چکیده
عرفان امام خمینی علاوه بر بُعد فردی، روی کردی برونگرا و اجتماعی دارد و براساس اعتقاد امام، سالک در اسفار اربعه، وقتی به سفر چهارم راه یابد، حضرت حق را بهخوبی شناخته و خودش آینه تمامنمای حق میگردد و هم چنین به حقایق اشیا و استعدادهای افراد، آگاه و نحوه ارتقا و رشد آنها را دانسته و تکامل آن ها را وظیفه خود میداند. امام با توجه به مبانی عرفان اسلامی، توحید و موحد به جامعهسازی خاص خود میپردازد که جامعه توحیدی است. از شاخصهها و پیامدهای جامعه توحیدی میتوان به وحدت، قدرت و آزادی اشاره کرد. در وحدت با توجه به این که عرفان ساحت ظاهر و باطن است و در بطن خود شریعت و برهان را داراست و از طرفی موضوع آن خداوند است، میتواند یک زبان مشترک را ایجاد کند. در مقوله قدرت با توجه به ذات لایتناهی حقتعالی که دارای قیومیت کامل بوده و هیچ وجود بالذاتی در مقابل آن معنا نمییابد، سالک به واسطه تمسک به این قدرت در مقابل تمام ابرقدرت ها ایستاده و قدرت های دنیوی را پوچ و نابودشدنی بیان میدارد. در مقوله آزادی، در عین عبودیت الهی، نوعی آزادی، برای سالک به ارمغان میآید و هرچه توحید در فرد پررنگتر و اطمینان قلبی در او مستحکمتر باشد، آزادیطلبتر و عدالت خواهتر میگردد.
برای دریافت متن کامل مقاله
کلیک کنید
نویسندگان
1 دانشگاه آزاد واحد قم
2 دانش آموخته حوزه علمیه قم و عضو هیأت علمی پژوهش گاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
3 دانش آموخته حوزه علمیه قم و عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی