اهداف امارات در یمن
امارات در جنگ یمن اهداف اقتصادی و امنیتی خاص خود را دنبال میکند. در بعد امنیتی برای بقای خود در صحنه تحولات یمن رئالیسم تهاجمی(offensive realism) را در دستور کار قرار داده است.  بر این اساس با سازماندهی گروههای مخالف و جدایی طلب جنوب چه گروههای مستقل و چه برخی گروه‌های که درون دولت مستعفی با منصور هادی مخالف بودند ،به دنبال تجزیه جنوب یمن است. پس از برکناری عیدروس الزبیدی از استانداری عدن توسط منصور هادی در سال 2017 او با حمایت امارات شورای انتقالی جنوب را تشکیل  داد. امارات جنش الاصلاح که گرایشات اخوانی دارد و حراک جنوبی را در تضاد با منافع خود میداند به همین خاطر شروع به ترور رهبران الاصلاح که به عربستان و دولت مستعفی نزدیک هستند کرده است تا بدینوسیله بتواند موانع تسلط خود بر عدن را از بین ببرد. سایت آمریکایی بازفید فاش کرد، در بحبوحه جنجال قتل خاشقچی امارات از مزدوران آمریکایی شرکت Spear Operations Groupبرای ترور رهبران سیاسی الاصلاح کمک گرفته است. امارات که مخالفت عربستان و رئیس جمهور مستعفی یمن را با اهداف خود در یمن پیش بینی میکرد جزیره استراتژیک سقطری در جنوب سواحل یمن را به تصرف خود درآورد.
در اردیبهشت 97 عربستان که به نیروی زمینی امارات در حملات ائتلاف وابسته است ناچار شد برای سازش بین امارات و دولت مستعفی در ازای بازپس دادن جزیره سقطری توسط امارات، آزادی  عمل بیشتری به نیروهای وفادار به امارات در جنو ب یمن بدهد. اما این توافق برای امارات یک توافق ظاهری بود زیرا نقطه ثقل راهبردی برای امارات بندر عدن است که از طریق آن میتواند به تنگه باب المندب دستیابی پیدا کند. تسلط بر عدن حداقل دو هدف مهم را برای امارات برآورده میکند 1-چون این تنگه دریای سرخ را به خلیج عدن و اقیانوس هند وصل میکند. امارات برای ارتباط دریایی با اروپا و بالعکس و دور زدن تنگه هرمز به دنبال نفوذ دائمی در باب المندب است2-امارت در راستای رئالیسم تهاجمی خود به دنبال نفوذ در شاخ آفریقاست و این نفوذ از طریق تنگه باب المندب میسر است. به همین دلیل امارات برخلاف توافق قبلی، اردیبهشت امسال دوباره نیروهای خود را به جزیره سقطری انتقال داد. در این زمینه یکماه پیش الجزیره از قول مقامات دولت مستعفی گزارش داد امارات 100 نیروی جدایی طلب را به جزیره سقطری انتقال داده است. انتقال این نیروها یکی از مقدمات بالا گرفتن تنشها درعدن درروزهای اخیر می باشد.
 
تعارض منافع سعودی واماراتی
در مقابل شورای انتقالی جنوب، اواخر ماه مارس /اسفند احزابی مثل الاصلاح و الرشاد و چند حزب دیگر «ائتلاف رهایی ملی» را تشکیل دادند. این ائتلاف از دولت مستعفی و عربستان حمایت میکند. عربستان و دولت مستعفی از طرح فدرالی یمن به شش اقلیم حمایت میکنند اما درواقع عربستان در پشت این طرح به دنبال تجزیه یمن مطابق با منافع خود است. عربستان به دنبال جلوگیری از قدرت گیری انصارالله در یمن است همچنین به دلیل اینکه 1458 کیلومتر با یمن مرز مشترک دارد با طرح فدرالی نمودن یمن به دنبال تمرکز بر مرزهای مشترک خود با یمن است. هدف سوم عربستان یافتن راه زمینی بین شبه جزیره عربستان و خلیج عدن و دریای عرب است به همین دلیل رقابت امارات و عربستان در استانهای المهره و حضرموت نیز بالا گرفته است. چند ماه قبل امارات برای اثبات حضور خود در این منطقه در رقابت با عربستان با استفاده از نیروهای «حضرمیه » عملیات مشت آهنین را انجام داد. اواسط اردیبهشت نشریه نشنال اینترست در گزارشی به تشدید رقابتها در استان المهره اشاره کرد طبق این گزارش عربستان 5 هزار نیروی نظامی و عناصر تندور و سلفی را به این استان اعزام کرد و 26 پست بازرسی در مرکز شهر ساحلی نشطون تنها بندر المهره ایجاد کرد.. تشدید رقابت امارات و عربستان باعث نارضایتی قبایل المهره که روابط خوبی با کشور عمان دارند، شده است .نشریه اینترپرست پیشیینی می‌کند به دلیل مرزهای مشترک عمان با این استان ، رقابت ریاض ابوظبی ممکن است باعث خروج عمان از بی طرفی در جنگ یمن شود.
 
آینده روابط
«دیوید هرست»، درمقاله ای که در  روزنامه «میدل ایست آی» منتشر شد، بیان کرد اختلاف بین ریاض و ابوظبی به قوت خود باقی است و رقابت بین امارات متحده عربی و عربستان سعودی، برای بازگرداندن مشروعیت حکومت سرنگون شده عبد ربه منصور هادی نیست بلکه رقابت بر سر رهبری جهان عرب‌های سنی در منطقه خلیج فارس است. امارات حاضر نیست از منافع استراتژیک خود در جنوب یمن کوتاه بیاید. اوایل اردیبهشت شبکه تلوزیونی المسیره گزارش داد عناصر مسلح عبدالله حسین القحیم یکی از سران «شورای انقلابی » مورد حمایت ریاض را در منطقه بئر فضل ترور کردند.این ترور تنها چند روز پس از ترور رامی محمد المصعبی از رهبران این شورا در شهر المنصوره بود مناطقی که ترور در آنجا انجام شد تحت کنترل شبه نظامیان موسوم به «الحزام الامنی» وابسته به امارات است به همین دلیل ناظران امارات را مسئول این ترورها میدانند. روزنامه نیویورک تایمز در گزارش اخیر خود نوشت قدرتمندترین حاکم عرب محمد بن زاید است نه بن سلمان و او توانسته در دوره ترامپ نفوذ فوق العاده ای بر واشتگتن پیدا کند. امارات به دلیل همکاری با مصر در سرکوب اخوانی های لیبی اکنون به مصر فشار می آورد که اجازه برگزاری کنفرانس بعدی ائتلاف رهایی ملی در قاهره را ندهد. طبق اسناد منتشر شده ویکی لیکس در سال 2007 بن زاید در گفتگو های محرمانه با مقامات واشنگتن معتقد است در صورت برگزاری انتخابات در منطقه همواره گروه‌های اسلام گرا پیروز می‌شوند بنابراین منطقه برای دموکراسی آماده نیست. بن زاید از این پوشش برای سرکوب جریانهای اخوانی در یمن و لیبی و نفوذ خود در این مناطق با چراغ سبز آمریکا استفاده میکند.