لوله گاز دریای خزر (TCGP) قرار است از ساحل غرب ترکمنستان تا ساحل شرق آذربایجان کشیده شود و سپس از آنجا وارد کوریدور جنوبی گاز (SGC) شود یعنی مسیری که گاز آذربایجان را از جنوب اروپا به این قاره میرساند. جالب است که آن پروژه نیز سال گذشته در زمانی که همه از خرید نفت و گاز ایران منع شده بودند، از تحریمها مستثنا شده بود و احتمالا تا سال آینده به بهرهبرداری میرسد.
ترکمنستان در خاک خود لوله ۷۷۷ کیلومتری را از شرق کشور تا ساحل خزر رسانده و با توجه به مشکلات اقتصادیاش مشتاقانه منتظر است تا با تکمیل پروژه در دریا از ظرفیت آن بهره گیرد. آذربایجان نیز از سال گذشته لوله گاز خود به ترکیه را بهرهبرداری کرده است و دوست دارد هاب انرژی منطقه باشد. ادامه خط لوله از آذربایجان وارد گرجستان میشود که آن کشور نیز به توجه به تلاشش برای نهاییشدنفرآیند الحاق به اتحادیه اروپا با آن همراهی خواهد کرد.
احتمالاً خط لوله گاز در گرجستان به دو شاخه تقسیم میشود که یکی از طریق ترکیه به یونان و جنوب اروپا، و دیگری از طریق دریای سیاه به رومانی و از آنجا به اروپای شرقی و مرکزی میرسد. بخشهایی از انتهای مسیر لوله ساخته شده است، مثلاً لوله گازی که از یونان به ایتالیا خواهد رفت.
مسیر احتمالی خط لوله گاز دریای خزر که در گرجستان به دو شاخه تقسیم میشود.
اندیشکده آمریکاییِ ویلسون در گزارشی، عامل اصلی تأخیر در پروژه را که حدود ۲۰ سال پیش مطرح شده بود ولی تا کنون نهایی نشده است، تهران و مسکو میداند. این اندیشکده در گزارشی مدعی شده است روسیه و ایران وضعیت حقوقی دریای خزر را در تعلیق نگه داشتهاند تا پروژه لوله گاز عملیاتی نشود.
اما مرکز ویلسون نتوانسته انکار کند که این پروژه صدماتی برای محیط زیست دارد که مانع بزرگی در مسیر اجراییشدن است، آنچه صفری از مقامات وزارت خارجه ایران نیز سال ۲۰۰۸ بر آن دست گذاشت. ضمن اینکه پایگاه نشنال اینترست گزارش داده طبق سند حقوقی دریای خزر تنها کشورهای درگیر در پروژه لوله باید نسبت به اجرای آن موافقت داشته باشند نه همه پنج کشور.
دوگانه لوله گاز دریای خزر و نورد استریم
طبق یک برآورد، دریای خزر و اطراف آن ۸.۲۶ تریلیون متر مکعب گاز طبیعی را در خود جای داده است و بعید است اروپا و آمریکا بتوانند از این مخزن چشم بپوشند. اما انگیزه اصلی آنها از طرح این پروژه به مورد دیگری برمیگردد.
به نظر میرسد حامیان اصلی طرح خط لوله گاز دریای خزر، به جز آمریکا، مخالفان قدرتگیری آلمان در اتحادیه و همچنین نفوذ روسیه در آن هستند. آلمان به دلیل نیاز فزایندهاش به سوخت با مسکو سر یک میز نشست و توافق نورد استریم ۲ را علی رغم مخالفتهایی از درون اروپا پیش برد. حالا آمریکا این نیروهای گریز از مرکز در اتحادیه را تحریک و تشویق میکند که با دست پر، یعنی با مطرحکردن خط لوله دریای خزر در مقابل اقدام آلمان بایستند.
حزب مردم اروپا که سرآمد احزاب در پارلمان اتحادیه است در سندی با عنوان «مواضع حزبی در قبال مختصات خارجی امنیت انرژی» به صراحت با پروژه نورد استریم ۲ که قرار است صادرات نفت و گاز روسیه به اروپا را افزایش دهد مخالفت کرده و از آن سو پروژه لوله گاز دریای خزر را به عنوان جایگزین مطلوب معرفی کرده است. چند روز بعد از انتشار این سند در ژوئن سال جاری، شورای اتحادیه در سندی با عنوان «راهبرد جدید اتحادیه اروپا نسبت به آسیای مرکزی» بر این مطلب مهر تأیید زد، هر چند مخالفتش با نورد استریم ۲ در این حد بود که باید مطابقت آن با آییننامههای اتحادیه دقیقاً بررسی شود.
کنارکشیدن دانمارک از طرح نورد استریم ۲ نیز احتمالاً با این فشارها نسبتی دارد. دانمارک یکی از سه مسیر احتمالی نورد استریم ۲ بود و دو مسیر دیگر نیازمند هزینه بیشتری هستند. ترامپ شرکتهای مشارکتکننده در ساخت نورد استریم ۲ را نیز تهدید به تحریم کرده زیرا میداند روسیه احتمالاً در ساخت لوله محتاج برخی از فناوریهای پیشرفته که در اختیار آنها است، خواهد شد.
اندیشکده ویلسون این احتمال را دور از ذهن نمیداند که فشارهای آمریکا نه برای متوقفکردنِ نورد استریم ۲، بلکه برای یک معامله دو طرفه باشد. یعنی روسیه به ساخت خط لوله گاز دریای خزر رضایت دهد و آمریکا نیز دست از مانعتراشی در مسیر ساخت نورد استریم ۲ بردارد. شاید اینکه مصوبه شورای اروپا راهی برای چانهزنی بر سر نورد استریم ۲ باقی گذاشته، از همین جهت باشد.
منابع
https://www.petroleum-economist.com/articles/politics-economics/europe-eurasia/۲۰۱۹/third-time-lucky-for-trans-caspian-gas-pipeline
https://nationalinterest.org/feature/trans-caspian-gas-pipeline-start-small-aim-big-۵۸۰۱۲
https://en.wikipedia.org/wiki/Trans-Caspian_Gas_Pipeline
https://www.wilsoncenter.org/blog-post/prospects-for-the-trans-caspian-gas-pipeline-under-the-trump-administration