۱
۰
يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۲۷

نگاهی به رقابت های منطقه ای آنکارا و مسکو

نگاهی به رقابت های منطقه ای آنکارا و مسکو
با گذشت چند روز از انتشار خبر زخمی شدن تعدادی از سربازان روس در ادلب سوریه توسط گروه های مسلح مورد حمایت ترکیه، حمله تعدادی از جنگنده های روسیه به بزرگترین پایگاه نظامی ترکیه در شهر الباب سوریه بر سر خط اخبار رسانه ها تبدیل شد. موضوعی که در سالهای نه چندان دور مسبوق به سابقه بوده و تنش و درگیری بین دو قدرت منطقه ای، حکایت دارد.

با افزایش سطح تنش و اوجگیری بحران های امنیتی در منطقه غرب آسیا انتظار می رفت کشورهای تاثیر گذار، سیاست های متعادل تر و منطقی تری را پیش گرفته و به دنبال گسترش ثبات در منطقه باشند، اما عملکرد ترکیه در سالهای گذشته و سیاستهای نا معقول این کشور در فرامرزهای خود نگرانی هایی ره به وجود آورده است. آنچه به آن اشاره خواهد شد مختصری از تضاد منافع ترکیه و روسیه در منطقه و مخصوصا شمال آفریقا خواهد بود که به نظر می رسد همچنان این اختلافات روبه تزاید بوده و در آینده شاهد بروز اقدامات دیگر از این قبیل خواهیم بود.

به تبع اختلافات امریکا با ایران و تضعیف قدرت منطقه ای و پرستیژی آمریکا بویژه در غرب آسیا و شروع بحرانهای جدید، رغبت و انگیزه مسکو برای نقش آفرینی و کسب هرچه بیشتر قدرت و نفوذ سیاسی و ژئواستراتژیکی قوت یافته و به دنبال بازیابی قدرت در صحنه بین المللی شده است. در این میان ترکیه به عنوان مدعی ام القرایی جهان اسلام و ادامه سیاستهای نو عثمانی گری خود، به دنبال تعریف منافع جدید و کسب قدرت در کشورهای اسلامی از جمله عراق و سوریه و شمال آفریقا بر آمده و همچنان بر این سیاست نامعقولانه خود پای فشاری می کند.


منافع روسیه در شمال آفریقا
از اوایل دهه 1970 تا سرنگونی قذافی در سال 2011، روسیه و لیبی مناسبات نزدیکی داشتند. در جریان جنگ سرد نیز به دلیل تلاشهای شوروی سابق در حمایت از مبارزات ضد استعماری در سطح منطقه ای و بین المللی و با حمایت سرهنگ قذافی،  لیبی نقش مهمی به عنوان پایگاه شوروی سابق در مدیترانه ایفا کرد.

روسیه برخلاف غرب به ویژه آمریکا، از لیبی به دلایل واقع بینانه ای از جمله منابع بزرگ نفتی این کشور و بازار فروش تسلیحات روسی حمایت می کرد اما با شروع بحران و شورش در لیبی روسیه مجبور به ترک این کشور شده و آمریکا و غرب را به عنوان منبع اصلی نا امنی در لیبی بر شمرد.

هرچند در سالهای پیش برنامه سیاست خارجی مسکو در قبال خاورمیانه و شمال آفریقا چندان روشن نبوده است اما ارسال تجهیزات نظامی از اوایل 2012 و انتشار اخباری دال بر تلاش روسیه برای ایجاد پایگاهی برای گسترش پایگاه نظامی و ارسال نیروهای ویژه روسی به نام «واگنر»  به لیبی و تمرکز ویژه روسیه بر مسائل امنیتی، گمانه زنی ها درباره خیز قدرت طلبانه روسیه در منطقه وشمال آفریقا را اثبات کرده است.

هرچند منافع اقتصادی لیبی برای روسیه مورد توجه بوده اما روسیه از حیث ژئوپولتیکی نیز به اهمیت راهبردی لیبی پی برده است. از آنجا که روسیه عمده ترین صادر کننده گاز به اروپا می باشد، در نظر دارد با سرمایه گذاری در صنعت گاز لیبی، وارسال آن از بستر مدیترانه به اروپا، همچنان تسلط خود را در بازار به عنوان اهرم فشار حفظ کند. با ادامه این سیاست راهبردی، مسکو بالقوه می تواند تاسیسات دریایی دائمی در سواحل لیبی و در ناحیه استراتژیک مدیترانه مشابه پایگاه دریایی اش در سوریه ایجاد کرده و به قدرت چانه زنی روسیه در برابر ناتو و اروپا بیانجامد.
 
منافع فرامرزی ترکیه
یکی از اصلی ترین راهبرد های اردوغان و حزب عدالت و توسعه، تحکیم قدرت منطقه ای و بازگشت سیطره ترکیه به کشورهای همسایه مشابه دوران اوج قدرت امپراتوری عثمانی است. هر چند دنیای امروز اجازه لشگر کشی و تصرف خاک این کشورها را نمی دهد اما ترکیه علاوه بر اشغال نا مشروع سرزمین هایی در شمال سوریه و عراق،  با حمایت از جنبش های همسو و همفکر و سرمایه گذاری و اجرای طرح های اقتصادی و به ویژه در حوزه نفت و گاز است که از این طریق بتواند سیطره خودرا بر این کشورها گسترش دهد. از این رو ترکیه سرزمین شام را که در دوران امپراتوری عثمانی به عنوان کمربند قدرت این کشور و مرز میان حوزه اوراسیا و شمال آفریقاست، اقدام به اشغال شمال سوریه کرد. اما این قمار ترکیه با دخالت روسیه در سوریه و عملیات بازپس گیری حلب توسط ارتش سوریه با شکست مواجه شد. بنابراین ترکیه تصمیم گرفت به میدان نبرد آسان دیگر(نسبت به محور مقاومت و روسیه) وارد شود: جنگ لیبی و حمایت از دولت وفاق ملی.

دولت ترکیه با ارسال کمک های نظامی شامل پهباد های تهاجمی و توپخانه های دقیق و همچنین با ارسال 18هزار نیروی مزدور از خاک سوریه توانست کمبود نیروهای رزمی و تسلیحاتی دولت وفاق ملی را جبران کند. عزم جدی اردوغان برای حمایت از دولت وفاق در لیبی علیه نیروهای حفتر که مورد حمایت روسیه، به معنای رویارویی مستقیم و تمام عیار با دخالت نظامی روسیه در این کشور است و قطعا روسیه نیر برنامه مشخصی برای جلوگیری از بلند پروازی بی پایان ترکیه در خاک لیبی خواهد داشت.

با این حال اگر تا این لحظه رقابت در خاک سوریه را به سود روسیه، و لیبی را به سود جریان وابسته به ترکیه در نظر بگیریم، نمی توانیم شمال سوریه را در برابر پیروزی در لیبی کم اهمیت دانسته و در مقابل لیبی را برای روسیه در مقابل پیروزی در سوریه کافی فرض کنیم. قدر مسلم آن است که هم روسیه برای رسیدن به اهداف بلند مدت خود در منطقه، به لیبی به عنوان منطقه ژئواستراتژیکی خود نگاه می کند و در مقابل ترکیه برای رسیدن به اهداف خود در لیبی به سوریه به عنوان راه ارتباط زمینی نگاه می کند.

 اکنون با نگاه کلی می توان گفت شوک بزرگ حمله هوایی روسیه به بزرگترین پایگاه نظامی و راهبردی ترکیه در شهر الباب سوریه نه در برابر حمله گروه های وابسته به ترکیه به گشتی روس در جاده «ام4  » ادلب، بلکه می توان این عملیات را هشداری از سوی مسکو  برای برای کوتاه آمدن ترکیه از سیاست های توسعه طلبانه و ستیزه جویانه در برابرسیاست های این کشور بخصوص شمال آفریقا و لیبی تحلیل کرد.

محمد رحیمی جهانگیر
 
کد مطلب : ۸۷۶۷۹۳
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

محسنی
Iran, Islamic Republic of
خوب بود
منتخب
فایل های مرتبط
پیشنهاد ما