۰
دوشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۵۹

نفوذ صهیونیسم در قاره سیاه؛ تراژدی حمایت ستمدیده از ستمگر

نفوذ صهیونیسم در قاره سیاه؛ تراژدی حمایت ستمدیده از ستمگر
 رژیم صهیونیستی برای اولین بار از سال 2002 در 22 جولای 2021 (31 تیر 1400) به عنوان عضو ناظر به اتحادیه آفریقا پیوست. دربیانیه وزارت خارجه رژیم صهیونیستی تصریح شده که این رژیم با ۴۶ کشور آفریقایی رابطه دارد و در سال های اخیر روابط دیپلماتیک خود را با کشور چاد و گینه از سر گرفته است و سودان نیز به توافقنامه عادی سازی پیوسته است.

پیوستن رژیم صهیونیستی به اتحادیه آفریقا، با واکنش قابل توجه جریان‌ها و ناظران سیاسی همراه شده است. در همین زمینه شاهد هستیم که جنبش حماس در 24 جولای 2021 (2 مرداد 1400) در واکنش به این موضوع اعلام کرد، «این یک تصمیم شوکه‌کننده و مذموم بود. این تصمیم بر مشروعیت رژیم اشغالگر در سرزمین ما می‌افزاید و به آن فرصت‌های بیشتر برای ادامه توطئه‌ها در راستای نادیده گرفتن حقوق فلسطینی‌ها و نیز ادامه جنایات وحشیانه در حق ملت فلسطین می‌دهد. متاسفانه این تصمیم از سوی کشورهای عضو اتحادیه آفریقا گرفته شده، کشورهایی که قرن‌هاست تحت سلطه استعمار و نژادپرستی قرار دارند و تلاش زیادی برای رهایی از آن انجام داده‌اند.»

با این اوصاف، اکنون این مساله مطرح می‌شود که پیوستن رژیم صهیونیستی به اتحادیه آفریقا به عنوان عضور ناظر با چه اهدافی انجام شده و چه نتایجی را برای این رژیم می‌تواند به همراه داشته باشد؟ 
 
تاریخچه، اهداف و دستاوردهای احتمالی رژیم صهیونیستی
رژیم صهیونیستی تا سال ۲۰۰۲ در سازمان پیشین که «وحدت آفریقا» نام داشت نیز عضو ناظربود تا آنکه آن سازمان منحل و تبدیل به اتحادیه آفریقا شد. در وضعیت کنونی، رژیم صهیونیستی با ۴۶ عضو اتحادیه آفریقا ارتباط دارد و روابط خود با «گینه» را در ۲۰۱۸ و با «چاد» در ۲۰۱۹ از سر گرفت. در اکتبر ۲۰۲۰، سودان به واسطه فشارهای آمریکا برای خروج این کشور از فهرست تحریم‌های اقتصادی قرارداد عادی سازی روابط امضا کرد اگرچه این توافق دوام چندانی نداشت. در ادامه این روند نیز نهایتا رژیم صهیونیستی اخیرا به عنوان عضو ناظر به اتحادیه آفریقا پیوست.

در ارتباط با اهداف و دستاوردهای رژیم صهیونیستی از پیوستن به اتحادیه آفریقا به عنوان عضو ناظر نکته قابل تامل این است که این رژیم طی دهه‌های متعدد از مساله انزوا و حصر ژئوپلتیک و نداشتن عمق استراتژیک رنج برده است و همواره تلاش داشته که از فرصت‌های موجود برای رهایی از این موضوع بهره بگیرد. در واقع، طی دوران نخست‌وزیری 12 ساله بنیامین نتانیاهو، صهیونیست‌ها قاره آفریقا را به عنوان کانونی مهم برای سرمایه‌گذاری خود در عرصه سیاست‌گذاری خارجی مورد توجه قرار داده بودند. در همین راستا، در ژوئیه ۲۰۱۶، نتانیاهو اولین نخست وزیر رژیم صهیونیستی بود که پس از دهه ها به دعوت کشورهای اوگاندا، کنیا، رواندا، و اتیوپی در ناحیه شرقی قاره به آفریقا سفر کرده و از این کشورها دیدن کرد. همچنین، در وضعیت قبل از آغاز عادی‌سازی مناسبات صهیونیست‌ها با رژیم‌ها عربی، برای تل‌آویو از اهمیتی فوق‌العاده در عرصه سیاست خارجی این کشور برخوردار بود؛ به نظر می‌رسید بعد از آغاز این روند نیاز رژیم صهیونیستی به حضور در آفریقا کاهش پیدا خواهد کرد اما پس از محقق نشدن اهداف عادی‌سازی مناسبات به نظر می‌رسد بار دیگر رژیم صهیونیستی نفوذ در قاره سیاه را در کانون تمرکز خود قرار داده است.

دیگر اهداف عمده صهیونیست‌ها از تعاملات اسرائیلی-آفریقایی مربوط به صادرات اسلحه ، کسب حمایت سیاسی برای تغییر شکل روایت بین المللی پیرامون اوضاع در فلسطین و مقابله با روند انتقاد جهانی از جنایات تل‌آیو به عنوان یک رژیم آپارتاید و استعماری، کنترل حمایت کشورهای عرب آفریقایی از فعالیت‌های سیاسی و نظامی فلسطینیان که در گذشته نمود بیشتری داشت، مدیریت مهاجرت بویژه در انتقال یهودیان سیاه پوست به عنوان نیروی کار و سرباز، استخراج معادن و توسعه کشاورزی می‌باشد.

روی هم رفته داستان گسترش نفوذ رژیم صهیونیستی به قاره سیاه علاوه بر بازیگری غربی‌ها بویژه آمریکا به بحران‌های دهه‌های گذشته در کشورهای آفریقایی نیز باز می‌گردد که ردپای صهیونیست‌ها به کررات وجود دارد. در دهه 1960 ، تعامل رژیم صهیونیستی با کشورهای آفریقایی تحت هدایت دولت‌ها بود اما از آن زمان ، بازیگران غیردولتی همانند نظامیان و رژیم های کودتا که روابط پشت پرده ای با تل آویو داشته و از سوی سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی این رژیم مورد حمایت قرار می‌گرفتند به طور فزاینده ای به بازیکنان مسلط در این قاره تبدیل می شوند.
 
رقابت‌های منطقه‌ای بر سرنفوذ در آفریقا
یکی دیگر از موضوعات مهم در بحث پیوستن رژیم صهیونیستی به اتحادیه آفریقا به عنوان عضو ناظر، در ارتباط با رقابت منطقه‌ای میان بازیگران مختلف برای نفوذ در قاره افریق، به ویژه در حوزه شمال این قاره و کشورهای همجوار دربای مدیترانه است. در سال‌های گذشته بازیگران مختلف تلاش کرده‌اند در  بحران‌های این قاره مداخله فعال داشته باشند. برای نمونه کشور امارات در جیبوتی، در صحرای تیگرای اتیوپی، سودان، لیبی و... از طریق ایجاد پایگاه نظامی، حمایت نظامی از نیروهای نیابتی و یا حمایت سیاسی ایفای نقش کرده است.

این گونه مداخلات و رقایت بر سر نفوذ در قاره آفریقا در ارتباط با کشورهای دیگر همانند عربستان، ترکیه، مصر و رژیم صهیونیستی مصداقیت دارد. بدین معنا که هر کدام از این بازیگران به شکل ائتلاف‌های جداگانه وارد رقابت بر سر نفوذ در قاره آفریقا شده‌اند. اکنون نیز به نظر می‌رسد پیوستن رژیم صهیونیستی به اتحادیه آفریقا به عنوان عضور ناظر در قالب رقابت با دیگر بازیگران به ویژه دولت ترکیه قابل ارزیابی است. اهمیت این مساله به اندازه‌ای است که یائیر لپید وزیر خارجه رژیم صهیونیستی در ارتباط با این رخداد تاکید کرده بود که «امروز در روابط اسرائیل و آفریقا روزی خجسته است،». «دستاورد موجود در روابط دیپلماتیک به لطف تلاش وزارت خارجه، لشکر آفریقا و سفارت های این رژیم در این قاره حاصل شد.»  واقعیت امر این است که رژیم صهیونیستی از نفوذ در آفریقا و حوزه مدیترانه به عنوان ابزاری برای بهبود پرستیژ، مشروعیت و جایگاه خود در سطح منطقه‌ای بهره می‌گیرد تا از این طریق از حصر ژئوپلتیک و سیاسی خارج شود. در نتیجه می‌توان این مساله را مطرح کرد که در آینده نزدیک رقابت میان بازیگران برای پیوستن به اتحادیه آفریقا به عنوان ناظر بیش از بیش افزایش پیدا کند.


 
مرجع : الوقت
کد مطلب : ۹۴۵۲۷۸
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما