یک بار از تروریسم در اروپا صحبت میکنیم و منظورمان تروریسم دولتی در اروپاست که در لباسهای مختلف ظهور پیدا میکند؛ یک بار تحریم میشود و مردمی را زمینگیر میکند به اسم مبارزه با خشونت و بار دیگر بمبی میشود که بر سر مردمی ریخته میشود به اسم دفاع از آزادی و... اما در این جُستار هدف پرداختن به این تروریسمِ نقابدار نیست که بررسی آن مجال خود را میطلبد، بلکه هدف پرداختن به تروریسمی است که خود اروپاییها نیز تروریسم میخوانندش.
بر اساس مطالعهای که مرکزِ موسوم به مطالعات بنیادگرایی انجام داده و یورونیوز منتشر کرده است، شمار افرادی که در پیوند با جرایم تروریستی در اروپا زندانی شدهاند به بالاترین حد خود در 20 سال گذشته رسیده است. در حال حاضر بیش از هزار و ۴۰۰ نفر در ۱۰ کشور اروپایی به دلیل ارتکاب به جرایمی در پیوند با تروریسم زندانی هستند که بیشترین آنها یعنی ۵۴۹ نفر در زندانهای فرانسه به سر میبرند. پس از آن، ۳۲۹ نفر مجرم تروریستی در اسپانیا، ۲۳۸ نفر در بریتانیا و ۱۳۶ نفر نیز در بلژیک دوران زندان خود را سپری میکنند. کشورهای دیگری که در این گزارش ذکر شده عبارتند از: سوئد ۵۳، هلند ۳۶، نروژ ۳۴، یونان حدود ۲۰ و دانمارک ۱۹ نفر. با این حال بر اساس آنچه در همین گزارش آمده اگر زندانیانی را هم که به دلیل داشتن نشانههای افراطی شدن تحت نظارت قرار دارند در نظر بگیریم، شمار زندانیان وابسته به جرایم تروریستی به بیش از ۳ هزار نفر میرسد.
بنابر این گزارش، 82 درصد از تروریستهای زندانی در اروپا را افراطیهایی تشکیل میدهند که به گروههایِ سلفی-تکفیری چون داعش، القاعده و گروههایی همسنخ آن گرایش دارند و حدود ۷ درصد از آنان از حامیان جریانهای راست افراطیِ اروپایی هستند که غالباً گرایشهای نژادپرستی دارند. ۱۰ درصد دیگر را زندانیان تروریستی عنوان متفرقه دارند که از اعضای گروه جداییطلب و منحله چون باسک بودهاند و باقی را برخی اعضای گروههای تروریستی کرد مانند پ.ک.ک یا افرادی تشکیل میدهند که از ایدئولوژی خاصی پیروی نمیکنند. کمتر از یک درصد از این زندانیان نیز در گروه چپگرایان تندرو و آنارشیستها طبقهبندی میشوند.
در بخشی از این مطالعه درباره رادیکال شدن افراد در زندانها آمده است: «۵۴ درصد از زندانیانی که به دلیل داشتن علائم افراطگرایی تحت نظارت قرار دارند، در ابتدا به عنوان مجرم معمولی وارد زندان شده بودند، نه با اتهام تروریستی.» این گزارش همچنین یادآوری میکند که بافت جمعیتی افراطگرایان «طی یک دهه گذشته عمیقاً تغییر یافته» است. نکته چشمگیر آن که در بین این زندانیان نسبت به گذشته تعداد زنان بیشتری به چشم میخورند و همچنین شمار اعضای گروههای راست افراطی در میان زندانیان تروریستی به سرعت در حال رشد است.
از مفادِ این گزارش میتوان چند نکته را دریافت:
1. تروریستهای افراطیِ نژادپرستِ دستِ راستی گرچه درصد جمعیتشان نسبت به دستهبندیهای دیگرِ تروریسم پایینتر است اما شدت رشد آنها بسیار بالاست که این امر را میتوان با رشد جریانهای سیاسی دست راستی مقایسه کرد که در سالهای اخیر شدت گرفته است تا جایی که کارشناسان از «گردش به راست اروپا» سخن میگویند؛ 2. علیرغم سیطره رسانهای کشورهای اروپایی و شدت گرفتن تبلیغات این کشورها علیه آنچه بنیادگرایی خوانده میشود، همچنان جریانهای سلفی- تکفیری در زیر پوستِ شهرهای اروپایی رشد میکنند (بیش از پیش) که این امر بنبستِ نظامِ گفتار غربی را نمایان میکند که گوشها در دل اروپا هم دیگر شنوای حرفهایش نیست؛ 3. رویکرد اروپاییها در حمایتهای پنهان از تروریستهای سلفی-تکفیری برای پیگیری منافعِ خودشان در غرب آسیا، حالا خود اروپاییها را بیش از پیش زمینگیر کرده است، وقتی اروپا موتورِ ماشینِ خشونت را روشن میکند یا سوخت در آن میریزد، فقط مسلمانان به ویژه شیعیان قربانی آن نخواهند بود، بلکه این جریانِ بیخرد بالاخره به خود اروپا هم سرایت میکند؛ 4. اقداماتِ به اصطلاح تنبیهی اروپاییها نیز ناکارآمد است، چرا که نه تنها افراطیهای زندانی شده را تعدیل نمیکند، بلکه زندانیهای معمولی را نیز تبدیل به افراطگرایانی میکند که آماده عملیات تروریستیاند و...
امینالاسلام تهرانی
* منابع در دفتر روزنامه موجود است.