در بخش مهمی از دیپلماسی «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا، و «محمد بنسلمان» ولیعهد رژیم سعودی، «پول» حضور دارد. طی چهار سال گذشته، راهبرد ترامپ تلاش برای پمپاژ کردن پول از بیرون به داخل بوده است. به عبارت دیگر، بخش اعظم صحبتها، تهدیدها و سیاستهای رئیسجمهور آمریکا در خارج از این کشور، دریافت پول از این و آن بوده است؛ او کره جنوبی، آلمان، ژاپن و سایر کشورها را تهدید میکرد که پول حضور نیروهای آمریکایی را پرداخت کنند، در غیر این صورت، او نیروهایش را از این کشورها خارج میکند. ترامپ در مورد سوریه نیز چند بار صراحتا اعلام کرده است که نظامیان آمریکایی بهخاطر نفت سوریه، در این کشور حضور دارند. او بهخاطر(یا به بهانه) پول، 10 هزار نظامی آمریکایی را از آلمان خارج کرد، و گفته میشود که قصد دارد از ناتو نیز خارج شود. ترامپ در چارچوب همین دیپلماسی پولی، جنگ تعرفه را با چین راه انداخته است و به تعبیر خودش، عربستان را نیز مرتباً میدوشد.
حتی در داخل آمریکا نیز ترامپ سیاستهای پولمحور را بر هر چیز دیگری ترجیح میدهد؛ بهعنوان مثال، در ماجرای همهگیری کرونا در آمریکا، او تداوم فعالیت بنگاهها و کارخانهها را بر به خطر افتادن جان مردم ترجیح میداد و همین ترجیح دادن پول بر جان، بسیاری از آمریکاییها را به خیابانها کشانده است. در هر حال، رد پای پول را میتوان در قریب به اتفاق سیاستهای خارجی و داخلی ترامپ دید.
طبیعی است که دیپلماسی پولی ترامپ، یک نگاه نازل و بازاری به سیاست است و خوشبختانه در درازمدت، ضربات خود را به آمریکا خواهد زد.
ولی در هر حال، این دیپلماسی پولی ترامپ، عکس دیپلماسی پولی رژیم سعودی است؛ ترامپ پول را وارد آمریکا میکند و بنسلمان پول را از عربستان خارج میکند. پولی که ترامپ به آمریکا میآورد، نمیتواند بیماری بزرگ اقتصادی این کشور را مداوا کند، ولی ضرر هم نمیرساند، ولی پولی که سران بیاختیار آلسعود و شخص بنسلمان از عربستان خارج میکنند، نوعی خودزنی برای این رژیم در داخل است. این خارج کردن بیحساب و کتاب دلارهای نفتی از عربستان، تأثیرات خود را گذاشته و در حال تبدیل کردن دولت ریاض به یک دولت مقروض است.
اما، پیامدهای دیپلماسی پولی ریاض در خارج از این کشور، بسیار وخیم بوده و هنوز هم هست؛ این دیپلماسی باعث جان گرفتن و تقویت جبهه تروریسم و وقوع جنگ در پاکستان، افغانستان، نیجریه، سومالی، سوریه، عراق و یمن شده و هزاران انسان بیگناه را به کشتن داده است. دیپلماسی پولی آلسعود نوعا برای ایجاد شکاف و دودستگی در میان امت اسلامی به کار گرفته میشود و ایدههای وهابی و تکفیری را در همهجا ترویج میکند.
عربستان همچنین، دیپلماسی دلار را برای وارد کردن کشورها در روند سازش با رژیم صهیونیستی به کار میگیرد و حتی سعی میکند با دادن رشوه و پول به جنبشهای ضد صهیونیستی، آنها را در برابر این رژیم خلع سلاح کند، که یک نمونه آن را اخیرا «اسماعیل هنیه» رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس فاش کرده و گفته است که به او و حماس 15 میلیارد دلار رشوه پیشنهاد شده است! او نام کشوری که این رشوه را خواست بدهد تا حماس خلع سلاح شود را ذکر نکرده، ولی مشخص است که این کشور عربی، غیر از عربستان و امارات نمیتوانند باشند.
خریدن مقامات سازمان ملل و خرید سلاح از آلمان، فرانسه، انگلیس و آمریکا، که در چارچوب دیپلماسی دلار صورت گرفته، باعث شده است که آنها چشمان خود را بر جنایات سعودی در یمن ببندند و حتی در این جنایات، مشارکت فعال نیز داشته باشند.
طرح ساخت 600 مدرسه در افغانستان، نمونه دیگری از دیپلماسی دلار سعودی، که اگر نتیجه بدهد، پیامدهای منفی زیادی را طی دهههای آینده برای این کشور خواهد داشت.
در مجموع، هر چند تلاش ترامپ برای وارد کردن پول، دردی را در آمریکا دوا نمیکند، ولی بنسلمان با خارج کردن پول از عربستان، به جنگ، خونریزی و تجاوز در کشورهای اسلامی دامن میزند و در این میان، خوشبختانه، قبر خود و رژیم آلسعود را نیز میکند. دیپلماسی پولی بنسلمان، نه تنها آلسعود را نجات نمیدهد، بلکه آن را از بین میبرد.
سبحان محقق