در روزگارانی از تاریخ، آیینهای عدل و حق بر جامعههایی پرتو افکند و آسایش و امنیّت واقعی را ـ هرچند اگر چه کوتاه ـ برای انسانها به ارمغان آورد؛ لیکن این دورههای درخشان، پایدار نماند و بعد از آن، روزگار تیره ستم و بیداد و تجاوز و تبعیض، بر همه جا سایه افکند، و امنیّت را از مردم سلب نمود و مستضعفان را در چنگال مستکبران قرار داد. تاریخ بشریت در بیشتر دورهها، چنین رقم خورد، و زندگی مستضعفان و محرومان، با رنج و فشار گذشت. اکنون سالها از دوران طولانی ستم و بیدادگری و حاکمیّت طاغوت و اشرافیگری میگذرد تا دیگر بار، به دوران حاکمیّت و پیشوایی مستضعفان و امامت عدل مهدی (عج) پا گذارد و تمام نقاط زمین را از قدرتهای طاغوتی و سلطه طلبان ظالم، پاک نماید.
آینده جهان از دیدگاه قرآن
از نظر قرآن کریم، آینده، از آن مستضعفان، صالحان و مؤمنان است. بر اساس یکی از قوانین سنن الهی، بندگان مؤمن و صالح خداوند ـ که جز در مقاطع محدودی از تاریخ، همواره به استضعاف کشانده شده و خوار شمرده شدهاند ـ در نهایت، زمین را به ارث میبرند و حاکمان زمین میگردند.
قرآن کریم در این باره میفرماید: وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ
« اراده کردهایم که بر کسانی که در زمین به استضعاف کشیده شدهاند، منّت نهیم و آنان را پیشوایان [مردم] گردانیم و ایشان را وارث [در زمین] كنیم» (1)
این آیه، بشارتی است بزرگ، در جهت پیروزی حق بر باطل، ایمان بر کفر، عدالت بر ستم و مستضعفان بر مستکبران. نویدی است برای همه آزادگان و عدالت جویان
و محرومان و پیامِ امید بخشی است در جهت برچیده شدن بساط بیداد و تحقّق عدالتی فراگیر در سرتاسر کره زمین.
نکته مهم، این است که بدانیم پیروزی نهایی مستضعفان بر مستکبران، پس از ظهور حجّت حق، حضرت مهدی (عج) خواهد بود که شیعه و سنی، بر قطعی بودن آن اتّفاق نظر دارند. براساس دیدگاه مفسران و احادیث رسیده از معصومین این آیه از امامت و حاکمیّت جهانی مستضعفان سخن میگوید که تجلّی آن با نهضت بزرگ مهدی (عج) صورت میپذیرد و سرتاسر جهان از عدل و قسط لبریز میگردد و با شکست مستکبران و خواری آنان، مستضعفان به عزّت و سروری دست مییابند.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام میفرماید: « دنیا پس از چموشی، همچون شتری که از دادن شیر به دوشندهاش خودداری میکند و برای بچّهاش نگه میدارد، به ما روی میآورد.»(2) هم ایشان، درباره آیه وراثت مستضعفان بر زمین و پیشوایی آنان فرموده است: « آنان، آل محمّد علیهم السلام هستند که خداوند، مهدی ایشان را پس از زحمت و فشاری که بر ایشان وارد میشود، بر میانگیزد و به آنان عزّت میبخشد و دشمنانشان را خوار و ذلیل میکند».(3) از این روایت به خوبی میتوان استفاده کرد که مهدی آل محمّد (عج) یکی از مصادیق بسیار روشن آیه شریفه مورد بحث است و در آن زمان، حضرت، حکومت جهانی را به دست مبارک میگیرد و وارث زمین میشود و مؤمنان، عزیز و کافران و مفسدان، ذلیل خواهند شد.
شیبانی، دانشمند حنفی مذهب، در کتاب کشف البیان آورده است که در اخبار اهل سنت از حضرت باقر و صادق(علیهماالسلام) روایت گردیده که آن دو امام فرمودهاند: «این آیه به صاحب الامری اختصاص دارد که در آخرالزمان خروج
مینماید و حاکمان زورگو و جبار و فراعنه را نابود میکند و شرق و غرب عالم را مالک میشود و سپس، آن را لبریز از عدل میسازد؛ همان گونه که از ظلم و جور پر شده بود.»(4)
این، وعدهای است که به صورت واقعهای محتوم در کتابهای پیشین نیز آمده است : (إنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ)؛(5) و در حقیقت زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد». شیخ طبرسی، مفسّر گرانقدر، در ذیل این آیه، روایتی را «از امام باقر (علیه السلام) نقل میکند که فرمود: «این بندگان شایسته که وارث زمین میشوند، اصحاب مهدی (عج) در آخر الزّماناند» و اضافه میکند حدیثی که شیعه و سنی از پیامبر(ص) روایت کردهاند، بر گفته امام باقر (علیه السلام) دلالت دارد؛ و آن حدیث این است: « اگر از عمر جهان، جز یک روز باقی نمانده باشد، خداوند، همان یک روز را چنان دراز میکند تا مردی صالح از خاندان من بر انگیخته شود و زمین را همان گونه که از ستم و بیداد، لبریز شده است، از عدالت و قسط، لبریز سازد». (6)
قندوزی حنفی مینویسد: «وعن الباقر و الصّادق فی قوله تعالی و لقد کتبنا فی الزّبور... قالا: «هم القائم و اصحابه؛ از [امام] باقر و صادق (علیهما السلام) درباره این آیه روایت است که فرمودند: ایشان حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف و اصحاب او هستند».(7)
در آیه 55 سوره نور نیز، خدای متعال به همه مؤمنان، حاکمیّت شایستگان را بر جهان نوید میدهد:
«خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، وعده داده است که حتماً آنان را در زمین، جانشین [خود] قرار داده، و آن دینی را که برایشان
پسندیده است، به سودشان مستقر کند، و بیمشان را به امید مبدّل گرداند [تا] مرا عبادت کنند و چیزی را با من شریک نگردانند و هر کس پس از آن به کفر گراید؛ آنانند که نافرمانند، از فاسقان خواهد بود.» (8)
از امامان اهلبیت (علیهم السلام) روایت شده است که این آیه، درباره مهدی آل محمّد (عج) است(9) و به دست اوست که حکومت مستضعفان، تحقّق کامل مییابد و سیره و سنّت رسول الله (ص) به تمام معنی، عینیّت پیدا میکند. در حدیثی از پیامبر (ص) چنین آمده است: « سیره و سنّت او (مهدی) سیره وسنّت من است. جامعه را بر دین و آیین من اقامه میسازد و مردم را به کتاب پروردگارم دعوت مینماید». (10)
خدای رحمان به اهل ایمان و نیکوکاران وعده داده است که آنان به زودی، زمین را به ارث میبرند، در امنیّت زندگی میکنند و از شر و بدی مستکبران و ستمگران آزاد میشوند. جامعه طیّب و طاهر و باصفایی که دنیا در آرزویش، روزگار سپری میکند، در عصر نورانی خاتم الاوصیا، حضرت مهدی (عج) خود را نشان خواهد داد. روایات فراوانی به این مهم اشاره دارند. از جمله، امام صادق (علیه السلام) میفرماید: « این آیه هنوز تأویل نشده است و اگر قائم ما ظهور کند، به زودی خواهید دید کسی را که معنای این آیه را میفهمد. دین محمّد (ص) به همه جا خواهد رسید، چنانکه شب به همه جا میرسد: به صورتی که بر روی زمین، مشرکی باقی نخواهد ماند».(11)
نکته مهم این است که منظور از «مؤمنان صالح» در آیه، همان مستضعفاناند؛ چرا که در طول تاریخ، غالب افراد مؤمن و صالح از طبقه محرومان، و اشراف و مرفهان و مسرفان، نوعاً فاسد و منحرف بودهاند. از دیگر سو، تمکین و استواری
دینِ ـ خدا که در آیه مطرح شده ـ در اجتماعی امکان پذیر است که از طبقات مستکبر و مستضعف (زیر سلطه و سلطه طلب) خالی باشد و روشن است که چنین جامعهای، جامعه فرودستان و مستضعفان است که از طبقههای زر به دست و زورمدار و مستکبر، پاک سازی شده است. از این رو، آیه مورد بحث ـ که از حاکمیّت فراگیر مؤمنان، در جوامع بشری سخن میگوید ـ حاکمیّت محرومان و مستضعفان را در نظر دارد.
سخن آخر
از آن چه گفتیم، میتوان استنباط کرد که اراده الهی بر آن تعلّق گرفته که مستضعفان را حاکمان زمین قرار دهد و اراده خدا حتمی و تخلّف ناپذیر است. این حاکمیّت، نعمت بزرگ و با ارزشی است که نصیب مؤمنان مستضعف در حکومت جهانی مستضعفان که به دست مهدی آل محمّد (عج) تجلّی مییابد، دین الهی و امنیّت کامل در سراسر کره زمین تحقّق مییابد ـ و در سایه عدالت مهدوی ، مستضعفان نیز از سلطه مستکبران رهایی مییابند و به عزّت و سَروری میرسند.
سنّت قطعی الهی این است که دولتهای باطل، زایل و دولت حق با قیام مستضعفان ـ که امدادهای خداوند با آنان است ـ ظهور کند و به بیان حضرت امام خمینی (ره) : «خداوند همیشه با مستضعفان است و حق همواره بر باطل غلبه کرده و ایمان همیشه فائق شده است».(12)
پی نوشت ها:
1. سوره قصص/5.
2. نهجالبلاغه، حکمت 209.
3. الغیبة طوسی، ص84.
4. کشف البیان، ج 4، ص 144 ، 145.
5. سوره انبیا/105.
6. مجمع البیان ، ج 4 ، ص 66 ، 67 .
7. ینابیع المودة، 1416 ق ، ج 3 ، ص 243.
8. سوره نور/55.
9. کمال الدّین، ج 3 ، ص 356 ، 357 ؛ مجمع البیان، ج 4 ، ص 152.
10. همان، ج 2 ، ص 411.
11. تفسیر عیّاشی، ج 2، ص 56 بحارالانوار، ج 51، ص 56.
12. در جست و جوی راه ، دفتر اول ، ص 119.