به این دلیل آمریکا از منطقه خاورمیانه خارج نخواهد شد

تحلیل:

- تاملی در نگرش‌های کاسبکارانه و منش اقتصادی ترامپ حقیقتا موید این مساله است که رییس جمهور آمریکا علاقه‌ای به باقی ماندن در منطقه خاورمیانه نداشته و ندارد و در واقع آنچنان که در شعارهای انتخاباتیش وعده کرده بود قصد جدی بر ترک منطقه را داشته ودارد اما مهم ترین مانع فراروی او وجود "محور مقاومت" در منطقه است که در شرایط جدید به عنوان مانعی اساسی در مقابل نظم نوین آمریکایی اظهار وجود کرده و البته به هیچ وجه قصد کوتاه امدن از مواضعش را ندارد.

- در منطقه خاورمیانه ترامپ در تعقیب دو گونه منفعت از جنس اقتصاد و امنیت است. مقوله اقتصادی آمریکا در این منطقه معطوف به دریافت نفت ارزان بانضمام بهرمندی از بازار پرسود و گسترده فروش کالا و بویژه اسلحه است و در مقوله دوم تامین امنیت اسرائیل مهم ترین دلیلی است که ترامپ را به ماندگاری فرامیخواند. دغدغه های ترامپ در خصوص این دو مقوله کار را تا بدانجا به پیش برده است که رییس قدرتمند ترین کشور جهان بلحاظ نظامی را مجبور به ضد و نقیض گویی‌های فراوان در خصوص خروج کشورش از سوریه، عراق و افغانستان کرده است.

- ترامپ وعده عقب نشینی از سوریه را مکرر مطرح کرد اما از وعده هایش عقب نشینی کرد چون نمی‌توانست امنیت اسرائیل را نادیده بگیرد. در عین حال تامین این امنیت نیازمند منابع مالی بود فلذا ترجیح داد بر منطقه غنی شمال سوریه و بویژه چاه‌های نفت این منطقه چمبره بزند و شعار عقب نشینی را در عمل توجیه و البته منتفی اعلام کند.

- در عراق ضمن آنکه پایگاه‌های مشترکش با عراقی‌ها را تحویل داد اما نیرو و تجهیزاتش را در 3 پایگاه هم مرز ایران و سوریه و نزدیک بغداد حفظ و تجمیع کرد تا مبادا از سویی پروژه تاریخی "نیل تا فارت" لطمه ببیند و از دیگر سو از حجم کنترلش بر ایران و محور مقاومت کاسته شود.

- در خصوص فلسطین اگر چه در چندین مرحله جانانه ترین حمایتها را از اسرائیل در قالب انتقال سفارت، برسمیت شناختن جولان برای این رژیم، کاهش کمک‌ها به انروا، رونمایی از معامله قرن و... صورت داد اما همچنان عدم اطمینان او نسبت به آسیب ناپذیری اسرائیل از فلسطینیان، به مانعی جدی در مقابل شعار ترک منطقه او تبدیل شد.
- در یمن مبارزان انصارالله او را به این جمع بندی رساندند که سعودی و امارات بدون حمایت آمریکا در واقع هیچ اند و همین مساله پازل ضرورت عدم خروج وعقب نشینی از منطقه را تکمیل کرد.

واقعیت آن است که شخص ترامپ بشدت از هزینه کرد های آمریکا در منطقه در شرایطی که دیگران در تامین مالی آمریکا مشارکت نکنند پرهیز دارد اما از سویی متحدانش را ضعیف تر از آن میبیند که بتوانند از خود درمقابل محور مقاومت محافظت کنند،ازدیگر سو خروج از منطقه را مساوی واگذاری میدان به رقیبارزیابی میکند و پروژه 70 ساله "از نیل تا فرات" صهیونیست‌ها را بر باد رفته مشاهده میکند وضعیت لرزان سیاسی اسرائیل بویژه در ماههای اخیر، ناکارامدی تحریم‌های ایران پس ازدوسال،شکستهای پی درپی ائتلاف سعودی در میدان یمن، تسلیح مبارزان فلسطینی به موشک‌های نقطه زن، ماندگاری حکومت اسد در سوریه پس از 8 سال تحمیل جنگ و بحران، بسامان شدن و بازگشت ثبات سیاسی به عراق و لبنان پس از ماه‌ها توطئه آفرینی تردید های ترامپ را به اعتقادی راسخ مبنی بر ضرورت ماندگاری در منطقه تبدیل کرده است.