۰
شنبه ۲ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۱۵

پیدا و پنهان بحران اوکراین؛ آن‌چه غرب می‌خواهد و آنچه در سر پوتین می‌گذرد؟

پیدا و پنهان بحران اوکراین؛ آن‌چه غرب می‌خواهد و آنچه در سر پوتین می‌گذرد؟
 تنش میان مسکو و بروکسل بر سر مسئله اوکراین روز به روز در حال افزایش است. با بالا گرفتن بحران اوکراین حالا نیروهای روسی برای رزمایش مشترک وارد بلاروس شده‌اند و بریتانیا گفته که کمک نظامی برای اوکراین ارسال می‌کند. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا نیز به روسیه هشدار داده که: «در صورت عبور هر یک از نیروهایش از مرز اوکراین، عواقب شدیدی برای این کشور خواهد داشت.»

روسها نیز به طور متقابل مانور مشترک نظامی با ترتیب داده اند و ضمن تأکید مکرر بر دروغین بودن ادعاهای غرب و عدم تلاش برای حمله به کیف، ‌برای اقدامات تحریک آمیز غربی‌ها شاخ و شانه می‌کشند. 

در این میان مقامات سیاسی دو طرف گفتگوهای سیاسی را برای جلوگیری از تشدید بحران شروع کرده اند اگرچه جو بی اعتمادی بسیار بالایی میان کرملین و بروکسل به چشم می‌خورد دو طرف همدیگر را به متهم به عدم آمادگی برای مذاکره جدی می‌کنند. در همین راستا، آنتونی بلینکن، که به دلیل تشدید بحران اوکراین، در سفر اضطراری عازم اروپا شده است. از احتمال دیدار با همتای روس خود در ژنو خبر داده است. 

با این اوصاف، اکنون این مسائل قابل طرح است که تا چه اندازه احتمال وقوع جنگ در اوکراین وجود دارد؟ تبلیغات گسترده غرب در بزرگ‌نمایی بحران اوکراین با چه اهدافی صورت می‌گیرد؟ روسیه نیز از تداوم حفظ ژشت تهاجمی خود چه اهدافی را دنبال می‌کند؟ مجموع این پرسش‌ها در نوشتار حاضر مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
 
اهداف غرب از بزرگ‌نمایی در طرح حمله به اوکراین
در چند روز گذشته به شکلی بی‌سابقه رسانه‌ها، مقام‌های سیاسی و ناظران سیاسی غربی، گمانه‌زنی حمله قریب الوقوع روسیه به اوکراین را مطرح می‌کنند. این تبلیغات در شرایطی است که روسیه هرگونه طرح تهاجم را رد کرده و غرب را به تنش‌آفرینی و ایجاد تهدید امنیت ملی از طریق نزدیک شدن ناتو به مرزهای این کشور در شرق اروپا متهم می‌کند. با این وجود در ارتباط با اهداف غرب از به راه انداختن چنین موج سنگینی از تبلیغات را می‌توان در قالب دو احتمال اساسی مورد توجه قرار داد.

در سطح ابتدایی و در یک نگاه اولیه اهداف کشورهای غربی از تبلیغات رسانه‌ای و سیاسی فراگیر پیرامون احتمال حمله روسیه به اوکراین می‌تواند در قالب اهداف بازدارنده تعریف شود. بدین معنا که بازیگران غربی تلاش دارند با این موج سنگین از تبلیغات، کشور روسیه را از حمله به اوکراین باز دارند.

اما بر خلاف این احتمال، اکنون مقامات دولت روسیه معتقد هستند که چنین تبلیغاتی که اساسا پایه واقعی ندارند به منظور تحریک روسیه برای ورود به یک جنگ است. در همین زمینه اخیرا «ماریا زاخارووا»، سخنگوی وزارت خارجه روسیه تاکید کرده که ادعاهای غرب در مورد تدارک روسیه برای حمله به اوکراین یک پوشش تبلیغاتی برای تحریک است. در واقع، از نگاه مسکو، غرب قصد دارد با تیلبغات تحریک آمیز خود منطقه را با بحران بزرگ، با ابعاد وسیع و منفی غیر قابل پیش‌بینی مواجه کند. در این نگاه، کشورهای غربی قصد دارند بحران اوکراین را نظامی سازی کرده و پای ورود ناتو به بحران را بازکنند تا از این طریق ناتو به مرزهای نزدیک روسیه نزدیک و نزدیک‌تر شود.
 
معمای آرایش تهاجمی روسیه 
با وجود تاکید چندین باره مقام‌های سیاسی روسیه مبنی بر عدم واقعی بودن انگیزه مسکو برای حمله به کی‌یف، اما اکنون این پرسش قابل طرح است که چرا همچنان ارتش روسیه در مرزهای اوکراین ژشتی تهاجمی داشته و شاهد تراکم فزآینده نیروهای روسی در مرزهای شرق اوکراین هستیم؟ در پاسخ به این پرسش می‌توان بر یک محور مهم انگشت گذاشت که آن هم عبارت است از: «نگرانی روسیه از گسترش نفوذ ناتو.»

در شرایطی کنونی خواسته اصلی روسیه، توقف هر گونه نفوذ سیاسی، نظامی و دیپلماتیک ناتو به سوی شرق است. نماد بارز این امر را در سخنان اخیر سرگئی لاوروف می‌توان مورد مشاهده قرار داد که به وضوح تاکید کرده بود: «کاملاً ضروری است که اطمینان حاصل شود که اوکراین هرگز و هرگز عضو ناتو نمی‌شود.»

در تایید این نگرانی می‌توان تنها به روند گسترش ناتو در مرزهای نزدیک روسیه طی سال‌ها بعد از 1997 اشاره داشت. در سال‌های بعد از 1997 به ترتیب 14 کشور استونی، لتونی، لیتوانی، لهستان، جمهوری چک، اسلواکی، مجارستان، رومانی، اسلوونی، کرواسی، مونته‌نگرو، آلبانی، مقدونیه شمالی و بلغارستان که همه‌گی جزیی از جمهوری‌های استقلال‌یافته از اتحاد جماهیر شوروی سابق بودند، به عضور ناتو در آمده‌اند. در چند وقت اخیر نیز ناتو تلاش دارد اوکراین را نیز به عنوان یکی از اعضای جدید خود بپذیرد.

چنین سناریویی برای روس‌ها به هیچ عنوان قابل پذیرش نیست و آن‌ها حتی حاضر هستند در مسیر برانداختن و کنار زدن طیف غرب‌گرایان حاکم در کی‌یف‌ به رهبری زلنسکی، حتی مداخله نظامی در این کشور را در پیش بگیرند. هر چند پیش‌تر ناتو در مرزها استونی و لتونی با همجواری با روسیه رسیده اما واقعیت امر این است که جایگاه استراتژیک اوکراین برای مسکو، در مقطع کنونی، موجب شده که این کشور تا حدود زیادی به شکلی واقع بینانه فازی تهاجمی را اتخاذ کند.
 
دو سناریوی محتمل پیرامون امکان جنگ در اوکراین
در تحلیل وضعیت بحران اوکراین در شرایطی کنون می‌توان از دو سناروی سخن به میان آورد. سناریوی ابتدایی و محتمل بر این مبنا است که بخش بزرگی از تبلیغات صورت گرفته پیرامون امکان وقوع درگیری نظامی در اوکراین در نتیجه «افزایش مصنوعی تنش‌ها» است. واقعیت امر این است که بخشی بزرگ از جدی شدن و در کانون توجه قرار گرفتن بحران اوکراین، در نتیجه تبلیغات گسترده رسانه‌ای از هر دو سوی بحران است. اینکه تمامی مسئولیت چنین تبلیغاتی بر عهده غرب گماشته شود، نمی‌تواند بازگو کننده تمامی واقعیات باشد. در سطح رسانه‌ای مسکو نیز نسبت به واقعی بودن تهدیدات خود علیه اوکراین در صورت تخطی کی‌یف اصرار می‌ورزد. با این وجود نکته مهم این است که تمامی روند امکان وقوع جنگ در اوکراین را نمی‌توان تصنعی مورد ارزیابی قرار داد بلکه توجه به این مساله نیز الزام‌آور است در نتیجه یک رخداد ناخواسته امکان واقعی شدن درگیری‌ها وجود دارد.

با این وجود سناریوی دیگر این است که احتمالات مطرح شده پیرامون وقوع درگیری میان طرفین، مبنایی واقعی دارد و در آینده نزدیک امکان وقوع درگیری در شرق اوکراین بسیار محتمل است. بر اساس این رویکرد، حمایت روسیه از "شورشیان جدایی‌طلب" در شرق اوکراین، خود به نوعی زمینه‌ساز بحران بوده و استقرار 100 هزار سرباز روس در نزدیکی مرزهای خود با اوکراین نمی‌تواند نادیده انگاشته شود. بر اساس این سناریو، نماد بارز این موضوع را می‌توان در جریان اقدام روسیه به الحاق منطقه کریمه به محدوده سرزمینی خود در سال 2014 مورد مشاهده قرار داد.

در چارچوب این سناریو، می‌توان وقوع درگیری محدود در مرز شرقی اوکراین و واکنش شدیداللحن غربی‌ها را حتمی مورد ارزیابی قرار داد. برای نمونه دولت انگلستان در چند روز گذشته اعلام کرده که ارتش اوکراین را با موشک های ضد تانک کوتاه برد مسلح خواهد کرد. علاوه بر این امکان اعمال تحریم‌های بزرگ آمریکا و اتحادیه اروپا نیز می‌تواند بسیار محتمل باشد.
 
پوتین و مقابله با ناتو در ایستگاه کی‌یف
یکی دیگر از نکات قابل تامل در ارتباط با بحران اوکراین، تحلیل اهداف و خوانش ذهن پوتین از معادلات در شرف وقوع در مرزهای روسیه با کی‌یف است. در سطحی ابتدایی می‌توان اظهار داشت که ولادیمیر پوتین در مقطع کنون دو خظ قرمز را تعیین کرده که آن‌هم عبارتند از: عدم موج جدید گسترش ناتو به سوی شرق و دیگری عدم پیوستن اوکراین به ناتو است. در همین راستا شاهد هستیم که دولت روسیه در ارتباط با موضوع اوکراین یک رشته درخواست‌ها را با دولت‌های غربی مطرح کرده است، از جمله اینکه اوکراین هرگز به ناتو ملحق نشود و فعالیت‌های این سازمان دفاعی در برخی کشورهای عضو آن مثل لهستان محدود بماند.

در سطح دوم، پوتین به هیچ عنوان منزوی شدن روسیه توسط سیاست‌ها ناتو و آمریکا را نمی‌تواند بپذیرد. در واقع، از نگاه پوتین، هدف آمریکا و متحدانش در ارتباط با مطرح کردن ادعای قصد مسکو برای حمله به اوکراین تضعیف و منزوی کردن روسیه در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی است. در همین زمینهف اخیرا پوتین اعلام کرده که روسیه به نقطه‌ای کشیده شده است که نمی‌تواند بیش از این عقب‌نشینی کند. از نگاه پوتیت، مسکو به نقطه‌ای رسیده‌ که بیشتر از این نمی‌تواند عقب نشینی کند.

در سطح سوم، مسکو حفظ وضع موجود را در بحث بحران اوکراین مدنظر قرار داده تا به نوعی موضوع تصرف شبه‌ جزیره کریمه توسط روسیه از دستور کار کشورهای غربی خارج شده و به عنوان یک واقعیت میدانی پذیرفته شود. روسیه در سال ۲۰۱۴ بعد از سرنگونی یک دولت هوادار مسکو در اوکراین، شبه جزیره کریمه که بخشی از اوکراین بود را به خاک خود ضمیمه کرد. این کشور از آن زمان از شورشیان هوادار روسیه که درگیر جنگی خونین با ارتش اوکراین بوده و بخش هایی از شرق اوکراین را کنترل می کنند حمایت می‌کند. اکنون مسکو تلاش دارد با حفظ وضعیت موجود در سطح منطقه‌ای، یعنی حتی فراتر از اوکراین، مانع بر هم خوردن موازنه قوا به ضرر خود شود. در همین راستا شاهد هستیم که مسکو اعلام کرده  تمام تلاش خود را برای کمک به کی‌یف برای حل مناقشه «دونباس» و در عین حال پایبندی به «چارچوب نرماندی» و «توافقنامه مینسک» انجام می‌دهد. همچنین، روسیه مداخله فعال در مسائل داخلی قزاقستان و بلاروس را به عنوان نمودهای دیگر حفظ وضعیت موجود در منطقه در دستور کار قرار داده است.
 
مرجع : الوقت
کد مطلب : ۹۷۵۰۱۲
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما