۰
سه شنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۵۴

جنگ سراسری، دفاع ملی

جنگ سراسری، دفاع ملی
در وضعیت جاری که قدرت های خارجی برخلاف تمام تعهدات خود، نیروهای امنیتی کشور را تنها رها کرده اند و ولسوالی ها یکی پس از دیگری سقوط می کنند، دولت هیچ راهی جز بازگشت به مردم ندارد.
دولت به جای «عقب نشینی تاکتیکی» از مناطق «کم اهمیت» باید برای شکل دادن یک جبهه دفاع ملی، از جوانان، جریان های قوی قومی و فرماندهان پیشین جهادی، استمداد بجوید. این یک ضرورت حیاتی است و می تواند کمک قابل توجهی به بازیابی روحیه و احیای مورال نیروهای امنیتی کرده و معادلات میدان جنگ را به نفع دولت تغییر دهد.
 
میررحمان رحمانی؛ رئیس مجلس نمایندگان از حکومت و نهادهای امنیتی خواسته تا بر تمام استراتژی‌های موجود جنگی تجدید نظر کرده و زمینه دفاع خودی و مردمی را در چارچوب نیروهای امنیتی فراهم سازند.

رئیس مجلس نمایندگان، روز دوشنبه، 24 جوزا در نشست عمومی مجلس گفت که نیاز است حکومت و مدیران نهادهای امنیتی از طریق بسیج سیاسی، مردم را در دفاع از کشور سهیم سازند.

آقای رحمانی افزایش جنگ‌و خشونت‌در سراسر کشور به ویژه حملات هدفمند در غرب کابل را از نگرانی‌های جدی مجلس عنوان کرده و افزوده‌ که نیاز است جوانان کشور و مردم وارد دفاع مستقل خود شوند تا بتوانند در برابر حملات طالبان از کشور دفاع کنند.

او همچنین از تلاش نیروهای امنیتی در زمینه تامین امنیت مردم و مبارزه با جنگجویان طالبان ستایش کرد.

در همین حال، شماری از اعضای مجلس نمایندگان از سقوط ولسوالی‌ها در هفته‌ها و روزهای اخیر در شماری از ولایات کشور انتقاد کردند.

شرایط بیش از آنچه به نظر می آید پیچیده و بحرانی است. طی چند هفته اخیر نزدیک به ۲۵ ولسوالی به دست طالبان سقوط کرده است. این رویداد، نگرانی ها درباره سقوط های بیشتر را افزایش داده و چشم انداز امنیتی کشور را با ابهام رو به رو کرده است.

تردیدی نیست که ایستادگی نیروهای امنیتی در این شرایط دشوار و اسفبار، عمیقا قابل ستایش است؛ موضوع نگران کننده اما این است که این نیروها در برخی موارد، بدون هیچ مقاومتی، ولسوالی ها را به طالبان واگذار می کنند. این رخداد بعضا با واگذاری تجهیزات سنگین نظامی و حتی تسلیم شدن نیروهای امنیتی به طالبان همراه بوده است. این ترسناک است، روی روحیه کلی نیروهای امنیتی به شدت تاثیر منفی می گذارد و مورال این نیروها برای جنگیدن را به طور جبران ناپذیری تضعیف می کند.

طالبان نیز از این امر، استفاده تبلیغاتی وسیع می کنند و با فلمبرداری از نیروهای تسلیم شده و انتشار بی پروای این فلم ها در شبکه های اجتماعی، تلاش دارند تا آن را به مثابه رویه ای امن و مصون به دیگر قوای دولتی هم پیشنهاد کنند.

به هر حال، در وضعیت جاری که قدرت های خارجی برخلاف تمام تعهدات خود، نیروهای امنیتی کشور را تنها رها کرده اند و ولسوالی ها یکی پس از دیگری سقوط می کنند، دولت هیچ راهی جز بازگشت به مردم ندارد. دولت به جای «عقب نشینی تاکتیکی» از مناطق «کم اهمیت» باید برای شکل دادن یک جبهه دفاع ملی، از جوانان، جریان های قوی قومی و فرماندهان پیشین جهادی، استمداد بجوید.

این یک ضرورت حیاتی است و می تواند کمک قابل توجهی به بازیابی روحیه و احیای مورال نیروهای امنیتی کرده و معادلات میدان جنگ را به نفع دولت تغییر دهد.

این جنگ، سراسری است و هیچ محدوده خاصی ندارد. نمی توان گفت کجا خط مقدم نبرد است و کدام ولایت، امن یا ناامن است.

چنین وضعیتی نیازمند تشکیل یک جبهه فراگیر دفاع ملی با حضور و مشارکت همه نیروها و جریان هایی است که از بقای نظام جمهوری و پایداری نیروهای مسلح ملی حمایت و پشتیبانی می کنند.

موضوع دیگر، وضعیت پیچیده غرب کابل است؛ منطقه ای که به صورت هدفمند آماج بمب گذاری های مرگبار و عملیات تروریستی سیستماتیک است. ماهیت این حملات و هویت قربانیان نشان می دهد که دشمن کمر به نابودی یک نسل بسته و مستقیما یک قوم و مذهب خاص را بدون تفکیک آماج قرار می دهد. بمب گذاری در موترهای مسافربری یا کشتار دانش آموزان بی گناه یک مکتب دخترانه و موارد مشابه دیگر در گذشته، جای هیچ تردیدی باقی نمی گذارد که این نسل کشی است و باید برای مهار آن وارد عمل شد.

در قدم اول، این وظیفه دولت است تا امنیت مردم را تامین کند. سازمان های استخباراتی دولتی باید درباره عوامل این انفجارها و کشتارها و نسل کشی واضح هزاره ها و شیعیان، توضیح دهند. مسئولان امنیتی باید مسئولیت مستقیم خود در این زمینه را بپذیرند و اگر نمی توانند از عهده مهار آن برآیند، عذرخواهی کنند و استعفا دهند. این بی مسئولیتی و سکوت، نمک بر زخم مردمی می پاشد که هر روز شاهد پرپر شدن عزیزان شان در کوچه ها و خیابان ها هستند.

دولت اگر نمی تواند از عهده تامین امنیت منطقه محدود غرب کابل سربلند بیرون بیاید، اجازه دهد تا مردم خود امنیت شان را تامین کنند. به جوانان داوطلب مردمی تجهیزات و سلاح و امکانات بدهد و هسته های امنیتی و استخباراتی مردمی تشکیل شود.

این شیوه ای است که پیش از این هم در ایام محرم، امتحان شده و نتیجه داده است. تعمیم این الگو به سراسر کشور می تواند وضعیت فاجعه بار امنیتی را تغییر دهد و به نیروهای امنیتی برای دفاع از کشور کمک کند.

با این وجود، پیش از هر چیزی، دولت باید به مردم اعتماد کند و بداند که هیچ نیرویی جز مردم نمی تواند بقای آن را تضمین یا سقوط اش را تسهیل کند.
مرجع : آوا
کد مطلب : ۹۳۸۱۷۱
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما