۱
پنجشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۵۰

تنش‌ها در فلسطین اشغالی؛ ابعاد و پیامدها

تنش‌ها در فلسطین اشغالی؛ ابعاد و پیامدها
در هفته‌های اخیر چندین عملیات استشهادی توسط فلسطینی‌ها در نقاط مختلف سرزمین‌های اشغالی ازجمله تل‌آویو انجام شد که بسامد و تلفات این عملیات بی‌سابقه بوده  به‌گونه‌ای که طی حدود دو ماه گذشته، ۱۸ اسرائیلی در شش عملیات در عمق فلسطین اشغالی کشته شدند. در کرانه باختری نیز کانون عملیات مقاومتی اخیر علیه اشغالگران صهیونیست، شهر جنین در شمال این منطقه بوده است و بر این اساس وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی مدعی شد که نهاد‌های امنیتی این رژیم در حال بررسی انجام یک عملیات نظامی گسترده در شهر «جنین» هستند. نیروهای نظامی رژیم صهیونیستی برای مقابله با این روند، یورش‌های خود به مناطق مختلف کرانه باختری و سرکوب و دستگیری جوانان فلسطینی را افزایش داده‌اند به‌گونه‌ای که طی این مدت ده‌ها فلسطینی شهید شدند و بنابراین چرخه تنش‌ها تداوم‌یافته است. بر این اساس در این نوشتار تلاش می‌شود به ابعاد مختلف عملیات‌ها در فلسطین اشغالی، ویژگی‌های جدید آن‌ها و علل و پیامدهای این تنش‌ها پرداخته شود.
 
عملیات‌های اخیر: بافت و تلفات

بئرالسبع
در  ۲ فروردین ۱۴۰۱، «محمد غالب ابو القیعان» از اهالی روستای حوره در منطقه النقب، با خودروی شخصی خود چند اسرائیلی را شهر بئرالسبع در این استان زیر گرفت و سپس با سلاح سرد به ساکنان حاضر در آنجا حمله کرد. درنتیجه این حمله چهار اسرائیلی کشته و دو نفر دیگر زخمی شدند و مجری عملیات نیز به ضرب گلوله یک فرد مسلح  در محل عملیات کشته شد. حماس، جهاد اسلامی، کتائب شهید ابوعلی مصطفی و سایر گروه‌های فلسطینی عملیات استشهادی «ابو القیعان» در بئرالسبع را تبریک گفتند و آن را واکنشی به جنایات رژیم صهیونیستی علیه فلسطینی‌ها عنوان کردند.


عملیات بئرالسبع در طول سال‌های اخیر بی‌سابقه و یکی از شدیدترین عملیات علیه رژیم صهیونیستی بود  و نشان دادکه یک رمضان داغ برای رژیم صهیونیستی در پیش است و موجی از ترس و وحشت در میان صهیونیست‌ها ایجاد کرد. درحالی‌که صهیونیست‌ها در طول ماه‌ها و هفته‌های قبل از آن ازطریق تشدید بازداشت‌ها در قدس و کرانه باختری، تسریع روند شهرک‌سازی‌ها، گسترش سرکوب‌ها در نقاط مختلف اراضی اشغالی، قلع‌وقمع اسرای فلسطینی و نیز ازسرگیری اقدامات خصمانه علیه ساکنان شیخ جراح به دنبال ایجاد رعب و وحشت در صفوف فلسطینیان بودند، عملیات بئرالسبع تمرکز آن‌ها در این زمینه را به هم‌ریخت و برای مقابله با حوادث وارد یک فاز دفاعی شد که البته چندان مؤثر نبود.

الخضیره
کمتر از یک هفته بعد در ۷ فروردین و هم‌زمان با آغاز «نشست نقب» که با مشارکت
وزرای خارجه مصر، امارات، بحرین، امریکا و رژیم صهیونیستی در بئرالسبع مرکز استان نقب برگزار شد، شهر اشغالی الخضیره واقع در شمال تل‌آویو شاهد یک عملیات استشهادی بود که طی آن دست‌کم دو پلیس اسرائیلی کشته و چهار نفر زخمی شدند. مجریان این عملیات «خالد و ایمن اغباریه» از ساکنان شهر ام‌الفحم (در مناطق اشغالی سال ۱۹۴۸) بودند که به ضرب گلوله نیروهای امنیتی شهید شدند. طبق تحقیقات پلیس، مجریان عملیات اسلحه کمری داشته و بعد از حمله و خلع سلاح کردن ماموران پلیس سلاح‌های خودکار از نوع ام ۱۶ را از آن‌ها گرفته و عملیات خود را انجام دادند.

بنی براک
در ۱۰ فروردین نیز یک عملیات مقاومتی تیراندازی در منطقه بنی براک در شرق تل‌آویو به کشته شدن پنج صهیونیست منجر شد. «ضیاء حمارشه» ۲۶ ساله، آزاده فلسطینی اهل روستای «یعبد» واقع در نزدیکی جنین در شمال کرانه باختری مجری این عملیات بود که سوار بر موتورسیکلت با سلاح کلاشینکف به سمت شهرک‌نشینان صهیونیست شلیک کرد و خود با تعقیب شدن توسط نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی شهید شد.

دزنگوف
در ۱۸ فروردین «رعد فتح حازم» جوان ۲۸ ساله فلسطینی با ورود به یک کلوپ شبانه در خیابان «دزنگوف» که یکی از بزرگ‌ترین خیابان‌های تل‌آویو است، حاضران را به گلوله بست.  درنتیجه این عملیات در همان روز دو اسرائیلی کشته و ۱۶ نفر زخمی شدند که پس از دو روز یک نفر دیگر به تعداد کشته‌ها افزوده شد. این جوان فلسطینی پس از ساعت‌ها تعقیب و گریز، در روز بعد در نزدیکی مسجدی در یافا در جنوب تل‌آویو مورد اصابت گلوله نیرو‌های امنیتی رژیم صهیونیستی قرار گرفت و شهید شد.

آرئیل
در بامداد شنبه ۱۰ اردیبهشت (۲۸ رمضان) دو جوان فلسطینی به ‌نام‌های «یحیی مرعی» و «یوسف عاصی» هر دو ساکن روستای «قراوه بنی حسان» در نزدیکی «سلفیت»، با خودروی خود نزدیک یک ایستگاه امنیتی در شهرک صهیونیست‌نشین «آرئیل» شده، سپس پیاده شدند و با سلاح یک نیروی امنیتی رژیم صهیونیستی را کشته و منطقه را ترک کردند. گردان‌های شهید عزالدین قسام شاخه نظامی جنبش حماس طی اقدامی بی‌سابقه مسئولیت این عملیات را بر عهده گرفت و در بیانیه‌ای رسمی تأکید کرد که «این عملیات پاسخی به حملات و تجاوزهای وحشیانه اشغالگران اسرائیلی علیه مسجد مبارک الاقصی و نمازگزاران فلسطینی در داخل این مسجد بود و قطعا آخرین عملیات نیز نخواهد بود.» مجریان عملیات یک روز بعد توسط گروهی از نیروهای ویژه ارتش رژیم صهیونیستی بازداشت شدند.

العاد
در شامگاه ۱۵ اردیبهشت برابر با ۵ می (روز به‌اصطلاح استقلال رژیم صهیونیستی) یک عملیات دیگر در شهرک
العاد در نزدیکی تل‌آویو (شهرکی که بر ویرانه‌های روستای فلسطینی المزیرعه  که ساکنان در سال ۱۹۴۸ ازآنجا رانده و آواره شده بودند ساخته شده است)  انجام شد که سه کشته و بیش از ۱۰ زخمی در پی داشت و شادی روز استقلال(اشغال) را به کام صهیونیست‌ها تلخ کرد. بنا بر اعلام رسانه‌های اسرائیلی مجریان  این عملیات دو نفر بودند که یکی از آن‌ها با تبر حمله کرده و نفر دوم هم مسلح بود. این در حالی بود که یحیی سنوار، رئیس دفتر سیاسی حماس در غزه، چند روز پیش از آن از فلسطینیان خواسته بود با ساطور و تبر علیه اسرائیلی‌ها دست به عملیات بزنند. مجریان این عملیات «صبحی صبیحات» و «اسعد الرفاعی» ساکن شهرک رمانه در غرب جنین بودند که به سلامت از صحنه عملیات متواری شدند و ‌نیروهای امنیتی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی به مدت سه روز  کامل در جست‌وجوی آن‌ها بودند تا بالاخره آن‌ها را بازداشت کردند. طی این مدت وحشت بر ساکنان منطقه مستولی بود و جرأت رفتن به خیابان نداشتند. بنا به گزارش‌ها یکی از مجریان عملیات، یک وصیت از خود به‌جای گذاشته بود که در آن انگیزه خود را گرفتن انتقام تجاوزها و تعرض اشغالگران اسرائیلی به مسجدالاقصی بیان کرده بود.

علل، تمایزات و پیامدها
علت اصلی وقوع حملات اخیر در داخل اراضی اشغالی را باید تجاوزهای مکرر اسرائیل علیه فلسطینی‌ها در فلسطین اشغالی، کرانه باختری، و نوار غزه عنوان کرد. برای مثال می‌توان به مصادره روزانه اراضی فلسطینی‌ها در کرانه باختری، افزایش خشونت‌های ‌شهرک‌نشینان اسرائیلی علیه فلسطینی‌ها، هتک حرمت روزانه مسجدالاقصی و در نهایت محاصره مستمر نواره غزه توسط این رژیم اشاره کرد که راهی که جز توسل به اقدامات مسلحانه را برای فلسطینی‌ها باقی نگذاشته است. همچنین بی‌عملی تشکیلات خودگردان و کشورهای عربی در برابر رژیم صهیونیستی و عدم دفاع آن‌ها از حقوق فلسطینی‌ها، باور فلسطینی‌ها به گزینه مقاومت را افزایش داده است.

موج اخیر درگیری‌ فلسطینی‌ها با اسرائیلی‌ها دارای ویژگی‌هایی است که آن‌ها را از درگیری‌های معمول متمایز می‌سازد و به آن‌ها اهمیت خاصی می‌دهد. اولین نکته این است که این درگیری‌ها در سرزمین‌های اشغالی ۱۹۴۸ رخ می‌دهد که در چند دهه اخیر منطقه امن رژیم صهیونیستی بوده است.  سرزمین‌های اشغالی ۱۹۴۸ حدود ۷۵درصد از سرزمین فلسطین را تشکیل می‌دهد و طی قطعنامه‌های سازمان ملل، توافقات اسلو و مادرید  و طرح‌های عربی تعلق آن‌ها به رژیم صهیونیستی موردقبول واقع‌شده است. از هشت و نیم میلیون جمعیت اسرائیلی  حدود دو میلیون نفر از آن‌ها شهروندان عرب
مسلمان فلسطینی هستند که در این بخش از فلسطین زندگی می‌کنند. آن‌ها به‌گونه‌ای طی دهه‌ها گذشته در حال ادغام شدن در جامعه اسرائیلی بودند و طی درگیری‌های گذشته اسرائیل و فلسطینی‌ها، سکوت اختیار می‌کردند. این رویدادها بعد از تحرکات فلسطینی‌های ۱۹۴۸ در جنگ ۱۱ روزه رمضان سال گذشته نشان می‌دهد که  روند سیاسی و امنیتی جدیدی در میان این بخش از فلسطینی‌ها شکل‌گرفته و ثابت کرده است آن‌ها  می‌توانند به عنوان بازیگری مهم در تنش‌آفرینی امنیتی علیه اسرائیل ایفای نفش نمایند.  این عملیات‌ها آسیب‌پذیری شدید جبهه داخلی اسرائیل را نشان می‌دهد. درواقع جبهه داخلی اسرائیل علیه این رژیم فعال شده و انتظار می‌رود فعال بماند.

به لحاظ امنیتی، غالب عملیات‌های اخیر مسلحانه بوده است و این چگونگی دست‌یابی مجریان عملیات به تسلیحات و کم و کیف آن‌ها را برای رژیم صهیونیستی تبدیل به یک مسئله مهم کرده است. فردی و غیرسازمانی بودن درگیری‌ها نکته دیگری است که کنترل آن‌ها را دشوار می‌سازد به این دلیل که با ابتکار سیاسی، مذاکره و میانجیگری نمی‌شود چنین درگیری‌هایی را خاتمه داد. در واقع این عملیات‌ها بار دیگر رسوخ‌پذیری امنیتی رژیم صهیونیستی و شکست دستگاه‌های امنیتی این رژیم را ثابت کرده است.

علی‌رغم فردی و غیرسازمانی بودن، حمایت‌ها و تشویق چنین عملیات‌هایی از سوی گروه‌های مقاومت باعث شده است این عملیات کارکردهای سیاسی خاص خود را داشته باشد و رژیم صهیونیستی نتواند آن‌ها را بی‌منطق و اقدامات جنایی معرفی کند. به‌طور خاص این عملیات طرح‌های رژیم صهیونیستی برای ایجاد تغییرات در معادلات جاری اداره مسجدالاقصی و همچنین گسترش و بهره‌برداری از روند عادی‌سازی روابط  اسرائیل با کشورهای عربی را با چالش روبرو کرد. به‌گونه‌ای که اکثر کشورهای عربی، ازجمله کشورهایی که روابط خود را با اسرائیل عادی کرده‌اند، از آن انتقاد کردند و حتی اردن  نماینده این رژیم را توبیخ کرد.

نکته دیگر برجسته شدن ضعف تشکیلات خودگردان فلسطین و جنبش فتح است. می‌توان گفت تشدید تنش‌های کنونی به‌گونه‌ای  ادامه همان رویارویی حماس و تشکیلات خودگردان پس از لغو انتخابات در سال گذشته نیز هست. لغو انتخابات فرصت حماس برای پیروزی در انتخابات و کسب رهبری همه فلسطینی‌ها، نمایندگی از آن‌ها در عرصه بین‌المللی و پایان دادن به انحصار جنبش فتح در رهبری فلسطینی‌ها را از بین برد اما عملیات‌های اخیر نشان می‌دهد که این جنبش تلاش می‌کند به‌گونه‌ای دیگر برای فلسطینی‌ها نقش رهبری را ایفا کند. موضع‌گیری‌های
شاخه نظامی جنبش فتح در قبال عملیات و تکرار برخی از پیام‌های حماس در انتقاد از رژیم صهیونیستی از سوی تشکیلات خودگردان نشانه‌هایی از انشقاق و شکاف در صفوف فتح را نشان می‌دهد.

مقابله حماس با اقدام اسرائیل در خصوص مسجدالاقصی ازطریق فراخوان‌های مردمی و عملیات‌های مسلحانه در سرزمین‌های ۱۹۴۸، کنترل تشکیلات خودگردان بر جریان کرانه باختری را از بین برده است؛ درواقع در این صحنه، تشکیلات خودگردان کاملاً منزوی شده است. نکته دیگر این‌که بخش نظامی جنبش فتح، به‌صراحت، از اقدامات مسلحانه فلسطینی‌ها در ۱۹۴۸ حمایت کرد و این عملاً به معنای اعلام پایان اسلو توسط جریان نظامی فتح است و اختلافات عمیق بین فتح و تشکیلات خودگردان را نشان می‌دهد.

به‌طورکلی حماس با برانگیختن فلسطینی‌ها علیه اقدامات رژیم صهیونیستی در مسجدالاقصی و حمایت از چنین عملیات‌هایی در عمق فلسطین اشغالی چند دستاورد داشت: نخست؛ موضوع فلسطین پس از نشست نقب، به دستور کار بین المللی بازگشت و سازمان ملل و جامعه بین المللی با آنچه در حال رخ دادن بود روبرو شدند. دوم؛ اکثر کشورهای عربی انتقادات از اسرائیل را در مورد مسجدالاقصی تشدید کردند. به‌گونه‌ای که اردن یک نماینده سفارت اسرائیل را توبیخ کرد و حتی یک نشست در اتحادیه عرب را تشکیل داد که در آن تشدید تنش‌ها مورد بحث قرار گرفت و اسرائیل محکوم شد. سوم؛ حماس، ضعف تشکیلات خودگردان فلسطین و جنبش فتح، را به نمایش گذاشت.

نتیجه‌گیری
با توجه به تاکید مقاومت فلسطین بر تداوم جنگ سیف القدس، شرایط داخلی رژیم صهیونیستی و همچنین شرایط منطقه‌ای و بین‌المللی و در میان نبودن هیچ گزینه سیاسی فعلاً نشانه‌ای برای پایان تنش‌ها و ناامنی در فلسطین اشغالی وجود ندارد. با حوادث اخیر پیام واضحی که مقامات رژیم صهیونیستی دریافت کرده‌اند این است که «مقاومت» نه تنها گزینه اصلی و راهبردی گروه‌های اسلامی فلسطین که گزینه راهبردی ملت فلسطین نیز هست. این عملیات‌ها حاکی از آنند که فرهنگ مقاومت در وجود فلسطینی‌ها ریشه دوانده است و این پیام را به مقامات تل‌آویو می‌دهد که تداوم اقدامات تحریک‌آمیز در کرانه باختری و قدس، گسترش شهرک‌سازی‌ها، سرکوب اسرای فلسطینی و آزار و اذیت‌های روزانه فلسطینی‌ها، تاوان سنگینی برایشان خواهد داشت و رژیم صهیونیستی نه تنها باید طرح‌های توسعه‌طلبانه خود و فشار بر فلسطینی‌ها را کنار بگذارد، بلکه باید به فکر چاره‌ای برای حفظ آنچه تاکنون با زور و تزویر تصاحب کرده و تاکنون برایش منطقه امن محسوب می‌شد باشد.
 
مهدی آشنا/ کارشناس مسائل غرب آسیا
مرجع : اندیشکده راهبردی تبیین
کد مطلب : ۹۹۳۸۴۴
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما