۰
يکشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۲۲

پایان صبر استراتژیک

پایان صبر استراتژیک
«دونالد ترامپ»، رئیس جمهور پیشین آمریکا، باهدف اعمال فشار بر ایران برای مذاکره بر سر توافقی مطلوب تر با کشورش، در ماه می ۲۰۱۸ از برجام خارج شد. به همین منظور، آمریکا سیاست «فشار حداکثری» را در دستور کارش قرار داد که خسارات قابل توجهی برای کشور به بار آورده است. اقتصاد ایران در سال های ۲۰۲۰-۲۰۱۹ با افت ۷درصدی مواجه شد و ارزش پول کشور به پایین ترین حد ممکن رسید. واشنگتن اخیرا تحریم های بیشتری را علیه سیستم بانکی جمهوری اسلامی اعمال کرده است.با این وجود، تهران پیشنهاد مذاکره مجدد بر سر این توافق را  به شدت رد کرده و خواستار عمل همه طرف های موجود در برجام به تعهدات خود شده است. 

در این راستا پس از اجرای سیاست«صبر استراتژیک»باکم کردن میزان تعهدات خود به صورت مرحله ای اقدام به اجرای سیاست «ابتکار و تهاجم» کرده تا در این صورت بتواند با اجرای غنی سازی ۲۰ درصد درواقع به صورت فعالانه به جامعه بین المللی بگوید که در صورت عدم اجرای تعهدات خود با برخورد هوشمندانه جمهوری اسلامی ایران مواجه خواهند شد.

درواقع ایران با اتخاذ این سیاست تلاش دارد تا به جامعه جهانی علی الخصوص ایالات متحده ثابت کند که راه برخورد با این موضوع تنها به صورت عزتمندانه و با تامین منافع مشترک میسر است. 

همچنین یکی دیگر از اهداف این سیاست ایجاد قدرت فعال در مقابل تمام راهبردهای طرف غربی است که به ایران این امکان را می دهد به صورت گام به گام «تولید قدرت» کرده و از مزایای آن بهره ببرد.  

البته اختلاف نظرهای زیادی در جناح های سیاسی هر دو کشور  روی این موضوعات وجود دارد، بسیاری از کارشناسان پیش بینی می کنند، پس از اجرای سیاست فشار حداکثری که اثرات نسبتا زیادی بر روی اقتصاد ایران گذاشته و نارضایتی های را در بین بدنه ضعیف جامعه ایران درست کرده است جمهوری اسلامی ایران وادار می شود به میز مذاکره برگردد، عده ای هم این سیاست را ابزاری در دست دولت برای اعمال فشار به جناحی که مخالف مذاکره هستند می دانند، که البته این موضوع نیز در بدنه کارشناسی آمریکا هم وجه کاملا مشابهی دارد.

این در حالی است که عده ای از کارشناسان معتقدند در هر صورت دور جدیدی از «دیپلماسی رفت و برگشت» (به معنی میانجیگری بین طرفینی از طریق رفت وآمد نمایندگان میانجیگر در بین دو کشور به منظور حصول به یک راه حل قطعی در حال شکل گیری است.) بین تهران و واشنگتن پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ماه های آینده برگزار می شود. 

«جو بایدن»، رئیس جمهور منتخب و نامزد حزب دموکرات گفته است، به برجام بازمی گردد. مذاکرات برجام زمانی صورت گرفت که وی معاون رئیس جمهور آمریکا بود. این در حالی بود که «دونالد ترامپ» ابراز اطمینان کرده بود در صورت انتخاب مجدد می تواند ظرف چند هفته توافق جدیدی را با ایران حاصل کند، این یعنی هر دو حزب خواستار بهترین توافق با جمهوری اسلامی ایران هستند.با وجود اختلاف نظر مخالفان و موافقان توافق هسته ای در ایالات متحده بر این باورند که اعمال مجدد تحریم ها بر جمهوری اسلامی در دو سال گذشته، اهرم های فشار قابل توجهی را برای استفاده علیه این کشور در اختیار آمریکا قرار داده است. با این حال، دو طرف در مورد این که آیا آمریکا باید از این اهرم فشار برای دستیابی به توافق بهتر در چارچوب آن معامله قبلی استفاده کند، یا این که فشار را برای گرفتن امتیازات جذاب تر از ایران، ازجمله پایان دادن به برنامه غنی سازی اورانیوم این کشور افزایش دهد، باهم اختلاف نظر دارند. 

دولت «بایدن» در ازای اعمال محدودیت های بیشتر در قبال فعالیت های هسته ای ایران نسبت به آنچه در توافق اصلی موردنیاز است، پیشنهاد لغو تحریم ها را ارائه می دهد، هر دو جناح حاکم تصور می کنند که ایران برای مذاکرات جدید ناامید است.

با این وجود، گفتمان رایج در مورد ایران در چارچوب سیاست خارجی واشنگتن، دور شدن از اصل مطلب را به همراه دارد. از زمان خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸، فضای سیاسی ایران دچار یک تحول ساختاری شده که اساسا محاسبات دیگر کشورها را تغییر داده است. ایران منابع جدیدی از قدرت داخلی و بین المللی را در اختیار دارد و به نظر می رسد خیلی کمتر از آنچه واشنگتن تصور می کند، آمریکا را موردتوجه قرار داده و به آن کشور متوسل می شود.
 
 انسجام جدید
شهادت «سردار سلیمانی»، همراه با کارزار تحریم های آمریکا که ریاست جمهوری آن را «جنگ اقتصادی» توصیف کرده، یک همکاری هماهنگ در بین جناح های سیاسی کشور با نیروهای نظامی به وجود آورده است. از آخرین دور مذاکرات، ایران نشان داده که قادر است نیمی از تولید نفت عربستان را متوقف کند، پهپادهای آمریکایی را در خلیج فارس سرنگون کند و حملات موشکی بالستیک را علیه سربازان آمریکایی در عراق ترتیب دهد. 

در ماه سپتامبر، امتناع سازمان ملل از اعمال مجدد تحریم ها علیه ایران یک پیروزی دیپلماتیک برای ایران بود. اکنون روابط جمهوری اسلامی با روسیه   محکم تر شده و در حال نهایی کردن یک توافقنامه استراتژیک ۲۵ ساله با چین هستیم. تهران با استقبال از حضور مسکو و پکن در غرب آسیا برای متعادل کردن نقش آمریکا در منطقه، همراه با برخی از همسایگان خود به علاوه روسیه و چین به دنبال ایجاد باشگاه مخالفین آمریکا در منطقه ای است که دلار نقشی در دادوستد آن ها نداشته باشد. 

همچنین ایران اکنون برای دستیابی به منافع امنیتی و اقتصادی، به روسیه و چینی متوسل شده که به طور فزاینده ای ضدآمریکایی هستند. این تغییر چشمگیر است، به ویژه با توجه به این که پیش از این در طی سال های ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۵، چین و روسیه اغلب به دلیل جلب رضایت واشنگتن، علیه فعالیت های هسته ای ایران رای مخالف می دادند. این کشورها اکنون متحدان استراتژیک تهران هستند، همچنین خصومت مشترک آن ها با آمریکا اختلاف عقیده قبلی آن ها با ایران را کاهش داده و جبهه ای هماهنگ ایجاد کرده است.

در آغاز شیوع ویروس کرونا، ناظران آمریکایی ایران را به خاطر ناتوانی در کنترل این بیماری که معتقد بودند حاصل کوته فکری و بی کفایتی این کشور است، سرزنش می کردند. با این حال، چند ماه بعد، بسیاری از ایرانیان دیدند که ثروتمندترین ملت جهان یعنی آمریکا نتوانست شیوع این بیماری را بهتر از آنچه که کشور همه جور تحریم شده ایران کنترل کرده بود، مدیریت کند. علاوه بر این، آمریکا در زمان شیوع کووید ۱۹، اقدامات گسترده تحریمی و غیرمنصفانه ای را برعلیه مردم جمهوری اسلامی اعمال کرده که درواقع این امر صحت ادعاهای تهران مبنی بر این که واشنگتن برای مردم ایران آرزوی سلامتی ندارد و مخالفت آمریکا با برنامه هسته ای فقط بهانه ای برای نابودی این کشور است، مهر تایید می زند.
امتیاز کمتر در قبال خواسته کمتر
 
در نقطه مقابل ، آمریکایی های موافق برجام، معتقدند که اگر آنان مایل هستند امتیاز بیشتری از ایران بگیرند، باید در عوض چیزهای بیشتری به این کشور بدهند. با این حال، عوامل داخلی و ژئواستراتژیکی که در بالا ذکر شد، وضعیت ایران را در هر مذاکره هسته ای حساس تر از گذشته خواهند کرد. مواضع اخیر رهبری و مقام های دیپلماتیک بیش از گذشته این موضوع را مشخص کرده است. «ظریف» در گفت وگوی اخیر خود با «فرید زکریا» در شورای روابط خارجی اظهار کرد که ایران «مطلقا» درباره توافق هسته ای مذاکره نمی کند. در حقیقت، ایران اکنون از آمریکا درخواست می کند تا به دلیل نقض توافقنامه بین المللی مورد تایید شورای امنیت سازمان ملل متحد، غرامت آن را جبران کند. برخی ممکن است این سخنان را به دلیل این که صرفا چانه زنی برای مطالبه بیشتر از واشنگتن است، رد کنند؛ اما شرایط ایران به مرحله حساسی رسیده که توافق هسته ای آن را تضمین نمی کند: ایران باید بتواند نفت خود را بفروشد و از عواید آن برای خرید آنچه موردنیاز است، استفاده کند. قبل از خروج آمریکا از برجام و علی رغم وعده های واشنگتن در زمان «باراک اوباما»، رئیس جمهوراسبق این کشور، ایران در انجام معاملات دلاری با موانع زیادی روبه رو بود، زیرا موسسات مالی بین المللی به شدت منطبق با قوانین تحریم های آمریکا عمل می کردند.به طورکلی جمهوری اسلامی ایران، نسبت به سال ۲۰۱۵ با اطمینان بیشتر و اختلاف نظر کمتری، هم در بین مردم و هم مسئولان نسبت به یک بسته مهم لغو تحریم های آمریکا امیدوار و دل خوش نیستند، علی رغم این که بسیاری در واشنگتن به اشتباه تصور می کنند که مردم در خصوص منافع ملی خود کوتاه می آیند.  جمهوری اسلامی با مشخص کردن اهداف خود از مذاکره بعدی که  با پیش شرط لغو کامل تحریم ها و عدم مذاکره مجدد بر روی برجام، درواقع موضع پیش دستانه و بسیار هوشمندانه ای را در برابر ایالات متحده اتخاذ کرده است. 

باید گفت دور بعدی مذاکرات در صورتی که با راهبرد «تولید قدرت»در درون همراه باشد قطعا با سختی بر گام های خاص، معاملاتی، سریع و برگشت پذیر متمرکز خواهد شد.

 
محمدحسن دهقانی (کارشناس استراتژیک)
 
مرجع : روزنامه رسالت
کد مطلب : ۹۱۳۴۳۷
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما