۰
دوشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۳۴

پایان عصر ترامپ !؟

پایان عصر ترامپ !؟
‌ترامپ انتخابات سوم نوامبر(13 آبان 99) را به رقیب دموکرات خود هم در آرای الکترال و هم در آرای مردمی باخت. ادعاهای وی در مورد تقلب در انتخابات نیز به‌نظر نمی‌رسد که طرفدار چندانی حتی در بین جمهوری‌خواهان داشته باشد و بر اساس گزارش‌ها بسیاری از آنها در حال فاصله‌گیری از رئیس‌جمهور شکست‌خورده هستند و این منطق سیاست است. برخی شکست وی را پایانی بر حیات سیاسی وی می‌دانند.

واشنگتن‌پست در همین رابطه نوشته است «دولت بایدن به معنی پایان عصر ‌ترامپ خواهد بود». اما پایان ریاست‌جمهوری ‌ترامپ به معنای پایان ‌ترامپسیم نخواهد بود. ‌ترامپ سال 2016 زمانی که وارد کارزار انتخاباتی آمریکا شد به‌عنوان یک فرد بود که بر مطالبات بخش‌هایی از جامعه آمریکا سوار شد و دموکرات‌ها را شکست داد. او سابقه سیاسی، قضایی، تقنینی، روشنفکری و نظامی نداشت اما توانایی غریزی وی در تجارت، قدرت اقناع‌ بالایی به وی داده بود تا بدین وسیله با برجسته‌سازی تضادها و «دگر»‌های هویتی، بتواند بخشی از توده‌های آمریکایی را که از جریان حاکم در اقتصاد، سیاست و فرهنگ این کشور خسته شده بودند؛ با خود همراه کند.

فایننشال‌تایمز در این‌باره می‌نویسد: «‌ترامپ پوپولیست بود اما پوپولیسم وی را به قدرت نرساند» و ایده‌هایی که وی در سال 2016 مطرح کرد عمیقاً در جامعه آمریکا ریشه داشت. به گفته «ریچ لوری» سردبیر نشریه «نشنال ریویو» «‌ترامپ بزرگ‌ترین نماد مقاومت در برابر جریانی است که در رسانه‌ها، دانشگاهیان، غول‌های اقتصادی آمریکا،‌ هالیوود، رشته‌های ورزشی حرفه‌ای، نهادهای بزرگ و تقریبا تمام آن چیزی است که بین اینها قرار دارند. از نظر بسیاری از آمریکایی‌ها، ‌ترامپ فقط انگشت میانه‌ای است علیه مردمی که تصور کرده‌اند فرهنگ آمریکا را در کنترل دارند». این نکته غیرقابل انکاری است که ‌ترامپ در سال 2016 یک فرد بود اما در سال 2020 تبدیل به یک ایسم شده است و بسیاری از دیدگاه‌های وی درباره اقتصاد، سیاست، فرهنگ، برتری نژادی سفیدپوستان، مهاجران، زنان، مذهب و حتی علم در جامعه آمریکا میلیون‌ها طرفدار دارد.
 
 ‌ترامپ در انتخابات اخیر بیش از 70 میلیون رای مردمی را از آن خود کرد. هر چند نمی‌توان تمامی این 70 میلیون را از آن وی دانست. اکثریت بالایی از رای‌دهندگان در هر دو حزب جمهوری‌خواه و دموکرات بر اساس تمایلات حزبی رای می‌دهند بدین معنی که اگر‌ اشخاصی غیر از بایدن و ‌ترامپ نیز از سوی دو حزب معرفی می‌شدند مردم به آنها رای می‌دادند اما بسیاری بر این باورند که از این 70 میلیون درصد قابل‌توجهی تنها و تنها به‌خاطر شخص ‌ترامپ به وی رای داده‌اند و همه آنها نیز در بخش‌های مختلف این جامعه دوقطبی‌شده حضور دارند و بایدن برای مواجهه با آنها مسیر بسیار سخت و دشواری را پیش رو دارد. ‌اشپیگل در این‌باره می‌نویسد: «بایدن تلاش می‌کند آمریکا را به وضعیت عادی بازگرداند اما این کار بسیار سختی خواهد بود. ‌ترامپیسم همچنان به‌عنوان یک نیروی سیاسی مخرب در آمریکا ادامه خواهد داشت. در سال 2020 نسبت به انتخابات سال 2016 افراد بیشتری به ‌ترامپ رای دادند. وی از حمایت حدود نیمی ‌از شهروندان آمریکایی برخوردار است.

وقتی جامعه‌ای به اندازه آمریکا دچار دوقطبی و دودستگی می‌شود احساس وابستگی سیاسی به ماده مخدری تبدیل می‌شود که در آن رای‌دهندگان به طرفدارانی تبدیل می‌شوند که برای دفاع از جناح سیاسی خود هر چیزی را می‌توانند نادیده بگیرند. در این صورت احزاب همچنان به جنگی تلخ ادامه می‌دهند و تنها دوست و یا دشمن را می‌شناسند». پایان ‌ترامپ به معنای نابودی ایده‌های وی که میلیون‌ها آمریکایی در سال 2016 و 2020 پشت آن بسیج شدند نخواهد بود و زمانی که شرایط مناسب باشد ‌ترامپ دیگری با سوار شدن بر این موج، سونامی ‌دیگری را به راه خواهد انداخت.

سیدمحمد امین‌آبادی
مرجع : روزنامه کیهان
کد مطلب : ۸۹۶۷۱۶
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما