۰
شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۱۲
در گفتگو با دکتر سعدالله زارعی بررسی شد؛

چشم انداز تحولات عراق در پرتو خروج نظامیان آمریکایی

چشم انداز تحولات عراق در پرتو خروج نظامیان آمریکایی
 تحولات منطقه پس از شهادت سردار سلیمانی بسیار متفاوت از قبل است. در عراق علاوه بر گروه‌های مقاومت، بسیاری از احزاب و گروه‌های سیاسی نیز در واکنش به اقدام تروریستی آمریکا در فرودگاه عراق که علیه دو چهره ارشد ایرانی و عراقی، یعنی «سردار حاج قاسم سلیمانی» و «ابومهدی مهندس» انجام شد، حال خواستار خروج کامل نظامیان آمریکایی از همه مناطق عراق هستند و به تازگی نیز پارلمان این کشور مصوبه خروج همه نیروهای خارجی بویژه نظامیان آمریکایی را با 170 رای موافق به تصویب رساند. در همین ارتباط نیز گفتگویی با دکتر «سعدالله زارعی»، کارشناس مسائل غرب آسیا داشتیم و ابعاد موضوع خروج آمریکا از عراق را با وی به بحث گذاشتیم. این گفتگو در ادامه به شرح ذیل است.

موضوع خروج آمریکا از عراق چه تاثیری بر تحولات منطقه خواهد داشت و ابعاد اهمیت این موضوع چیست؟
اگر تحلیلی دقیقی از مسائل منطقه‌ای داشته باشیم، باید گفت که مناقشات میان کشورها در منطقه تابعی از وضعیت آمریکا در منطقه است. به عنوان مثال در تحولات اخیر شاهد بودیم که وقتی تنش ایران و آمریکا بالا گرفت، موضع کشورهای منطقه اگرچه به صورت موقت، ولی تغییر کرد، از جمله اماراتی‌ها، سعودی‌ها و... به شدت نگران شدند و شروع به گفتگوهایی کردند و بعد هیئت‌‌های دیپلماتیک را به ایران اعزام کردند. این نشان می‌دهد که رفتار این کشورها تابعی از رفتار آمریکاست و هروقت آمریکا نگران می‌شود، کشورهای منطقه هم نگران می‌شوند و وقتی که شرایطی برای احساس قدرت آمریکا بوجود می‌آید، کشورهای منطقه نیز به سمت تنش و گستاخی به پیش می‌روند و این دقیقا معنای نقش و دخالت آمریکا در منطقه است.

این شرایط درباره عراق هم صدق می‌کند، اگر آمریکایی‌ها ضعیف شوند، گفتگوهای میان گروه‌های عراقی جریان می‌یابد و عراق وضعیت طبیعی پیدا می‌کند و کسانی که وزن و جمعیت بیشتری دارد، جایگاه برتری پیدا می‌کند و دیگر گروه‌ها نیز این شرایط و این واقعیت را خواهند پذیرفت. اما وقتی آمریکایی‌ها وارد صحنه داخلی در عراق می‌شوند، توازن سیاسی در عراق به هم می‌‍ریزد و بازیگر ضعیف نقش بازیگر قوی و بازیگر قوی نیز در موقعیت ضعیف‌ قرار می‌گیرند و این شرایط بدبینی داخلی را در عراق افزایش می‌دهد و رخدادهایی در داخل عراق رخ می‌دهد.

خوشبختانه امروز پس از هفده سال که برخی عراقی‌ها با نوعی خوش گمانی با آمریکایی مواجه می‎‌شدند، حال یک بدبینی درباره این موضوع و در برابر آمریکا بویژه در جامعه شیعی به عنوان محور تحولات عراق ایجاد شده و این بدبینی به حدی بود که 170 نفر از نمایندگان شیعه و در واقع غالب شیعیان رای به خروج نظامیان آمریکایی از عراق دادند و این طلیعه بسیار خوبی برای عراق است، کما این که بعد از رای پارلمان کردها نیز موضع بهتری در پیش گرفتند و در این ارتباط می‌توان به موضع آقای مسرور بارزانی اشاره کرد. امروز این رشد در عراقی‌ها بوجود آمده و عراقی‌ها در حال حاضرر در تدارک اعتراضات گسترده علیه نظامیان آمریکایی‌ هستند و آمریکا نمی‌تواند در یک فضای ناامن  در عراق ادامه حیات دهد و در صورت خروج آمریکا از عراق، ما به سمتی عراقی امن‌تر و همگراتر به پیش می‌رویم.

در عین حال آمریکا تهدیداتی را علیه عراق مطرح می‌کند و در واقع با خروج از عراق مخالفت کرده است، این موضوع چگونه قابل تحلیل است؟
تهدیدات آمریکا نشان دهنده شکست دیپلماسی آمریکاست. آمریکا مدعی قدرت در عراق است و هم پایگاه و هم نیرو و هم  کنسول‌گری و موسسات زیادی دارد و در این صورت کشوری که این امکانات را دارد مشکلاتش را از طریق دیپلماسی رسمی محرمانه پیگیری و دنبال می‌کند و آمریکا مدعی قدرت در عراق است، لذا اگر واقعا آمریکا در عراق قدرت دارد، نیازی به تهدید علنی نیست، لذا وقتی تهدیدات در تریبون  عمومی و علنی عنوان می‌شود، این نشان دهنده ضعف آمریکاست.

حال اساسا این سوال وجود دارد که آیا تحریم عراق از سوی آمریکا ممکن است؟ آیا کنترل عراق توسط آمریکا هزینه ندارد؟ آیا آمریکا می‌تواند هزینه تحریم عراق را متحمل شود؟ آمریکا چگونه می‌تواند مشتری نفت سه و نیم میلیونی عراق را تحت فشار برای قطع رابطه و قطع خرید نفت از عراق قرار دهد؟ لذا تحریم عراق برای آمریکا ممکن نیست، چون امکان کشیده شدن عراق به اردوگاه مخالف آمریکا و دیگر کشورهای مخالف نیز وجود دارد. پس تهدید عراق از سوی آمریکا نشان دهنده بن بست آمریکا در عراق است و تهدید عراق از سوی آمریکا یک رفتار عادی و طبیعی نیست و وقتی صحبت از تحریم ‌می‌شود، آمریکا نشان می‌دهد که وضعیتش در عراق عادی نیست، لذا آمریکایی‌ها حرف و شعار می‌دهند اما نمی‌توانند، عمل نمی‌کنند.

به تازگی وزیرخارجه آمریکا تهدید کرده که کمک‌های دفاعی به عراق را قطع می‌کند، ماجرای کمک‌‌های دفاعی آمریکا به عراق چیست؟
درباره کمک‌های نظامی باید اعلام کرد که آمریکا هیچ گاه کمک نظامی به عراق نکرده و اصولا عراق نیازی به کمک آمریکا نداشته است، بلکه در این سال‌ها پول صادارت نفت عراق به حسابی در آمریکا واریز شده است و آمریکا نیز یک سوم از این پول را برداشته و دوم سوم دیگر را به دولت عراق می‌داده‌‌اند و کلیه کارها و اقدامات آمریکایی‌ها از جمله در قالب آموزش، تجهیز و حتی تاسیسات سازی و ساختمان‌ها همگی از همین پول عراق تامین شده است. لذا آمریکایی‌ها هیچ گاه کمک مالی به ارتش عراق نکرده‌اند و اگر اقدامی انجام شده از همان پول یک سوم نفت عراق صورت گرفته است.

برخی نمایندگان پارلمان از پیگری طرح ایجاد اقلیم سنی در عراق خبر داده‌اند. ایجاد اقلیم سنی در عراق تا چه حد عملی است؟
اگر آشوب در عراق استمرار پیدا کند، حتما به مناطق سنی نشین سرایت خواهد کرد و وقتی که آشوب به کل عراق کشیده شود و طولانی شود، این سبب می‌شود که هر اتفاقی در عراق روی دهد از جمله جدایی مناطق سنی نشین از دیگر مناطق. در عین حال سوال این است که آیا اعراب سنی نشین از دیگر مناطق عراق جدا خواهند شد؟ پاسخ به این سوال خیر است، چون از یک طرف اساسا با توجه به تجربه پروژه انتزاع که کردها از صد سال پیش در عراق دنبال می‌کنند، این پروژه به بن بست رسیده و الان نیز کردها آن وضعیتی که می‌خواستند ندارند، کردها انتزاع را کلید زدند و رفراندم را برگزار کردند، اما امروز در نقطه پیش از رفراندوم قرار دارند، لذا همه پرسی که صد سال به دنبالش بودند، در نهایت به یک گام عقب تر از رفراندوم رسیده است و این دلیلی است که انتزاع سنی در شرایط فعلی و وقتی که دولت مرکزی ضعف عمده نداشته باشد، عملی و ممکن نیست. دلیل دوم این که اگر منطقه سنی انتزاع پیدا کند دو ضرر عمده از نظر اقتصادی خواهد داشت، چون مناطق سنتی نشین مناطق نفت خیز نیستند و نفت عراق در مناطق شیعه نشین عمدتا قرار دارند و عمده زمین‌های کشاورزی عراق نیز در مناطق شیعه نشین و مرکزی و شرقی عراق قرار دارند و لذا اگر سنی‎‌ها بخواهند اقلیم جدا شوند، در ابتدا باید به دنبال پاسخی برای چالش‌های اقتصادی خود باشند و به نظر می‌رسد شعار جدایی و انتزاع مناطق سنتی بیشتر نوعی امتیازخواهی باشد تا بیشتر به بدنبال برخی امتیازات باشند.

با توجه به وضعیت دولت امروز در عراق به عنوان «دولت مستعفی» و به عنوان «دولت موقت یا پیشبرد امور»، آینده تحولات عراق به کدام سو می‌رود؟
دولت عادل عبدالمهدی نمی تواند تبدیل به دولت دائمی شود، چون مجلس عراق براساس نظر مرجعیت استعفای دولت را پذیرفته و بازگشت پارلمان از رای خود، لازم است تا همراه با فکری برای رای پیشین مرجعت باشد و به نظر نمی‌رسد که مرجعیت از نظر خود درباره لزوم استعفای دولت عدول کرده، لذا با توجه به نظر اعلام شده از سوی مرجعیت، دولت عادل عبدالمهدی نمی‌تواند دولت دائمی و با ثبات عراق به شمار رود. از طرف دیگر شکل گیری دولت دائمی عراق نیز با مشکلاتی مواجه است، از جمله در عراق هیچ اجتماعی روی این که همه پرسی یا انتخابات زودهنگام برگزار شود، وجود ندارد چون کردها و هم سنی و هم بخشی از شیعیان با این موضوع مخالف هستند. مخصوصا باتوجه به تغییراتی که در ماه‌های اخیر در خصوص نحوه برگزاری انتخابات صورت گرفته، لذا فضای جدید انتخاباتی با کنار زدن احزاب و گروه‌ها، پرشمارتر و فراگیرتر خواهد شد و در این شرایط برگزاری انتخابات بسیار پیچیده تر خواهد شد. لذا غیرمحتمل است که دولت بتواند انتخابات زودهنگام برگزار کند و لذا دولت پیشبرد امور فعلی به همین صورت ادامه خواهد داشت، چون نه امکان بازگشت دولت به شرایط قبل وجود دارد و نه امکان برگزار انتخابات زودهنگام. حال این دولت این که بتواند اقدامات بزرگ و اساسی را به پیش ببرد، باید پاسخ داد که دولت موقت و پیشبرد امور درعراق به مانند لبنان نیست و در عراق دولت پیشبرد امور و موقت هم توانایی تصمیم گیری‌های کلان و عمده از جمله در مورد خروج نظامیان آمریکایی را خواهد داشت.


 
مرجع : الوقت
کد مطلب : ۸۳۹۱۶۴
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما