صدای پای بحران در آمریکا

جنگ قدرت در آمریکا به‌اندازه‌ای بالاست که نخبگان امنیتی و سیاسی آمریکا برخلاف ساختار سیاسی در تلاش‌اند که قدرت در این کشور ۵۰ ایالتی را به‌دست بگیرند. در شرایط فعلی نیز جناح حاکم در کاخ سفید ازلحاظ سیاسی دارای وضعیت شکننده‌ای است که این امر دولت را در شرایط داخلی و در عرف بین‌المللی با چالش عدم مقبولیت همراه ساخته است.

دونالد ترامپ رئیس‌جمهور سابق آمریکا که رقیب سرسخت دموکرات‌ها و شخص بایدن است، تمام توان خود را به کار گرفته است تا خود را مجددا به قدرت بکشاند. استیو بنون در ماه فوریه، ایده تکیه ترامپ برای ریاست در مجلس نمایندگان را مطرح کرد،که این موضوع به‌عنوان طرح جالب از ترامپ نامیده شد. ترامپ در پاسخ به پرسش مجری این برنامه رادیویی که از او درباره پیشنهاد بنون نظر خواسته بود، گفت: «ایده بسیار جالبی است.» وی همچنین یادآور شد که برخی به او رقابت برای کسب کرسی در سنا را پیشنهاد کرده‌اند.

ترامپ همچنین چندین بار از احتمال رقابت مجدد در انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا سخن گفته است. نشستن ترامپ در کرسی ریاست مجلس نمایندگان درواقع شروعی بر نهادینه‌سازی دوقطبی شدید در آمریکا خواهد بود که یک‌طرف آن در بین نخبگان سیاسی خواهد بود و طرف دیگر آن را باید در خیابان‌های آمریکا جست‌وجو کرد. بنابراین صحبت از کودتا و یا مطرح‌شدن ایده استیو بنون در کشوری مطرح می‌شود که مدعی دموکراسی است! دموکراسی دروغینی که امروز ماهیت آن بیش‌ازپیش برای همگان آشکارشده است.

آنچه در جریان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۰ و پس‌ازآن رخ داد، پرده از حقیقتی به نام « افول نظام سرمایه‌داری» و حرکت آن به‌سوی سقوط و تباهی برمی‌دارد. امروز بسیاری از نظریه‌پردازان آمریکایی متفق‌القول هستند که نظام سرمایه‌داری دیگر به پایان خط رسیده و باید به دنبال گذار از وضعیت سیاه موجود، به‌سوی وضعیتی مطلوب بود. حال آمریکا با ادعای مهد دموکراسی بودن، شاهد جنگ قدرت به‌صورت نهان و آشکار است. این جنگ قدرت، به کاتالیزور و عاملی جهت افزایش ضریب آسیب‌پذیری ایالات‌متحده در نظام بین‌الملل تبدیل‌شده است.

امروز دیگر بسیاری از تحلیلگران بین‌المللی، از آمریکا به‌عنوان بازیگر تعیین‌کننده در جهان یاد نمی‌کنند. هراندازه زمان سپری می‌شود، افول آمریکا به واقعیت ملموس‌تری در نزد افکار عمومی و سیاستمداران جهان تبدیل می‌شود. مصادیق این افول امروز به‌اندازه‌ای زیاد هستند که حتی رسانه‌ها و سایر ابزارهای تبلیغاتی وابسته به‌نظام سرمایه‌داری، قدرت کتمان و توجیه آن را ندارند.