۰
يکشنبه ۶ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۰۶:۵۶
سید افقهی کارشناس مسائل لبنان:

چرا مصطفی ادیب استعفا کرد و سناریوهای پیش روی لبنان چیست؟

چرا مصطفی ادیب استعفا کرد و سناریوهای پیش روی لبنان چیست؟
 پس از سپری شدن موعد التیماتوم دو هفته‌ای فرانسه به گروه‌های لبنانی برای رسیدن به توافق به منظور تشکیل کابینه، مصطفی ادیب که نامزد پست نخست وزیری بود روز شنبه کناره گیری خود از انجام این مأموریت را به اطلاع رئیس جمهور رسانید و میشل عون رئیس جمهور نیز با استعفا وی موافقت نمود. با استعفا ادیب چشم انداز تحولات کشور بحران زده لبنان که طی یکسال اخیر با اعتراضات مردمی نسبت به وضعیت نامساعد اقتصادی و همچنین بحران شیوع کرونا مواجه است تاریک تر از قبل شد. در این رابطه الوقت برای بررسی بیشتر دلایل استعفا ادیب و چشم انداز تحولات لبنان پس از آن به گفتگو با سید هادی افقهی پرداخته است.
 
چرا ادیب در مأموریتش شکست خورد؟
این کارشناس مسائل منطقه در مورد دلایل شکست ادیب در تشکیل کابینه معتقد است شرایطی که می‌توانست ادیب را در تشکیل کابینه یاری داده و توانمند سازد برای وی محقق نشد. شرط اول مربوط به شخصیت خود ادیب است. ادیب از خارج از مناسبات ساختار سیاسی و حاکمیتی لبنان آمده بود. نخست وزیران لبنان معمولاً جزء مطرح ترین و برجسته ترین رجال سیاسی این کشور هستند. از زمان تاسیس لبنان پس از استقلال از فرانسه تاکنون معمولاً این قاعده حاکم بوده است. در واقع ادیب در طایفه اهل سنت وزن به مراتب کمتری نسبت به چهره هایی همچون فواد سنوره، رفیق حریری و حتی خود سعد حریری که وصل به محافل بین المللی بودند، داشت.

مسأله دوم اینکه ادیب تجربه کلان اجرایی نداشت. مورد دیگر اینکه از ابتدای روی کار آمدن ادیب وی با وتوی آمریکا و عربستان سعودی مواجه بود. روابط فرانسه و سعودیها بعد از حادثه مرموز استعفای حریری در عربستان رابطه درخشانی نیست و ظاهرا آقای مکرون ادیب را به دلیل داشتن رابطه با محافل فرانسوی و کاخ الیزه از بیرون مجموعه سیاسی لبنان انتخاب کرده بود که پس از سفر اول آقای مکرون به بیروت ارتباطاتی با ادیب برقرار می شود ودر نهایت وی به عنوان مامور تسکیل کابینه معرفی گردید.

مسأله بعد برخورد دوگانه و منافقانه اکثر جریانهای 14 مارس بود. اینها به دلیل اینکه با چراغ قرمز آمریکا و عربستان رو به رو شدند نقشی دوگانه را بازی کردند به این معنا که مخالفتی با کاندیداتوری ادیب برای نخست وزیری نکردند اما در مقابل برای انتخاب وزرا و تشکیل کابینه هم به او کمکی نکردند و  حتی کارشکنی هم می نمودند که مثلا اگر فلان گزینه را انتخاب کنی در پارلمان به تو رای نخواهیم داد. مثلا آقای حریری که رهبر 14 مارس و المستقبل است گفت ما انتخاب ادیب را تأیید میکنیم اما در دولت او شرکت نخواهیم کرد. همین موضع را ولید جنبلاط گرفت. جعجع که اصلا اعلام کرده بود که ادیب را قبول ندارد. بنابراین به مرور روند فرسایشی، اتلاف وقت و خسته کننده ای را 14 مارس پیش گرفتند و از آن طرف یک حادثه نیز مزید بر علت شد که سفر مشاور وزارت خارجه آمریکا به لبنان بود.

دیوید شینکر در ملاقات با نبیه بری پافشاری کرد که باید دولت او با رژیم صهیونیستی در مورد ترسیم مرزهای دریایی مذاکره کرده و امتیازاتی بدهد. در حال حاضر از نظر خط کشی مرزی میان لبنان و اسرائیل منازعه وجود دارد و رژیم صهیونیستی با آگاهی از وجود ذخایر گازی در مربع شماره 4 و یا ذخایر نفتی در مربع شماره 10، نسبت به سرزمین های دریایی لبنان طمع‌ورزی دارد و به همین دلیل به آمریکا فشار می آورد که این مناطق را از لبنان بگیرد. فلذا نبیه بری زیر بار این فشارها نرفت و وقتی شینکر با عصبانیت لبنان را ترک و به واشنگتن بازگشت دو تن از وزرای کابینه لبنان از شیعیان را تحریم کرد. نبیه بری نیز به ادیب تأکید کرد که وزارت دارایی باید همچنان در دست جریان امل باقی بماند و شخص آقای حسن خلیل که از سوی آمریکا تحریم شد باید برای تصدی این پست معرفی شود. این امر فشار را بر ادیب بیشتر کرد و پادرمیانی میشل عون نیز نتوانست چاره ساز شود. ادیب تأکید می کرد که چینش وزرا نباید از بر مبنای تقسیمات طایفه ای و مذهبی باشد که حرف مضحکی است. در واقع درخواست تشکیل دولت تکنوکراتیک حرف مضحکی است چون هیچ وقت کابینه ای در لبنان بدون سهمیه بندی مذهبی تشکیل نشده است. این مسائل موجب شد تا عوامل دست در دست هم دهند و آقای ادیب زمین بخورد.
 
سناریوهای پیش روی لبنان پس از ادیب
سید افقهی در بخش دیگری از سخنان خود درباره چشم انداز وضعیت تشکیل کابینه پس از استعفای ادیب گفت: با این استعفا لبنان اکنون وارد یک تونل تاریک‌تری شد. ادیب را حزب الله لبنان و جنبش امل هم تایید کرد و معمولا اینگونه است که نخست وزیری که از سوی 8 مارس تأیید می شود جریان 14 مارس بر روی او حساس می شوند. ادیب پیشتر هنگامی که در آلمان سفیر بود ارتباطاتی با مقاومت لبنان داشت و برای حزب الله ناشناخته نبود لذا مسئول شکست او جریان 14 مارس است. حال این سوال پیش می آید که تکلیف چیست؟ آیا حریری اگر بخواهد نامزد این پست شود حزب الله و امل او را حمایت خواهند کرد؟ حتی اگر بخواهند از وی حمایت کنند ایا حریری حاضر به دادن امتیازات مورد نظر آنها می باشد؟ مثلا جنبش امل خواهان آن است که تحریم حسن خلیل برداشته شده و وی تصدی وزارت دارایی را داشته باشد. دراین شرایط سوال دیگر این است که اگر حریری نتواند نخست وزیر شود چه کسی می تواند جایگزین او شود؟ آیا اکنون غیر از حریری و دیگر نخست وزیران گذشته مانند فواد سینوره، نجیب میغاتی یا عمر کرامی چه کسی می تواند توانایی نخست وزیر شدن از طریق توافق فرانسه، آمریکا، ایران و عربستان سعودی داشته باشد؟ کار به شدت گره خورده است. به نظر من گروه های لبنانی منتظر خواهند ماند تا تکلیف انتخابات آمریکا مشخص شود. اگر ترامپ بیاید که همین وضع ادامه می یابد اما اگر جو یابدن پیروز شود ممکن است راه حل دیگری پیشنهاد شود.

از طرف دیگر این احتمال هست که برخی به دنبال آن هستند تا با تداوم وضعیت کنونی اقتصاد لبنان و امنیت داخلی کاملاً دچار فروپاشی شده و این کشور به سوی جنگ داخلی سوق یابد. اگر هم به جنگ داخلی کشیده نشود بی ثباتی و بحران ادامه یابد. هدف 14 مارس، عربستان و آمریکا از این مسئله نیز همانطور که ملک سلمان در سخنرانی چند روز پیش خود برای مجمع عمومی سازمان ملل حمله شدیدی به حزب الله کرده و خواهان خلع سلاح آن شد فشار بر مقاومت لبنان برای تن دادن به خلع سلاح است. در مجموع باید گفت وضعیت لبنان بسیار پیچیده تر شده است و باید منتظر ماند و دید آیا لبنان می تواند با حداقل هزینه ها این مرحله بحرانی از تاریخ خود را سپری کند؟
مرجع : خبرگزاری مهر
کد مطلب : ۸۸۸۶۶۴
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما