موشک های نقطه زن و کابوسی به نام حزب الله

پس از سخنان سید حسن نصرااله در شامگاه شنبه موجی از تحلیل ها و تفسیرها و البته واکنش ها به این سخنان فضای رسانه ای جهانی را فراگرفت. در حالی که تفسیرها و تحلیل ها متوجه تاویل این سخنان و نیت خوانی از آن بود، نگاه نتانیاهو بر تخفیف و کوچک نمایی آن متمرکز شد. نتانیاهو با پیش کشیدن مساله تونل ها و عملیات سپر شمالی کوشید تا دستاوردهای حزب الله و البته کلام سید را در این مساله محدود کند و بر سایر ابعاد کلام رهبر حزب الله دیده فروبندد. بدیهی است جز این برخورد از نتانیاهو انتظار دیگری نبود چرا که از یکسو در ماه های اخیر در اسرائیل متهم به بی کفایتی در تامین امنیت اسرائیل شده است و از دیگر سو هرگونه تمرکز او بر دیگر قسمت های کلام سید حسن لازمه اش این بود که بر مساله بی کفایتی اش مهر تایید بزند به همین خاطر ترجیح داد با سکوت از کنار آن بگذرد.

اگر چه در خلال روزهای گذشته تفاسیر متعددی از سخنان سید حسن صورت گرفته است اما تامل در این سخنان در کنار سخنان دیروز جانشین فرماندهی سپاه پاسداران جمهوری اسلامی در حقیقت افق استراتژیک جدیدی را هویدا می کند که بیش و پیش از هر چیز ترسیم کننده ابعاد کابوسی است که از این پس نتانیاهو و رژیم اش بایستی آن را تحمل کنند اهم محورهای استراتژی جدید محور مقاومت را می توان در موارد زیر مورد تامل قرار داد.

اول: سخنان سید حسن در خصوص موشک های نقطه زنی که علی رغم دقت از میزان برد کافی و مناسب برای هدف قراردادن حیفا و تل آویو برخوردارند بدین معناست که وقوع جنگی احتمالی در منطقه محدود به مرزها نخواهد بود و کلیه مناطق اسرائیل اعم از نظامی، زیربنایی و حتی هسته ای را درگیر خواهد کرد. این کلام در کنار بیان دیروز سردار سلامی بدان معناست که اولین اشتباه اسرائیل در میدان ترسیم شده از ناحیه محور مقاومت، آخرین میدان تجربه رژیم اسرائیل خواهد بود. جانشین فرماندهی سپاه پاسداران ایران تاکید کرده است: اسرائیل اگر کاری انجام دهد که جنگی جدید شروع شود این همان جنگی خواهد بود که محو اسرائیل را در پی خواهد داشت.

دوم: سید حسن آنگاه که در کلامش به شوخی گفت اسرائیل باید از موشک های نقطه زن حزب الله و دقت آن ها استقبال کند در حقیقت از این واقعیت پرده برداشت که نه تنها جنگ میان محور مقاومت و اسرائیل به مراحلی از برابری نزدیک شده بلکه در مواردی قابل توجه و البته غیر قابل پیش بینی دست برتر از آن محور مقاومت در جنگ احتمالی فراروست.

سوم: مبتنی برکلام سید حسن آنگاه که تاکید کرد: غزه در شرایط متفاوتی قرار دارد و آماده پاسخ نظامی به هرگونه تجاوزگری است و همچنین هنگامی که تاکید کرد ورود ما به الجلیل بعد از جنگ سوریه آسان تر از پیش شده و بلاخره زمانی که به صراحت اعلام داشت: ما در خصوص سوریه می توانیم از پیروزی بزرگتری صحبت کنیم و مرحله آخر آن همچنان باقی مانده است می توان چنین نتیجه گرفت که رژیم صهیونیستی در شرایط کنونی از هر سه سمت مرز با لبنان، سوریه و فلسطین (غزه) با تهدیدهایی کاملا جدی مواجه است.

این سخن البته تداعی کننده سخنان چندی پیش سردار سلامی است که گفته بود: هر جا دشمن حرکتی علیه ما کند لشکری از همان منطقه در مقابل او خواهد ایستاد. مفهوم این کلام آنکه در شرایط کنونی هر جا دشمن صهیونیستی حرکتی علیه محور مقاومت کند لشکرهایی از همان منطقه علیه آن وارد عمل خواهند شد و جمله این واقعیت ها یعنی آنکه اسرائیل ناچار است از این به بعد محتاط تر و دست به عصاتر از پیش حرکت کند و در مواردی چون حمله به آنچه تاسیسات و مقرهای ایران، حزب الله و محور مقاومت در سوریه معرفی می کند تجدید نظر کند. نتانیاهو در عرصه عمل با پارادکس خوفناکی مواجه است از یکسو باید در مقابل رقبای خود که بر طبل بی کفایتی او در تامین امنیت اسرائیل می کوبند و می کوشند تا مانع از نخست وزیر شدنش در انتخابات آینده بشوند اقدامی در خور انجام دهد و از دیگر سو باید فکری اساسی برای پیام کاملا قاطع محور مقاومت درخصوص مبادرت به هراقدام غیر عاقلانه ای بکند.

ابورضا صالح