۰
سه شنبه ۲ ارديبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۱۹

رسانه، امپریالیسم جدید

رسانه، امپریالیسم جدید
به گزارش اسلام تایمز به نقل از  صبح شفت، انسان امروز نمی‌تواند خود را بی‌نیاز از اخبار دنیایی که او را احاطه کرده است، بداند. لاجرم به این واقعیت خواهیم رسید، که مبادله‌ اخبار و اطلاعات، تا چه حد اهمیت دارد و تا چه میزان قادر است زمینه‌های فکری فرستنده را در گیرنده آن به وجود آورد. در این مرحله است که به مفاهیمی چون «امپریالیسم خبری» برمی‌خوریم، که پیوسته در تلاش است، تا این هدف را تحقق بخشد. خبر گزاری‌ها و رسانه‌های جمعی جهانی با اتکا به قدرت تکنولوژیکی خود به ارایه  چهره ای مخدوش از برخی حکومت‌ها ،فرهنگ‌ها، اقوام و یا اذهان می پردازند و به شکلی نظام مند در جهت دهی به افکار عمومی جهانی و شکل گیری عقاید و گرایش‌ها و رفتارهای مورد نظر خود تلاش می کنند. به همین دلیل برخی از اندیشمندان به شکل جدی بر خطرات ناشی از شکل گیری یک امپراتوری فرهنگی - رسانه ای، از رهگذر فرایند جهانی شدن تأکید کرده اند. امپراطوری بزرگی که می تواند هویت ملی، فرهنگی و دینی و اعتقادی ملتهای بزرگ را در بعد ارتباطات، مورد تهدید قرار دهد (سلطانی فر ،1385،ص46).

دیپلماسی عمومی عبارت است از فرایندی دولتی از برقراری ارتباط با مردمان خارج در راستای ایجاد فهمی از ایده ها، آرمان ها، نهاد ها و فرهنگ و نیز اهداف سیاسی و خط مشی های ملت خود (تاچ،1990: 8). در حالیکه کمیسیون مشورتی دیپلماسی عمومی امریکا، دیپلماسی عمومی را چنین تعریف می کند : فرایند اطلاع رسانی، تعامل و تاثیرگذاری بر مردمان کشور های خارجی به گونه ای که مردم آن کشور ها در نتیجه این فعالیتها، حکومت های خود را ترغیب کنند تا از سیاست های کلیدی امریکا حمایت کنند ! (کمیسیون مشورتی ایالات متحده در باب دیپلماسی عمومی، 2005).

استفاده امریکا از رسانه های جمعی و بنیاد های سیاسی به مثابه وسیله ای برای انتقال فرهنگ را می توان در جهت حمایت آن کشور از ترویج ارزشهای امریکایی و ابزاری برای جلوگیری از پیشروی اسلام گرایی برشمرد.

امپریالیسم رسانه ای نیز اسلوب جدیدی از غلبه، برای تقویت وابستگی کشور ها و باز داشتن آنها از پیشرفت، قلمداد می شود(شیلر،1969؛دُرفمن و متلارت،1971؛ اسمایت،1981).

محور اصلی در این میان، مردم جوامعی هستند، که شبانه روز در معرض بمباران خبری قرار دارند که اگر به خوبی با شیوه‌های خبررسانی و عملکردهای وسایل ارتباط جمعی جهانی آشنا نباشند، به راحتی خلع سلاح می شوند و به افرادی تبدیل خواهند شد، که تغییر باورهای‌شان، لحظه‌ای خواهد بود. همان گونه که امپریالیسم خبری مشتاق آن است (انتونی اسمیت).

به راستی در این عصر که به بمباران اطلاعاتی معروف است، با گسترش وسایل ارتباطی جدیدی چون ماهواره‌ها و اینترنت، آیا جریان آزاد اطلاعات واقعاً به وجود آمده است؟ یا اینکه یک جانبه گرایی هنوز وجود دارد؟ آیا تمایز آشکاری بین رسانه‌های جدید و رسانه‌های سنتی وجود دارد؟

"هربرت ‌ای ‌شیلر"  استاد دانشگاه‌ کالیفرنیا اساساً به ‌این ‌موضوع ‌معتقد است،‌ که ‌کار وسایل ‌ارتباط‌ جمعی‌ امریکا دستکاری‌ در مغزها و قلب‌هاست‌. " ژان‌دارسی‌ " جامعه‌شناس‌ فرانسوی ‌و اولین‌ پایه‌گذار مفهوم ‌مهم «حق ‌برقراری ‌ارتباط» در اشاره ‌به ‌جریان‌های ‌خبری‌ای ‌که ‌به‌وسیله‌ ‌کانون‌های‌ محدود و مشخص برای ‌سراسر جهان‌ ساخته‌ و پرداخته‌ می‌شوند و به ‌صورتی‌ یک طرفه ‌مثل ‌باران‌ از بالا به‌پایین ‌بر سر مخاطبان‌ می‌بارند، می‌گوید: این ‌ارتباط‌ نیست‌. افزایش ‌تعداد رسانه‌ها به ویژه ‌در جهان ‌رو به ‌توسعه، ‌که ‌غرب ‌آن ‌را توصیه‌ می‌کند، مشکل‌ را حل‌نمی‌کند. همین ‌ماهیت‌ عمودی ‌جریان‌ اخبار و اطلاعات‌ است‌، که‌ محور اصلی‌ اختلافات‌ را تشکیل ‌می‌دهد. به‌عقیده‌ ی او حق ‌ارتباط، ‌افقی ‌است‌ نه ‌عمودی‌، که ‌از صاحبان ‌قدرت ‌به ‌سوی ‌اعضای‌ عادی ‌جاری‌ باشد.

امپریالیسم فرهنگی
واژه امپریالیسم فرهنگی، ناظر بر نوعی «نفوذ اجتماعی» است، که از طریق آن، کشوری اساس تصورات، ارزش‌ها، معلومات، هنجارها و نیز روش‌های زندگی خود را به کشورهای دیگر تحمیل می‌کند. در این راستا، شرایطی پدید می‌آید که اشکال فریبنده ‌تر و پنهان ‌تر هجوم فرهنگ سلطه‌جو را برتری می‌بخشد و ملی کردن سبک‌ها و الگوها، که محور اصلی تولیدات فرهنگی امپریالیستی را شکل می‌دهند، مورد توجه قرار می‌گیرد.امپریالیسم فرهنگی که در واقع «به کارگیری قدرت سیاسی و اقتصادی برای پراکندن ارزش ها و عادت های فرهنگ متعلق به آن در میان فرهنگ های غیر متجانس است»، از پدیده نامبارک دیگری به نام «امپریالیسم رسانه ای» بر می خیزد.

امپریالیسم رسانه ای
امپریالیسم رسانه ای را بی تردید باید شکل مدرنی از امپریالیسم قلمداد کرد که بنیانهای آن در دهه 1950م ، مشخصاً در آلمان غربی و پشت دروازه های کمونیسم، در بحبوحه جنگ سرد توسط ایالات متحده بنا شد.

امریکا با افراشتن آنتن های متعدد رادیویی و تلویزیونی در شهر برلین، در قلب سرزمین سرخ کمونیستی رسوخ می کرد، بدون اینکه نیازی به مداخله نظامی داشته باشد.این پیشروی تا بدانجا ادامه یافت، که پس از گذشت دو دهه ، در اواخر دهه هفتاد میلادی ، در مسکو نیز شعبه هایی از مک دونالد پیدا می شد،که فوج عظیم مشتریان در آنجا با ولع به دنبال صرف غذا همراه با نوشیدنیهایی مثل کوکاکولا بودند (خدامرادی). امپریالیسم رسانه ای به طور منطقی از امپریالیسم فرهنگی نشأت می‌گیرد. امروزه شاید اطلاعات، گرانبهاترین چیز برای همه باشد. با اطلاعات و کنترل آن می‌توان به همه چیز دست یافت. برخی نظریه ‌پردازان ارتباطات بیان کرده‌اند، که امروز جهان در دست کسی است، که رسانه‌ها را در اختیار دارد. به اعتقاد گردانندگان اصلی صنعت رسانه‌ها، چند مؤسسه بزرگ، نه تنها رسانه‌های مهم همگانی امریکا، بلکه جهان را تحت کنترل خود در خواهند آورد. تکنولوژی‌های نوین و اقتصاد امریکا نوع تازه‌ای از سلطه و اقتدار مرکزی را که همان سلطه شرکت‌ها و مؤسسات بزرگ ملی و چند ملیتی است، بر اطلاعات پدید آورده است. این شرکت‌های بزرگ می‌توانند دستور کار ملی تعیین کنند. آنها جزئی از شبکه بین‌المللی اقتصاد جهان محسوب می‌شوند.

در بحث امپریالیسم رسانه ای، شبکه هایی از رسانه‌های مکتوب و غیرمکتوب همچون مجلات، شرکتهای تبلیغاتی و چاپ و نشر، شبکه های رادیویی و تلویزیونی و مطبوعات زنجیره ای وجود دارد، که تحت سیطره یک فرد یا یک ایدئولوژی خاص اداره می شوند و کارکرد آنها علاوه بر بیرون راندن رقبا، تاثیرگذاری بر مخاطبان جهانی و القاء آرا و نظرات خاص است.

انواع رسانه‌ها از تلویزیون و سینما گرفته، تا موسیقی ومطبوعات تحت کنترل چند انحصار جهانی هستند. محصول رسانه‌ها از یک جنبه منحصر به فرد است یعنی بر خلاف سایر صنایع که محصولاتشان مادی ومصرفی است، تولیدات رسانه‌ها اجتماعی - سیاسی است (باگدیکیان،1385 ،ص24) .

تا زمانی که این انحصار غیرطبیعی بر رسانه‌ها وجود دارد، همه محصولات و حتی اطلاع رسانی و اخبار آنها را باید با دیده تردید نگریست. چون مسلم است هدف اولیه این کمپانی ها سلطه جویی اقتصادی است نه اطلاع رسانی.

امپریالیسم خبری  
یکی ازجلوه های امپریالیسم در جهان «امپریالیسم خبری» است. امپریالیسم خبری نیز در حقیقت به معنی سلطه جویی انحصاری در شریانهای خبر رسانی جهان است . باید بدانیم که پدیده امپریالیسم خبری، پایه و اساس تاریخی محکمی دارد. خبرگزاری‌هایی که «شارل هاوس »در فرانسه ،«ژولیوس رویتر» درانگلستان و «برنارد ولف» در قرن نوزدهم در آلمان بنا نهادند، هم اکنون تبدیل به سازمانهای پیچیده و غول پیکری شده اند، که نبض اخبار دنیا را در دست دارند و با وارد آوردن شوک های خبری، اساس و بنیان بسیاری از کشورها را دچار تزلزل می کنند (گرانمایه پور). پس غلبه بحث، سیاسی است و تولید سلطه و قدرت مطرح است . «حوزه نفوذ» مطرح می شود. طوری که هیچ سربازی پیاده نمی شود. سربازان، رسانه‌ها هستند و تبعاتش هم می تواند اقتصادی و روانی باشد. مهم این است که بجای ارتش از اهرم رسانه استفاده می شود (یحیایی ایله ای). امپریالیسم خبری جزیی از امپریالیسم فرهنگی است .

نکته قابل توجه این است که به دنبال امپریالیسم فرهنگی که وابستگی فرهنگی می آورد، وابستگی اقتصادی به وجود می آید و وابستگی اقتصادی منجر به وابستگی سیاسی می شود. یعنی وابستگی کشورهای جهان سوم به کشورهای مرکز مد نظر است.

کار کردهای جهانی امپریالیسم خبری

1 - وابستگی فرهنگی : در بخش فرهنگ، امپریالیسم خبری، سیاه را سفید و سفید را سیاه جلوه می دهد . کارکرد امپریالیسم خبری به نحوی است که از عطش اطلاعاتی مخاطبان خود در کشورهایی که از ضعف اطلاع رسانی رنج می برند سود می برد و برای آنها مشخص می کند که به چه چیز فکر کنند و از چه وقایعی اطلاع داشته باشند.

پیامد بمباران خبری امپریالیسم خبری از خود بیگانگی فرهنگی ،تمدن وارداتی و بی هویتی است، که با آخرین دستاوردهای تکنولوژی عرضه می شود. البته در عصر حاضر، کارکرد های جدیدتری همچون دامن زدن به اختلافات مرزی ، قومی و دینی، وارد آوردن شوک های خبری به منظور به دست آوردن نبض بازار و بورس و نفت و بایکوت خبری و برعکس برجسته سازی یک حادثه در یک کشور مشاهده می شود .

2 -  پرداختن به ارزشهای خبری مطابق میل دست اندر کاران : امپریالیسم خبری عمدتاً با طرح مسائل نمایشی و در حقیقت کم اهمیت ،اذهان مخاطبان بین المللی خود را از پرداختن به حقایق فاجعه آمیز جوامع تحت سلطه باز می دارد. خبر گزاری‌های غربی همواره با القای بی ثباتی اوضاع جهان سوم، ثبات و پیشرفت در کشورهای پیشرفته، اذهان شنوندگان خود را در یأس، اندوه وترس فرو می برند .

این گونه سیاستهای خبری در داخل جوامع غربی نیز بسیار به چشم می خورد. به طور مثال مراکز عمده کسب خبر برای خبر گزاری‌های امریکایی ، کاخ سفید ، پنتاگون و وزارت خارجه است. هم اکنون پنتاگون دارای یک سازمان اطلاعات مردمی است، که با چندین هزار کارمند وظیفه دارد، با صرف میلیون ها دلار نگذارد مردم آمریکا در مورد افراد یا گروه های ناراضی در امریکا اطلاعات کسب کنند (گرانمایه پور).

 " ادوارد اس هرمن و نوآم چامسکی " اعتقاد دارند، که آنچه در اخبار وسایل ارتباط جمعی آمریکا وجود دارد، یک بازار هدایت شده خبری است، نه یک بازار آزاد خبری. پژوهش‌های " جرج گربنر " نشان می‌دهد، که سلطه خبری باعث مخابره نشدن خبرهای مربوط به پیشرفت‌های جهان سوم می‌شود. تصویری که از جهان سوم ارایه می‌شود، تصویری سرشار از خشونت، بی‌نظمی، نقض حقوق بشر و غیرمنطقی جلوه دادن آنهاست (چامسکی).

این رسانه‌ها ناگهان بیمارى آنفلوانزاى مرغى را که شاید تلفات آن در تمام جهان به هزار نفر هم نرسد، خبر اول قرار مى دهند ولى درباره کشتار صد و بیست هزار شهروند غیر نظامى عراق سکوت مى‌کنند. یا اگر در یک نقطه از فلسطین انفجارى رخ دهد و چند صهیونیست کشته شوند، از آن به عنوان فاجعه یاد مى‌کنند، اما به کشتار هر روزه مسلمانان فلسطین و اعلام رسمى رژیم صهیونیستى براى ترور فعالان فلسطینى بى‌توجهى مى شود

 
مرجع : شبکه اطلاع رسانی دانا
کد مطلب : ۸۵۸۰۳۵
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما