«عفونت» عنوان فیلم سینمایی است که در آن استیون سودربرگ فیلمساز کانادایی تبار در سال 2011 به شکلی اعجابانگیز داستان اشاعه ویروس کرونا را به نمایش در میآورد. این فیلم که با هزینهای بالغ بر 60 میلیون دلار در آن زمان تولید شد، اگر امروزه ساخته میشد شاید میگفتیم از شیوع کرونا الهام گرفته اما دقیقا 8 تا 9 سال قبل از اشاعه بیماری کرونا درسطح جهانی، ساخت چنین فیلمی با جزئیات در این اندازه مشابه، نمیتواند تنها یک رخداد اتفاقی و در نتیجه اشتباهات شخصی باشد.
امروزه دیگر همانند گذشته نیست که تنها رقابت بین کشورها در قالب جنگ نظامی و وقوع درگیری بین سربازان دو کشور اتفاق بیافتد، بسیاری از تحلیلگران سیاسی معتقدند هماکنون جنگ جهانی بزرگی میان آمریکا و چین به صورت پنهان وجود دارد که اساس آن بر مبنای رقابت اقتصادی است. در حقیقت، تمامی پیشبینیها حاکی از آن هستند که پکن طی چند سال آینده از اقتصاد برتر جهان، یعنی ایالات متحده آمریکا پیشی میگیرد و به اقتصاد اول جهان تبدیل میشود. اکنون استفاده از سلاحهای بیولوژیک برای بر زمین زدن رقیب را نمیتوان چندان امری غیر قابل تصور و ناممکن دانست.
حال فارغ از اینکه بخواهیم فرضیه دست داشتن مستقیم آمریکا در تولید، اشاعه و بزرگنمایی ویروس کرونا را مورد تایید حتمی قرار دهیم، به این مساله خواهیم پرداخت که بحث بیماری کرونا تا چه اندازه در راستای اهداف و منافع اقتصادی ایالات متحده آمریکا درسطح جهان بوده است. برای پرداختن به این موضوع در سطح ابتدایی به نفع بزرگ آمریکا از کرونا در ارتباط با رقابت با کشور چین پرداخته میشود و در ادامه موضوع انتشار و بزرگنمایی کرونا در مقام ابزاری برای تداوم فشار حداکثری و ضدیت با جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی قرار میگیرد.
مهار رشد و توسعه اقتصادی چین با ابزار کرونا
فرضیه این است که آمریکا در انتشار ویروس کرونا در چین نقش داشته است؛ البته هنوز چینیها در این رابطه صحبتی نکردهاند و در حد مقاله و خبر و در برخی رسانهها به آن پرداختهاند. هر چند تاکنون سندی در این زمینه مطرح و رونمایی نشده اما کافی است به این مساله توجه شود که طی چند دهه گذشته کشور چین رشد اقتصادی قابل توجه و چشمگیری را تجربه کرده که شاید در تاریج جامعه بشریت نمونه نداشته باشد. به طور حتم از دوران دوم ریاست جمهوری جرج بوش، از سال 2005 تا کنون کانون تمرکز ایالات متحده آمریکا از روسیه و تهدیدات آن به سوی کشور چین معطوف شده است. این مساله در دوران ریاست جمهوری بارک اوباما (2009 -2017) در مقام چرخش به شرق و معطوف شدن سیاست خاری به شوی رقابت با پکن شهرت پیدا کرد اما در دوران دونالد ترامپ بُعد عملی و عینی به خود گرفت.
دونالد ترامپ با به چالش خواندن تراز تجاری نامتوازن میان آمریکا و خواستار اعمال تعرفههای سنگین بر چین و بازنگری در معادهدات اقتصادی میان دو کشور شد. این امر به طور حتم به منظور مقابله با شد اقتصادی چشمگیر چین و بر زمین زدن این ول اقتصادی آسیایی در عرصه رقابت با آمریکا انجام گرفت. اکنون در چنین شرایط شیوع ویروس کرونا تا کنون هیج نتیجه دیگری فارغ از وارد کردن ضربه به اقتصاد چین و کاهش رشد اقتصادی این کشور را در پی نداشته است. همین امر فرضیه دخالت آمریکا را در مساله بیماری کرونا تقویت میکند. هر چند شاید آمریکا منشا ویروس نیز نباشد اما به طور حتم در بزرگنمایی تهدیدات این ویروس میتوان به آسانی رد پای رسانههای آمریکایی را یافت.
لطمه بزرگ به بخش تولیدات چین وکشورهای صادر کننده نفت
ویروس کرونا تاکنون همان دستورالعملهایی را پیش برده که دولت آمریکا در تقابل با کشور چین خواسته است. در وضعیت کنونی، بسیاری از کارخانههای چینی فعالیتهایشان کاهشیافته یا خوابیده است. درعینحال رشد اقتصادی این کشور همروند نزولی گرفته است. همچنین این مسائل باعث شده که به اقتصاد جهانی نیز لطمه وارد شود. بهخصوص کشورهایی که صاحب نفت هستند و چین از آنها انرژی خریداری میکند اکنون دچار ضرر و زیان شدهاند. درواقع، چین باهدف کنترل ویروس کرونا هزینههای زیادی را در راستای بهداشت و درمان صرف کرده است. همزمان ارتش چین نیز برای کمک به خدمات بهداشتی دولت وارد عمل شده است. لذا این ویروس مانند یک جنگ برای چین هزینهساز شده است. همانگونه که وزیر دارایی آمریکا میگوید، تا کنون ویروس گرونا فارغ از منفعت برای آمریکا نبوده و این تنها واشنگتن است که از آن سود کسب کرده است.
کرونا، ابزار واشنگتن برای تحمیل هزینه فزآینده اقتصادی به ایران
علاوه بر چین، یکی از کشورهایی که احتمالا مورد هدف اشعه و بزرگنمایی در ویروس کرونا قرار گرفته، کشور جمهوری اسلامی ایران است. نکته قابل توجه داستان این است که دقیقا زمانی که اقتصادی ایران نشانههایی از بهبود را به خود میبیند و با وجود برداشتن گام نهایی در کاهش تعهدات از برجام، تحریمهای آمریکا فاقد کارایی میشوند، بحث ورود کرونا به ایران نیز واقعیت پیدا میکند.
اکنون بزرگنمایی در تهدیدات بیماری کرونا بخشی بزرگ از مبادلات اقتصادی و صادرات ایران به کشورهای مختلف به ویژه کشور عراق را به آستانه تعطیلی و متوقف شدن کشانده است. این مساله زمانی مشکوکتر به نظر میرسد که این امکان وجود دراد بحث شیوع کرونا در چند ماه آینده صادرات ایران به کشورهای همسایه همچون عراق، افغانستان، ترکیه و... را تحت تاثیر قرار دهد. همچنین، باید اشاره داشت که اکنون مسیر دور زدن تحریمهای آمریکا با توجه به محدودیتهایی که برخی کشورهای برای صادرات ایران در نظر گرفتهاند بسیار دشوارتر شده است.
به گونهای که در این زمینه، اسفندیار باتمانقلیچ، بنیانگذار موسسه بورس و بازار، در یاداشتی برای خبرگزاری بلومبرگ معتقد است که «این محدودیتها ممکن است ماهها برقرار باشد و اقتصاد ایران را که پس از ۱۸ ماه رکود شدید ناشی از بازگشت تحریمهای ثانویه دولت ترامپ در نوامبر سال ۲۰۱۸ نشانههایی از بهبود بروز داده بود، در هم بکوبد.» این مساله به وضوح فرضیه دخالت آمریکا در اشاعه و بزرگنمایی ویروس کرونا را تقویت میکند. شاید اکنون زمان است که بگوییم فیلم سینمایی «عفونت» تنها یک ساخته ذهنی نبودذه، بلکه توطئهای از سوی آمریکا برای شکست رقبای خود در آینده بوده است.