يکشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۲۹
اکنون پس از شهادت سردار قاسم سلیمانی که اسطوره شکستناپذیر جبهه مقاومت در مبارزه با تروریسم و قهرمان ملی ایرانیان در حفظ امنیت کشور در شرایط طوفان زده کنونی منطقه از توطئههای متعدد خارجی بود، پرسش اساسی افکار عمومی این است که واکنش ایران به تروریسم دولتی آمریکا چه خواهد بود؟
از روز گذشته با انتشار خبر شهادت ناجوانمردانه سردار سلیمانی، مقامات مختلف ایرانی و حتی رهبران جنبشها و گروههای مختلف مقاومت نسبت به واکنش تلافیجویانه به این جنایت تاکید داشته اند. در مهمترین موضعگیری بعد از تهدید مقام معظم رهبری به انتقام سخت، شورای عالی امنیت ملی ایران در بیانه ای تهدیدآمیز اقدام آمریکا را بزرگترین اشتباه استراتژیک آنها در منطقه دانست و از انتقام دردناک در زمان مناسب خبر داد. در این شرایط میتوان از گزینههای متعدد و محتمل در دسترس ایران برای ضربه زدن به منافع آمریکا سخن گفت.
حمله سریع و رویارویی نظامی
آمریکا در قطر، عربستان سعودی، کویت، بحرین، امارات و عمان 21 پایگاه نظامی در اختیار دارد که بزرگترین مراکز تامین و تجهیز ارتش آمریکا در منطقه محسوب میشوند. از طرف دیگر ناوها و ناوچههای آمریکایی در خلیج فارس و دریای عمان حضور دارند که در مجموع اهداف قابل دسترسی برای توان موشکی گسترده ایران در منطقه هستند و ایران می تواند به راحتی با هدف قرار دادن این پایگاهها ضربه سنگینی به توان نظامی آمریکا در منطقه وارد سازد. طبیعتاً دست زدن به این اقدام می تواند احتمال رویارویی نظامی میان دو کشور را به شدت افزایش دهد. اگرچه ایران جنایت آمریکا در ترور شهید سلیمانی را به معنای کشیدن ماشه جنگ از سوی آمریکا برآورد می کند اما به نظر می رسد که تهران بدون بررسی دقیق گزینهها از انجام اقدام تلافی جویانه احساسی خودداری کند. در این راستا تهران دو شاخصه اصلی را برای انجام عملیات علیه نیروهای آمریکایی مد نظر دارد نخست موفقیت آمیز بودن و دوم مدیریت و مهارتبعات.
در تیررس قرار دادن مقامات آمریکایی
پس از ترور سردار سلیمانی و اعضا حشدالشعبی عراق وزارت خارجه امریکا در بیانیهای از همه اتباع خود در عراق خواست سریعتر خاک این کشور را ترک کنند. کارکنان امریکایی در شرکتهای نفتی عراق از این کشور خارج شدهاند و سفارتخانه امریکا در بغداد هم تخلیه شد. آمریکا فهمیده است که عراق برای هیچ آمریکایی امن نیست. خشم ملت عراق از دخالت ها و جنایات آمریکا در حال فوران کردن است. تا پیش از حملات اخیر نیز مقامات آمریکایی در خفای کامل به عراق و حتی افغانستان سفر می کردند و بعضاً به دلیل نگرانی های امنیتی تنها در پایگاه های نظامی خود حاضر به دیدار با مقامات این کشورها می شدند. اکنون اما شرایط برای حضور مقامات آمریکایی وخیمتر نیز خواهد شد و با دست زدن به تروریسم دولتی، انتقام گیری از فرماندهان نظامی و مقامات سیاسی آمریکایی به دفاعی مشروع و پاسخی متناسب تبدیل شده است چنانکه استفان والت استاد آمریکایی دانشگاه و نظریه پرداز مطرح روابط بین الملل در توئیتر خود عملیات تروریستی ارتش آمریکا را به مثابه ترور یکی از اعضای ستاد مشترک ارتش آمریکا، قائم مقام وزیر خارجه یا مدیر اطلاعات برآورد کرد. بنابراین با توجه به اینکه ایران بر حق پاسخگویی متناسب با اقدام آمریکا برای خود پافشاری میکند و همچنین قدرت پهبادی برتر منطقه است چنین اقدامی می تواند یکی از گزینه های ایران تلقی شود.
واکنش غیرمستقیم؛ استفاده از ظرفیتهای منطقهای مقاومت
گزینه دیگر تهران واکنش غیرمستقیم با استفاده از ظرفیت های آشکار و پنهان شبکه گسترده نیروهای جبهه مقاومت در منطقه و جهان از طریق حمله به منافع آمریکا به گونه ای که باعث درگیری و رویارویی مستقیم نظامی میان دو کشور نشود است. طبیعتاً با توجه به حملات اخیر آمریکا به نیروهای حشدالشعبی و خشم گسترده مردمی و گروه های مقاومتی در عراق، این کشور محتملترین مکان برای پاسخ انتقامجویانه تهران می تواند باشد. آگاهی آمریکاییها نسبت به این موضوع موجب شده تا پنتاگون بخشی از نیروهای ویژه و واکنش سریع خود در دیگر کشورها بویژه کویت را برای انجام پوشش نظامی مراکز سیاسی و نظامی به بغداد گسیل داردبا این حرکت این پرسش مطرح می شود که آیا هدف امن تر می شود و یا قابل دسترس تر؟. با این حال عراق تنها گزینه نیست. ایران در افغانستان، سوریه، یمن و لبنان متحدان استراتژیکی دارد که نسبت به تجاوزات وحشیانه و دخالتهای گسترده آمریکا خشمگین هستند.
پاسخ ترکیبی به آمریکا و متحدانش
در کنار گزینه های مذکور می توان از یک گزینه محتملتر و چندبعدی نیز سخن به میان آورد که می تواند همخوانی بیشتری با شرایط و واقعیات منطقه در تقابل آمریکا و محور مقاومت در آینده داشته باشد. در وهله نخست ایران نمیخواهد نسبت به توان بهره برداری سیاسی از فضای بوجود آمده در افکار عمومی منطقهای و جهانی نسبت به اقدام تنش آفرین و تروریستی آمریکا بی تفاوت باشد. از روز گذشته به غیر از چند رژیم وابسته عمده کشورها ی مستقل جهان اقدام تروریستی دولت ترامپ را محکوم و یا مورد شماتت قرار داده و آن را موجب بی ثباتی دانسته اند. در همین راستا وزارت خارجه ایران تحرکات دیپلماتیک خود را برای کشاندن موضوع به مجامع بین المللی آغاز کرد و مقامات سازمان ملل نیز اقدام آمریکا را ناقض قوانین بین المللی دانسته اند. اما به غیر از مجامع بین المللی بهره برداری سیاسی دیگری که تهران آن را دنبال می کند تصویب طرح اخراج نیروهای آمریکایی در پارلمان عراق است. عملیات های ترویستی اخیر فضای عمومی عراق را به شدت ضدآمریکایی کرده است و به احتمال فراوان طی هفته های آتی طرح پایان حضور نیروهای آمریکایی در عراق در پارلمان به رای گذاشته خواهد شد.
اما در کنار این کنش سیاسی، نباید از یاد برد سردار سلیمانی به گردن تمام گروههای جهادی وابسته به محور مقاومت حق دارد و این گروه ها نیز به صورت بالقوه آمریکا را عامل اصلی مشکلات کشورهای خود می دانند بنابراین مشاهده می شود که اکنون گروههای مختلف مقاومت خود به صورت مستقل نسبت به انتقامگیری از ترور شهیدان عملیات ترویستی اخیر موضعگیری کرده اند که برای مثال میتوان به ثبت نام گروه کتاب حزب الله از میان متقاضیان عملیات های استشهادی علیه نیروهای آمریکایی اشاره کرد.
حمله سریع و رویارویی نظامی
آمریکا در قطر، عربستان سعودی، کویت، بحرین، امارات و عمان 21 پایگاه نظامی در اختیار دارد که بزرگترین مراکز تامین و تجهیز ارتش آمریکا در منطقه محسوب میشوند. از طرف دیگر ناوها و ناوچههای آمریکایی در خلیج فارس و دریای عمان حضور دارند که در مجموع اهداف قابل دسترسی برای توان موشکی گسترده ایران در منطقه هستند و ایران می تواند به راحتی با هدف قرار دادن این پایگاهها ضربه سنگینی به توان نظامی آمریکا در منطقه وارد سازد. طبیعتاً دست زدن به این اقدام می تواند احتمال رویارویی نظامی میان دو کشور را به شدت افزایش دهد. اگرچه ایران جنایت آمریکا در ترور شهید سلیمانی را به معنای کشیدن ماشه جنگ از سوی آمریکا برآورد می کند اما به نظر می رسد که تهران بدون بررسی دقیق گزینهها از انجام اقدام تلافی جویانه احساسی خودداری کند. در این راستا تهران دو شاخصه اصلی را برای انجام عملیات علیه نیروهای آمریکایی مد نظر دارد نخست موفقیت آمیز بودن و دوم مدیریت و مهارتبعات.
در تیررس قرار دادن مقامات آمریکایی
پس از ترور سردار سلیمانی و اعضا حشدالشعبی عراق وزارت خارجه امریکا در بیانیهای از همه اتباع خود در عراق خواست سریعتر خاک این کشور را ترک کنند. کارکنان امریکایی در شرکتهای نفتی عراق از این کشور خارج شدهاند و سفارتخانه امریکا در بغداد هم تخلیه شد. آمریکا فهمیده است که عراق برای هیچ آمریکایی امن نیست. خشم ملت عراق از دخالت ها و جنایات آمریکا در حال فوران کردن است. تا پیش از حملات اخیر نیز مقامات آمریکایی در خفای کامل به عراق و حتی افغانستان سفر می کردند و بعضاً به دلیل نگرانی های امنیتی تنها در پایگاه های نظامی خود حاضر به دیدار با مقامات این کشورها می شدند. اکنون اما شرایط برای حضور مقامات آمریکایی وخیمتر نیز خواهد شد و با دست زدن به تروریسم دولتی، انتقام گیری از فرماندهان نظامی و مقامات سیاسی آمریکایی به دفاعی مشروع و پاسخی متناسب تبدیل شده است چنانکه استفان والت استاد آمریکایی دانشگاه و نظریه پرداز مطرح روابط بین الملل در توئیتر خود عملیات تروریستی ارتش آمریکا را به مثابه ترور یکی از اعضای ستاد مشترک ارتش آمریکا، قائم مقام وزیر خارجه یا مدیر اطلاعات برآورد کرد. بنابراین با توجه به اینکه ایران بر حق پاسخگویی متناسب با اقدام آمریکا برای خود پافشاری میکند و همچنین قدرت پهبادی برتر منطقه است چنین اقدامی می تواند یکی از گزینه های ایران تلقی شود.
واکنش غیرمستقیم؛ استفاده از ظرفیتهای منطقهای مقاومت
گزینه دیگر تهران واکنش غیرمستقیم با استفاده از ظرفیت های آشکار و پنهان شبکه گسترده نیروهای جبهه مقاومت در منطقه و جهان از طریق حمله به منافع آمریکا به گونه ای که باعث درگیری و رویارویی مستقیم نظامی میان دو کشور نشود است. طبیعتاً با توجه به حملات اخیر آمریکا به نیروهای حشدالشعبی و خشم گسترده مردمی و گروه های مقاومتی در عراق، این کشور محتملترین مکان برای پاسخ انتقامجویانه تهران می تواند باشد. آگاهی آمریکاییها نسبت به این موضوع موجب شده تا پنتاگون بخشی از نیروهای ویژه و واکنش سریع خود در دیگر کشورها بویژه کویت را برای انجام پوشش نظامی مراکز سیاسی و نظامی به بغداد گسیل داردبا این حرکت این پرسش مطرح می شود که آیا هدف امن تر می شود و یا قابل دسترس تر؟. با این حال عراق تنها گزینه نیست. ایران در افغانستان، سوریه، یمن و لبنان متحدان استراتژیکی دارد که نسبت به تجاوزات وحشیانه و دخالتهای گسترده آمریکا خشمگین هستند.
پاسخ ترکیبی به آمریکا و متحدانش
در کنار گزینه های مذکور می توان از یک گزینه محتملتر و چندبعدی نیز سخن به میان آورد که می تواند همخوانی بیشتری با شرایط و واقعیات منطقه در تقابل آمریکا و محور مقاومت در آینده داشته باشد. در وهله نخست ایران نمیخواهد نسبت به توان بهره برداری سیاسی از فضای بوجود آمده در افکار عمومی منطقهای و جهانی نسبت به اقدام تنش آفرین و تروریستی آمریکا بی تفاوت باشد. از روز گذشته به غیر از چند رژیم وابسته عمده کشورها ی مستقل جهان اقدام تروریستی دولت ترامپ را محکوم و یا مورد شماتت قرار داده و آن را موجب بی ثباتی دانسته اند. در همین راستا وزارت خارجه ایران تحرکات دیپلماتیک خود را برای کشاندن موضوع به مجامع بین المللی آغاز کرد و مقامات سازمان ملل نیز اقدام آمریکا را ناقض قوانین بین المللی دانسته اند. اما به غیر از مجامع بین المللی بهره برداری سیاسی دیگری که تهران آن را دنبال می کند تصویب طرح اخراج نیروهای آمریکایی در پارلمان عراق است. عملیات های ترویستی اخیر فضای عمومی عراق را به شدت ضدآمریکایی کرده است و به احتمال فراوان طی هفته های آتی طرح پایان حضور نیروهای آمریکایی در عراق در پارلمان به رای گذاشته خواهد شد.
اما در کنار این کنش سیاسی، نباید از یاد برد سردار سلیمانی به گردن تمام گروههای جهادی وابسته به محور مقاومت حق دارد و این گروه ها نیز به صورت بالقوه آمریکا را عامل اصلی مشکلات کشورهای خود می دانند بنابراین مشاهده می شود که اکنون گروههای مختلف مقاومت خود به صورت مستقل نسبت به انتقامگیری از ترور شهیدان عملیات ترویستی اخیر موضعگیری کرده اند که برای مثال میتوان به ثبت نام گروه کتاب حزب الله از میان متقاضیان عملیات های استشهادی علیه نیروهای آمریکایی اشاره کرد.
مرجع : الوقت
کد مطلب : ۸۳۶۶۵۷
سید محمد حسین
بهترین و موثرترین عملیات انتقامی دو حرکت است اول اینکه امریکا از کل منتقه بیرون ریخته شو د و دوم اینکه با یک عملیات مشترک ایران و عراق و فلسطین و غزه و حزب الله و سوریه و یمن در یک یورش سنگین به اسرائیل ، این رژیم غاصب را از فلسطین محو نماییم.
۰۰
خان اوغلان خدایی دکترتی فلسفه تاریخ
با ترامپ چگونه رفتار کنیم؟ وقتی که راهبرد امنیت ملی ترامپ از سوی تیم امنیت ملی اش در 52صفحه منتشر شد بر افزایش تنش با ایران و بهره برداری از برخی دول عربی برای ایجاد تنش های منطقه ای به طور تلویحی شده بود. رفتار ترامپ برای تغییر مسئولین امنیتی و سیاست خارجی و سایر تغییرات هیجانی نشان داد نوشته های تیم ترامپ نیز مبنای دقیقی برای ارزیابی و رفتارشناسی او نمی باشد .
در دوره ترامپ ایران و آمریکا به صورت کلی سه حالت در مواجهه با هم داشتهاند:
1- تعامل با بازی نتیجه صفر یک که با خروج ترامپ از برجام آشکار شد.
2- تقابل. پس از دستور ترامپ برای حمله موشکی به تیم سردار سلیمانی و شهادت وی این نیت به اوج رسید.
3- حفظ وضع موجود در پشگیری از تنش نظامی و درک بیشتر اهمیت شرکای بین المللی.با توجه به نیاز ترامپ برای داشتن برگ برنده در انتخابات ریاست جمهوری اواخر سال 1399 .
با توجه به تیپ شخصیتی ترامپ از ابتدای دولت ترامپ زمینه به سمت تقابل نبوده است، اما مسلماً به سمت تعامل هم گام برداشته نشده است. استراتژی ترامپ تا مقطع خروج از برجام «از بین بردن وضع موجود» بود تا شرایط را بیاعتبار و بیثبات کند. بعد خروج آمریکا از برجام که با همین هدف انجام شده بود ایران به این نتیجه رسید که «تعامل خردگرایانه» در پیش گیرد.
ترامپ وضع موجود را به هم زد، اما ترجیح ایران حفظ آن بود. در واقع تقابل مطلوب نبود و تعامل هم نتیجه نداشت پس حفظ وضع موجود سیاست مناسبی بود.
در نهایت لابی ضدایرانی تیم ترامپ را متقاعد کرد تا علاوه بر به هم زدن وضع موجود، با تحریمها و وضع سیاست فشار حداکثری زمینه را برای تقابل فراهم کنند. پس لابی افراطی در آمریکا می خواست ایران از تعامل خردگرایانه به تقابل احساسی و غیرمحاسباتی کشانده شود.
علیرغم برخی توفیق های اقتصادی چالش هایی مانند استیضاح در سال منتهی به انتخابات ریاست جمهوری، بی نتیجه بودن مذاکره با کره شمالی و عدم دستاورد مناسب در ونزوئلا هنوز افکار عمومی آمریکا را قانع نکرده است.
سیاستهای شکست خورده ترامپ در قبال ترکیه ،سوریه و رفتارش با کردها از دیگر موارد چالش های اساسی ترامپ است.
ترامپ با ترور سردار سلیمانی جبههای در رسانهها باز کرد که در ماههای آینده عملاً تصویری که یک رایدهنده آمریکایی و شهروند اروپایی ببیند این باشد که ترامپ انسان خوبی است و یک مانع را رفع کروه است و او نجاتبخشو قهرمان ملی است که می خواهد از سربازان آمریکایی محافظت میکند. در حالی که در واقع پس از مقابله موشکی ایران و نابودی پایگاه الاسد در شمال عرب عراق دیگر پنتاگون و مجموعه دفاعی آمریکا و اعتبار این کشور مورد سئوال قرار می گیرد. از سوی دیگر با توجه به محاسبات ضعیف ترامپ و برنامه های سناریوسازان برای تبدیل تحریم اقتصادی به درگیری نظامی این موضوع ما را در وضعیت بسیار سختی قرار میدهد؛ یعنی ما از یک سو با منافع ملی آمریکا طرف خواهیم بود نه ترامپ. باید مراقب باشیم با سنگی که ترامپ به چاه انداخته به داخل چاه کشیده نشویم. هرچند تهدیدهای متقابل مسیولین نظامی کشورمان علیه سناریوسازان پشت پرده که قبله و آمال و آرزوهای دوست داشتنی شان در خاورمیانه قرار دارد بخشی از بازدارندگی بوجود می آید با این حال بسیاری از بحران های بزرگ جهانی در اثر عدم مدیریت بحران های متطقه ای ابعاد بزرگتری پیدا کر ه اند که به نظر می رسد با توجه به جانبداری و تاثیر پذیری اروپا از ایران هراسی لتبی های تندرو در آمریکا، ورود چین و روسیه برای پیشگیری از توسعه بحران به ابعاد گسترده جهانی در چشم انداز کوتاه مدت و میان مدت بیش از هر زمانی ضرورت داشته باشد.
در دوره ترامپ ایران و آمریکا به صورت کلی سه حالت در مواجهه با هم داشتهاند:
1- تعامل با بازی نتیجه صفر یک که با خروج ترامپ از برجام آشکار شد.
2- تقابل. پس از دستور ترامپ برای حمله موشکی به تیم سردار سلیمانی و شهادت وی این نیت به اوج رسید.
3- حفظ وضع موجود در پشگیری از تنش نظامی و درک بیشتر اهمیت شرکای بین المللی.با توجه به نیاز ترامپ برای داشتن برگ برنده در انتخابات ریاست جمهوری اواخر سال 1399 .
با توجه به تیپ شخصیتی ترامپ از ابتدای دولت ترامپ زمینه به سمت تقابل نبوده است، اما مسلماً به سمت تعامل هم گام برداشته نشده است. استراتژی ترامپ تا مقطع خروج از برجام «از بین بردن وضع موجود» بود تا شرایط را بیاعتبار و بیثبات کند. بعد خروج آمریکا از برجام که با همین هدف انجام شده بود ایران به این نتیجه رسید که «تعامل خردگرایانه» در پیش گیرد.
ترامپ وضع موجود را به هم زد، اما ترجیح ایران حفظ آن بود. در واقع تقابل مطلوب نبود و تعامل هم نتیجه نداشت پس حفظ وضع موجود سیاست مناسبی بود.
در نهایت لابی ضدایرانی تیم ترامپ را متقاعد کرد تا علاوه بر به هم زدن وضع موجود، با تحریمها و وضع سیاست فشار حداکثری زمینه را برای تقابل فراهم کنند. پس لابی افراطی در آمریکا می خواست ایران از تعامل خردگرایانه به تقابل احساسی و غیرمحاسباتی کشانده شود.
علیرغم برخی توفیق های اقتصادی چالش هایی مانند استیضاح در سال منتهی به انتخابات ریاست جمهوری، بی نتیجه بودن مذاکره با کره شمالی و عدم دستاورد مناسب در ونزوئلا هنوز افکار عمومی آمریکا را قانع نکرده است.
سیاستهای شکست خورده ترامپ در قبال ترکیه ،سوریه و رفتارش با کردها از دیگر موارد چالش های اساسی ترامپ است.
ترامپ با ترور سردار سلیمانی جبههای در رسانهها باز کرد که در ماههای آینده عملاً تصویری که یک رایدهنده آمریکایی و شهروند اروپایی ببیند این باشد که ترامپ انسان خوبی است و یک مانع را رفع کروه است و او نجاتبخشو قهرمان ملی است که می خواهد از سربازان آمریکایی محافظت میکند. در حالی که در واقع پس از مقابله موشکی ایران و نابودی پایگاه الاسد در شمال عرب عراق دیگر پنتاگون و مجموعه دفاعی آمریکا و اعتبار این کشور مورد سئوال قرار می گیرد. از سوی دیگر با توجه به محاسبات ضعیف ترامپ و برنامه های سناریوسازان برای تبدیل تحریم اقتصادی به درگیری نظامی این موضوع ما را در وضعیت بسیار سختی قرار میدهد؛ یعنی ما از یک سو با منافع ملی آمریکا طرف خواهیم بود نه ترامپ. باید مراقب باشیم با سنگی که ترامپ به چاه انداخته به داخل چاه کشیده نشویم. هرچند تهدیدهای متقابل مسیولین نظامی کشورمان علیه سناریوسازان پشت پرده که قبله و آمال و آرزوهای دوست داشتنی شان در خاورمیانه قرار دارد بخشی از بازدارندگی بوجود می آید با این حال بسیاری از بحران های بزرگ جهانی در اثر عدم مدیریت بحران های متطقه ای ابعاد بزرگتری پیدا کر ه اند که به نظر می رسد با توجه به جانبداری و تاثیر پذیری اروپا از ایران هراسی لتبی های تندرو در آمریکا، ورود چین و روسیه برای پیشگیری از توسعه بحران به ابعاد گسترده جهانی در چشم انداز کوتاه مدت و میان مدت بیش از هر زمانی ضرورت داشته باشد.
منتخب
۳ فروردين ۱۴۰۳
۲۷ اسفند ۱۴۰۲
۲۷ اسفند ۱۴۰۲
۲۶ اسفند ۱۴۰۲
۲۶ اسفند ۱۴۰۲