چکیده
سؤال اصلی نوشتار این خواهد بود که انقلاب اسلامی ایران چگونه بر هندسه قدرت مقاومت اسلامی، خاصه در منطقه غرب آسیا تأثیر گذاشته است؟ استدلال مقاله نویسنده بر این بنیاد استوار است که جمهوری اسلامی ایران بر اساس اصول و سازههای اصلی انقلاب که مقاومت در برابر نظام سلطه (نومحافظهکاری) از مهمترین ارکان آن است، از سه طریق هندسه قدرت مقاومت در غرب آسیا را تحت تأثیر قرار داده است. اول بر اساس مبانی مادی قدرت، به تقویت پایههای مقاومت در لبنان و بالتبع پشتیبانی از جنبشهای اسلامی در منطقه، نظیر جنبش جهاد اسلامی و حماس میپردازد. دوم، جمهوری اسلامی بواسطه تلاش برای اتحاد و ائتلاف با جنبشها و تشکلهای غیر دولتی، سعی نموده تا مبارزه با راهبردهای نظام نومحافظهکاری در غرب آسیا را نهادینه (مبانی نهادی قدرت) نماید. بر این اساس، گفتمان مقاومت انقلاب اسلامی باعث شده تا بسیاری از این جریانها به شکل نهادی و سازمانیافته علیه نظام حاکم در کشور خود فعالیت کنند. سوم، ارزشها و بنیانهای اعتقادی مقاومت (گسترش هنجار مقاومت، خودآگاهی سیاسی، رواج فرهنگ شهادت و غیره) بواسطه رشد و نضج اندیشه انقلاب اسلامی (غیر مستقیم) در تحقق نشر ابعاد معنایی مقاومت اسلامی، میان جوامع غرب آسیا نهادینه شده است (مبانی مولد قدرت). از اینرو مهمترین دستاورد نوآورانه پژوهش این خواهد بود که انقلاب اسلامی به علت قدرت مادی، نهادی و مولد خود و مبارزه با نظام نومحافظهکاری، پایهها و مبانی قدرت «مقاومت اسلامی» را مستحکم نموده است. نوع تحقیق حاضر نظری- بنیادی و شیوه تحلیل اطلاعات، کتابخانه-ای و اسنادی است.
برای دریافت متن کامل مقاله
کلیک کنید
نویسندگان
1دانشجو
2 استادیار دانشگاه تربیت مدرس روابط بین الملل
مرجع : مطالعات سیاسی جهان اسلام