دستاوردهای امنیتی و نظامی
یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی در حوزه امنیتی و نظامی است که در حوزههای امنیت ملی، منطقهای و بینالمللی و عرصههای خودباوری و نوآوری صنایع نظامی قابلبررسی است:
۱- امنیت ملی: امنیت ملی شامل امنیت سیاسی، امنیت مجامع عمومی، امنیت اجتماعی، امنیت رفتوآمد عمومی، آرامش محیطهای آموزشی و کسبوکار است.
الف) امنیت سیاسی: امنیت سیاسی به معنی ثبات سیاسی کشورها، نظامهای دولت و ایدئولوژیهایی است که به حکومت و دولتها مشروعیت میبخشد، مربوط میشود. مردمی بودن انقلاب اسلامی، ثبات نسبی نظام سیاسی را عینیت بخشیده است[۱]. درحالیکه رژیم گذشته بیریشه و متکی بر کودتا بود.
ب) امنیت اجتماعی: امنیت اجتماعی به معنای اطمینان از حفظ ارزشها و هنجارهای اجتماعی و عناصر هویتبخش گروههای اجتماعی مانند دین، زبان و فرهنگ است[۲]. تداوم انقلاب اسلامی ایران بعد از چهلویک سال نشان از وجود چنین امنیت اجتماعی در جامعه ایران است.
پ) امنیت رفتوآمد عمومی: امروزه شاهد هستیم که جایجای کشور پهناور ایران تحت مراقبت و کنترل نیروهای نظامی، انتظامی و امنیتی است و عموم بدون هیچگونه محدودیتی یا مزاحمتی وظایف خویش را به شکل مطلوب انجام میدهند.
ت) آرامش محیطهای آموزشی و کسبوکار: امروزه به برکت انقلاب اسلامی، محیطهای آموزشی در ایران از بالاترین درجه امنیت برخوردارند و خانوادهها با آسایش و آرامش فرزندان خود را به محیطهای آموزشی روانه میکنند. صاحبان کسبوکار نیز با خیال راحت بر سرکار حاضر میشوند و مشغول کار میشوند.
۲- امنیت منطقهای: ایران بعد از انقلاب با برخورداری از قدرت بازدارندگی در برابر تعدی بیگانگان و داشتن دست برتر برای حمایت از منافع ملی، به جایگاه بالایی در منطقه دستیافته است بهطوریکه شاهد حمایت و تأمین امنیت از سوی ایران برای کشورهایی هستیم که موردحمله تروریستی قرارگرفتهاند. تأمین امنیت منطقه بهمنظور حفظ امنیت ایران و حفظ امنیت کشورهای همسایه صورت میگیرد. تأمین امنیت دریای خزر (ممنوعیت ایجاد پایگاه نظامی از سوی بیگانگان در دریای خزر)؛ دفاع از کشورهای منطقه در برابر تروریستها و استکبار؛ از مهمترین اقدامات ایران بعد از انقلاب در جهت تأمین امنیت منطقه است.
۳- امنیت بینالمللی: بعد از انقلاب اسلامی، شاهد تأثیرگذاری ایران در معادلات بینالمللی، به چالش کشیدن سیاستهای منطقهای، حمایت از کشورهای اسلامی در برابر متجاوزان و تلاش در منزوی کردن تروریستهای تکفیری داعش، پیشرفت در عرصه موشکی، هستههای و… هستیم که همگی نشان از امتیازات منحصربهفرد ایران در برابر قدرتهای بزرگ است که موقعیت ایران را در عرصه بینالمللی موجه و مسلط ساخته است.
۴- عرصههای خودباوری و استقلال نظامی: جمهوری اسلامی ایران بعد از انقلاب توانسته با خودباوری و خلاقیت بومی به استقلال و خودکفایی در عرصه صنایع دفاعی، برنامهریزی و تهیه وسایل نظامی دست یابد. بهطوریکه امروزه، ایران علاوه برداشتن متخصصان نظامی، از پیشرفتهترین سلاح و ابزارهای نظامی مثل موشکهای رادار گریز، تاکتیکی و نقطه زن، انواع توپ، خمپارهانداز، موشکهای دوربرد زمین به زمین، زمین به هوا و انواع موشکهای دریایی برخوردار است.
رهآورد انقلاب اسلامی برای حوزههای علمیه
با وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ تحولاتی ساختاری، کیفی و کمی در وضعیت طلاب و روحانیت ایجاد شد. تعداد طلاب این حوزه تا این اواخر به ۱۵۰ هزار نفر رسید[۳]. در این بخش به رهآورد انقلاب اسلامی برای حوزههای علمیه در دو بخش داخلی و خارجی میپردازیم.
۱- دستاوردهای داخلی: تحقق انقلاب اسلامی، زمینه جذب هزاران طلبه را فراهم کرد که متناسب با آن مراکز حوزوی نیز گسترش یافتند. درحالیکه قبل از انقلاب چنین زمینههایی وجود نداشت. بهطور کل میتوان به مهمترین دستاورد داخلی درزمینهی حوزه علمیه به موارد زیر اشاره کرد:
– سازماندهی مدیریت حوزههای علمیه با مرکزیت و مدیریت در قم؛
– ایجاد مراکز تخصصی در حوزه بهمنظور پاسخگویی به نیازهای جامعه؛
– رشد فعالیتهای فرهنگی و پژوهشی در مراکز حوزه؛
– صیانت از حوزههای علمیه؛
– انسجام نظارت بر تهذیب حوزهها؛
– توسعه دفاع از باورهای شیعه توسط حوزههای علمیه؛
– نهادینه شدن فرهنگ شهادت در میان عالمان شیعه و سازمان روحانیت؛
– تکمیل قیامهای روحانیت؛
۲- دستاوردهای خارجی: از دیگر برکات انقلاب اسلامی، گسترش حوزههای علمیه در خارج از کشور است که قبلاً بسیار کم بود. علاوه بر آن بیش از ۲۵ هزار طلبه غیر ایرانی در حوزههای علمیه نقاط مختلف کشور مشغول تحصیل هستند[۴]. درزمینهی دستاوردهای خارجی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
– جذب و تربیت مبلغان موفق بینالمللی مثل، شهید عبدالله دهدوه، ابراهیم زکزاکی، شیخ عیسی احمد قاسم، شهید نمر باقر النمر، شیخ علی سلمان.
– جذب مستبصران و هدایت یافتگان؛ در سایه انقلاب اسلامی افراد زیادی آگاه شده و به مذهب تشیع گرویدند و جذب حوزههای علمیه شدند. آنان بعد از تکمیل تحصیلات به منطقه خویش بازگشته و مؤثرترین حرکات را انجام دادهاند.
نقش انقلاب اسلامی در دینگرایی جهانی
انقلاب اسلامی تأثیرات گستردهای در احیا و بازتعریف جایگاه دین در عرصه جهانی به همراه داشته است که عبارتاند از: کارآمدی دین، احیای جهانی دین، مرزبندی اسلام ناب محمدی (ص) و اسلام آمریکایی، دعوت جهانی به اسلام، اسلامگرایی جهانی، نقش امام در بیداری اسلامی، افزایش جهانی جمعیت مسلمانان، تقابل تمدن اسلام و غرب.
۱- کارآمدی دین: انقلاب اسلامی ایران نشان داد که اسلام دینی است که فضای جهانشمولی دارد. دین اسلام یک دین منزوی نیست بلکه پاسخگوی مشکلات و نیازهای بشری است. دین اسلام، مردم ایران را بهحق دعوت کرد و خطاهای مکتبهای الحادی کمونیستی و سوسیالیستی را آشکار ساخت. انقلاب اسلامی نشان داد که سیاست و دین در کنار هم میتواند به نیازهای همه جوامع در هر زمان پاسخ دهد.
۲- احیای جهانی دین: پس از دستاوردهای علمی بشر در عصر جدید، روند تحقیر دین آغاز شد بدینسان برخی به دین مسیح و یهود بدبین شدند؛ اما با شکلگیری انقلاب اسلامی، جهانیان به دین به معنای عام رو آوردند و انقلاب اسلامی، طرفداران ادیان دیگر را به تکاپو انداخت و آنان را به دینداری خویش مفتخر ساخت.
۳- مرزبندی اسلام ناب محمدی (ص) و اسلام آمریکایی: اگر این مرزبندی نبود مردم در شناخت دین واقعی دچار مشکل میشدند، مانند آنچه قبل از انقلاب اتفاق افتاد. امام راحل در معرفی اسلام حقیقی، «اسلام ناب محمدی» و در معرفی اسلام متحجران و مقدسمآبان و التقاطیها، اصطلاح «اسلام آمریکایی» را به کاربرد.
۴- دعوت جهانی به اسلام: قبل از انقلاب باور عمومی این بود که بایدها و نبایدهای اسلام مخصوص جغرافیای جهان اسلام است؛ اما امام عقیده داشت که قوانین اسلام فرازمانی و فرامکانی است و پاسخگوی نیاز همه انسانها در همه عصرهاست. آنچه در سال ۱۹۷۹ میلادی رخ داد، نهتنها برای ایرانیان بلکه برای تمام ادیان جهانی، نقطه عطفی بود برای بازگشت به آموزههای آسمانی مکاتب الهی.
۵- اسلامگرایی جهانی: منظور از اسلامگرایی جهانی، احیای اندیشه و هویت دینی در جهان است که قبل از انقلاب احیای اندیشه و هویت دینی توسط رژیم محکوم بود و جرم شناخته میشد؛ اما بعد از انقلاب با احیای اسلام، بسیاری از مردم جهان به دین اسلام گرایش پیدا کردند.
۶- نقش امام در بیداری اسلامی: با انقلاب اسلامی و شناخته شدن جایگاه و ویژگیهای رهبری، جهان دانست که این همان رهبری است که در معادلات فرهنگی و سیاسی جهان تأثیرگذار است و جهانیان را به خود جذب میکند. درحالیکه خاندان پهلوی نهتنها در معادلات و تحولات جهان، تأثیرگذار نبود، بلکه خودشان نیز توسط بیگانه به قدرت رسیدند.
۷- افزایش جهانی جمعیت مسلمانان: انقلاب اسلامی نهتنها در گرایش مردم به دین اسلام تأثیرگذار بود، بلکه در رشد و افزایش چشمگیر جمعیت مسلمانان نقش کلیدی داشت. در حوزه مطالعات آینده تا سال ۲۰۲۵ همه گزارشها حاکی از رشد جمعیت مسلمان و متعاقب آن تقویت جایگاه و توان اثرگذاری مسلمانان است[۵].
۸- تقابل تمدن اسلام و غرب: قبل از انقلاب وانمود میشد که اسلام دینی منزوی است و قدرت مقابله با هیچ تمدنی را ندارد؛ اما بعد از انقلاب، تمدن اسلام، تمدن غرب را به مبارزه طلبید، زیرا اسلام ناب محمدی به جهانیان بهویژه غرب نشان داد که اسلام نهتنها مانع پیشرفت بشر نیست؛ بلکه اسلام خود، تمدن ساز است. ازاینرو، غرب به رهبری آمریکا در بعد تبلیغاتی و فرهنگی، سیاست اسلامستیزی را بهعنوان یکی از راهبردهای خود در قبال گسترش آرمانهای انقلاب اسلامی در پیش گرفت.
نقش انقلاب اسلامی در هویتیابی زنان
انقلاب اسلامی به جهانیان ثابت کرد که یک زن مسلمان در سایه ایمان الهی میتواند نقش مهمی در تحولات تاریخی و جهانی داشته باشد. در ادامه به نقش انقلاب اسلامی در تحولات روحی و روانی زن، فعالیت زنان در عرصه سیاسی، اجتماعی، علمی، فرهنگ و هنر، گرایش جهانی زنان به اسلام و حجاب میپردازیم.
۱- هویتیابی زن: قبل از انقلاب حکومت به زنان به بهانه تجددگرایی، نسبت به زنان و دختران، دیدگاه ابزاری، مادی و لذتجویی جنسی داشت؛ اما انقلاب اسلامی زن را از نگاه و حالت ابزاری نجات داد و به زن فهماند که اصالت، سلامت خانواده و نسل انسان به عهده اوست و مادر بیشترین سهم را در پرورش یک انسان داراست.
۲- تحول روحی و فکری: زنان قبل از انقلاب بیشتر خانهنشین و یا توسط دولت به فساد کشیده میشدند؛ اما تغییر نگرش به زنان با وقوع انقلاب، زنان را وارد عرصه اجتماع سالم کرد بهطوریکه شاهد حمایت زنان از مردان و پسران در طول جنگ تحمیلی هستیم. علاوه بر آن شاهد هستیم که زن نقش مهمی در اصلاح جامعه دارند.
۳- حمایت از زنان: زنان قبل از انقلاب نهتنها موردحمایت قرار نمیگرفتند. بلکه از حقوق اولیه خود نیز محروم بودند؛ اما بعد از انقلاب شاهد هستیم که زنان از حق رأی برخوردارند، بهراحتی میتوانند به مشاغلی که دوست دارند برسند و یا از حقوق خود در امر ازدواج، طلاق، زمان بارداری، نفقه و … برخوردار شوند.
۴- زن در عرصه سیاسی و اجتماعی: بعد از انقلاب با شناسایی جایگاه زن در اجتماع و برخورداری از حقوق خود، شاهد هستیم که زنان هم میتوانند در انتخابات شرکت کنند، بهعنوان نماینده در مجلس خدمت کنند و یا به پست¬های مهم مدیریتی و اجرایی دست یابند. علاوه بر آن زنان نشان دادند در جریان انقلاب بهخوبی میتوانند همپای مردان در جریانهای سیاسی و اعتراضآمیز علیه رژیم ستمگر پهلوی مبارزه کنند. علاوه بر آن زنان نقش مهمی در تقویت روحیه و انگیزه انقلابی مردان داشتند.
۵- زن در عرصههای علمی و هنری: بعد از انقلاب زنان توانستند از مزایای تحصیل برخوردار شوند، بخشی از کرسیهای دانشگاهی را از آن خود کنند. علاوه بر آن، شاهد هستیم که زنان نیز در عرصه طلبگی به شکل گسترده تربیت و تعلیم مییابند و به جامعه خدمت میکنند. زنان میتوانند به خلق آثار مهم درزمینههای مختلف علمی، هنری و… دست زنند. زنان میتوانند بهعنوان هیئتعلمی در دانشگاهها فعالیت کنند. زنان بهراحتی میتوانند با خلق آثار هنری در فیلم و سینما و یا دیگر آثار هنری به ستارههای بزرگ درزمینهی اخلاق، فرهنگ و هنر (اسلامی) تبدیل شوند.
۶- گرایش جهانی زنان به اسلام و حجاب: آمارها نشان میدهد در جهان گرایش زنان به اسلام دو برابر مردان در جهان است[۶]. انقلاب اسلامی، شخصیت امام خمینی (ره)، انقلابی بودن زنان ایران در جریان انقلاب و جنگ تحمیلی و … همگی در گرایش جهانی زنان به اسلام تأثیرگذار بوده است. قبل از انقلاب با پدیده کشف حجاب پهلوی مواجه بودیم هرچند که امروزه متأسفانه شاهد هستیم حجاب در جامعه ما کمرنگ شده است ولی اکنون میبینیم زنان میتوانند حجاب داشته باشند و از آرامش ناشی از محجبه بودن برخوردار شوند.
مقایسه انقلاب اسلامی با انقلابهای فرانسه و روسیه با تأکید بر دیدگاه امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی)
آنچه انقلاب اسلامی را از سایر انقلابهای بزرگ دنیا همچون انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب روسیه، متمایز میکند تا حد زیادی به ویژگی و ماهیت دینی این انقلاب بازمیگردد. علاوه بر آن میتوان به موارد دیگر این تمایز اشاره کرد: امنیت و آزادی، معنویت و مردمگرایی رهبر، نقش رهبر و مردم در استمرار انقلاب اسلامی، همگانی بودن انقلاب، تأثیرگذاری انقلاب اسلامی در بیداری اسلامی و تحولات جهانی، تأثیر امدادهای غیبی در پیروزی انقلاب اسلامی.
۱- ماهیت دینی انقلاب: ایدئولوژی حاکم بر انقلاب ایران، مبتنی بر خداباوری بود که همه مردم حاکمیت اسلام و استقرار نظام جمهوری بر مبنای قوانین الهی اسلامی را میخواستند. درحالیکه لیبرالیسم ایدئولوژی حاکم بر انقلاب فرانسه بود که مبتنی بر فردگرایی و مادیگرایی است و استبداد مذهبی کلیسا نقشی در انقلاب نداشت. در روسیه نیز مارکسیسم ایدئولوژی حاکم بود که بر پایه اصالت ماده، دیکتاتوری طبقه کارگر و تمرکز و انحصار ابزار تولید قرار داشت. در آنجا نیز دین هیچ نقش در انقلاب نداشت چراکه مارکسیسم، دین را افیون تودهها میدانست و با ادیان الهی مخالف بود.
۲- امنیت و آزادی: بعد از انقلاب اسلامی، شاهد هستیم که برقراری امنیت و آزادی نمود پیدا کرد ولی در فرانسه و روسیه بعد از انقلاب مردم به دلیل درگیریها و اختلافات از امنیت و آزادی برخوردار نبودند.
۳- معنویت و مردمگرایی رهبر: نه در انقلاب فرانسه و نه در انقلاب روسیه، به چهرهای با ویژگیهای ایدئولوگ و فرمانده انقلاب برخورد نمیکنیم. رهبران آنها فقط معماران دولتهای بعد از انقلاب بودند. درحالیکه در انقلاب اسلامی ایران، از رهبر بهعنوان ایدئولوگ انقلاب، فرمانده و معمار نظام بعد از پیروزی انقلاب یاد میشود[۷].
۴- نقش رهبر و مردم در استمرار انقلاب: انقلابهای فرانسه و روسیه دوام چندانی پیدا نکردند. درحالیکه مردم ایران اکنون بهار چهلویک پیروزی انقلاب اسلامی را جشن میگیرند. این نشاندهنده تمام نشدن نقش مردم و رهبری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی است. وجود روحیه انقلابی در مردم باوجود رهبری مقتدر، نظام را بیش از بیش کارآمدتر و مقتدرتر ساخته است.
۵- همگانی بودن انقلاب: انقلاب فرانسه محدود به یک درصد از جمعیت اشراف بود که آنهم با نظام همکاری نکردند؛ انقلاب روسیه نیز محدود به معدودی از کارگران کارخانهها بود که بعد از رسیدن به خواستههای خود، مشارکت و همکاری در بین آنها از بین رفت؛ انقلاب اسلامی ایران اما بهاستثنای اقلیتی محدود، متعلق به همه مردم و گروههای اجتماعی و طبقات بوده است.
۶- تأثیرگذاری انقلاب اسلامی در بیداری اسلامی و تحولات جهانی: انقلاب اسلامی ایران با آگاهی عمیقی که در میان ملتهای مسلمان به وجود آورد، زمینه تحولات سیاسی ریشهدار را در بین ملتهای مسلمان ایجاد کرد که منجر به بیداری اسلامی و مبارزه با استبداد و استکبار شد. مثل بیداری اسلامی در مصر، تونس، یمن و… علاوه بر آن شاهد هستیم که ایران نقش مهمی در تحولات سیاسی، اقتصادی و نظامی جهان دارد چراکه ایران یک قدرت برتر در منطقه غرب آسیاست که هدفش مبارزه با استکبار جهانی و حمایت از کشورهای محروم و مستضعف است.
۷- امدادهای غیبی: انقلاب اسلامی به خاطر روح معنویت در آن، در برهههای سخت مثل جنگ تحمیلی، حمله آمریکا به ایران در طبس، تحریمهای اقتصادی، فشار حداکثری آمریکا بر ایران و… توانسته در کنار مردم انقلابی و رهبری مقتدر و با کمک امدادهای انقلابی پابرجا بماند و تداوم داشته باشد.
۸- تحقق اهداف انقلاب: انقلاب روسیه و فرانسه نتوانست به بسیاری از اهداف انقلابی تعیینشده برسد چراکه انقلاب آنها بهسرعت از هم پاشید؛ این در حالی است که انقلاب ایران توانست به بسیاری از اهداف کلان خود که احیای دین، گرایش جهانیان به اسلام، ایجاد حکومت اسلامی، حمایت از مظلومان و مستضعفان و… است، دست یابد.
موانع پیشرفت انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی علیرغم دستاوردهای بسیاری که در جهت اهداف خود داشته است، با موانع بسیاری نیز روبهرو بوده است که موجب شده تا تمام اهداف انقلاب آنگونه که شایسته و مورد انتظار بوده است، تحقق نیابد. در ادامه به مهمترین این موانع درونی و خارجی میپردازیم.
الف) موانع درونی: این موانع از متن و بطن جامعه ناشی میشود که عبارتاند از:
۱- زمانبر بودن تحقق اهداف انقلاب؛ برخی از اهداف ریشهای و عمیق هستند و برای تحقق خود نیاز به زمان طولانی دارند. یک علت مهم آن این است که جامعه قبل از انقلاب، یک جامعه عقبمانده نسبت به کشورهای پیشرفته درگذشته بوده است.
۲- فقدان الگو و نرمافزار؛ اگرچه امام راحل با طرح نظریه ولایتفقیه و نیز رهبری با تدوین و ابلاغ اصول کلی نظام اسلامی، کلیات آن را بیان فرمودهاند، اما پیادهسازی آن به طرح و الگوی عملی و جزئی نیاز دارد که میبایست توسط اندیشمندان و متخصصان اندیشیده، ساخته و کامل شود.
۳- ناامنی و درگیریهای داخلی؛ اوایل انقلاب، برای از بین بردن انقلاب اسلامی، توطئههای بسیاری توسط منافقین و تروریستها در بسیاری از شهرهای کشور رخ داد که موجب نابودی سرمایههای معنوی و مادی، اقتصادی و… شد که میتوانستند در جهت توسعه کشور به خدمت گرفته شوند.
۴- سیاست زدگی؛ بزرگ شدن نقش سیاست در اندیشه و عمل و افکار برخی مسئولان سبب عدم توجه به دیگر ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و… برای پیشرفت جامعه شده است.
۵- رفاهزدگی، اشرافی گری و سوء مدیریت برخی مسئولان؛ متأسفانه برخی مسئولان کشور باروی آوردن به رفاه و اشرافی گری، مانع تحقق اهداف نظام میشوند. از طرف دیگر، بعضی دیگر از مسئولان با توجه نداشتن به موضوعات و اهداف مهم انقلاب، موجب سوء مدیریت در ارکان نظام میشوند.
ب) عوامل خارجی: این عوامل که از تحولات و عناصر خارج از کشور نشئت میگیرند عبارتاند از:
۱- تهاجم فرهنگی؛ آسیب رساندن به فرهنگ و تمدن اسلامی- ایرانی توسط دشمن با بهرهگیری از ابزارهای مختلف رسانهای و تبلیغی و …
۲- تحریم اقتصادی؛ تحریم اقتصادی از همان آغاز پیروزی انقلاب اسلامی با ما همراه بوده است. تحریمها اقتصادی مانع دادوستد کشور ما با دیگر کشورها و یا مانع ورود برخی نیازهای ضروری به کشور میشود.
۳- جنگ تحمیلی؛ تحمیل جنگ ۸ ساله توسط عراق بر ایران، سبب نابودی بسیاری از سرمایههای انسانی و اقتصادی شد که میتوانستند برای پیشبرد اهداف انقلاب مورد بهرهبرداری قرار گیرند.
صبر و استقامت در برابر فشارهای اقتصادی
مهمترین سلاح دشمن برای بهزانو درآوردن یک ملت تغییر ساختار سیاسی و فرهنگی، تحریم و تشدید فشار در بخش اقتصادی است؛ بنابراین، بهترین ابزار برای مقابله با آن صبر و استقامت است که در این بخش به آن میپردازیم.
۱- عوامل زمینهساز افزایش روحیه صبر و استقامت: صبر به بعد عملی و تحمل سختیها و مصائب و واژه استقامت به بعد نظری و پایداری در ارزشها و عدم انحراف از راه حق اشاره دارد. صبر و استقامت در اسلام بسیار سفارش شده است. عواملی که سبب افزایش روحیه صبر و استقامت عبارتاند از:
– باور به لزوم استقامت جهت دستیابی به اهداف والا در عرصه اقتصاد؛
– الگو قرار دادن استقامت نبی اکرم (ص) و اصحاب باوفایش در برابر فشارهای اقتصادی؛
– توجه به پیامدهای منفی ترک استقامت.
۲- موانع استقامت: مهمترین اموری که میتوان از آنها بهعنوان موانـع اسـتقامت یادکرد، عبارتاند از:
– جنگ روانی و تبلیغاتی دشمنان؛
– ترویج روحیه رفاهطلبی و تجملگرایی؛
– الگودهی نامناسب.
پرسمان اقتصادی انقلاب اسلامی
در این بخش به سؤالات و شبهات مهم پیرامون دستاوردهای انقلاب اسلامی پاسخ داده میشود.
۱- این ادعا را بارها شنیدهایم که قبل از انقلاب، وضع اقتصادی مردم بهتر بود، آیا این مسئله واقعیت دارد؟
درآمد رژیم پهلوی از فروش نفت رقم بسیار بالایی بود؛ درحالیکه اکنون سرانه مردم ایران نسبت به درآمدهای حاصل از فروش نفت، بیش از ۱۶ برابر کاهشیافته است. جمعیت مردم قبل از انقلاب کم، وضع بیسواد مردم وخیم و وضع گاز و آب و برق در بسیاری از شهرها نامناسب بود. مردم روستا در وضعیت بدی به سر میبردند، اقتصاد سال ۵۷ یک اقتصاد بیمار با تورم بیش از ۱۶ درصد بود، دولت با استقراض خارجی، کسری بودجه، کاهش تولید ناخالص ملی مواجه بوده است، بنابراین شاهد هستیم با توجه به بیشتر بودن درآمدهای حاصل از فروش نفت قبل از انقلاب، وضع اقتصادی آن زمان آنچنانکه ترسیم میشود بسامان نبوده است.
۲- چرا کالاها قبل از انقلاب ارزانتر بودند و بعد از انقلاب گرانتر شدهاند؟
– به دلیل اعمال تعرفههای گمرکی پایین دولت پهلوی نسبت به کالاهای وارداتی که درنهایت موجب ضرر رساندن به تولیدات داخلی میشد.
– پایین بودن قدرت خرید مردم، پایین بودن سطح انتظارات مردم قبل از انقلاب، احساس محرومیت، ابراز نارضایتی را در آنها ایجاد میکرد. از طرف دیگر، قوت اکثر مردم در سی یا چهل سال گذشته نان بوده است درحالیکه امروزه قوت اصلی مردم به برنج و گوشت تبدیلشده است که تقاضای زیادی داشته و بهتناسب قدرت خرید، قیمت هم افزایش پیدا میکند.
۳- اگر انقلاب نمیشد وضعیت اقتصادی مردم بهتر از حالا بود. شاه در حال پیریزی یک اقتصاد قوی در کشور بود که اگر فرصت پیدا میکرد، ما الآن وضع بهتری داشتیم؟
لوازم برخورداری از اقتصاد سالم و قوی، مبتنی بر عواملی چون روحیه خودباوری و اعتمادبهنفس، صنعت و دوری از اقتصاد تکمحوری است؛ اما این امور در رژیم پهلوی تحقق نیافت.
۴- تفاوت رویکرد اقتصادی انقلاب اسلامی با اقتصاد رژیم پهلوی چیست؟
اقتصاد رژیم پهلوی وابسته به سلطه غربی بود، قدرتهای سلطهجو برای تاراج کشورهای ضعیف به آنها القا کرده بودند که استعداد رسیدن به خودکفایی و استقلال اقتصادی را ندارند. این در حالی است که اقتصاد انقلاب اسلامی مبتنی بر رویکردهای زیر است:
– عدالت اقتصادی و رفع تبعیض؛ – مبارزه با زراندوزی؛ – تأمین رفاه و عزت انسانی؛ – جلوگیری از غارت بیتالمال؛ – تلاش درراه پیشرفت صنعتی کشور از طریق برنامهریزی اقتصادی؛ – استقلال اقتصادی و خودکفایی؛ – توزیع عادلانه ثروت عمومی؛ – محرومیتزدایی.
۵- چرا باوجود دستاوردها و تلاشهای انکارناپذیر کارگزاران جمهوری اسلامی، برخی از مردم از وضع موجود اظهار نارضایتی میکنند؟
– به دلیل تغییر الگوی مصرف جامعه و بهتر شدن نسبی سطح زندگی مردم؛
– افزایش چشمگیر سطح آگاهیهای اجتماعی و اقتصادی افراد جامعه و درنتیجه توجه بیشتر به نقاط ضعف بهجای نقاط قوت؛
– ترویج فرهنگ نادرست اجتماعی در سالهای اخیر؛ بهطوریکه مردم تمامی مشکلات را تنها از حکومت آنهم در کوتاهمدت انتظار دارند؛
– عدم ارائه آمارهای دقیق و شفاف از دستاوردها و اقدامات صورت گرفته؛
– عدم اطلاعرسانی مناسب به مردم در خصوص مشکلات موجود؛
– توجیه نکردن مردم درباره سیاستهای اقتصادی دولت که بیتوجهی دولت به مشکلات مردم را تداعی میکند؛
– فضاسازی و فعالیت گسترده تبلیغاتی مخالفان داخلی و خارجی نظام در سیاه نمایی وضع موجود و بزرگنمایی مشکلات؛
– جوان بودن جمعیت کشور.
برای دریافت بخش اول مقاله کلیک کنید
[۱]. شریعتمدار جزایری، نورالدین (۱۳۷۹). «امنیت در فقه سیاسی شیعه»، فصلنامه علوم سیاسی، شماره ۹، ص ۲۳. [۲] . باقری، محمد (۱۳۸۰). دیدگاه¬ها و رهنمودها، تهران: معاونت آموزش نیروی انتظامی، ص ۸. [۳] . صافی گلپایگانی، لطفالله (۱۳۴۰). «سیر حوزههای علمی شیعه»، قم: مرکز نشر آثار آیتاللهالعظمی صافی، ص ۲۹. [۴] . المصطفی نیوز، دوشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۶، خبرگزاری ایرنا، ۲۸ مرداد ۹۶. [۵]. هراتی، محمدجواد، محمدرحیم عیوضی (۱۳۹۵). درآمدی تحلیلی بر انقلاب اسلامی ایران، قم: دفتر نشر معارف، ص ۱۷۹. [۶] . «اسلام در غرب بهسرعت در حال گسترش است»، روزنامه کیهان، شماره ۱۹۹۹۰، ص ۱۲. [۷] . محمدی، منوچهر (۱۳۹۱). انقلاب اسلامی در مقایسه با انقلاب فرانسه و روسیه، قم: دفتر نشر معارف: ص ۴۹.