۰
دوشنبه ۲۴ شهريور ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۳۷

چرا خروج نیروهای آمریکایی از عراق سیاسی است؟

چرا خروج نیروهای آمریکایی از عراق سیاسی است؟
این روزها بعد از گذشت ماه‌ها از شیوع کرونا و رسیدن آن تا قلب آسیا و درگیر شدن عراق، مصطفی الکاظمی، نخست‌وزیر موقت این کشور در اجرای طرح مصوب پارلمان برای اخراج نیروهای تروریست آمریکا تعلل دارد و به گفته برخی مقامات اهتمام کافی به خرج نمی‌دهد اما شاهد هستیم که آمریکایی‌ها در برنامه‌ای تعجب‌آور مدتی است نیروهای خود را جابجا کرده‌اند و در مواردی اقدام به خارج کردن آنها متجاوز از عراق کرده‌اند.

بخش دیگری از این اقدامات شامل خروج نیروهای موسوم به نیروهای متجاوز ناتو می‌شود که آنها هم به صورت هدفمند تصمیم گرفته‌اند نیروهای نظامی خود را از خاک کشور دوست و همسایه جمهوری اسلامی ایران بیرون ببرند.

برای درک دقیق از ماجرا و چرایی این اقدامات باید تلاش کنیم تا با دید تحلیلی برنامه بلندمدت غرب و آمریکا برای عراق را بررسی کنیم.

مسئله خروج از عراق مقوله‌ای بود که در دوران اوباما با کش‌وقوس های فراوانی همراه بود و با روی کار آمدن دونالد ترامپ صورتی تازه به خود گرفت.

او در سیاست‌هایش ماندن در عراق را به نفع آمریکا نمی‌داند و در سخنرانی های خود بر این مسئله تاکید دارد که به تدریج از عراق خارج خواهند شد.

خروج از عراق برای آمریکایی‌ها دو جنبه اساسی دارد:
اولین جنبه آن ایجاد امنیت روانی نسبی در آمریکا پس از سالیان متمادی جنگ‌افروزی و خون‌ریزی است که دستاورد شفافی حتی به دست مردم آمریکا هم نداشته و رسانه‌های مسلط بر افکار عمومی ایالات متحده این اجازه را به مردم نمی‌دهند تا آزادانه به تحلیل دستاوردهای برنامه کلان نظم نوین آمریکایی بپردازند.

در آخرین نظر سنجی موسسات آمریکائی ۶۲ درصد از بزرگسالان آمریکایی حضور در عراق و ۵۹ درصد حضور در افغانستان را بی فایده دانسته‌اند.

جو روانی آمریکا برای خروج از ریل فکر کردن به شورش علیه دموکراسی نیازمند یک سری پاد زهر سازی های مقطعی است که حاکمیت امریکا در حوزه بین‌الملل به شدت روی آن سرمایه گذاری کرده است. بعد از شکست ویتنام شاهد تکرار مجدد اراده مردم ایالات متحده برای بازگشت نیروهایشان به وطن هستیم.

دومین جنبه خروج امریکا از عراق که برای آنها منفی می‌نماید و به عنوان شکست تفسیر می‌شود، ترک بازی میدانی عراق است یعنی تحویل بازی به نفع ایران اما آنها برای این مسئله سرمایه گذاری دقیقی روی تاکتیک حذف رقیب سیاسی و جایگزین کردن پرسونالیتی لیبرال به جای نیروهای مقاومت محور و خواهان استقلال عراق است.

آمریکایی‌ها که قطعا قصد تخلیه دائمی عراق را ندارند اما با ترور فرمانده الحشد الشعبی و سردار سلیمانی اثبات کردند که به دنبال حذف رقیب از صحنه و تولید فضای جوکری با هدف متمایل کردن عراق بعد از خروج امریکا به سمت منافع استکبار جهانی هستند.

خروج از عراق حقیقت یا بازی انتخاباتی
بعد از شیوع کرونا مسئله خروج آمریکایی‌ها به چند دلیل شدت گرفت. به خطر افتادن جان مزدوران ارتش آمریکا و ناتو در عراق منجر به تسریع در مقوله خروج آنها شد.
وضعیت بهداشتی عراق به گونه‌ای است که می‌تواند فاجعه آفرین باشد و محرومیت ناشی از سالیان جنگ و ناامنی نفس کشیدن برای بیماران و مبتلایان عراق را سخت کرده است حال با توجه به این سطح از بحران طبیعتا خروجی و بازگردانی نیروهای امنیتی امری عقلانی است که حد اقل مانع از بروز هزینه و تلفات انسانی برای غربی‌ها می‌شود.

ترک عراق و امکان‌های آن
دونالد ترامپ شعار خروج از عراق را در اغلب سخنرانی‌هایش تکرار کرده است و از سیاست‌های اساسی اوست اما او تنها بخشی از مسئله خروج امریکا از عراق را مدیریت می‌کند بخشی دیگر از آن به تعهد آمریکا برای حمایت از منافع اعراب و اسرائیل در غرب آسیا و قاچاق انرژی و غارت منابع این کشورها برمی‌گردد که قطعا اجازه ترک دائمی عراق را به او نمی‌دهد. به همین خاطر احتمال کم شدن تعداد نیروهای آمریکا در عراق قطعی است اما ترک دائمی دور از انتظار است چراکه ایران هراسی دلیل اصلی آمدن آمریکا به خاورمیانه است و حالا عربستان و هم پیمانانش بعد از پناه آوردن به نتانیاهو انتظار تنها ماندن از سوی ترامپ را ندارند. پس تسریع خروج آمریکائی ها از خاک عراق بیشتر یک مسئله سیاسی است و تغییر شکل زمین بازی توسط بازیگر غربی است.

در این میان رشد فزاینده نفرت ملت عراق از کاخ سفید و نیروهایش بعد از ترور فرماندهان مقاومت رنگ و بویی تازه گرفته است که بعد از حمله موشکی جمهوری اسلامی ایران به عین الاسد مستمرا شاهد حملات خمپاره ای گروه های عراقی به مواضع امنیتی و سیاسی ایالات متحده در بغداد هستیم .
این چراغ خطری برای ترامپ محسوب است که در صورت عدم خروج از عراق شاهد نبردی نا منظم و متناوب علیه سربازان خود خواهد بود پس باید با تخلیه پایگاه ها روشی عقلانی و همسو با سیاست های کاخ سفید در پیش گیرد هرچند بودن آمریکا در منطقه نه امنیت سربازانش را تامین میکند و نه میتواند آرامش روانی اسرائیل را به تل آویو نشین ها برگرداند.
ترامپ و نظامی ‌هایی که رای نمی‌دهند

در یکی از نظرسنجی‌های طبقه خاص مؤسسه پیو که اخیراً انجام شده است ۶۴ درصد از کهنه‌سربازان گفته‌اند که جنگ در عراق بیهوده بوده است و ۵۸ درصد همین نظر را درباره جنگ افغانستان داده‌اند.

در این میان ۵۲ درصد از کهنه سربازان و ۵۸ درصد از بزرگسالان، شهروندان آمریکایی بالای ۱۸ سال، معتقدند که آمریکا دلیلی برای حضور در جنگ سوریه نیز نداشته است.

شاید یکی از اصلی‌ترین دلایل مسئله بزرگ کردن خروج از عراق خرابکاری‌های ترامپ پیرامون رفتار با اجساد نظامی‌هاست که سوژه خبری شده و می‌تواند تعامل او با این طبقه را به خطر بیندازد و از او استقبال نکنند.

نشریه آتلانتیک و خبرگزاری پرقدمت آمریکایی آسوشیتدپرس در چنین شرایطی به سراغ آنچه ترامپ در سال ۲۰۱۸ میلادی و در جریان سفر به فرانسه علیه نظامیان آمریکایی بر زبان رانده بود رفتند که واکنش نه تنها رقیب دموکرات، جامعه کهنه‌سربازان آمریکا، بلکه خود وی را نیز برانگیخت.

نشریه آمریکایی آتلانتیک پنجشنبه گذشته (۱۳ شهریورماه) با پرداختن به این مطلب در گزارشی نوشت: ترامپ در سال ۲۰۱۸ بازدید از قبرستان سربازان آمریکایی موسوم به «آیز–مارن» در حومه پاریس را لغو و گفته بود که "این قبرستان پر از بازندگان (جنگ) است"، این گفته وی در آن زمان در خبرگزاری آسوشیتدپرس نیز با تأیید دو مقام عالی‌رتبه ارتش آمریکا انتشار یافته بود انتشار این خبر که به ماجرای حدود ۲ سال قبل باز می‌گردد و اکنون و در آستانه نزدیک شدن به انتخابات آمریکا از سوی چنین رسانه‌هایی به آن پرداخته می‌شود، باعث شد تا ترامپ به آن واکنش نشان دهد و در توییتی آنها را همچون گذشته، "ادعاهای ساختگی و خبر جعلی" خواند.

ناظران و تحلیلگران داخلی امریکا می گویند انتشار این خبر در چنین زمانی می تواند به کارزار انتخاباتی وی ضربه زده و اکنون وی با خطر از دست رفتن آرا رای دهندگان نظامیان آمریکایی روبه رو کرده و این درحالی است که که تحلیلگران تاکید دارند،ترامپ به شدت به این آرا نیازمند است.

جمع‌بندی
ماجرا در حقیقت به یک بازی سیاسی برمی‌گردد تا هر طور شده تنور انتخابات آمریکا داغ باشد اما به نفع ترامپ.

این بار رقیب ترامپ، جو بایدن است و با توجه به ظرفیت‌های جامعه آمریکا شاید اریکه قدرت این بار به بایدن برسد اما باید در نظر داشت که سیاست‌های کاخ سفید بلندمدت و میان‌مدت است. پس شاید با این اقدامات در رویه میان مدت آمریکا چرخش‌هایی اتفاق بیفتد اما اسناد اندیشکده‌ای و صبغه سیاسی و رفتاری سران آمریکا در حفظ هژمونی واشنگتن نشانی از تغییر رویه اساسی را مخابره نمی‌کنند. تنها مدل ارائه‌ها تغییر می‌کند و این هنر بازیگران عرصه جهانی را می‌رساند. با این اوصاف هنوز از برنامه آمریکا برای جهان چند قطبی و رو به بحران سندی در دسترس نیست.


 
مرجع : خبرگزاری فارس
کد مطلب : ۸۸۶۲۲۶
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما