اعتراضات بحق مردم عراق به افزایش فساد و ناکارآمدی در همه ساختارهای قدرت در این کشور، چند هفته پیش عادل عبدالمهدی، نخستوزیر این کشور را به این نتیجه رساند که شاید استعفا و کمک به روی کار آمدن دولت جدید در این کشور راهگشا باشد.
اعتراضات مردمی عراقیها به افزایش فساد در این کشور در حالی بود که عادل عبدالمهدی کمتر از یک سال نخستوزیر عراق بود و اعتراضات به وی تنها 10 ماه پس از آغاز نخستوزیریاش شروع شد. بنابراین وی در مقایسه با سایر مسؤولان عراقی کمترین نقش را در «دلیل» اعتراضات عراقیها داشت. آنچه موجب شد عادل عبدالمهدی نتواند به نخستوزیری خود ادامه دهد علاوه بر چند تصمیم اشتباه و برآوردهای غلط، جنگ روانی بیسابقه رسانههای غربی و عربی علیه وی بود. «وطن امروز» چند هفته پیش در گزارشهای خود نوشته بود که مدل مدنظر آمریکاییها برای عراق، لبنان و افغانستان، بالا نگه داشتن سطح تنشهای داخلی و ماهیگیری از آب گلآلود است. این اتفاق در مورد عراق به صورت ویژهتری در حال تداوم است بویژه آنکه جمعیت 70 درصدی شیعیان عراقی و نزدیکی دینی و اعتقادی آنها با مردم ایران، سبب افزایش حس خطر آمریکا، عربستان و امارات بود.
به هر روی، فساد سیستماتیکی که امروز عراق با آن دست به گریبان است، نتیجه دولتسازی آمریکاییها پس از سقوط صدام است و اگر امروز قرار به محاکمه کسی باشد، باید تحلیلگران سفارت آمریکا در بغداد و مقامات قدیم و جدید آمریکا را به دلیل «استخوان لای زخم» عراق گذاشتن محاکمه کرد.
در طراحی اخیر آمریکاییها و سعودیها درباره عراق آنچه مدنظر بود سوار شدن بر موج اعتراضات مردمی به فساد برای تخریب و سرنگونی دولت عادل عبدالمهدی و آغاز پروژه «بیدولتی» یا «دولت وابسته» در عراق با سرنگونی دولت وی بود.
فاز اول این پروژه لااقل در ظاهر موفق بود، چراکه توانست سایه حضور عادل عبدالمهدی را از سر آمریکاییها کم کند اما اجرای پروژه بیدولتی در عراق، نیازمند افزایش خشونت و به راه افتادن حمام خون در این کشور بود که ورود مرجعیت و جدا شدن صف معترضان واقعی از آشوبگران تا امروز مانع از این اقدام شده است.
یکی از مهمترین دلایلی که سبب تخریب عادل عبدالمهدی شد استقلال و ملیگرایی وی در کنار اعتقاد فوقالعادهاش به جریان مقاومت و نزدیکی به ایران به عنوان قدرت اول منطقه بود. به باور عادل عبدالمهدی، ایران مهمترین دوست عراق در عرصههای منطقهای و جهانی است. دولتمردان عراقی و خطبای نماز جمعه عراق هنوز روایت و ماجرای کمک فوری ایران به عراق در برخورد با داعش آن هم در ساعاتی که پرچمهای داعش به چند کیلومتری بغداد، نجف و کربلا رسیده بود را برای مردم عراق نقل میکنند. این ماجرا در حالی بود که آمریکاییها در پاسخ به درخواست کمک دولت عراق، هرگونه کمک نظامی به این کشور را منوط به تصویب کنگره و طی شدن پروسهای چندماهه کرده بودند که در نوع خود از درسهای عبرتآموز تاریخ است.
یکی دیگر از دلایلی که آمریکا و عربستان را به برخورد با عادل عبدالمهدی اقناع کرد، تلاش فوقالعاده وی در تعطیلی پادگان مشهور منافقین به نام اشرف بود. عادل عبدالمهدی در آن برهه بارها بر نقش منافقین در کشتار کردهای عراقی تاکید و از اینکه کشورش همچنان محل توطئه و جاسوسی علیه ایران است، ابراز نارضایتی کرده بود. بهرغم تلاش بسیار آمریکاییها، دولت وقت عراق توانست اردوگاه اشرف را از چنگ منافقین خارج کند. اهمیت این اقدام عادل عبدالمهدی آنجاست که بدانیم پادگان اشرف بیش از 30 سال در اختیار منافقین بود که تخلیه آن در 5 مرحله از 29 بهمن 1390 تا 15 اردیبهشت 1391 انجام شد. آمریکاییها از همان زمان کینه عاملان سقوط اشرف را به دل گرفتند و از روز سرکار آمدن عادل عبدالمهدی پروژه انتقام اشرف را به سایر انگیزههای خود برای برخورد با عبدالمهدی اضافه کردند.
* ماجرای گذرگاه قائم- بوکمال
عادل عبدالمهدی در یک سالی که نخستوزیر عراق بود، گوش به فرمان آمریکاییها نبود. ماجرای گذرگاه قائم- بوکمال یکی از نقاط برخورد وی با آمریکاییها بود.
این گذرگاه در 6 سال گذشته به بهانه جنگ داعش و با فشار آمریکاییها بسته بود تا اینکه مهرماه سال جاری عادل عبدالمهدی با همان استقلال رای و ملیگرایی که ذکر آن رفت، فرمان به افتتاح آن داد. این گذرگاه در مرز عراق و سوریه قرار دارد.
اهمیت این گذرگاه در آنجا بود که مهمترین منطقه ترانزیت اعضای جریانهای افراطی و در رأس آنها داعش به عراق و سوریه بود. در واقع این گذرگاه نقش بزرگراهی را بازی میکرد که در پناه آن سلاح و نیرو میان عراق و سوریه با حمایت عربستان و امارات و با پوشش گسترده اطلاعاتی آمریکاییها رد و بدل میشد؛ 6 سال تمام این گذرگاه مامن تروریستها بود.
گذرگاه قائم- بوکمال در مرز میان عراق و سوریه پس از 6 سال بازگشایی شد. پیش از این، سالها جنگ با داعش، بغداد و دمشق را مجبور به تخلیه این منطقه مرزی کرده بود.
اعلام حذف داعش از سوی بغداد در دسامبر 2017 و بازپسگیری مناطق قابلتوجهی از مرزهای شرقی سوریه در همانسال، یک برنامه جدی را پیرامون ضرورت افتتاح خط تهران- بغداد-دمشق- بیروت که برخی آن را بزرگراه محور مقاومت مینامند، مطرح کرد. حساسیت آمریکاییها نسبت به افتتاح نشدن این گذرگاه از همین جهت هم بود. این بازگشایی همچنین اهمیت زیادی برای همسایگان عراق داشت.
آمریکاییها بارها نارضایتی خود را از احتمال بازگشایی این گذرگاه به دولت عراق و شخص عبدالمهدی اعلام کرده بودند. با این حال، تحلیل شخص عادل عبدالمهدی این بود که برقراری امنیت در منطقه غربی این کشور مستلزم حضور سوریه است. در مقابل بشار اسد هم بهتر از هرکس میدانست که برای حفظ سیطره خود بر منطقه شرقی، به حضور نیروهای عراقی در این منطقه نیاز دارد. بازگشایی گذرگاه یادشده پروژه محاصره سوریه را با شکست بزرگی مواجه کرد. اهمیت این اقدام عبدالمهدی آنقدر زیاد بود که اگر همین یک کار را به عنوان بزرگترین دستاورد دولت خود عنوان کند، سخن گزافی نگفته است.
عکسهای یادگاری نیروهای سوری با همتایان عراقی خود در گذرگاه قائم- بوکمال پس از گذشت بیش از 6 سال از زمان بسته شدن آن، اعلام کد شکست تلاشهای آمریکا برای شکست محور مقاومت در منطقه بود.
آمریکاییها در نهایت وقتی با اصرار عبدالمهدی برای افتتاح این گذرگاه مواجه شدند، از وی خواستند لااقل خود برای افتتاح این گذرگاه نرود که باز هم عادل عبدالمهدی استقلال خود را نشان داد و شخصا برای افتتاح این گذرگاه راهی منطقه شد.
عادل عبدالمهدی سیاستمدار خبرهای است که سیاستورزی در عراق را به وضوح به قبل و بعد خود تقسیم کرد. تاریخ عراق نمیتواند استقلال رای، ملیگرایی و تجربه فراوان وی در دولتداری را کتمان کند. استقلالطلبی و ایستادن مقابل استکبار هم در همه دنیا بویژه در خاورمیانه و کشوری مثل عراق که دلباختگان آمریکا کم هم نیستند، هزینه دارد. شاید راز تحریم اخیر عادل عبدالمهدی توسط آمریکاییها را در همین سطور بتوان یافت.
***
عادل عبدالمهدی؛ اقتصاددان شیعه
عادل عبدالمهدی با نام کامل «عادل عبدالمهدی المنتفکی» سال 1942 میلادی در بغداد به دنیا آمد. پدر وی در زمان حکومت ملک فیصل اول (نخستین پادشاه عراق مدرن) در دهه 20 میلادی، یک پست وزارتی را بر عهده داشت و برای مدتی نیز به عضویت مجلس اعیان درآمد. وی در سال 1963 در رشته اقتصاد از دانشگاه بغداد فارغالتحصیل شد و سپس در سال 1970 در انستیتوی بینالمللی مدیریت عمومی پاریس تحصیلات خود را در رشته «علوم سیاسی» در مقطع کارشناسی ارشد ادامه داد.
عبدالمهدی همچنین در سال 1972 موفق به دریافت فوقلیسانس «اقتصاد سیاسی» از دانشگاه «پواتیه» فرانسه شد. این سیاستمدار و اقتصاددان شیعه علاوه بر زبان مادری خود، به زبانهای انگلیسی و فرانسوی تسلط دارد. عادل عبدالمهدی همچنین برای مدتی سمت ریاست موسسه پژوهشهای اسلامی فرانسه را عهدهدار شد؛ همچنان که سردبیری شماری از مجلات به زبانهای عربی و فرانسوی را بر عهده داشته است. عبدالمهدی در دهه 1980 میلادی تحت تاثیر انقلاب اسلامی ایران دارای دیدگاههای اسلامگرایانه شد و با همراهی شهید آیتالله سید محمدباقر حکیم به گروه تازهتاسیس مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق پیوست.
عادل عبدالمهدی در سال 2003 پس از سقوط رژیم صدام از فرانسه به عراق بازگشت و عضو جایگزین عبدالعزیز حکیم در شورای حکومتی عراق شد. وی پس از آن سمت وزیر دارایی را در دولت موقت ایاد علاوی در سال 2004 برعهده گرفت و در گفتوگوها با دولت آمریکا برای حذف بدهیهای خارجی دولت عراق شرکت داشت و موفق شد بسیاری از طرفهای بینالمللی را برای بخشیدن بخش زیادی از بدهیهای عراق راضی کند. وی سال 2005 پس از انتخابات مجلس عراق یکی از نامزدهای اصلی تصدی پست نخستوزیری بود اما در رأیگیری داخلی «ائتلاف ملی عراق» با یک رأی مغلوب نوری مالکی شد.
عبدالمهدی سپس در همان سال به عنوان یکی از 2 معاون رئیسجمهور عراق انتخاب شد و تا سال 2011 در این سمت باقی ماند. او در سال 2007 از یک توطئه ترور که 10 نفر در آن کشته شدند، جان سالم بهدر برد. وی همچنین در نوشتن قانون اساسی جدید عراق مشارکت داشت. آخرین پستی که عبدالمهدی 78 ساله بر عهده گرفت، وزارت نفت بود که مارس 2016 از آن استعفا کرد. عبدالمهدی دارای 4 فرزند است. وی همچنین دارای کتب و مقالات بسیاری در روزنامهها و مجلات مختلف است.
از جمله کتبی که وی به رشته تحریر درآورده میتوان به «رویکردها در نشست سیاسی و اقتصادی اسلامی»، «تورم در سطح جهانی» و «ثابتها و متغیرها در تاریخ اقتصادی کشورهای اسلامی» که یک پژوهش آکادمیک و گسترده به شمار میرود، اشاره کرد.