کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

شناخت صهيونيسم از درون

جام جم , 13 آذر 1398 08:15

اسلام تایمز: تاریخ ضد و نقیض صهیونیست ها همیشه نکات مبهمی را در خود دارد به طوری که وقایع تاریخی یهودیت پس از شکل گیری جریان صهیونیسم با علامت سوال بی شماری مواجه شد.


سوالاتی که تاریخ خارج از صهیونیسم به گونه ای متفاوت به آن جواب داده و تاریخ درونی صهیونیسم نیز از منظر دیگری به این پرسشها پاسخ داده است. در این گزارش سعی می کنیم نگاهی به درون صهیونیسم بیندازیم و این جریان را بر اساس تعاریفی که تاریخ و شخصیت های صهیونیستی ارائه کرده اند، تعریف کنیم.

در کتب تاریخی و مذهبی یهودیان این چنین آمده است که «صهیون» در زبان عبری به معنای «پرآفتاب» و نیز نام کوهی در جنوب غربی بیت المقدس است. کوه صهیون زادگاه و آرامگاه داوود پیامبرع و جایگاه سلیمان ع بود. با آن که این واژه در نزد برخی از یهودیان به معنای شهر قدس ، شهر برگزیده ، شهر مقدس و غیره به کار می رود، اما در متون دینی یهود، صهیون به آرمان و آرزوی ملت یهود برای بازگشت به سرزمین داوود و سلیمان (ع) و تجدید دولت یهود اشاره دارد؛ به عبارتی صهیون برای یهود سمبل رهایی از ظلم ، تشکیل حکومت مستقل و فرمانروایی در جهان است. از این رو یهودیان خود را فرزندان صهیون می دانند. و اما معنای صهیونیسم نیز ماخوذ از کلمه صهیون یا صیون است که به همان معناست و در بعضی اساطیر و افسانه های یهودی درباره آن آمده است که صهیون ، منجی قوم یهود پس از ظهور خواهد بود و قدرت مطلقه آنان را بر تمام اقوام و ملل جهان حاکم خواهد کرد.

دیگر ابعاد و معانی صهیونیسم
صهیونیسم در واقع به جنبشی گفته می شود که خواهان مهاجرت و بازگشت یهودیان به سرزمین فلسطین و تشکیل کشور یهود است. صهیونیسم مانند شووینیسم (ناسیونالیسم افراطی) است که با خوار شمردن ملتها و نژادهای دیگر و با غلو در برتری خود، در پی دستیابی به قدرت سیاسی است. این جنبش در نیمه دوم قرن 19 میلادی در اروپا پا به عرصه وجود گذاشت ، ولی واژه صهیونیسم نخستین بار از سوی تئودور هرتزل به کار رفت ، سپس ناحوم ساکولو مورخ صهیونیست ، در کتاب تاریخ صهیونیسم از آن سخن گفت.

صهیونیسم تنها دارای ابعاد و معانی سیاسی (صهیونیسم سیاسی) نیست ، بلکه ابعاد و معانی دیگری چون صهیونیسم کارگری ، فرهنگی ، دموکراتیک ، رادیکال و توسعه طلب را نیز دربرمی گیرد. از مشهورترین تقسیم بندی های صهیونیسم همان فرهنگ دینی و سیاسی است. صهیونیسم به دینی و غیر دینی نیز تقسیم می شود. صهیونیسم دینی ، اندیشه ای است که اعتقاد دارد بازگشت به سرزمین موعود، در زمانی که پروردگار مشخص کرده است و به شیوه ای که او تعیین می کند، انجام خواهد گرفت و این کار به دست بشر انجام پذیر نیست.

پیروان این اندیشه ، گروهی یهودی (صهیونیسم) و شماری عیسوی (صهیونیسم مسیحی) هستند. در مقابل در صهیونیسم غیر دینی و غیر یهودی کسانی جای گرفته اند که با تکیه بر استدلال های تاریخی ، سیاسی به اسکان یهودیان در فلسطین مشروعیت می بخشند. این همان صهیونیسم لائیک و غیر دینی است که تنها مفاهیم سیاسی خویش را به زبان دین بیان می کند؛ بنابراین صهیونیسم همواره به معنای یهودیت نیست بلکه گاه به مفهوم حرکتی برای غیر یهودی کردن یهودیت نیز به شمار می رود.

یهود ستیزی
صهیونیست ها مدعی اند که صهیونیسم پاسخی به یهود آزاری است. به عقیده آنها، دولتها و ملتها به بیماری علاج ناپذیر یهودستیزی دچار شده اند، بنابراین یهودیان را در هر کجا که بیابند، عنصر بیگانه به حساب می آورند و آنان را در آشکار و پنهان آزار می دهند. حییم وایزمن در این باره ادعا می کند: ضدیت با یهود، میکروبی است که هر غیر یهودی هر کجا باشد و هر چند که خود منکر باشد، بدان آلوده است . به بیان دیگر، آنان یهود ستیزی را بلایی ازلی و ابدی می دانند که تنها در پناه یک دولت یهودی می توان از آن رهایی یافت.

صهیونیست ها به نمونه های بسیاری از یهودآزاری در طول تاریخ اشاره می کنند. از نظر آنان ، یهود آزاری با شکست دولت یهودی اسرائیل و جودا (یهودا) به ترتیب در 721 و 583 ق م از سوی آشوریان و بابلیان آغاز شد و در نتیجه با پراکنده شدن یهودیان به نقاط دیگر جهان ادامه یافت و بتدریج روند رو به رشدی به خود گرفت ؛ به گونه ای که نقطه اوج آن در آلمان هیتلری به چشم می خورد. در این دوره طولانی ، یهودیان در امپراتوری روم ، کشور لهستان ، روسیه تزاری وغیره بارها سرکوب و شکنجه شدند و تنها سال 1391 م 70 هزار نفر به دلیل نپذیرفتن دین مسیح (ع) در اسپانیا، جان خود را از دست دادند.

افزون بر آن ، یهودیان همواره از حق مالکیت در برخی مناطق جهان و نیز اشتغال در برخی حرفه ها محروم بوده و اغلب در گتوها (در گذشته به محله ای در یک شهر گفته می شد که یهودیان به اقامت در آن مجبور بودند) به سر برده اند. شواهد دیگری بر نادرستی ادعاهای صهیونیسم در این باره وجود دارد، از جمله:

1- مهاجرت و پراکندگی یهودیان ، اغلب به دلخواه آنان و با هدف اقتصادی به سوی پر رونق ترین سرزمین ها صورت گرفته است.

2- یهودیان همواره در پهنه گسترده ای از خاک امپراتوری عثمانی در صلح و آرامش زیسته اند.

3- یهودیان در بریتانیا، فرانسه و آلمان قرون وسطی مورد آزار نبوده اند، حتی پس از عصر رنسانس نو، وضع اجتماعی آنان بهبود یافت.

4- رنج و دردی که میلیون ها برده آفریقایی سیاهپوست در انتقال و اسکان اجباری به غرب متحمل شده اند، بیش از رنج و دردی است که بر یهودیان وارد آمده است. جالب این است که صاحبان برخی از کشتی های حامل بردگان ، سوداگران و بانکداران ، یهودی بوده اند.

5- وقوع یهود آزاری را در حد پایینی می توان پذیرفت که آن هم به ویژگی های فردی و اجتماعی برخی یهودیان مانند جمع گریزی و اشتغال در مشاغل غیر مولد، چون رباخواری باز می گردد و نیز ریشه در منازعه دائمی کلیسا و کنیسه دارد. به هر حال نقش یهود آزاری ساختگی در تولد صهیونیسم آنچنان بزرگ بود که هرتزل آن را موهبت الهی نامیده است. اگر صهیونیسم محصول یهود آزاری است ، چرا صهیونیسم به نوعی یهود آزاری از راه تبعیض بین یهودیان نماردی و اشکنازی (یهودیان مهاجر اروپای شرقی و شمال غرب اروپا به اسرائیل) مبدل شده است ؛ پرسشی که صهیونیسم همچنان آن را بی پاسخ گذاشته است.

تاریخچه نفوذ صهیونیسم در فلسطین
فلسطین در نظر یهودیان همان سرزمین موعودی است که خداوند به بنی اسرائیل وعده داده است. یهودیان ساکن در این منطقه بعد از ویرانی اورشلیم (بیت المقدس) در سال 70 میلادی ازسوی رومیان از فلسطین رانده شدند و درمیان ملل دیگر به صورت اقلیت زندگی می کردند؛ اما این یهودیان همواره آرزوی بازگشت به سرزمین موعود را در سر داشتند. صدها سال بعد در قرن 19 میلادی جریان های یهودستیزی در اروپا شدت گرفت و صهیونیسم به وجود آمد. بنیانگذار جنبش صهیونیسم که همان تئودور هرتزل ، روزنامه نگار اتریشی بوده است با نوشتن کتاب دولت یهود (Juden State) نظریه خود را به جامعه یهودیان عرضه کرد.

او با طرح نظریه ایجاد دولت ملی یهودی در فلسطین ، خواستار دولتی سکولار در فلسطین بود و این بر خلاف عقیده سنتی یهودیان مبنی بر ایجاد دولت الهی در سرزمین موعود بود. اولین کنگره صهیونیست ها در بازل سوئیس در سال 1897 با هدف ایجاد یک دولت ملی در فلسطین تشکیل شد و این هدف رسما در آن اعلام شد.

مرکز صهیونیسم و مقر هرتزل در وین قرار داشت و صهیونیست ها در این زمان در میان یهودیان در اقلیت بودند. صهیونیست ها با وجود تعداد اندک از سازماندهی قوی و حمایت مالی گسترده برخوردار بودند، روزنامه های آنان به بسیاری از زبان های دنیا منتشر می شد. تبلیغات وسیع و زیرکانه از شگردهای صهیونیست ها و از عوامل عمده موفقیت آنها محسوب می شود.

شکست انقلاب روسیه در سال 1905 و فشارهای دولت تزاری باعث شد تا تعدادی از جوانان یهودی به فلسطین مهاجرت کنند. در سال 1914 حدود 90 هزار یهودی در فلسطین ساکن بودند. در بحبوحه های جنگ اول جهانی ، صهیونیسم رشد سریعی یافت و رهبری آن به یهودیان روسی تبار ساکن بریتانیا منتقل شد. در این زمان حییم وایزمن ، اولین رئیس جمهور اسرائیل ، تلاش های گسترده ای انجام داد تا از دولت بریتانیای کبیر تعهداتی در مورد ایجاد دولت ملی یهود در فلسطین بگیرد. سرانجام درسال 1917 م وزیر امور خارجه انگلیس با صدور اعلامیه ای قول داد که دولت انگلیس از یهودیان برای ایجاد دولت یهودی در فلسطین حمایت خواهد کرد.

با این اعلامیه که به اعلامیه بالفور مشهور است ؛ اولین نطفه اسرائیل بسته شد. جنگ عثمانی ها و انگلیس ها در واقع به نفع یهودیان صهیونیست تمام شد. بعد از جنگ امپراطوری عثمانی از هم پاشیده و قیمومیت فلسطین به انگلیس واگذار شد و به این ترتیب زمان برای تحقق وعده بالفور انگلیس به یهودیان بتدریج فرا رسید. تا ظهور هیتلر، روند مهاجرت کند بود؛ اما فشاری که نازی ها و یهودی ها وارد کردند روند مهاجرت را تسریع بخشید.

طی جنگ جهانی دوم صهیونیسم طرفداران بیشتری یافت ، بخصوص یهودیان ثروتمند امریکایی حمایت مالی گسترده ای از آن به عمل آوردند و به عمده ترین حامیان صهیونیسم مبدل شدند. صهیونیست ها با تشکیل یک سازمان تروریستی به نام هاگانا فضای پرآشوب و فتنه آمیزی را در فلسطین به وجود آورند. اعلام موجودیت اسرائیل به سرعت بعد از صدور قطعنامه سازمان ملل در سال 1948 انجام گرفت و در پی آن اولین مرحله از جنگ های اعراب و اسرائیل شروع شد.

اگر بخواهیم نگاهی به صهیونیسم از درون صهیونیسم بیاندازیم ، می بینیم که بسیاری از نویسندگان مطرح و رهبران این جنبش ، خود از منتقدان اصلی آن هستند و بسیاری از روایت های ذکر شده درباره وقایع این جنبش را تکذیب می کنند. در بسیاری از این نوشته ها نگرانی های موجود مبنی بر فروپاشی افسانه ساختگی اسرائیل که بر اساس اسطوره سازی صهیونیسم و آزار رسانی به یهودیان ساخته شده است ، ملموس است. یوری افینری ، یکی از اعضای سابق کنست و نویسنده مطرح اسرائیلی از جمله کسانی بود که از همان آغاز با طرح صهیونیست ها و نحوه تشکیل کشور مستقل اسرائیل بر اساس نقشه های آنها مخالف بود.

وی برای مقابله با طرح صهیونیست ها مجله هاعولام هزه یعنی (این جهان) را تشکیل داد و سیاست های صهیونیست ها انتقاد کرد. وی با انتشار کتابی به نام اسرائیل بدون صهیونیسم می نویسد: وجود اسرائیل بر اساس طرح صهیونیست ها محکوم به فناست ، زیرا این اسرائیل تشکیل شده حاضر نخواهد بود که اعتراف کند سرزمین موعود متعلق به اعرابی است که صدها سال در آن ساکن بوده اند. صهیونیست ها می خواهند بر اساس طرحی به تشکیل اسرائیل اقدام کنند که این طرح در سابق توسط فرانک ها در جنگ صلیبی چهارم و در تاریخ 601 هجری به اجرا گذاشته شد.

پایان این طرح چیزی جز شکست و فروپاشی امپراتوری فرانک ها در سرزمین مقدس نبود. فرانک ها در جنگ صلیبی چهارم مسیر خود را از حمله به مصر به سوی فلسطین تغییر دادند و با به اشغال در آوردن بخشی از این مناطق حکومت خود را تحت نام مملکت فرانک ها آغاز کردند. افینری در ادامه این کتاب خود می آورد: فرانک ها توانایی انجام هر چیزی را داشتند جز توانایی زندگی کردن در آرامش و صلح و امروز اسرائیل می خواهد این تجربه شکست خورده فرانک ها را با انجام برخی تغییرات جزیی به مرحله اجرا گذارد. نباید انتظاری جز شکست برای طرح صهیونیست ها در سرزمین های اشغالی داشته باشیم.

شلومو رایع ، یکی دیگر از نویسندگان اسرائیلی درباره طرح صهیونیست ها برای تشکیل اسرائیل چنین می نویسد: اسرائیل این مسیر را آنقدر ادامه خواهد داد تا بالاخره به پایان راه برسد.

 


کد مطلب: 830658

آدرس مطلب :
https://www.islamtimes.org/fa/article/830658/شناخت-صهيونيسم-درون

اسلام تايمز
  https://www.islamtimes.org