۰
شنبه ۱۸ مهر ۱۳۸۸ ساعت ۱۱:۵۳

کانون‌های تهدید و آینده یمن

کانون‌های تهدید و آینده یمن
 اشتباهات راهبردی رژیم صنعا در مدیریت یک بحران محدود و محلی باعث توسعه دامنه این بحران شده و افکار عمومی جهان را متوجه صعده و شهرهای آن کرده است. رسانه‌های گروهی عرب این روزها مفاهیم تاریخی همچون «یمن خوشبخت»، «حکمت یمانی» و «ایمان یمانی» را زیر سوال برده و کشتار مردم بی‌گناه صعده را دلیل عجز و ناتوانی رهبران صنعا در حل این بحران دانسته‌اند. به عقیده روشنفکران عرب قات (مواد مخدر مورد استفاده در یمن) و فساد اداری و مالی ارکان دولتی صنعا را فاسد و متلاشی کرده است. امنیت و یکپارچگی یمن اینک در معرض مجموعه‌ای از تهدیدات محلی و منطقه‌ای بوده که مهم‌ترین کانون آن به شرح زیر است:
1- جنبش حوثی‌ها: حکومت یمن چه در دوران نظام امامت خاندان حمیدالدین و چه در دوران نظام جمهوری در دست زیدی‌ها بوده است[ژنرال عبدالله السلام نخستین رئیس‌جمهور یمن (در 26 سپتامبر 1962 نظام پادشاهی فروریخت) و ژنرال علی عبدالله صالح، رئیس‌جمهوری کنونی زیدی هستند] ولی آنچه از سال 2004 تاکنون در مناطق شمال یمن و بویژه در صعده رخ می‌دهد، اعتراضات مردمی جهت نیل به مطالبات مشروع است، این مطالبات در قالب برنامه‌های توسعه‌ای و تقسیم عادلانه ثروت و قدرت و احقاق حقوق شهروندی قابل حل است. ارتش یمن با حمایت نظامی و تسلیحاتی سعودی و آمریکا در 6 نبرد هنوز نتوانسته است جنبش سیاسی و مذهبی حوثی‌ها را مهار کند. تبعات و تحولات این جنبش به مناطق دیگری از یمن سرایت کرده و از یک بحران محلی به یک بحران منطقه‌ای برای صنعا تبدیل شده است.
2- تحرکات سیاسی و نظامی جنوب یمن: وحدت 2 یمن در 22 مه1990 به‌طور جدی در پی حوادث 7 ژوئیه 1994 مورد تهدید قرار گرفته و اینک نیز با افزایش و تشدید اعتراضات سران و شیوخ قبایل و احزاب جنوب این وحدت در معرض فروپاشی است. گرچه سعودی‌ها و شیوخ عرب خیلج‌فارس در حوادث 7 ژوئیه 1994 نقش کلیدی داشتند ولی اکنون این تحرکات پایه و ریشه‌ مردمی دارد. سیاست غلط و انحصارطلبانه رژیم صنعا و تعطیل برنامه‌های توسعه در مناطق جنوب یمن مردم این نواحی را به اعتراض سیاسی و خشونت‌آمیز وادار ساخته است.
3- گروه‌هاي افراطي: تا دهه 70 در یمن شمالی و جنوبی هیچ کانون و جریانی مرتبط به سلفی و وهابیت نبوده ولی دلارهای نفتی و نفوذ عربستان سعودی نقش مهمی در ایجاد این جریان تندرو داشته‌اند. اکنون یمن به‌خاطر شرایط جغرافیایی و اجتماعی به کانون حضور نیروهای القاعده و گروه‌های سلفی عربستان سعودی تبدیل شده است. در حادثه ترور نافرجام شاهزاده محمدبن نایف، معاون امنیتی وزارت کشور عربستان سعودی یکی از سلفی‌های سعودی مقیم یمن دست داشته است. گروه‌های وهابی در یمن که محصول پول‌ها و نفوذ سعودی در یمن بوده هم‌اکنون امنیت این کشور را مورد تهدید جدی قرار داده است.
4- عربستان سعودی: پادشاهی عربستان سعودی از بدو تاسیس آن در دهه 70 به یمن به عنوان حیاط خلوت نگاه می‌کند و همواره سعی در گسترش نفوذش در سراسر این کشور دارد و منطقه عسیر (شامل شهرهای جیزان، جازان و نجران) در شمال یمن طبق معاهده طایف که در 1934 منعقد شده، ضمیمه خاک سعودی شده است. پرونده سیاست سعودی در قبال یمن، اینک در دستان لرزان شاهزاده سلطان‌بن عبدالعزیز، ولیعهد سعودی است (طی 4 دهه سلطان حاکم واقعی یمن بوده است) که دوران نقاهت او در مراکش می‌گذرد. ریاض از گسترش و سرایت جنبش حوثی‌ها به مرزهای عسیر بشدت نگران است لذا نیروی هوایی خود را در اختیار عملیات نظامی ارتش یمن قرار داده است. جلسه اخیر شهر اغادیر (شهر ساحلی مراکش) میان ژنرال علی عبدالله صالح، رئیس‌جمهوری یمن و شاهزاده سلطان‌بن عبدالعزیز، ولیعهد عربستان سعودی نقش کلیدی در روند عملیات نظامی مشترک ارتش یمن- سعودی علیه مردم صعده و آوارگان بی‌گناه داشته است. ریاض در تشویق واشنگتن جهت حمایت نظامی و امنیتی از رژیم صنعا نقش موثری داشته است. سعودی‌ها مانند اسرائیلی‌ها در این اندیشه هستند که بمباران‌ها و عملیات نظامی علیه جنبش مقاومت لبنان و غزه و صعده می‌تواند پرونده مقاومت و اعتراض مردمی این مناطق را مختومه اعلام کند ولی حافظه تاریخ همواره خلاف اندیشه‌های زورمداران را ثابت کرده است.
کد مطلب : ۱۲۹۲۸
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما