مارتين اينديك، سفير سابق آمريكا نزد رژيم صهيونيستي كه يك يهودي استراليائي تبار است و تا معاونت وزارت امور خارجه آمريكا ارتقاء مقام يافت و اكنون نماينده واشنگتن در حل و فصل مسائل خاورميانه است و هدايت مذاكرات سازش اعراب با رژيم صهيونيستي را برعهده دارد، با انتشار مقالهاي در روزنامه اسرائيلي هاآرتص ضمن تحليل ابعاد جنگ 33 روزه ارتش رژيم صهيونيستي عليه حزبالله لبنان نوشت:
"شيعه كه بنيان اصلي مقاومت در برابر اسرائيل را تشكيل ميدهد، اكنون به خطري جدي براي اسرائيل تبديل شده است بطوري كه در جنگ 33 روزه، اسرائيل عليرغم برخورداري از برتري نظامي از تمام كشورهاي عربي نتوانست بر حزبالله و حاميان آن غلبه كند. به همين دليل، بايد در جستجوي ايجاد عاملي برآئيم كه بتواند اين قدرت را مهار كند."
عامل قدرتمندي كه بتواند شيعه را مهار كند، از نظر مارتين اينديك، جبهه افراطي تكفيري و سلفي بود كه به قول خود او از جنس مسلمانان و مردم منطقه است و با نام اسلام آنهم با تكيه شديد بر دين ميتواند مقاومت را سرگرم كند و با خنثي ساختن و هدر دادن توان و امكانات متعلق به جبهه ضد اسرائيلي، زمينه را براي فرار رژيم صهيونيستي از خطر جبهه مقاومت فراهم نمايد. اين پيشنهاد كارشناسانه مارتين اينديك، كه ضمناً عضو لابي آيپك نيز هست، مقبول سران صهيونيسم بين الملل و رژيم صهيونيستي واقع شد و مقدمات اجرائي شدن آن به سرعت فراهم گرديد.
با پيروزي انقلابهاي مردمي در تونس، مصر، ليبي، يمن و گسترش دامنه انقلاب به بحرين، عربستان، اردن، مراكش، امارات و ساير شيخنشينهاي خليج فارس رسانههاي رژيم صهيونيستي هشدار دادند كه اين انقلابها كاملاً مردمي هستند و اولين پيامد آنها به خطر افتادن اسرائيل خواهد بود. بنابر اين، طرح وارد ساختن افراطيون سلفي و تكفيري به صحنه بايد هرچه زودتر به مرحله عملي برسد و كاربرديترين شكل آن اينست كه افراطيون در كشورهاي انقلاب شده بر موجهاي به راه افتاده سوار شوند و انقلابها را از مسير اصلي منحرف نمايند و سوريه نيز كه بخشي از خط مقدم جبهه مقاومت را تشكيل ميدهد، به دست افراطيون بيافتد.
طرح صهيونيستي وارد ساختن افراطيون سلفي و تكفيري به صحنه انقلابهاي منطقه خاورميانه عربي و شمال آفريقا، امتيازات متعددي دارد كه صهيونيستها و حاميان غربي و عرب آنها بشدت به آنها نيازمند هستند. اين امتيازات اينها هستند:
1- موج سواري افراطيون سلفي و تكفيري موجب بدنام شدن اسلام و انقلابهائي كه با مايهاي از اسلام همراه هستند ميشود و اين بدنامي زمينه را براي مقابله گروههاي سكولار با انقلابيون فراهم ميسازد و در نهايت، سرنوشت انقلابها به جنگهاي داخلي و اختلافات قومي و طايفهاي گره ميخورد و انقلابيون زمين گير ميشوند. مصر و تونس، اكنون دچار چنين وضعيتي هستند.
2 - جهان اسلام به جاي آنكه به خيزشهاي قويتر و يكسره كردن كار ساير ديكتاتورهاي مسلط بر كشورهاي اسلامي فكر كند، گرفتار حل مشكل اختلافات مذهبي خواهد شد و تمام امكانات خود را مصروف اين امر خواهد كرد. در نتيجه فرصتي و امكاني براي اينكه مسلمانان به دشمنان خود از جمله ديكتاتورها و رژيم صهيونيستي بپردازند باقي نميماند.
3 - خط مقدم جبهه ضد صهيونيستي و نيروهاي مقاومت براي مقابله با افراطيون هزينه خواهد شد و با تحليل رفتن امكانات و نيروها و هدر رفتن فرصتهاي مقاومت، تهديد بالفعلي كه متوجه رژيم صهيونيستي است از بين خواهد رفت و يا حداقل به حالت بالقوه درخواهد آمد.
4 - از رهگذر مشغول شدن ملتها به جنگهاي قدرت و احياناً جنگهاي داخلي، فرصتي پيش ميآيد تا ديكتاتورهاي حاكم بر كشورهاي اسلامي با توسل به ابزارهاي تبليغاتي عليه انقلابهاي ناشي از بيداري اسلامي و بهار عربي سمپاشي كنند و در همان حال بهانههائي براي سركوب جنبشهاي داخلي در كشورهاي خود به دست بياورند.
5 - قدرتهاي استعماري غربي به ويژه آمريكا، انگليس و فرانسه نيز با استفاده از اين فرصت، از يكطرف سلاحهاي خود را به سران مرتجع و ديكتاتور منطقه ميفروشند و اقتصاد ورشكسته خود را نجات ميدهند و از طرف ديگر هر طور كه بخواهند براي مهره چيني در حكومتهاي جديد كشورهاي انقلاب شده اعمال نظر ميكنند.
6 - بالاترين سود در اين ميان نصيب صهيونيستها ميشود كه ميدانند ضربه اصلي از ناحيه انقلابهاي منطقه به اسرائيل وارد خواهد شد ولي با ورود سلفيها و تكفيريها به صحنه، فرصتي براي دور ساختن خطر از خود به دست ميآورند و براي آينده به تضمينهائي خواهند رسيد.
اينكه رهبران اخوانالمسلمين مصر اعلام كردهاند صحنه گردان اصلي حوادث اخير اين كشور و كودتاي ارتش عليه رئيسجمهور مرسي، رژيم صهيونيستي است، واقعيتي است كه تمام شواهد بر آن گواهي ميدهند. متأسفانه اخوانيهاي مصر بسيار دير متوجه اين واقعيت شدهاند و در طول يكسال حاكميت خود حتي به گسترش نفوذ رژيم صهيونيستي در مصر كمك نيز كردند.
اكنون با توجه به شرايط ويژه منطقه خاورميانه عربي، آرمان فلسطين در آستانه روز قدس از حساسيت ويژهاي برخوردار است. شايد فوريترين اقدام اين باشد كه انقلابيون جهان عرب با حمايت نخبگان جهان اسلام براي خنثي ساختن طرح صهيونيستي ورود افراطيون سلفي و تكفيري به صحنه سياسي جهان عرب و اسلام چارهاي بيانديشند. درحال حاضر، صهيونيستها از افراطيون سلفي و تكفيري به عنوان ابزار كارآمدي كه در چارچوب منافع رژيم صهيونيستي و آمريكا عمل ميكنند، بهره ميبرند. هر چند سران افراطيون از اين واقعيت تلخ خبر دارند و با آگاهي مرتكب اين خيانت ميشوند ولي بسياري از افراد بدنه اين جريان، فريب خوردهاند و ناآگاهانه به اين دام افتادهاند. فوريترين اقدامي كه ميتوان براي فلسطين در آستانه روز قدس امسال انجام داد اينست كه مسلمانان براي زدودن آفت افراطيون سلفي و تكفيري از پيكر جهان اسلام تلاش نمايند. اين، يك تهديد براي اسلام، عليه تمام مسلمانان و تهديد جديدي عليه آرمان فلسطين است، آرمان مقدسي كه قاطبه مسلمانان اعم از شيعه و سني آن را مسأله اول خود ميدانند و همانگونه كه امام خميني بارها فرمودند درصورتي كه وحدت داشته باشند به راحتي ميتوانند فلسطين و قدس عزيز را از سلطه غده سرطاني صهيونيسم آزاد نمايند.