حتي روزنامه هاآرتص نيز به نقل از برخي منابع اسرائيلي نوشته كه هيچ رهبر فلسطيني كه خواهان صلح و ثبات و به زندگي فلسطينيان علاقهمند باشد، چنين پيشنهادي را نخواهد پذيرفت، چرا كه پذيرفتن يك دولت تحتالحمايه بدون تحقق اصولي مثل بازگشت آوارگان فلسطيني، نوعي خودكشي سياسي است.
دولت حاكم بر تلآويو در دوران زمامداري یکساله نشان داده كه حاضر به دادن امتياز جديد به طرف عربي نيست. امريكا و برخي فرستادگان بينالمللي پيشنهادي را مطرح كردند كه براساس آن، سرزمينهايي برابر با سرزمينهاي 1967 به علاوه مناطق عربنشين بيتالمقدس به فلسطينيان واگذار شود.
خالد مشعل، رهبر حماس در واكنش به اين طرحها گفت كه به چيزي كمتر از عقبنشيني ارتش صهيونيستي پشت مرزهاي جنگ سوم اسرائيل و اعراب راضي نخواهند شد اما در مقابل نتانياهو در يك مصاحبه با كانال دو رژيم صهيونيستي صراحتاً گفت كه هيچ تمايلي براي واگذاري سرزمينهاي اشغالي به فلسطينيان ندارد. او در اين مصاحبه افزايش خشونت در صورت عقبنشيني از بيتالمقدس شرقي را بهانه قرار داد تا بتواند اشغال اين مناطق را توجيه كند.
كارشناسان فلسطين در ارزيابي رفتار سران تلآويو ميگويند اگر نتانياهو واقعاً تصميم داشت تا تمام و يا بخشي از سرزمينهاي اشغالي را به فلسطينيان واگذار كند، دستكم به آنچه در موافقتنامه «واي ریور» امضا نمود، عمل ميكرد. (حدود 10 سال پيش نتانياهو پيماني را امضا كرد كه تلآويو را متعهد به واگذاري حدود 13 درصد از كرانه باختري و آزادی 750 اسیر فلسطینی ميكرد) اما نخست وزير رژيم صهيونيستي در قبال همين تعهد خويش اكنون ميگويد: آنچه در گذشته اتفاق افتاده، شامل زمان حال نميشود.
نتانياهو همان كسي است كه در صدمين سالگرد تولد پدرش گفت: اسرائيليها به همه اقدامات گذشتهشان براي تسخير فلسطين افتخار ميكنند؛ او حتي در مورد مسائل اسرائيل و امريكا به صورت بيپروا گفت كه پدرش وقايع 11 سپتامبر سال 2001 را پيشبيني كرده بود.
آن گونه كه تحليلگران خود اسرائيل توصيف ميكنند، گذشتهاي كه شخصيت كنوني و سياستهاي نتانياهو را شكل داده، لبريز از ترس و وحشت است. پس از پدر، شهرت او وامدار برادر تروريستاش است كه در عملياتي در اوگاندا كشته شده است. قتل عام فلسطينيان و كودكانشان، جنگهاي پي در پي و بينتيجه با اعراب و درگيري و خشونت بدون وقفه، چيزهايي هستند كه نخست وزير رژيم صهيونيستي به آنها افتخار ميكند.
براين اساس، نتانياهو تركيب كابينه خود را از افرادي برگزيده كه فقط ميخواهند جوامع بينالمللي را قانع كنند كه اعراب و فلسطينيان مانع اصلي به سرانجام رسيدن گفتوگوهاي سازش هستند. موشه يالون، معاون اول نتانياهو از كساني است كه ميخواهد به همه ثابت كند فلسطينيان و اعراب بزرگترين مانع در فرآيند سازش هستند.
براي تيم كنوني دولت تلآويو گفتههاي اروپاييها مفهومي ندارد. در حقيقت آنها اصلاً نگران از دست دادن فرصتها براي برقراري سازش نيستند.
ژنرال آوري ساگي كه زماني رئيس اطلاعات ارتش رژيم صهيونيستي بود، ميگويد اسرائيل پس از هر شكست در جنگهاي خود به سرعت به دنبال دلايل و نقصانهاي موجود ميگردد اما هيچ گاه شكستهاي سياسي و ديپلماتيك خود را مورد ارزيابي قرار نميدهد. به طور مثال دو كميته ويژه براي بررسي جنگهاي لبنان تشكيل شدند كميته اول كشتار صبرا و شتيلا در سال 1982 را بررسي كرد و ديگري به ارزيابي جنگ 33 روزه با حزبالله در سال 2006 پرداخت. اما هيچ كدام از اين كميتهها دلايل شكست دولتهاي حاكم تلآويو در برابر غزه، سوريه و مقاومت لبنان را بررسي نكردند. در حالي كه شكستهاي سياسي دولتهاي حاكم به عقبنشيني يكجانبه اسرائيل از جنوب لبنان و واگذاري اين مناطق به حزبالله انجاميد. ساگي، نماينده سابق تلآويو در مذاكرات با اعراب اعتراف ميكند كه موج تازه تحولات موجب ناكامي استراتژيكي اسرائيل شده اما تاكنون هيچ مقام و ارگاني در داخل رژيم صهيونيستي خواهان توضيح مسئولان اين رژيم در مورد اين شكستها و عقبنشيني نشده است.
به بنبست رسيدن اقدامات اسرائيل در مورد مسئله فلسطين به عقبنشيني يكجانبه از نوار غزه و شكستهاي سياسي پس از آن منجر شد. تنها در اين ميان چيزي كه براي ناظران اسرائيل محرز و مشخص است، اشتباهات زمامداران بويژه تيم نتانياهو و مسئول مستقيم ناآراميها و تشنج تازه در اين منطقه استراتژيك است.