کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

پنج مرحله فروپاشی

خبرگزاری فارس , 30 تير 1398 09:59

اسلام تایمز: کسری بودجه دولت به دلیل جنگ های ابدی و خرید رای، سرانجام موجب می شود که دلار آمریکا جایگاه خود به عنوان ارز ذخیره جهانی را از دست دهد و تمام آن چندین تریلیون دلاری که ظرف 50 سال گذشته به سوی آمریکا بازگشته اند، به شدت عرضه محلی دلارهای آمریکایی را افزایش می دهند.


مدتی است که به دلیل فقدان نامزدهای انتخاباتی مناسب، مدیریت یک پست مهمان را بر عهده گرفته ام. اخیرا مطلبی که نوشته یکی از کاربران سایت بود توجه مرا به خود جلب کرد. نویسنده در این مقاله با استفاده از کتاب من «پنج مرحله فروپاشی» به عنوان یک نقطه مرجع، به خوبی مطالعات موردی را که من در مورد هر مرحله از فروپاشی به آنها پرداخته ام مورد بررسی قرار می دهد. این مراحل عبارتند از:

مرحله اول: فروپاشی مالی. ایمان به «کسب و کار طبق معمول» از دست می رود.

در مورد فروپاشی مالی مثالی که می توان آورد ایسلند است؛ تنها کشوری که تاکنون توانسته است با موفقیت در برابر تلاش های بین المللی برای لگام زدن بر مردم این کشور از طریق بدهی هایی که بانک ها خصوصی غیرکارکردی آن به بار می آورند مبارزه کند؛ مقاومتی که اجازه بهبودی اقتصادی را به این کشور داده است، هر چند آمریکا و اتحادیه اروپا که به کمک های مالی به بانک های شکست خورده شان ادامه می دهند، همچنان بیشتر و بیشتر فرو می روند.

مرحله دوم: فروپاشی تجاری. ایمان به «بازار تامین خواهد شد» از دست می رود

نمونه ای از فروپاشی تجاری را می توان در عملکرد مافیای روسی و سندیکاهای جرم و جنایت دید که توضیح می دهد چگونه «بازار آزاد» به منظور اینکه قادر به عمل کردن باشد، حداقل به یک گروه حفاظتی نیازمند است، حال  این گروه چه مافیا باشد چه دولت. برای کسانی که با خوراک فکری غیرخشونت آمیز بزرگ شده اند، این مطالعه مورد آموزه سودمندی را درباره استفاده های سازنده از خشونت به دست می دهد.

مرحله سوم: فروپاشی سیاسی. ایمان به اینکه «دولت مراقب شما خواهد بود» از دست می رود

فروپاشی سیاسی وضعیتی مستمر است که می توان آن را با مثال پشتون ها بهتر توضیح داد.پشتون ها یکی از بزرگ ترین گروه های قومی جهان هستند که در بخش هایی از افغانستان و پاکستان سکونت دارند  و نظامنامه افتخار و شرف آنها (پشتون والی یا راه پشتون) به آنها این اجازه را داده تا با هر امپراتوری که به زیستگاه آنها  چشم طمع داشته مبارزه کنند (و در مواردی به نابودی این امپراتوری ها کمک کنند.)

 (مصرف کنندگان تبلیغات غربی آنها را پیش از هر چیز تحت عنوان طالبان می شناسند.) پشتون ها به ما اجازه می دهند تا خط ممیزه بین یک جامعه سلسله مراتبی، امپریالیستی و محکوم به فروپاشی را و یک هرج و مرج با ثبات، تثبیت شده و به خوبی سازمان داده شده را به وضوح ببینیم.

مرحله چهارم: فروپاشی اجتماعی. ایمان به اینکه «مردم شما مراقب شما هستند» از دست می رود

فروپاشی اجتماعی – یا فقدان ثبات متعلق به آن – را می توان با ارجاع به روما یا کولی ها مورد مطالعه قرار داد که سالم و دست نخورده در طول قرن ها دوام یافتند و با وجود اینکه از نظر مالی، تجاری و سیاسی در کشورهای محل سکونت خود زیر فشار قرار گرفته اند، اکنون در جمعیت های میلیونی هم در اروپا و هم آمریکا زندگی می کنند. این مطالعه موردی به ما اجازه می دهد  تا پیرامون معنای به حاشیه رانده شدن تامل کنیم، چرا که به حاشیه رانده شدن از سوی یک جامعه محکوم به فروپاشی می تواند به شکلی یک موهبت اما در کسوتی دیگر باشد.

مرحله پنجم: فروپاشی فرهنگی. ایمان به «خوبی بشریت» از دست می رود

فروپاشی فرهنگی را می توان با کمک آیک مورد بررسی قرار داد، یک قبیله آفریقایی شکارچی-گردآوری کننده که درطول دوره ای که از شکار و گردآوری غذا منع شده بودند، با جهشی فرهنگی توانستند زنده بمانند که شاید ما دوست نداشته باشیم از آنها تحت عنوان انسان یاد کنیم؛ با این حال آنها دوام آوردند. قبیله آیک به ما اجازه می دهد تا سئوال مهمی را مورد تامل قرار دهیم: آیا بقا به هر قیمتی واقعا ارزشش را دارد؟

نویسنده این مقاله ادعا می کند سناریویی که او ترسیم کرده با آنچه که آن را «نظام اشتراکی کاملا عقب مانده» می نامد ربط دارد.

ولی من به جای استفاده از مثال های ایسلند، مافیای روسی، پشتون ها، روما و قبیله آیک، از مثال یکی از خوانندگان سایت زیروهج با عنوان میمون فضایی استفاده می کنم. در واقع اجازه دهید با عنوان آقای میمون از آن نام ببریم. بیایید وانمود کنیم که خانواده این آقای میمون در یکی از مناطق حومه دنور در های لند رنچ و در یک خانه میمونی تک خانوادگی در پیپر استریت زندگی می کنند. آقا و خانم میمون صاحب دو بچه میمون هستند و خانواده های گسترده آنها  در دور و نزدیک از این ساحل تا آن ساحل پراکنده شده اند. آقای میمون طراح اپلیکیشن های نرم افزاری آموزشی برای لاکهید مارتین است و خانم میمون در یک مهدکودک در زیرزمین خانه شان کار می کند.

مرحله اول فروپاشی: کسری بودجه دولت به دلیل جنگ های ابدی و خرید رای، سرانجام موجب می  شود که دلار آمریکا جایگاه خود به عنوان ارز ذخیره جهانی را از دست دهد و تمام آن چندین تریلیون دلاری که ظرف 50 سال گذشته به سوی آمریکا بازگشته اند، به شدت عرضه محلی دلارهای آمریکایی را افزایش می دهند. به این وضعیت ابرتورم می گویند.

مرحله دوم فروپاشی: اکنون به دلیل نقایص متعدد  سیستم حمل به موقع، بنزین  تقریبا به ندرت در پمب بنزین ها یافت می شود. اگر هم بنزین موجود باشد، هزینه های مربوط به آن از درآمد یک ماه آقای میمون  فراتر می رود. خوشبختانه آقای میمون اجازه دارد  کار خود را از خانه انجام دهد، ولی بیشتر مردم به همین شیوه کار می کنند و در نتیجه شغل خانم میمون در مهدکودک کساد می شود، چرا که والدین روزها را در کنار فرزندانشان در خانه می مانند.  آقای میمون خیلی از روزها ساعت ها از وقت خود را صرف رفت و آمد با دوچرخه برای به دست آوردن دو گالن بنزین از سارقان سوخت می کند که آن را با چند تکه وسیله نقره ای که خانم میمون هنگام عروسی اش گرفته مبادله می کند. سارقان دلارهایی را که هر روز بیشتر از ارزش آنها کم می شود از مردم قبول نمی کنند.

مرحله سوم فروپاشی:  آقای میمون متوجه می شود که در قالب یک سازماندهی جدید، شغل او به عنوان طرح نرم افزار آموزشی در لاکهید مارتین به دلیل طرح پنج ساله جدید این شرکت کنار گذاشته شده است.  به دلیل سابقه چهار ساله او به عنوان تکنسین امنیت سایبری در نیروی دریایی، به او یک سمت «امنیتی» در تاسیسات واترتون کنیون این شرکت پیشنهاد می شود که حدود 15 مایل با خانه اش فاصله دارد. او از شنیدن اینکه هر هفته یک افزایش حقوق دریافت می کند خوشحال می شود، چرا که اطمینان دارد که می تواند خود را با نرخ تورم رسمی دولت سازگار کند. آقای میمون اجازه استفاده از وسایل ارتباطی را ندارد، ولی به خانم میمون می گوید که به این دوچرخه سواری اجباری به شکل یک ورزش نگاه می کند که برایش خوب است. روز اول کار یک هفت تیر و یک جلیقه  شبرنگ دار زرد رنگ به او می دهند و او را برای نگهبانی از ورودی یک پارکینگ که با نرده و سیم برق احاطه شده می فرستند. آخر روز وقتی می خواهد با دوچرخه به سمت خانه برگردد، جلیقه را  در شرکت می گذارد اما هفت تیر را با خودش می برد. ظرف دوساعت دوچرخه سواری تا خانه، او بیشتر از ده صدای تیر می شنود و از کنار صدها خانواده که در پارک ایالتی چادر زده اند عبور می کند.

مرحله چهارم فروپاشی: خانم میمون بعد از آنکه دو هفته بیشتر ساعات روز را در زیرزمین کنار بچه میمون ها چمباتمه می زند و به آذوقه مواد غذایی و وسایل بهداشتی توالت رو به تمام شدن فکر می کند که از کار و کاسبی مهد کودک باقی مانده، امشب کم کم واقعا نگران می شود. هوا کاملا تاریک شده، برق ها دوباره رفته و آقای میمون هنوز با هفت تیرش به خانه برنگشته است. او می تواند صدای جویده و کلمات بریده بریده ای را بشنود، انگار که دو تن از همسایگانشان  وسط خیابان درگیر یک جر و بحث حسابی شده باشند. به ناگهان صدای خرد شدن پنجره ای را از طبقه بالا می شنود. هر دو بچه میمون زیر گریه می زنند. خانم میمون در حالی که چراغ قوه را به دندان گرفته، با هر دو دست چوب گلف فلزی را می چسبد. اشک از گونه هایش سرازیر شده، ولی او غمگین نیست. فقط اعصابش حسابی به هم ریخته است.

مرحله پنجم فروپاشی:  آقای میمون کنار آتشی بی رمق وسط برف ها نشسته و روی تپه ای مشرف به آمفی تئاتر مدت ها خالی رد راکز، تکه گوشت کوچکی را روی آتش گرفته و می پزد. یادش می آید که یک بار از پدر و مادرش شنیده بود که در باره آشنایی با هم در دانشگاه حرف می زدند. پدربزرگش را به خاطر می آورد که صفحه روزنامه ای را روی دیوار دفترش چسبانده بود که می شد این جمله را به نقل از یک نفر روی آن خواند: «مسئله انتقال پولی است که نمی توان با آن چیزی خرید.» 

آقای میمون در لباس مخصوص اسنوموبیل سواری چرب که اخیرا گیرش آمده، سردش شده و می لرزد. فقط پنج تا خشاب گلوله برایش باقی مانده. به خودش قول می دهد که از آخرین خشاب برای هدف قرار دادن یک نفر دیگر استفاده نخواهد کرد، همانطور که ساعتی پیشتر این کار را کرده و مجبور شده بود با پسربچه نوجوان لاغری که لباس اسنوموبیل سواری تنش بود سرشاخ شود. نه. مهم نیست چقدر گرسنه اش باشد، او آخرین خشاب را برای خودش نگه خواهد داشت.

من بعدا به موضوع فساد نظام مند نیز خواهم پرداخت، چون موضوع بسیار جالب توجهی است، چون درک این فساد به ما این امکان را می دهد تا محدودیت های عمل سازنده را مشخص کنیم. وقتی پرسیده می شد «چه نوع فروپاشی را ترجیح می دهید؟» مردم به ندرت چنین جواب می دادند «کند و دردناکش لطفا!» اما این همان چیزی است که هم سنگ تلاش برای اصلاح یک سیستم فاسد نظام مند و اصلاح ناپذیر خواهد بود.


نویسنده: دیمیتری اورلوف ( Dmitry Orlov) مهندس و نویسنده روسی-آمریکایی
منبع: http://yon.ir/bD9kP
انتهای پیام.


کد مطلب: 806110

آدرس مطلب :
https://www.islamtimes.org/fa/article/806110/پنج-مرحله-فروپاشی

اسلام تايمز
  https://www.islamtimes.org