با سازماندهی سفارت رومانی(سفارت هماهنگ کننده با ناتو) گروهها و نمایندگانی از کارشناسان جنگ، رسانه و سازمانهای غیر دولتی (NGO) به مقر سازمان ناتو در بروکسل سفر کرده و فرصت آشنایی بیشتر با این سازمان را پیدا کردند.
در این دیدار برای هیئت آذربایجان اجلاسها و گفتگوهایی در رابطه با فعالیتهای بینالمللی ناتو، سیاستهای امنیتی، ارتباطات رسانهای ناتو، برنامههای دفاع موشکی، روابط ناتو با کشورهای هم پیمان و روابط بین ناتو و آذربایجان برگزار شد.
ارکستر آمریکایی در اروپا
جهت اطلاع بگوییم که، آذربایجان در سال 1994 به برنامههای همکاری برای صلح ناتو و در سال 1996 به پروسهی تحلیل و برنامهریزی پیوسته است. در سال 1997 با فرمان رییس دولت، کمیسیونی دولتی برای گسترش همکاریها با ناتو ایجاد شد. سال 2004 هم طرح اقدام مشارکت فردی آذربایجان توسط الهام علیاف رییس جمهور آذربایجان تقدیم دبیر کل ناتو شد. سال 2005 ناتو، طرح مشارکت فردی را تایید نموده و آذربایجان جز اولین کشورهای ملحق شونده به طرح مشارکت فردی است. سال 1999 نظامیان آذربایجان در عملیاتهای برقراری صلح ناتو شرکت کردهاند.
اظهارات دیپلماتیکی که در رابطه با همکاری و مشارکت آذربایجان با بزرگترین سازمان سیاسی- نظامی میشنویم در اصل جنبهی ظاهری روابط می باشد. نگرش کارشناسانی از ناتو که در مقر ناتو صاحب سمتهای متفاوتی میباشند، ما را با نتیجهگیریهای کاملا متفاوتی روبرو میسازند.
تلویحا میتوان گفت که ناتو بزرگترین و فعالترین بلوک نظامی معاصر که کشورهای برجسته در آن اشتراک دارند، ارکستری است که از طرف آمریکا در قارهی قدیمی تشکیل داده شده است.
عضویت کشورهای کوچک در ناتو که کشورهای بزرگی مانند آمریکا، کانادا، انگلستان، فرانسه، آلمان، ترکیه، ایتالیا، اسپانیا را نمایندگی میکند، در اصل برای حفظ امنیتشان به حساب کشورهای بزرگ میباشد. این در واقع حقیقت است.
از صحبت با کارشناسان کشورهای ذکر شده معلوم میشود که کشورهای کوچک برای کشورهای بزرگ بخاطر بدست آوردن رأی بیشتر در مسائل سیاسی خرد، کشورهای بزرگ هم برای کشورهای کوچک بخاطر کاستن تهدیدهای نظامی «تا حد ممکن» لازم میباشند.
کشورهای همکار هم برای ناتو بخاطر ممانعت از تهدیداتی که دورتر از مرزها میتواند ناتو را تهدید کند، پر اهمیت هستند. کارشناسان ناتو با زبان نظامی این را به « موانع جلوی سنگر سرباز» تشبیه میکنند.
جنگی که سیاست ناتو را در رابطه با قفقاز جنوبی تغییر داد
با اینکه چنین به نظر میرسد که قفقاز جنوبی یکی از اهداف آینده ناتو میباشد، اما هنوز نیت ناتو در زیر چتر گرفتن این منطقه محسوس نیست. کارشناسی که میگفت تا اوت 2008 ناتو در این زمینه فعال بود، اعتراف میکرد که، جنگ بین روسیه و گرجستان ناتو را مجبور به تجدید نظر در این باره نمود.
عموما در بروکسل که سیاست اصلی ناتو از این مقر مدیریت میشود، چنین نگرشی وجود دارد که « حضور ناتو در منطقهی قفقاز جنوبی به هر شکلی باعث بیثباتی میشود» و دلیل این موضوع با طرز کاملا آشکاری را عامل روسیه بیان میکنند.
همانگونه که مشخص است، ناتو بجای طرح گسترش در قفقاز، ترجیح میدهد که در چهارچوب مرزهای اروپا مدافعه را قویتر کند.
ارزیابی کارشناسانی از ناتو، در رابطه با همکاری کشورهای قفقاز جنوبی با این سازمان این است که در این همکاری گرجستان صمیمانه، آذربایجان محتاط و ارمنستان همکاری دو جانبهای دارد. ناتو نسبت به جمهوری آذربایجان و گرجستان و در عین حال نسبت به ارمنستان که در سازمان پیمان امنیت جمعی همراه روسیه میباشد و در عمل تبدیل به ایالتی از روسیه شده است، به یک چشم نگاه نمیکند.
کارشناسان ناتو نیمه شوخی و نیمه جدی میگویند که « بخاطر اینکه ایروان از ما نرنجد با ارمنستان همکاری میکنیم».
کارشناسان ناتو در این فکرند که هنوز هم روسیه برای تاثیر در قفقاز امکانات زیادی دارد. چنین مینگرند که تمام دولتهای منطقه در موضوع ناتو ضروری است که این تاثیرات را در نظر بگیرند. در غیر اینصورت ناتو هم خواهان مشکلاتی که ممکن است در منطقه پیش آید نیست.
در حل تمام مناقشات منطقه ای روسیه عامل مهمی میباشد
وقتی دربارهی مناسبات ناتو - قفقاز جنوبی صحبت میشود، موضع ناتو دربارهی مناقشهی قرهباغ کوهستانی و در راستای حل آن دقت برانگیز میباشد. ناتو در حل تمام مناقشات منطقه، نقش روسیه را مهم ارزیابی میکند.
همانطوری که از توضیحات کارشناسان ناتو مشخص میباشد، ناتو در راستای حل مناقشه قرهباغ از اصل «اختلافتان را خودتان حل کنید و ما را درگیر مسائلتان نکنید» پیروی میکند.
طرفهای مناقشه هم در حل مناقشه حضور روسیه را پر اهمیت میدانند. واضح است که ناتو در این زمینه نمیخواهد در خارج از مرزهایش مسئولیت زیادی بر دوش بگیرد.
در اصل اعتراف میکنند سندی که بر اساس آن ناتو از تحریم سلاح برای جمهوری آذربایجان و ارمنستان حمایت می کند، حالت رسمی دارد. بر اساس اطلاعاتی که بدست آورده ایم، برای کشورهای عضو ناتو که آذربایجان از آنها سلاح خریداری میکند، ممنوعیتی در کار نیست. یعنی عملا برای هر یک از کشورها که « فروش با صرفه باشد، میتواند بفروشد» و آذربایجان هم اگر «قصد خرید دارد، میتواند بخرد» .
تحریم، برای ایجاد تعادل بین آذربایجان و ارمنستان میباشد. برای گرجستان که دو محل مناقشه در خاکش موجود دارد تا سال 2008 چنین تحریمی برایش در نظر گرفته نشده بود. گرجستان در دورهی ذکر شده سلاح و مهمات زیادی از کشورهای عضو ناتو، از جمله از آمریکا خریداری کرده است و یا سلاحها برای کمک به گرجستان داده شدهاند. نمایندگان ناتو به طرز کاملا واضحی بیان میکنند که، برداشتن رسمی تحریمها از طرفین مناقشه تعادل قدرت را به نفع آذربایجان تغییر خواهد داد.
موضع « خودتان میدانید»
موضع ناتو در رابطه با اصلاحات جمهوری آذربایجان در بخش دفاعی و امنیتی هم متفاوت است. ناتو بیان میکند که هیچگونه فشاری برای بجا آوردن تعهدهای رسمی یا غیر رسمی آذربایجان وجود ندارد.
آذربایجان بیشتر بخاطر فعالیت در برنامهی همکاری برای صلح و پروسهی تحلیل و برنامهریزی تحسین میشود. در رابطه با طرح اقدام مشارکت فردی، کارشناسان ناتو آنچنان هم از آذربایجان راضی نیستند. عموما در رابطه با اصلاحات ناتو از اصل « کشور همکار خودش بداند» پیروی میکند.
ناتو در حال حاضر به نیروی مسلح آذربایجان در زمینههایی نظیر کمکهای کارشناسانه، آموزش، دورههای آموزشی، آماده کردن کادر کمک میکند و هم در چهارچوب برنامهی صلح ناتو خارج شدن از حالت نظامی را هم مورد حمایت قرار میدهد.
موضع ناتو نسبت به روابط آذربایجان – ایران هم دقت برانگیر میباشد. با اینکه در کل کشورهای بزرگ نظیر انگلستان، فرانسه در این باره از موضع واشنگتون پیروی میکنند، کشورهای نظیر ترکیه و آلمان موضعهای متفاوتی را دارند.
ناتو دربارهی مناسبات بین ایران و آذربایجان به این فکر است که« دو کشور همسایه خودشان میدانند» و مناسبات تغییر یابنده هم آنچنان جدی گرفته نمیشوند. به طرز پوشیدهای دربارهی مناسبات بین ایران و آذربایجان این مضمون بیان میشود که « با این مسئله پلیس خود منطقه مشغول میباشد».
یکی از دو اولویت ناتو
موضوع امنیت انرژی، پس از مشکلاتی که در زمستان سال 2008-2009 بوجود آمد، تبدیل به یکی از دو اولویت ناتو( اولویت اول امنیت سایبری) در سالهای اخیر گشت.
در قطعنامهی اجلاسهای اخیر ناتو هم تاکید بیشتری روی این موضوع شده است. ناتو از سه جنبه به موضوع امنیت انرژی نگاه میکند: تنوع و گوناگونی مسیرهای انتقال انرژی، یعنی، تحقیق و استفاده از منابع جایگزین، حفظ امنیت زیرساختهای انرژی در داخل مرزهای موجود.
در کل در رابطه با موضوع امنیت انرژی، ناتو با اتحادیه اروپا هم موضع میباشد. ناتو در چشم انداز نزدیک نسبت به تجهیزات انرژی کشورهای عضو این مناطق را در اولویت خود دارد: آفریقای شمالی- دریای مدیترانه- اروپا، شبه جزیرهی عرب- سوریه- دریای مدیترانه (ویا ترکیه)- اروپا، خزر- قفقاز جنوبی- اروپا ( دریای سیاه و یا بواسطهی گذر از ترکیه)، نروژ- اروپا، روسیه- اروپا و هر قدر هم باور کردنی نباشد ایران- ترکیه- اروپا. مورد اخیر هم که طبیعتا از اهداف آیندهی نسبتا دور میباشد. از بین مسیرهای قید شده مسیر روسیه - اروپا از لحاظ سیاسی مسیر پر ریسکی میباشد. به همین جهت کشورهای ناتو در راستای جایگزین کردن مسیرهای دیگر تلاش می کنند. مسیر خزر- قفقاز جنوبی هم تقریبا مسیر ریسکداری میباشد. اساسا ریسکهای فیزیکی و سیاسی مد نظر میباشند.
در کل کشورهای همکار ناتو در امنیت انرژی، برای تامین امنیت انرژیشان برنامهی جداگانهای ندارند. در این باره هم بیشتر از عبارت « ما حمایت سیاسی داریم» استفاده میشود.
عملیات افغانستان
عملیات افغانستان اولین عملیاتی است که در تاریخ ناتو خارج از قارهی اروپا انجام شده است. از سال آینده نیروهای ناتو شروع به ترک خاک افغانستان خواهند نمود، با این همه در برنامهی ناتو این موضوع وجود دارد که چند سالی را در افغانستان بمانند. تلاشهای جدی برای افغانستان بعد از ناتو مشاهده میشود. ناتو در این موضوع قصد دارد که از کشورهای همکار بیشتر استفاده کند. در این رابطه برنامه جداگانهای هم تدوین میشود.
ناتو که در جستجوی مسیر خروج از افغانستان میباشد، چنین نگرشی را دارد که در این زمینه کریدور قفقاز جنوبی از گزینههای واقعی میباشد. این مسیر در مقایسه با مسیر آسیای مرکزی- روسیه هم کوتاه و هم کم هزینه میباشد. اگر پارادوکسال هم باشد، کشورهای اروپایی که زمانی از موضع ارامنه دفاع می کردند و با طرح مسیر راه آهن باکو- تفلیس- قارص مخالفت میورزیدند، اکنون برای خروج از افغانستان منتظر اتمام آمادهسازی این مسیر میباشند.
در موضع ناتو نسبت به مسئلهی افغانستان چند نکته جالب وجود دارد.
اولین نکته اینکه، ناتو میگوید در افغانستان به موفقیتی دست نیافته است، اما به مغلوبیتش هم اعتراف نمیکند.
دومین نکته، ناتو شروع به اعتراف این موضوع کرده که مشکلات افغانستان متفاوت از مشکلات سالهای قبل میباشد و مناقشات هم اکنون جنبه دینی دارند.
جالبترین موضوع اینجاست که ناتو در تیرگی روابطش با اهالی بومی، عامل ارتباط برقرار نکردن بهتر سربازان ناتو با اهالی بومی را نه قبول و نه رد میکند.
موضوع روز ناتو
ایجاد سیستم دفاع موشکی که در زمان جنگ سرد موضوع بورسی بود، سالهای اخیر به موضوع روز ناتو تبدیل شده است.
از توضیحات کارشناسان برنامههای دفاع از راکتهای بالستیک و پاسخهای آنها میتوان چنین نتیجه گرفت که در این مرحله این برنامه برای دفاع از کشورهای اروپایی ناتو نبوده، بلکه برای در امان ماندن آمریکا از تهدیدهای احتمالی منطقهی اوراسیا میباشد.
با اینکه ناتو نمیخواهد مستقیما وارد عمل شود، اما برای کشورهای همکار با هزینه خود کشورها از تاسیس سیستم مدافعهی موشکی در دور از مرزهای خود حمایت میکند.