۰
دوشنبه ۲۵ فروردين ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۴۷

نبرد اراده ها در عراق

نبرد اراده ها در عراق
محور مقاومت متکی بر فرهنگ مقاومت است که دارای دو بعد نرم و غیر نظامی و سخت و نظامی است. لذا مقاومت همه جانبه،منعطف،خلاق،پویا و نو به نو شونده است.
 
به این ترتیب در فرایند مبارزه حداکثر ظرفیت ها در طول زمان فعال می شوند و آسیب پذیری ها و نقاط ضعف حداقل می گردند.
 
مقاومت بسیار صبور و هدفمند است زیرا در منطقه ای فعالیت می کند که جغرافیا و فرهنگ آن متعلق به خودش است لذا گذشت زمان عمدتا به نفع نیروهای مقاومت و به ضرر دشمنان آن است.
 
در عراق نیز مثل فلسطین،لبنان،سوریه،افغانستان و غیرهُ مقاومت در حال مبارزه ای سرنوشت ساز و بسیار جدی با غرب و در راس آن آمریکا و اسرائیل است.
 
 غرب و صهیونیسم نیز یک فرهنگ است ولی در منطقه غرب آسیا بیگانه و در زمین غیر خودی قرار دارد.
 
مدت ها است که  آمریکای ها و اسرائیلی ها  به صورت جدی به بررسی علت های رشد و گسترش انقلاب اسلامی و مولود آن مقاومت اسلامی و محور مقاومت در منطقه پرداخته اند و به این نتیجه رسیده اند که بهترین شیوه مقابله و مهار محور مقاومت بهره گیری از راهبرد ها ،تاکتیک ها ،مکانیزم ها و ابزارهای خود محور مقاومت است.
 
و بالاخره اسرائیلی ها توانستند طی سال اخیر آمریکایی ها را قانع کنند که به تنهایی قادر به مقابله و مهار محور مقاومت در منطقه نیستند و آمریکا باید خود در منطقه و در مواجهه و تقابل مستقیم با محور مقاومت و به ویژه ایران وارد شود.
 
لذا آمریکا و اسرائیل اکنون در مقابله و مهار محور مقاومت در منطقه در دو بعد نرم و غیر نظامی و سخت و نظامی ورود کرده اند تا بتوانند مثل محور مقاومت حداکثر توان و ظرفیت خود ،متحدین و نیروهای همسو با خود را علیه محور مقاومت فعال کرده و بیشترین و موثرترین ضربه را به محور مقاومت وارد کنند.
 
آمریکا و اسرائیل طی یک سال اخیر سه کشور مهم و راهبردی ایران،عراق و لبنان که عمدتا دارای اکثریت شیعه هستند را به عنوان زمین بازی علیه محور مقاومت برگزیدند و برآوردشان این است که اگر موفق به بردن در این سه جغرافیا شوند در واقع ستون فقرات مقاومت که در حال حاضر متشکل از نیروهای شیعه است را شکسته اند.
 
اما روش مقابله غرب با مقاومت در سه جغرافیا نیز همانطور که گفته شد دارای دوبعد مکمل و هم افزای نظامی و غیر نظامی است.
 
طی یک سال اخیر معترضین به فساد اقتصادی و اداری و ناکارآمدی در اداره کشور در عراق به خیابانها آمدند و آن را ترک نکردند.
 
شروع اعتراضات حرکتی مردمی جهت مبارزه با فساد و ناکارآمدی بود اما متاسفانه آمریکایی ها فرصت را غنیمت شمرده و در صدد انحراف جریان اعتراضات به سمت و سوی منافع خود برآمدند.
 
آمریکایی ها شروع و استمرار اعتراضات را بستری بسیار مناسب جهت شکل دادن به مقابله خود با گروه های مقاومت ارزیابی کردند و کارزار مقابله با محور مقاومت را در دو بعد نرم و غیر نظامی و سخت و نظامی در بستر اعتراضات جاری پیگیری کردند. 
 
در این کارزار همه جانبه علیه گروه های مقاومت، مفهوم پردازی ،تبلیغات رسانه ای ،استفاده از فضای سایبر و شبکه های مجازی و نهایتا ایجاد مشروعیت بین المللی علیه محور مقاومت را در دستور کار خود قراردادند تا بتوانند حداکثر فشار را با استفاده از ظرفیت های موجود بر گروه های مقاومت عراقی وارد کنند.
 
 راهبرد آمریکایی ها تضعیف هدفمند دولت عراق بود به نحویکه این دولت از طرفی به عنوان یک دولت ملی و مقتدر قادر به کنترل و هدایت اعتراضات به وجود آمده در جهت منافع جامعه نباشد.
 
لذا آمریکایی ها دائما و به بهانه "حمایت از اعتراضات شهروندی و شهروندان معترض" فشار بر دولت عراق را در دستور کار خود دارند و به صورت مستمر و مداوم از اعتراضات و اغتشاشات و ادامه آنها حمایت می کنند.
 
دولت عراق دولتی است که با سازو کارهای دمکراتیک انتخاب شده و بر سر کار آمده است. نظام سیاسی عراق نیز بر اساس محاصصه و تقسیم قدرت میان گروه های قومی و مذهبی به صورت کاملا دمکراتیک شکل گرفته است.
 
به عبارتی نظام سیاسی عراق یک نظام پارلمانی فدرال است که سه گروه قومی و مذهبی شیعه،سنی و کرد در آن دارای سهم سیاسی تعریف شده هستند.
 
لذا دولت دمکراتیک دارای مکانیزم های دمکراتیک برای پیگیری مطالبات شهروندی از طریق صندوق رای و نهادهای دمکراتیک است و البته اعتراضات خیابانی هم در این ساختار مشروع تلقی می شود اما قطعا نمی تواند تنها مجرای اعمال اصلاحات قرار گیرد و از طرفی استمرار این گونه اعتراضات در واقع دور زدن مکانیزم های دمکراتیک موجود در ساختار سیاسی تلقی شده و خود نماد بارز زیرپا گذاشتن قانون اساسی و حقوق اکثریت شهروندان است.
 
اما متاسفانه آمریکایی ها به بهانه حمایت از معترضین و حفظ حقوق شهروندی نزدیک به یک سال است به اعتراضات و اغتشاشات خیابانی در عراق دامن زده اند و به صورت کاملا هدفمند به تضعیف دولت قانونی و دمکراتیک اقدام کرده اند به نحوی که حتی باعث استعفای نخست وزیر قانونیدر عراق تقویت و مهندسی می کنند و در این راستا نیز مرتبا از دولت عراق می خواهند که اغتشاشات را به رسمیت شناخته و مانع آن نگردد و به نوعی مشروعیت اغتشاشات خیابانی را بپذیرد.
 
به طور طبیعی گام بعدی آمریکایی ها ایجاد مشروعیت منطقه ای و بین المللی برای استمرار این اعتراضات و اغتشاشات مهندسی شده است.
 
همین مکانیزم را آمریکایی ها در مواجهه با اعتراضات و اغتشاشات در ایران و لبنان در پیش گرفته اند.
 
به این صورت که دائما از اغتشاشات آبان ماه 98 در ایران و اغتشاش گران حمایت می کنند تا مشروعیت بین المللی برای آنها ایجاد کنند. و در این راستا از کمکهای سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا و ظرفیت های آنها بهره گیری می کنند.
 
در این مورد نیز اسم رمز آمریکایی ها برگزاری انتخابات زودهنگام تحت نظارت بین المللی به صورت آزاد و به دور از تقلب است.
 
با توجه به فرایند طولانی مدت قبل ،حین و بعد از انتخابات و مکانیزم های تائید صلاحیت نامزدها ، تائید برگزاری خود انتخابات ، مراحل اعلام نتایج و نهایتا پروسه تشکیل دولت ائتلافی در کشورهای مثل عراق و لبنان که حداقل دو سال به طول می انجامد در واقع آمریکایی ها به ایجاد بستری بلند مدت جهت اعمال فشار و دخالت پیوسته و وارد کردن نیروهای همسو با خود و حمایت از آنان در این بستر بلند مدت می اندیشند. 
 
نفس برگزاری به اصطلاح انتخابات آزاد بدون تقلب و تحت نظارت بین المللی خود بستری را در طی مدت حداقل دوسال برای اعمال فشار بر دولت عراق و تقویت فعالین سکولار جامعه مدنی و دخالت در امور داخلی این کشور در راستای تضعیف نیروهای مقاومت و حذف آنها از ساختار سیاسی فراهم می آورد.
 
در واقع هدف نهایی آمریکایی ها و گروه های عراقی همسو حذف قدرت تاثیر گذاری بی نظیر توده مردم عراق که همگی مذهبی و متدین هستند بر ساختار سیاسی ،اقتصادی،اجتماعی و نظامی و امنیتی این کشور و جایگزین کردن تاثیر فعالین عمدتا سکولار و غربگرای جامعه مدنی به جای آنان می باشد و در این راستا سکوت یا بی عملی روحانیت شیعه و سایر اقشار متدین و انقلابی تاثیری بسیار عمیق و ژرف در تاریخ شیعه ، منطقه و کشور عراق بر جای خواهد گذاشت و ضایعه ای جبران ناپذیر محسوب می گردد.
 
لازم به ذکر است از زاویه ای دیگر آمریکایی ها دربلند مدت به علت برخورد متفاوت دولت ایران و عراق و البته مواضع  و نسبت های متفاوت حوزه قم و نجف با  اغتشاشات و اعتراضات خیابانی و اغتشاشگران به نوعی علاقه مند به ایجاد نوعی دوگانه سازی و دوقطبی سازی هدفمند و هوشمند میان ایران و عراق و مقایسه آنها در افکار عمومی می باشند و به زعم خود درصدد ایجاد چالشی جدید برای جمهوری اسلامی هستند.
 
با توجه به موارد و شرایط فوق الذکر اکنون که انتخاب نخست وزیر در عراق به مراحل سرنوشت سازی رسیده است و برهم صالح رئیس جمهور عراق مصطفی کاظمی را با عنوان نخست وزیر برای تشکیل کابینه معرفی کرده است گروه های مقاومت باید هوشیار و هدفمند سیر تحولات و صلاحیت شخصیت های سیاسی را بررسی کرده و به آنها حساس باشند تا منافع ملی عراق در این شرایط بحرانی حفظ شده و گروه های مقاومت و حشدالشعبی که ضامن  ارتقاء اقتدار و امنیت پایدار عراق هستند تقویت گردند. 
 
اولین بار مصطفی الکاظمی را تیار الحکمه الوطنیه به رهبری سید عمار حکیم به طور جدی به عنوان کاندیدای نخست وزیری مطرح کرد اما به دلیل نبود اجماع، انتخاب وی منتفی شد. اما اکنون با توجه به توافق اکثریت فراکسیون های عمده شیعه در مجلس ، وی مجددا توسط صالح برای تشکیل کابینه ماموریت یافته است.
 
الکاظمی رابطه ای بسیار خوب و قدیمی با آمریکایی ها دارد و  با دو حزب عمده اقلیم کردستان عراق یعنی اتحادیه میهنی و حزب دمکرات نیز دارای روابط حسنه است. . وی چهره ای مطبوعاتی است و مدت ها با همکاری برهم صالح نشریه الاسبوعیه را منتشر می کرده و به رواج فرهنگ تساهل ، تسامح ،همزیستی و گفتگو و دوری از خشونت شناخته شده است.
 
حیدر العبادی مورخ 18خرداد95(7جون 2016م) او را به سمت رئیس سازمان امنیت و اطلاعات عراق که قاعدتا و با توجه به نفوذ آمریکایی ها در سازمان اطلاعات عراق باید دارای بهترین روابط با آنها باشد برگزید. 
 
لازم به ذکر است که مصطفی الکاظمی از طرف برخی از گروه های مقاومت اسلامی عراق متهم است که در مساله عملیات ترور سرداران شهید قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس به دست نیروهای آمریکایی، در انجام وظایف اش کوتاهی کرده است ...
 
وی متهم است اقدامات لازم را جهت انصراف آمریکایی ها از این عملیات تروریستی جنایتکارانه نکرده است.البته خود وی مدعی است که از عملیات ترور بی اطلاع بوده است.
 
لازم به ذکر است که دولت موقت احتمالی به ریاست الکاظمی باید زمینه و تمهیدات لازم را جهت برگزاری انتخابات زودهنگام مجلس فراهم کند وتا انتخاب نخست وزیر بعدی به اداره امورکشور بپردازد. 
 
بنابراین با توجه به پروسه طولانی و نفس گیر برگزاری انتخابات در عراق
 
سپس رایزنی های گسترده جهت انتخاب نخست وزیر و تشکیل کابینه دولت موقت احتمالی الکاظمی حداقل دو سال اداره امور عراق را بر عهده خواهد داشت. 
 
اکنون به علت شیوع کرونا ، استمرار اعتراضات و اغتشاشات خیابانی و بحران اقتصادی شرایط ویژه ای در عراق حاکم است لذا دولت موقت می تواند به بهانه وجود شرایط ویژه دست به اقدامات وسیعی بزند. 
 
مجموع شرایط فوق الذکر و نیز نزدیکی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در نوامبر که می تواند برای ترامپ شکست بزرگی را رقم بزند باید مورد توجه گروه های مقاومت در عراق قرار گیرد تا منصب راهبردی نخست وزیر عراق به فردی شایسته تعلق گیرد و وضعیت عراق به سامان آید.


علیرضا عرب-کارشناس مسائل منطقه
مرجع : قدس آنلاین
کد مطلب : ۸۵۶۳۹۵
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما