رويدادهاي پس از شكست نمايش طرح آشتي ملي كه رژيم آل خليفه با كشاندن برخي گروههاي سياسي و معدودي از نمايندگان معترضان به پاي ميز مذاكره به منظور خاتمه دادن به مخالفتهاي مردم و تحكيم پايههاي رژيم پادشاهي طراحي كرده بود، نشان داد كه گردانندگان صحنه سياسي بحرين و بازيگران خارجي اين نمايش، هيچ رابطه و موافقتي با درايت و عقلانيت ندارند و باب هرگونه راه حل سياسي براي حاكميت مردم بر سرنوشت خويش در اين كشور را عملاً بسته نگهداشتهاند.
شهادت يك نوجوان 14 ساله بحريني نيز در جريان تظاهرات مسألمت آميز روز عيد فطر نشان داد كه رژيم آل خليفه هرگز درصدد حل اين بحران نيست و اعتراض 40 ساله مردم به رژيم ديكتاتوري آل خليفه فاقد راه حلهاي ميانه بوده و صرفاً بايد با حركتهاي توفنده مردمي حل و فصل شود.
خاندان آل خليفه كه در سالهاي گذشته به دليل وابستگي به آمريكا با تبديل خاك اين كشور به پايگاه پنجم نظامي آمريكا باب هرگونه توجه به خواستههاي مردم و مشاركت آنان در اداره امور جامعه را مسدود كرده بود، در ماههاي اخير و با به راه افتادن موج بيداري اسلامي در كشورهاي عرب مواجه شد ولي به جاي پاسخگويي مثبت به مطالبات مردم، با ابزار سركوب و خشونت در مقابل مردم ايستاد، مردمي كه طي سالهاي اخير علاوه بر نقض حاكميت ملي خود با احساس تبعيض، بيعدالتي، محروميت، عدم مشاركت در قدرت و توزيع ناعادلانه مناصب و كرسيها دردست عده معدودي از اعضاي خاندان آل خليفه مواجه بودند.
ورود چند هزار نيروي نظامي سعودي، اماراتي و كويتي تحت پوشش پيمان نظامي شوراي همكاري خليج فارس نيز نتوانست در سركوب خواستههاي مردم بحرين مؤثر واقع شود و مردم اين كشور با ايستادگي پرصلابت خود توانستند اين موج توطئه را با همه سختيها و مصائب آن پشت سر بگذارند.
گمان ميرفت رژيم آل خليفه، پس از شكست سياست سركوب نظامي، به مردم اجازه مشاركت در سرنوشت سياسي خود را بدهد و با در پيش گرفتن سياست عاقلانه، باب گفتگوهاي مؤثر سياسي را با احزاب و گروههاي مخالف بگشايد ولي سياست فريبكارانه و مزورانهاي كه اين رژيم در پوشش مذاكرات مشاركت ملي در پيش گرفت، باعث شد اين راه حل نيز در ابتداي راه متوقف شود و به شكست بيانجامد.
فرصت ماه مبارك رمضان زمان مناسبي بود براي كساني كه قصد دارند گره بحران بحرين را با دست و با چاشني عقلانيت باز كنند ولي آنچه در روز عيد فطر در بحرين گذشت نشان داد كه همه گردانندگان اين بازي سياسي، دست به دست هم دادهاند تا از استقرار حاكميت ملي در اين كشور جلوگيري كرده و به هر قيمت مانع از برقراري حاكميت اراده مردم در محدوده شوراي همكاري خليج فارس شوند.
درحالي كه حوادث بحرين و حضور مستمر مردم در صحنه نشان ميدهد كه اين كشور بيش از هر كشور ديگري نيازمند تغيير و آزاديهاي مردمي است، پادشاه و نخستوزير اين جزيره كوچك و بشدت آسيب پذير، با واكنشهاي غيرمعقول و خشونت آميزي كه نسبت به ايجاد هرگونه تحول مثبت از خود بروز دادند ثابت كردند كه حاكميت تفكر خشونت آفرين در لايههاي اين رژيم، مانع حل معضلات است و راه حلهاي خويشتندارانه مردم براي عدم استفاده از خشونت عليه حاكميت را به بن بست ميكشاند.
متأسفانه اوضاع در بحرين به قدري ملتهب و غيرعاقلانه و دور از تدابير حاكميتي است كه رهبر معظم انقلاب ، آیت الله خامنه ای در خطبههاي عيد فطر ضمن ابراز نگراني از اين وضعيت، آن را نشانههاي يك توطئه منطقهاي و بينالمللي براي خارج كردن بحران از محدوده جغرافيايي اين جزيره كوچك خواندند.
قطعاً اگر رژيم بحرين بخواهد به اين سياستهاي بحران آفرين ادامه دهد و با جريحهدار كردن احساسات مسلمانان منطقه و جهان، به نسل كشي شيعيان، كه اكثريت جمعيت اين كشور را تشكيل ميدهند، ادامه دهد با همبستگي ملتهاي منطقه مواجه شده و ملتها اجازه نخواهند داد جنايات رژيم آل خليفه ادامه يابد.
در آن صورت، طبعاً رهبران مذهبي منطقه نيز به وظيفه شرعي خود عمل خواهند كرد و با رويدادهاي ناخواستهاي كه لازمه چنان شرايطي است، بحران اين جزيره ابعاد جديتري به خود خواهد گرفت.
طبيعي است كه در چنان وضعيتي هيچ چيز قابل كنترل نبوده، دامنه بحران به اين جزيره محدود نخواهد شد و آل خليفه اولين قرباني اين فاجعه خواهد بود كه در اين سيل به راه افتاده غرق خواهد شد.
آيا وقت آن نرسيده كه اعضاي خاندان آل خليفه از آنچه بر سر قذافي آمد عبرت بگيرند و اين واقعيت را درك كنند كه سرنوشت ديكتاتور ليبي در انتظار آنان است؟!