ارزیابی تازه ارتش امریکا درباره احتمال سقوط کابل به دست طالبان را میتوان سندی محکم مبنی بر تبانی پنهانی و خیانتکارانه واشنگتن با طالبان به حساب آورد؛ تبانیای که به طرزی بیرحمانه مردم افغانستان را یکبار دیگر در معرض جنگ های خانمان سوز، آوارگی های دسته جمعی، بی سرپناهی و مرگ و کشتار قرار داده است.
یک مقام نظامی امریکا با استناد به اطلاعات ارتش این کشور گفتهاست که جنگجویان طالبان طی 30 روز میتوانند کابل را منزوی کرده و احتمالا آن را در 90 روز دیگر به تصرف خود درآورند.
این مقام امریکایی که خواست ناماش فاش نشود، روز چهارشنبه ۲۰ اسد در گفتگو با رویترز گفتهاست که ارزیابی جدید درباره مدت زمان تصرف کابل نتیجه دستاوردهای سریع طالبان پس از خروج نیروهای خارجی است.
یک مقام ارشد اتحادیه اروپا هم به تازگی گفته است که که جنگجویان طالبان در حال حاضر کنترل ۶۵ درصد خاک افغانستان را در دست دارند و ۱۱ مرکز ولایت را تصرف کرده و یا در محاصره خود دارند.
کاملا واضح است که طالبان در مسیر پیروزی نظامی قرار دارند. آنها روز به روز دایره سلطه شان را حتی در مراکز شهری گسترش میدهند. روزانه یک، دو تا سه مرکز شهری به دست آن گروه سقوط می کند.
اما نکته این است که این پیشرفت ها وابسته به قدرت نظامی طالبان است یا برنامه ای است که برای تقویت و توسعه نفوذ آن گروه از سوی قدرتهای غربی و در رأس آنها امریکا چیده شده است؟
به بیان بهتر، ارتش امریکا که پیش بینی کرده است ظرف سه ماه آینده کابل به دست طالبان سقوط می کند آیا این صرفاً یک پیشبینی مبتنی بر مطالعات نظامی است یا رخدادی است که باید بر پایه تبانی پیشین و پنهانی امریکا و طالبان در دوحه رخ دهد؟
ارتش امریکا در حالی این ارزیابی را منتشر میکند که علی القاعده و بر بنیاد تعهداتی که به دولت افغانستان سپرده باید در برابر موج تهاجم طالبان ایستادگی کند، از ارتش و نیروهای مسلح افغانستان در برابر ترور و تجاوز حمایت به عمل آورد یا دستکم اجازه فروپاشی این نیروها در برابر موج حملات بی رحمانه طالبان را ندهد؛ اما برخلاف این انتظارات و تعهدات، امریکا تماشاچی است؛ نه تنها تماشاچی؛ بلکه منتظر پیشرفت های چشمگیر طالبان برای دست یافتن به قدرت.
اکنون حتی ناظران نظامی غربی هم اذعان میکنند که غرب و امریکا افغانستان را به طالبان فروختند، آنها به آرمان جمهوریت و قربانی های بزرگی که در این مسیر بر مردم افغانستان تحمیل شد خیانت کردند، آنان حتی شعارهای واضح خود در مبارزه با تروریسم و ایستادگی در برابر قدرت های حامی ترور در منطقه را زیر پا گذاشتند و بدتر از همه اینکه مردم و دولت افغانستان را در بدترین و بحرانی ترین شرایط تنها رها کردند.
بر این اساس کاملاً بدیهی است که طالبان طی سه ماه آینده یا حتی کمتر از آن، کابل پایتخت را اشغال کنند. این اشغال در شرایطی رخ خواهد داد که امریکایی ها حتی نگرانی ها و هشدارهای پیوسته سیاستمداران و ناظران خودشان را هم نادیده میگیرند.
در این میان، صدور بیانیههای کلیشهای و مشمئزکننده سفارت امریکا در کابل در محکومیت اعمال و رفتارها و جنایت های طالبان هیچ ارزشی ندارد و کمترین کمکی به تغییر وضعیت بحرانی جاری نخواهد کرد.
بر این اساس ارزیابی تازه ارتش امریکا درباره احتمال سقوط کابل به دست طالبان را میتوان سندی محکم مبنی بر تبانی پنهانی و خیانتکارانه واشنگتن با طالبان به حساب آورد؛ تبانیای که به طرزی بیرحمانه مردم افغانستان را یکبار دیگر در معرض جنگ های خانمان سوز، آوارگی های دسته جمعی، بی سرپناهی و مرگ و کشتار قرار داده است.
البته در این میان نباید نادیده گرفت که امریکا پروژه سقوط افغانستان به دست طالبان را به کمک مزدوران و ایادی داخلی خود به سرانجام میرساند؛ رهبران، وزرا، فرماندهان پولیس، والی ها و دیگر مهره های دست نشانده و مزدوری که شهرهای مهم کشور را یکی پس از دیگری به طالبان واگذار می کنند، نیروهای امنیتی را به کشتن می دهند و یا به اسارت طالبان درمی آورند، صدها هزار نفر از مردم کشور را آواره و بیخانمان میکنند و بنیانهای نظامی را که با خون مردم بنا شده است با دست خویش ویران میکنند.
همه کسانی که در داخل کشور زمینه های تحقق این خیانت بزرگ را تسهیل می کنند، مزدور امریکا هستند و به دستور واشنگتن تن به این خیانت شرم آور و مرگبار می دهند.
به همین دلیل، همان کسانی که دیروز به دستور زلمی خلیلزاد بیش از ۵ هزار زندانی طالبان را از زندان های کشور آزاد کردند و حتی به شکایت های پیوسته خانوادههای قربانی ترورها و جنایت های طالبان هم در این زمینه اعتنایی نکردند همانها امروز پروژه سقوط را به دستور اربابان خویش از واشنگتن به پیش میبرد.
با این حساب، بی توجه به اینکه کابل ظرف سه ماه یا یک ماه آینده به دست طالبان سقوط میکند یا خیر، مردم افغانستان هم چهره نفرتانگیز استعمار نو را در تحولات اخیر به خوبی بازشناختند و هم مزدوران بیهویت داخلی آن را.
در این میان تردیدی نیست که وضعیت کنونی مردم افغانستان بسیار اسفبار و رقت انگیز است؛ اما آنها حافظه تاریخی نیرومندی دارند و به یاد خواهند داشت که چه قدرت هایی با چه شعارهایی و توسط چه افراد و چهره هایی به آنان خیانت کردند، سرنوشت شان را به بازی گرفتند و لشکر بی رحم ترور و تباهی را بر آنان مسلط کردند.
مرجع : خبرگزاری صدای افغان(آوا)