۰
يکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۳۹

درگیری‌های جنوب یمن؛ تفاوت در اهداف و دستورالعمل‌ها

درگیری‌های جنوب یمن؛ تفاوت در اهداف و دستورالعمل‌ها
یکی از اتفاق‏ های مهم جنگ یمن، اختلاف نظر میان نیروهای مورد حمایت امارات موسوم به «حزام الأمنی» با نیروهای «عبدربه منصور هادی» رئیس جمهور مستعفی و مورد حمایت عربستان است که از آغاز چهارمین سال جنگ در مارس ۲۰۱۸ روند صعودی گرفته است. این امر بیش از هر چیز نشان‌دهنده تفاوت کلی رویکرد و اهداف عربستان و امارات در عرصه یمن است. جاه‌طلبی‌های امارات از همان ابتدا سبب شد تا این کشور به طور جدی و با سرعت زیاد به جذب و آموزش نیروهای وابسته به خود موسوم به «حزام الأمنی یا کمربند امنیتی» و پشتیبانی از «شورای انتقالی» که مدام بر طبل تجزیه‌طلبی و استقلال جنوب می‌کوبد اقدام کند. این اقدامات امارات همواره با اعتراض و مخالفت رئیس جمهور مستعفی یمن و نیروهای نظامی وابسته به وی مواجه و در چندین نوبت به درگیری‌هایی بر سر کنترل و مدیریت فرودگاه‌ها و بنادر مختلف انجامید. با توجه به پررنگ شدن اختلاف‌ها در شرایط سخت و با توجه به رویکرد تهاجمی انصارالله و احتمال سرازیر شدن نیروهای آن از جبهه «ضالع» به سمت استان «لحج» و «خلیج عدن» از یکسو و اصرار امارات بر پیشبرد اهداف و پیاده‌سازی دستورالعمل منحصر بفرد خود در جنوب یمن و همچنین کاهش توان صحنه‌گردانی عربستان در اثر حمله‌های موشکی و پهپادی انصارالله، این سوال مطرح می‏شود که آیا در آینده نزدیک رویارویی میان نیروهای تحت حمایت عربستان با نیروهای حزام الأمنی و مورد حمایت امارات افزایش خواهد یافت یا همچنان امکان نادیده گرفتن اختلافات و حفظ اتحاد میان طرفین برای مقابله با خطر انصارالله وجود دارد؟
  1. مروری بر اختلافات بین نیروهای میدانی تحت امر عربستان و نیروهای مورد حمایت امارات در جنوب یمن
۱-۱-برکناری خالد بحاح
اختلافات میان امارات و عربستان سعودی پس از ورود به دومین سال جنگ آغاز شد. برکناری خالد بحاح، نخست وزیر دولت مستعفی یمن کلید این اختلاف بود. خالد بحاح، نیرویی نزدیک به امارات متحده عربی بود، اما عربستان سعودی با اعمال نفوذ بر عبدربه منصورهادی، رئیس جمهوری مستعفی یمن، زمینه برکناری خالد بحاح و روی کار آمدن «احمد بن دغر» را به عنوان نخست وزیر دولت مستعفی یمن فراهم کرد. این اتفاق نشان داد که عربستان سعودی و امارات متحده عربی در چینش افراد در ساختار دولت مستعفی یمن با هم رقابت و اختلاف دارند.

۱-۲- تشکیل شورای انتقالی جنوب
یکی از مهم‏ترین موارد اختلاف میان عربستان سعودی و امارات متحده عربی، تشکیل شورای انتقالی جنوب توسط ابوظبی است. منصورهادی در مه ۲۰۱۷ «عیدروس الزبیدی»، استاندار عدن و معاونان وی را برکنار کرد تا اختلاف‌ها میان ابوظبی و ریاض شدت گیرد، زیرا این رویداد، تظاهرات‌ و اعتراض‌ هواداران الزبیدی و در نتیجه تشکیل «شورای انتقالی جنوب» یمن به ریاست الزبیدی و با هدایت امارات متحده عربی را رقم زد. تشکیل شورای انتقالی جنوب سبب شد تا امارات در عمل نشان دهد که در پی تجزیه یمن به دو کشور یمن شمالی و جنوبی است، در حالی که عربستان سعودی تجزیه یمن را پیگیری نمی‏ کند. پس از تشکیل شورای انتقالی جنوب در عدن، اختلاف‌ نیروهای متحد امارات و عربستان تا جایی بالا گرفته که شورای انتقالی جنوب، نیروهای منصورهادی را «نیروهای تروریستی و اشغالگر شمالی»‌
توصیف کرده است.[۱]

۱-۳- اختلاف‌های سیاسی میان ابوظبی و ریاض
اختلافات سیاسی میان ابوظبی و ریاض به خصوص از سال دوم جنگ نمود عینی پیدا کرد. در این خصوص می ‏توان به مخالفت امارات با حزب اخوانی الاصلاح و موافقت عربستان با این حزب و تلاش برای وارد کردن اعضای آن در ساختار قدرت یمن اشاره کرد. امارات برای مواجهه با حزب الاصلاح به جریان‏ های متخاصم با این حزب از جمله گروه ‏های سلفی نزدیک به القاعده و جدایی ‏طلبان جنوب نزدیک شده است. 

موضوع ایران نیز یکی دیگر از موارد اختلاف سیاسی میان ابوظبی و ریاض است. در شرایطی که امارات در ظاهر با ایران مخالف است، اما این کشور روابط اقتصادی و تجاری بسیاری با ایران دارد که این روابط برخلاف تمایل سعودی‌ها است. ریاض خواهان پایان دادن به تعاملات امارات و ایران است، در حالی که ابوظبی خواهان ادامه روابط است. نکته مهم در این خصوص این است که برخی منابع خبری حتی از درخواست امارات از ایران برای کمک به خروج آبرومندانه این کشور از باتلاق یمن خبر دادند. روزنامه الاخبار لبنان در این خصوص نوشت: «به نظر می‌رسد حاکمان ابوظبی پس از آنکه آتش به داخل خانه‌های‌شان رسیده، تصمیمی راهبردی گرفته‌اند و برای دور کردن این آتش، دست به دامن تهران و مسکو شده‌اند.»[۲] این رویکرد اوج اختلاف امارات و عربستان را در خصوص مواجهه با ایران در منطقه و همچنین در خصوص جنگ یمن نشان می‏ دهد.

سومین موضوعی که در این خصوص مطرح است، رقابت عربستان و امارات برای کسب رهبری اهل سنت در جهان عرب است. یکی از طرق دستیابی به این هدف، به قدرت رساندن افراد نزدیک به خود در کشورهای عربی از جمله در یمن است. عربستان سعودی تلاش دارد اعضای حزب اخوانی الاصلاح به همراه برخی از اعضای دولت مستعفی منصور هادی قدرت را در یمن در اختیار گیرند، در حالی که امارات ضمن اینکه تلاش می‏ کند عربستان را در دستیابی به این هدف با ناکامی مواجه سازد، از قدرت گرفتن «احمد علی صالح» پسر رئیس جمهور سابق یمن و فرمانده سابق گارد جمهوری و سفیر سابق یمن در امارات در یمن حمایت می‏ کند.

چهارمین موضوع، اختلاف‏ های استراتژیکی دو کشور است. ریاض به دنبال متمرکز کردن عملیات‌های ائتلاف را بر شمال یمن است، جایی که انصارالله حمله ‏های خود را علیه فرودگاه‌های أبها و جیزان انجام می‌دهد، اما امارات به عملیات‌ها در جنوب یمن به ویژه بندر عدن اهمیت می‌دهد. نیروهای تحت فرمان محمد بن زاید، ولیعهد ابوظبی از شبه‌نظامیان و شورای انتقالی جنوب حمایت می‌کنند زیرا طرح امارات شامل تشکیل کشور یمن در جنوب با نظارت کامل آنها جهت تقویت کنترل‌شان بر گذرگاه‌های تجارت جهانی در دریای سرخ انجام می‌شود که روزانه چهار میلیون بشکه نفت از این درگاه‌ها عبور می‌کند. این مساله با اهداف عربستان برای ورود به یمن تعارض دارد.[۳] امارات توسعه نفوذ خود در یمن و تسلط بر مناطق راهبردی این کشور را پیگیری می‏ کند، اما عربستان سعودی بیش از همه کنار گذاشتن انصارالله را از ساختار قدرت یمن مدنظر دارد.
  1. بررسی نقش و تأثیر رویکرد تهاجمی انصارالله بر کاهش قدرت مدیریت و کنترل عربستان بر نیروهای میدانی و احتمال تشدید اختلاف‌ها
اختلاف‏ ها میان عربستان سعودی و امارات متحده عربی به خصوص در یک ماه اخیر روند صعودی گرفته
است. یکی از مهم‏ترین دلایل این وضعیت، تغییر رویکرد انصارالله و ارتش یمن از «تدافعی» به «تهاجمی» است. عبدالملک الحوثی، رهبر انصارالله یمن در آغاز پنجمین سال جنگ اعلام کرد که سال پنجم جنگ، سال پیروزی است. در همین راستا سه گام اساسی نیز برداشته شد. نخست، اطلاعات ارتش و کمیته ‏های مردمی یمن ۳۰۰ نقطه حساس و راهبردی عربستان و امارات را شناسایی کردند. دوم، توانمندی موشکی و پهپادی ارتش و کمیته‏ های مردمی تقویت شد. سوم، راهبردهایی نظیر «فرودگاه در مقابل فرودگاه» اتخاذ شد و در همین حال، پایگاه‏های نظامی و تأسیسات نفتی عربستان و امارات مورد هدف موشک‏ها و پهپادهای یمنی قرار گرفت.

یکی از مهم‏ترین پیامدهای روی آوردن ارتش و کمیته‏ های مردمی یمن به رویکرد تهاجمی، تصمیم امارات برای کاهش شمار نظامیانش در یمن است. اگرچه خبرگزاری فرانسه به نقل از یک مقام اماراتی اعلام کرد علت کاهش نظامیان این کشور در یمن، تغییر راهبرد از «جنگ» به «صلح» است، اما این صرفاً یک عامل «اعلامی» است. در عمل، آنچه که سبب اتخاذ چنین رویکردی توسط امارات متحده عربی شد، این است که ابوظبی دریافته عملیات نظامی در یمن به بن بست رسیده، از دستیابی به هر گونه پیروزی نظامی ملموس و چشمگیر در یمن ناتوان است و عملاً ناکارآمدی ائتلاف سعودی ضد یمن اثبات شده است.

در همین حال، امارات به این جمع ‏بندی رسید که نه تنها امکان پیروزی در این جنگ برای ائتلاف سعودی فراهم نیست بلکه با توجه به تقویت توانمندی موشکی و پهپادی ارتش و کمیته‏ های مردمی یمن، امکان آسیب زدن به تاسیسات نفتی، فرودگاه‏ها و مناطق راهبردی امارات فراهم شده است. این وضعیت می‏تواند آسیب جدی به اقتصاد امارات وارد کند زیرا اقتصاد این کشور، تجاری است و برقراری امنیت نیز شرط اصلی پیش بردن چنین اقتصادی است، در حالی که موشک‏ها و پهپادهای یمنی، سبب هراس امارات از کاهش امنیتش می‏ شود. در همین راستا، «حسن منیمنه» مدیر موسسه «آلترناتیوهای خاورمیانه» در واشنگتن عقب‌نشینی امارات از یمن را تلاشی برای خروج از باتلاق یمن به شمار آورد و گفت: «نباید در تحلیل عقب‌نشینی امارات از یمن مبالغه کنیم زیرا دیگر زمینه‌ای برای ادامه این جنگ فراهم نیست.»[۴]
  1. بررسی میزان تأثیر این اختلاف‌ها بر موجودیت ائتلاف سعودی اماراتی در صحنه یمن
علنی شدن اختلاف‌ها میان ابوظبی و ریاض و تصمیم ابوظبی برای کاهش شمار نظامیانش در امارات تاثیر مستقیمی بر موجودیت ائتلاف سعودی ضد یمن دارد. این تأثیرها را می‏توان در موارد زیر بیان کرد:

۳-۱-تنها شدن عربستان سعودی در جنگ علیه یمن
بدون تردید یکی از مهم‏ترین تبعات کاهش شمار نظامیان اماراتی در یمن این است که عربستان سعودی در این جنگ، تنها می‏ماند و عملاً ائتلاف سعودی فرو می ‏پاشد زیرا اگرچه در ابتدای تشکیل این ائتلاف در سال ۲۰۱۵ عنوان شده بود که ۱۰ کشور در این ائتلاف حضور دارند، اما عملاً این ائتلاف دو ضلع بیشتر نداشته است: عربستان و امارات. اکنون با علنی شدن اختلاف ‏ها و تصمیم امارات برای کاهش شمار نظامیانش در این جنگ، عملاً ائتلاف سعودی دچار ضعف شدید و حتی فروپاشی می‏ شود.[۵] عقب­ نشینی امارات از یمن ضمن اینکه به معنی شکست در جنگ یمن است، سبب می‌شود سعودی‌ها در
یمن بدون هم‌پیمان باشند و حتی تصمیم بگیرند بدون دستیابی به هدف اصلی‏شان یعنی کنار گذاشتن انصارالله از قدرت، به جنگ علیه یمن پایان دهند تا از این باتلاق که به «ویتنام عربی» برای عربستان نیز معروف شد، خارج شوند.

۳-۲- شدت گرفتن درگیری میان شبه نظامیان وابسته به امارات و عربستان در یمن
اگرچه امارات شمار نظامیان خود را از یمن کاهش می‏دهد، اما یکی از راهبردهای مهم این کشور در یمن طی چهار سال گذشته، ایجاد شبکه ‏ای از شبه‏ نظامیان وابسته به خود بوده است که ابوظبی اکنون بهره‏ گیری از این شبه ‏نظامیان را افزایش می‏دهد. دولت امارات در یمن شبه‏ نظامیانی مانند تشکیلات «النخبه الشبوانیه»، «الحزام الامنی» و «گردان‏ های ابوالعباس» را در تعز دارد که اکنون نقش آنها در تحولات یمن برجسته‏ تر می‏شود. در همین راستا، شبکه الجزیره قطر به نقل از منابع آگاه یمنی گزارش داد که نظامیان اماراتی صدها نفر از عناصر شورای انتقالی را به خارج از یمن منتقل کرده‌اند تا به آنها آموزش دهند. شبکه المیادین لبنان نیز گزارش داد که امارات متحده عربی ۵۰۰ نظامی را از بندر عدن در جنوب یمن برای آموزش به ابوظبی انتقال داده است.[۶] در همین حال، شورای انتقالی جنوب که ماه مه ۲۰۱۷ با حمایت امارات تشکیل شد و «عیدروس الزبیدی»، استانداری که منصور هادی وی را برکنار کرد، ریاست این شورا را بر عهده گرفت، اکنون کنترل بخش‌های مهمی از جنوب یمن را در اختیار دارد.

اگرچه کاهش شمار نظامیان امارات در یمن به منزله پذیرش شکست ائتلاف سعودی در جنگ علیه یمن است، اما به منزله خروج کامل امارات از یمن نیست بلکه امارات همچنان به حمایت از شبه‌نظامیان وابسته به این کشور در یمن ادامه خواهد داد و این موضوع می‏تواند درگیری‏ های «درون ائتلافی» را میان مزدوران وابسته به عربستان سعودی که عمدتاً از منصورهادی، رئیس جمهوری مستعفی یمن حمایت می‏کنند و مزدوران وابسته به امارات متحده عربی افزایش دهد. در صورتی که نیروهای انصارالله و ارتش یمن به سمت جنوب این کشور پیش‏روی کنند نیز تنش‏ های عربستان و امارات از یک سو و درگیری‏های شبه ‏نظامیان وابسته به ابوظبی و ریاض در مناطق جنوبی یمن از سوی دیگر شدت بیشتری خواهد داشت و می‏تواند به یک معضل مهم امنیتی برای آل سعود تبدیل شود.
  1. پیش‌بینی موفقیت و یا ناکامی اهداف و استراتژی امارات در جنوب یمن با توجه به روند تحولات این کشور
در این خصوص ذکر چند نکته حایز اهمیت است:
اول اینکه، در درون امارات و میان امارت‏های این کشور به خصوص امارت‏های شارجه، دوبی و رأس الخیمه با ابوظبی درباره ادامه مشارکت در جنگ یمن اختلاف‏های جدی به وجود آمده و خبرها حاکی از فشار حاکمان این امارت‏ها بر محمد بن زاید، ولیعهد امارات برای پایان دادن به مشارکت در جنگ یمن است زیرا این امارت‏ها در اثر تداوم این جنگ متحمل رخوت و خسارت‏ هایی شده‏ اند.[۷]
دوم اینکه، عربستان سعودی که توسط محمد بن سلمان هدایت می‏شود با پرونده ‏های متعدد سیاسی، امنیتی و حقوق بشری مواجه است. به نظر می‏رسد که اماراتی‌ها نمی‌خواهند به عنوان عضوی از ائتلاف عربی در تمامی پرونده‌ها و مشکلات مربوط به عربستان سعودی درگیر باشند. لذا می‏توان گفت شکاف بیشتری در ادامه این جنگ میان ابوظبی
و ریاض به وجود خواهد آمد.


سوم اینکه، احتمال گفتگو میان امارات و انصارالله یمن به دور از عربستان سعودی وجود دارد. برخی خبرها نیز حاکی از این است که شبکه‌های ارتباطی سرّیِ و فعال میان امارات و جنبش انصارالله یمن وجود دارد که موفق به دستیابی به تفاهم‌هایی غیرعلنی از جمله خروج نیروهای امارات و تجهیزات نظامی سنگین آن از شمال یمن و باقی ماندن آن در جنوب در مقابل عدم حمله موشکی انصارالله به فرودگاه‌های ابوظبی و دبی شده‌اند. هر گونه توافقی میان انصارالله و امارات به منزله شکست قطعی ائتلاف علیه یمن و تحت فشار قرار گرفتن عربستان و همچنین افزایش درگیری میان نیروهای وابسته به ابوظبی و ریاض در جنوب یمن است.

نتیجه ‏گیری
با تصمیم امارات برای خروج یا کاهش نظامیان خود از یمن، اختلاف‏ ها میان ابوظبی و ریاض در جنگ علیه یمن علنی شده است. تحلیل‏گران بر این باورند که تصمیم امارات برای خروج نیروهای خود از یمن تنش میان ریاض و ابوظبی را به دنبال خواهد داشت و عربستان مجبور است در شیوه خود در جنگ یمن بازنگری کند. موضوع دیگر این است که عربستان سعودی به دنبال تصمیم امارات برای خروج نظامیانش از یمن، تلاش می‏کند مناطق تخلیه شده را در اختیار گیرد. بر این اساس، شماری از افسران نظامی عربستان سعودی فرماندهی چند پایگاه نظامی در بنادر «المخا و الخوخه» را در اختیار گرفته‌اند و همچنین ریاض شماری از نظامیان خود را به استان جنوبی عدن که محل حضور شبه‌نظامیان وابسته به امارات است، اعزام کرده است. این اقدام عربستان ضمن این‌که افزایش درگیری میان نیروهای وابسته به ابوظبی و ریاض را در عدن در پی خواهد داشت، می‏تواند بر مشکلات عربستان در یمن نیز بیفزاید زیرا این موضوع مطرح می‏شود که آیا عربستان سعودی از امکان لازم برای کنترل مناطقی بیشتر در یمن برخوردار است یا خیر؟ نکته پایانی این‌که، خروج امارات از جنگ علیه یمن به منزله تنها ماندن عربستان سعودی در این جنگ و بیشتر شدن مصادیق شکست آن در مقابل انصارالله و ارتش یمن است. برخی از تحلیلگران بر این باور هستند که یکی از اهداف اصلی امارات از تصمیم برای خارج کردن نیروهایش از یمن نیز همین موضوع است تا شکست مهمی در کارنامه آل سعود و محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی ثبت شود.

منابع
[۱] . خبرگزاری فارس، (۳/۴/۱۳۹۸)، اختلاف عربستان و امارات در جنوب یمن رو به وخامت است؟، قابل دسترسی در آدرس زیر:
https://www.farsnews.com/news/13980403000782/
[۲] . روزنامه جوان، (۲۲ تیر ۱۳۹۸)، دست و پا زدن برای فرار از یمن.
[۳] . خبرگزاری ایسنا، (۲۲ تیر ۱۳۹۸)، ریشه‏های اختلاف‏نظر ریاض و ابوظبی از نگاه تحلیل‏گر هاآرتص، قابل دسترسی در آدرس زیر:
https://www.isna.ir/news/98042211281/
[۴] . خبرگزاری ایرنا، (۲۰ تیر ۱۳۹۸)، یمن و گسست ائتلاف عربستان و امارات، قابل دسترسی در آدرس زیر:
https://www.irna.ir/news/83390896/
[۵] . اندیشکده تبیین، (۲۰ تیر ۱۳۹۸)، خروج امارات از یمن: فروپاشی ائتلاف عربی؛ تنهایی عربستان، قابل دسترسی در آدرس زیر:
http://tabyincenter.ir/32936/
[۶] . عمادی سید رضی، (۲۳ تیر ۱۳۹۸)، تغییر رویکرد نظامی امارات در یمن، خبرگزاری پارس تودی، قابل دسترسی در آدرس زیر:
http://parstoday.com/fa/middle_east-i170623
[۷] . خبرگزاری ایرنا، (۱۶ تیر ۱۳۹۸)، عطوان: امارات مجبور به عقب نشینی از ائتلاف عربی شده است، قابل دسترسی در آدرس زیر:
https://www.irna.ir/news/83384572/
مرجع : اندیشکده راهبردی تبیین
کد مطلب : ۸۱۰۰۸۶
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما