منطق رژیم اشغالگر صهیونیستی برای مقابله با حماس چیست؟

 حماس در حال هدایت یک کارزار فرسایشی علیه اسرائیل است و دامن زدن به حوادث خشونت‌آمیز را درست در هفته‌ای آغاز کرد که نخستین دستاوردهایش را از زمان جنگ 12 روزه به ثبت رساند و اسرائیل اعلام کرد که محاصره را کاهش داده و برای انتقال پول از قطر به نوار غزه راهی پیدا شده است. 

 اسرائیل در بازی کنونی که هدف آن رسیدن به تفاهمات و حتی ترتیباتی با حماس است، در حال تقویت جایگاه حماس به عنوان قدرت سیاسی پیشرو در اردوگاه فلسطینی است. در عمل، این کار تشکیلات خودگردان را تضعیف کرده؛ آن را شریکی نامناسب برای فرایند سیاسی جلوه داده و بیشتر به مشروعیت آن آسیب می‌زند.

  برای جلوگیری از این نتایج منفی و غیرمطلوب، اسرائیل باید دو گزینه را که تاکنون به صورت جامع مورد بحث قرار نگرفته‌اند بررسی کند: 1- تکمیل تفکیک و جداسازی غزه از اسرائیل با بستن کامل گذرگاه‌های مرزی 2-  یک کارزار طولانی‌مدت علیه زیرساخت‌های حماس با هدف آسیب رساندن به توانایی آن برای تولید و شلیک موشک و تضعیف شاخه نظامی آن.

این دو گزینه احتمالاً منجر به سه سناریو می‌شود: تغییر رفتار حماس و  انجام تعهداتش، تشدید تنش و ورود به یک منازعه نظامی و تداوم مدیریت منازعه و عادت به دوره‌های پیاپی آرامش و تنش.

 اگر اسرائیل اراده تغییر قواعد را به دلیل ریسک آن نداشته باشد، حماس ادامه می‌دهد تا جهت منازعه با اسرائیل را از طریق قدرت اخاذی‌اش تعیین کند. این تغییر قواعد نیازمند عزم، بردباری و ظرفیت حملات پایدار از سوی اسرائیل است.