کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

تحقیر کد خدا و دوستان

خبرگزاری فارس , 26 مرداد 1398 11:56

اسلام تایمز: اگر بخواهیم به فاکتورهایی که موجب آزادی نفت‌کش ایرانی شد، امتیاز بدهیم، مؤلفه قدرت نظامی، بیشترین امتیاز را کسب کرده است. این بدان معناست که آمریکا و انگلیس به‌اصطلاح متمدن، زبانی جز زور نمی‌فهمند.


هنگامی که حدود 6 هفته پیش، نفت‌کش ایرانی «گریس -1» توسط دولت جبل‌الطارق و با پشتیبانی انگلیسی‌ها به ظن انتقال نفت خام به سوریه توقیف شد، لندن پیام‌هایی از طریق کانال‌های مختلف به کشورمان ارسال کرد. ازجمله اینکه مدعی شدند جبل‌الطارق در صدور حکم توقیف، مستقل عمل کرده یا گفتند که انگلیس برنامه‌ای برای تبادل نفت‌کش ندارد و به‌محض اطمینان از عدم نقض تحریم‌های اتحادیه اروپا در حمل نفت به سوریه، آزاد خواهد شد. فارغ از اینکه این سیگنال‌ها متناقض بودند، آزادی نفت‌کش گریس-1 درحالی‌که ایران اسلامی ذره‌ای از مواضع خود کوتاه نیامد و به زیاده‌خواهی‌های انگلیس تن نداد، دستاورد بسیار بزرگی به شمار می‌آید.

دولت اسپانیا در زمان توقیف نفت‌کش فاش کرده بود که این اقدام، به دستور واشنگتن صورت گرفت و در واقع آمریکا، طراح توقیف و انگلیس، مجری و پشتیبان آن بود. هدف نیز کاملاً مشخص است: افزایش فشار حداکثری به ایران. آنچه اما کاخ سفید از این طریق به آن دل‌بسته بود، محقق نشد و بازی ایران با برگ‌های برنده خود ازجمله استدلال‌های حقوقی متقن و خدشه‌ناپذیر و از همه مهم‌تر، پاسخ جدی و محکم نیروهای مسلح ایران به دزدی دریایی انگلیس، جایی برای پیشرانی سناریو به طریقی که مطلوب آمریکایی‌ها بود، باقی نگذاشت.

اهمیت شکست این پروژه البته ضریب مضاعفی نیز دارد، چراکه «جان بولتون»، مشاور امنیت ملی ترامپ به هنگام توقیف نفت‌کش ایرانی در پیامی توئیتری، آن را «خبری عالی» توصیف کرده و از طرفی، به نوشته روزنامه گاردین، در سفر هفته گذشته خود به انگلیس در این خصوص با کلیددار دفتر نخست‌وزیری خیابان داونینگ استریت رایزنی کرده بود. ضمن اینکه چالش حقوقی وزارت دادگستری آمریکا و نامه این نهاد قضایی به دولت جبل‌الطارق برای ادامه توقیف گریس-1 به‌جایی نرسید و ضربه‌ای از سه جهت به آمریکا و انگلیس وارد آمد. به‌بیان‌دیگر، رفع توقیف نفت‌کش ایرانی علیرغم گاوبندی و تقسیم‌کار پشت پرده ثابت می‌کند ائتلاف واشنگتن – لندن در دوره نخست‌وزیری «بوریس جانسون» که آمریکا حساب ویژه‌ای روی همکاری با وی باز کرده است، تا چه میزان تحلیل رفته و آینده‌ای ندارد.

از سوی دیگر، رفع توقیف نفت‌کش ایرانی حاکی از این واقعیت بود که تیغ آمریکا برای همسو کردن انگلیس در فشار علیه ایران در هفته‌ها و ماه‌های آینده کندتر شده است. آمریکا در تلاش بود که با وارد کردن انگلیس به کمپین فشار حداکثری و همراه کردن لندن در ائتلاف دریایی، بقیه کشورهای اروپایی را به همراهی در این مسیر، ترغیب کند. علاوه بر این، با دزدی دریایی نفت‌کش ایرانی با عاملیت انگلیس می‌خواست به اروپا بفهماند که نمی‌توانند جدای از پارادیمی که کاخ سفید علیه ایران اسلامی ترسیم کرده است، سیاست دیگری را اتخاذ کنند، همان‌گونه که پیش از این در خصوص اجرایی کردن اینستکس به قاره سبز هشدار داده بود. با رفع توقیف گریس – 1 ابهت فروریخته آمریکا نزد اروپا، تنزل بیشتری یافت و تردیدی برای بروکسل باقی نگذاشت که رفتن به چاه تقابل با ایران با طناب پوسیده آمریکا، عاقبتی جز سرشکستگی بین‌المللی نخواهد داشت.

نکته مهم دیگر این است که مقاومت جمهوری اسلامی و ضرب شست نیروهای مسلح کشورمان به آمریکا و انگلیس، نقش بسیار پر رنگی در کوتاه آمدن این دو قدرت استکباری و استعماری داشت. آمریکایی‌ها در ابتدا تلاش کردند که با هیاهوی تبلیغاتی و جنگ رسانه‌ای، جمهوری اسلامی را با نشان دادن چنگ و دندان نظامی، به کوتاه آمدن و تن دادن به مذاکره مدنظر آن‌ها مجاب کنند. وقتی پهپاد جاسوسی آن‌ها ساقط شد، بسیاری از معادلات آن‌ها به هم‌ریخت و وارد بازی از پیش باخته‌ای شدند که کشورمان مختصات آن را تعیین کرده بود. در واقع آمریکایی‌ها راهبردی را کلید زدند که توسط ایران اسلامی ناکام ماند و حالا بدون اینکه شکست آن را اعلام کنند، همان استراتژی از کار افتاده را برای حفظ وجهه خود ادامه می‌دهند. کاخ سفید مدعی است که در راهبرد فشار حداکثری خود موفق بوده، آن را همچنان ادامه می‌دهد و حتی کشورهای بسیاری به آن پیوسته‌اند اما واقعیت این است که آمریکا به میدان نبردی در لبه پرتگاه کشانده شده و مثل کوسه‌ای است که در چنگال صیاد گرفتار شده و هر چه بیشتر تقلا می‌کند، امکان آزادی‌اش کمتر می‌شود.

از این رو، رفع توقیف گریس – 1 وقتی اتفاق افتاد که جمهوری اسلامی توان نظامی و قدرت منطقه‌ای خود را به رخ آمریکا و انگلیس کشید. پیش از این، با زبان خوش به آن‌ها گوشزد شده بود که دزدی دریایی برایشان گران تمام خواهد شد ولی تا وقتی قدرت نیروی دریایی سپاه پاسداران و خدنگ آتشین پدافند هوایی پیشرفته جمهوری اسلامی را ندیدند، کوتاه نیامدند. در واقع، اگر بخواهیم به فاکتورهایی که موجب آزادی نفت‌کش ایرانی شد، امتیاز بدهیم، مؤلفه قدرت نظامی، بیشترین امتیاز را کسب کرده است. این بدان معناست که آمریکا و انگلیس به‌اصطلاح متمدن، زبانی جز زور نمی‌فهمند و با یک حساب سرانگشتی به این جمع‌بندی رسیدند که اگر بخواهند ترافیک دریایی کشتی‌های تجاری خود را با خشمگین کردن ایران به خطر بیندازند، هزینه‌های حمل‌ونقل دریایی آن‌ها سر به فلک خواهد گذاشت. لذا ترجیح دادند به شکلی که فضاحت کمتری برای آن‌ها داشته باشد، با استفاده از بهانه‌ها و ابزارهای به‌ظاهر حقوقی، هزینه مقاومت جمهوری اسلامی را افزایش دهند که در این تلاش نیز راه به‌جایی نبردند.

علاوه بر این، ایران اسلامی اتفاق تازه‌ای را رقم زده و آن اینکه با وجود ادعای ترامپ در شکوفا ساختن اقتصاد آمریکا به‌نحوی‌که نظیر آن طی نیم‌قرن گذشته سابقه نداشته و برخورداری از قوی‌ترین ارتش دنیا، موفق شد که با یک موشک و توقیف یک نفت‌کش متخلف، دو ابرقدرت دنیا را نه‌تنها به عقب براند و سطح امنیتی خود را به‌صورت تصاعدی افزایش دهد، بلکه تردد امنیت دریایی در خلیج‌فارس را تحکیم و برای کوتوله‌های منطقه‌ای روشن کند که چه کشوری قدرت منطقه‌ای است و باید برای تأمین امنیت و خلاص شدن از جنگ‌های نیابتی با چه کسی گفتگو کنند. ضمن اینکه جمهوری اسلامی پس از آزادی نفت‌کش ایرانی، آشکارا اعلام کرده است که طبق قوانین بین‌المللی، به هر نقطه‌ای که بخواهد، تردد دریایی خواهد داشت و از تحریم‌های وضع‌شده اتحادیه اروپا علیه کشورهای دیگر ازجمله سوریه، تبعیت نخواهد کرد.

بنابراین، آزادی نفت‌کش ایرانی نه‌فقط یک شکست سیاسی، حقوقی و نظامی بلکه با توجه به بسامد گسترده آن، شکستی استراتژیک برای ائتلاف لندن-واشنگتن و شرکای اروپایی کاخ سفید به شمار می‌آید که آثار خود را تا چندین دهه بر جای خواهد گذاشت.
 
منصور حقیقت پور


کد مطلب: 811074

آدرس مطلب :
https://www.islamtimes.org/fa/article/811074/تحقیر-کد-خدا-دوستان

اسلام تايمز
  https://www.islamtimes.org