احزاب رژيم صهيونيستي طرحي را به كنست، (پارلمان) اين رژيم ارايه كردهاند كه بر پايه آن، بيتالمقدس نه تنها پايتخت اين رژيم كه پايتخت همه يهوديان اعلام شود.
اين در حالي است كه در دوره گذشته كنست، چهار نماينده اسرائيلي پيشنويس اين قانون را به پارلمان رژیم صهیونیستی ارايه داده بودند و اين بار نيز "آرئيه الداد"، نماينده صهيونيستي، بررسي اين قانون را در كنست كنوني خواستار شد.
اين قانون، قدس را به عنوان پايتخت رژيم صهيونيستي معرفي ميكند و بنا بر آن، رژیم صهیونیستی ميتواند سيطره خود را بر بخشهاي شرقي و غربي اين شهر به عنوان پايتخت افزايش داده و شهر قدس را كامل در كنترل خود درآورد.
بيتالمقدس، قبله اول مسلمين ـ كه فلسفه تشكيل سازمان كنفرانس اسلامي نيز هست ـ از وضعيت خاصي برخوردار است و حركت جديد صهيونيستها، گره كور ديگري است بر كلاف مشكلاتي كه نه تنها در جنگ رژیم صهیونیستی و مسلمانان، بلكه حتي در روند سازش خاورميانه ايجاد شده است. وضعيت قدس در كنار سرنوشت پناهندگان فلسطيني، سختترين مسائل در
فرايند سازش تلقي ميشوند و مسلمانان جهان و فلسطينيها، هيچ سازشي را بر سر آن نميپذيرند و سازشكارترين فلسطينيها هم به كمتر از بيتالمقدس شرقي راضي نميشود.
آن چه اكنون نتانياهو و متحدان وي در پي آن هستند، نه تنها فرايند سازش را بيش از هر زماني به پرتگاه نابودي نزديك ميكند، بلكه اثباتي است بر نظر كارشناساني كه بر اين باورند در اسرائيل هر كسي كه به دنبال سازش حتي در شكل ظالمانه آن هم باشد، نتانياهو اما در پي حل اختلاف با اعراب نيست.
بنابر گزارش تابناك، نتانياهو بر پايه نظر انديشكدههاي تندروي صهيونيست، ميخواهد مسأله فلسطين را مديريت كند، نه اين كه براي آن راهكاري پيدا كند؛ مديريتي كه سرانجام آن، امتيازگيريهاي روزافزون، فرسوده كردن، تهديد و نابودي خواستهها و نهايتا خود طرف مقابل است.
گويا، مسأله قدس از آن دست مسائلي است كه اسرائيليها شانس كمي براي موفقيت كامل در آن دارند؛ هر چند همواره تلاش داشتهاند با سختگيري بر اعراب و سعي بر آواره كردن آنها و ساخت شهركهاي يهودي، پروژه
يهوديسازي قدس را هر چه بيشتر به پيش برند.
بيتالمقدس نزد پيروان هر سه دين ابراهيمي از اهميت فراواني برخوردار است. به همين سبب، از آغاز تشكيل رژيم صهيونيستي، وضعيت بيتالمقدس مورد توجه سازمانهاي بينالمللي و كشورهاي گوناگون بوده است.
در بخشي از قطعنامه 181 مجمع عمومي در تاريخ 29 نوامبر 1947(1326ش)، تصريح شده است كه بيتالمقدس بايد به صورت وجودي مجزا و غيرنظامي تحت سرپرستي شوراي قيمومت سازمان ملل متحد درآيد كه قوانين مربوط به بيتالمقدس را تدوين و يك فرماندار منصوب كند. جنگ ژوئن 1967(1346ش) اين وضعيت را اساساً تغيير داد.
در نتيجه اين جنگ، اسراييل بيتالمقدس شرقي و كرانه باختري را نيز اشغال كرد. از آن زمان، تغييرات جمعيتي و فيزيكي متعددي پديد آمده و مجمع عمومي و شوراي امنيت، هر دو در قالب چندين قطعنامه، اقدامات اسرائيل براي تغيير وضعيت بيتالمقدس را بياعتبار دانسته و از رژیم صهیونیستی خواستهاند از انجام كارهايي كه به دنبال تغيير وضعيت بيتالمقدس (1359ش) است، خودداري كند. كنست در قانوني كه در سيام
ژوئن 1980 تصويب كرد و به قانون اورشليم (نام يهودي بيتالمقدس) مشهور است، بيتالمقدس را به صورتي مبهم به عنوان پايتخت كامل و يكپارچه اين رژيم اعلام كرد.
در واكنش به اين كار صهيونيستها، شوراي امنيت در قطعنامه 487 ـ كه در بيستم اوت همان سال تصويب شد ـ با مخالف حقوق بينالملل دانستن اقدام رژیم صهیونیستی ، از كشورهاي جهان خواست كه اين اقدام را به رسميت نشناسند و اماكن ديپلماتيك خود نزد اسرائيل را از بيتالمقدس خارج كنند؛ اين قطعنامه با رأي مثبت چهارده عضو و رأي ممتنع آمريكا تصويب شد.
سيزده كشوري كه تا آن زمان، سفارت خود در رژیم صهیونیستی را در بيتالمقدس مستقر كرده بودند، از تصميم شوراي امنيت پيروي كردند. حتي رؤساي جمهور آمريكا نيز به رغم فشار كنگره، تا كنون زير بار انتقال سفارت خود به بيتالمقدس نرفتهاند.
به اين ترتيب، اسرائيل تنها رژيمي در جهان است كه سفارتخانههاي خارجي به جاي پايتخت رسمي آن (بيتالمقدس) در شهرهاي ديگر آن (تلآويو و يا حومههاي بيتالمقدس) قرار دارند.