده و خواستار تقابل تمامعیار با تهران شده است.
دومین ماموریت تولر را میتوان «تلاش برای پایبند کردن بغداد و اربیل به تحریمهای آمریکا» ارزیابی کرد. هر چند این سیاست در دوران سفیر پیشین آمریکا نیز در دستور کار قرار داشت اما در وضعیت جدید پس از لغو معافیتهای صادرات نفت ایران، شکلی جدیتر به خود گرفته است. در همین راستا به نظر میرسد تولر فشارها و تهدیدات دولت آمریکا بر دولتمردان حکومت مرکزی عراق و حکومت اقلیم کردستان را افزایش خواهد داد.
سومین ماموریت تولر را میتوان در قالب تضعیف نیروهای نزدیک به مقاومت در کشور عراق دانست. در این میان، مقابله با نیروهای حشدالشعبی و حذف سیاستمداران نزدیک به ایران در کابینه دولت، بدون تردید مهمترین محوری است که از سوی سفیر جدید آمریکا پیگیری میشود.
در ارزیابی امکان موفقیت سفیر جدید آمریکا در انجام ماموریتهایش که محوریت آن بر مبنای تقابل و تخاصم با جمهوری اسلامی ایران است میتوان اظهار داشت که واقعیات میدانی و مناسبات عمیق تهران- بغداد در سطوح مختلف، در آینده نهچندان دور رویای تولر برای بر هم زدن دوستی میان دو کشور همسایه و همجوار را به یاس تبدیل خواهد کرد. گستره و ابعاد پیوند استراتژیک میان ایران با بغداد و اربیل به اندازهای است که تغییر یک شخص یا حتی اقدام عملی دولت آمریکا نمیتواند موفقیتی را برای این کشور به همراه داشته باشد. در نتیجه به نظر میرسد تولر نیز به زودی با ناامیدشدن از اجرایی شدن ماموریتهای خود، تداوم سیاستورزی به شکل داگلاس سلیمان را پیشه خواهد کرد.