۰
يکشنبه ۱۷ فروردين ۱۳۹۳ ساعت ۰۷:۴۷
نمونه هايي از عمق جنايات و خيانت هاي آمريکا و همپالگي هايش تحت عنوان حقوق بشر!

حقوق بشر آمريکايي!

حقوق بشر آمريکايي!
احمد رضا هدايتي

 اگر چه همه اين کشورها تمام تلاش خود را معطوف استفاده از اين موقعيت نموده اند، اما به نظر مي رسد در حال حاضر آمريکا گوي سبقت در اين زمينه را در اختيار خود دارد. البته قضاوت در اين رابطه را بايد با مراجعه به افکار عمومي و بررسي جايگاه اجتماعي آمريکا نزد ملل مستضعف، تحت ستم و آزاده دنيا مورد بررسي و ارزيابي قرار داد اما در جهت ارائه تصويري روشنتر از نتايج و دستاوردهاي اقدامات بشردوستانه آمريکا ؟! در سطح جهان، ارائه نمونه هاي ذيل که اکثراً در انحصار اين حکومت فاسد قرار دارد، مي تواند تا حدي عمق جنايات و خيانتهاي اين مدعي دفاع از حقوق بشر و همپالگي هايش به بشريت را که از واژه حقوق بشر فقط به عنوان يک ابزار و اهرم فشار، آن هم درجهت منافع خود استفاده و گاهي آن را تاييد مي کنند، آشکار سازد؛

1- اولين اقدام متجاوزانه اين مدعي حقوق بشر با کشف قاره آمريکا توسط کريستف کلمب و به دنبال آن ورود گروهي از افراد فرصت طلب به سرزمين جديد آغاز و با تجاوز به حريم مردم بومي اين منطقه و قتل و کشتار آنان و در نهايت اشغال و تصاحب اين سرزمين ادامه يافت و با تسلط کامل بر اين قاره و ايجاد محدوديتهاي سنگين براي ساکنين بومي آن پايان يافت. به عبارت ديگر، نخستين گام در اين جهت با نقض حقوق گروهي از انسانها يعني سرخپوستان و آوارگي و کشتار آنان و تشکيل کشور جديدي به نام آمريکا همراه بود. اما اين تازه آغاز ماجرا بود و هنوز کشور جديد از ظرفيتهاي لازم براي توسعه و تسري فـعاليتهاي ظاهراً بشردوستانه خود برخوردار نشده بود، اما به دور از عوارض جنگها و تعارضات جهاني، خيلي زود شرايط لازم براي سلطه طلبي و تجاوزگري آنان در سطح جهان ايجاد و سياستهاي غير انساني آمريکا يي ها فراگير شد و ابعاد جهاني پيدا کرد.

2- بمباران اتمي مردم بي دفاع و غير نظامي ژاپن در هيروشيما و ناکازاکي، اقدام غير انساني ديگري است که آمريکا به عنوان اولين مبتکر اين روش، ننگ آن را براي هميشه به نام خود ثبت و با تقويت و افزايش روز افزون سلاحهاي کشتار جمعي خود، ‌همچنان بر اين روش غير انساني که حيات بشريت را تهديد مي کند تاکيد مي ورزد.

3- در قرن اخير، آمريکا مقام نخست جنگ افروزي يک کشور در خارج از مرزهاي بين المللي را به خود اختصاص داده و هيچ يک از پنج قاره جهان را از اين اقدام سلطه جويانه خود محروم نساخته است، به طوري که بر اساس شواهد موجود و اسناد منتشره که به تدريج افشا شده، آمريکا به طور مستقيم يا غير مستقيم در
بروز ده ها جنگ و نزاع کوچک و بزرگ در نقاط مختلف جهان از جمله ژاپن، کره، ويتنام، السالوادور، گواتمالا، بوسني، افغانستان، عراق، ايران و ده ها کشور ديگر دخالت داشته است. اين آتش افروزي ها فقط در کشورهايي مانند گواتمالا منجر به کشته شدن بيش از دويست هزار نفر، در السالوادور هفتاد و پنج هزار نفر و در عراق حدود هشتصد هزار نفر از افراد غير نظامي و بي گناه شده است. البته بايد آمار کشته شدگان بمباران اتمي ژاپن، آمار کشته شدگان اشغال افغانستان‌، آمار شهداي جنگ تحميلي ايران و عراق و ساير جنگها را نيز به آن اضافه کرد.

4- بر اساس اسناد افشا شده در سالهاي اخير، ظاهرا افتخار تاسيس اولين و بيشترين زندانها و بازداشتگاههاي بين المللي در اقصي نقاط دنيا، حتي در کشورهاي به ظاهر متمدن اروپايي با انبوهي از زندانيان خارجي نيز به آمريکا اختصاص دارد و اين کشور با احداث مخوفترين زندانها و بازداشتگاهها و اعمال وحشيانه ترين و غير انساني ترين روشهاي شکنجه در مراکزي مانند اردوگاه گوانتانامو و زندان ابوغريب، همچنان تمام تلاش خود را براي نمايش چهره اي بشردوستانه از خود به کار برده است.

5- احتمالا بايد سند تاسيس بزرگترين قبرستانهاي بين المللي با وجود هزاران شهروند آمريکايي کشته شده در نقاط مختلف دنيا و همچنين خارجيان کشته شده توسط سازمانهاي امنيتي آمريکا که البته همگي به نام دفاع از حقوق بشر صورت گرفته را نيز، به نام اين کشور صادر کرد.

6- صادرات و واردات اين کشور نيز به نوعي در خدمت مقاصد استکباري سياستگذاران آمريکا قرار گرفته، به طوري که سرمايه داران آمريکايي هر ساله به بهانه دفاع از دموکراسي، با صدور آشکار و مخفيانه هزاران قبضه سلاح و تجهيزات نظامي به کشورهاي مختلف جهان و تسليح و تجهيز هزاران آشوبگر و مزدور در کشورهاي مختلف و متقابلا قاچاق انسان و مواد مخدر، پيوسته مترصد آن بوده اند تا شرايط لازم را براي اعمال خواسته هاي نامشروع خود در سطح جهان فراهم سازند. لازم به يادآوري است کالا و خدمات صادراتي آنها شامل موارد ديگري مانند صدور زباله هاي هسته اي و ساير کالاهاي زيانبار، خطرناک و غير استاندارد به کشورهاي جهان سومي نيز مي گردد.

7- بديهي است در اين راستا نبايد وجود پايگاههاي نظامي آمريکا در کشورهاي مختلف جهان را که همگي آنها نيز به طور کاملا مجهز، به ظاهر براي خدمت به مردم بي دفاع کشورهاي عمدتا جهان سومي ايجاد شده و مانند قارچ دائما در حال افزايش هستند، از نظر دور داشت. زيرا
در هر حال اجرا و اعمال سياستهاي ظاهرا بشردوستانه آمريکا در خارج از مرزهاي آن نيز گاهي به ابزار و امکانات متناسب با اين سياستها نياز دارد و لذا طبيعي است که اين ابزار بايد هميشه و در همه جا، در دسترس باشند.

8- دامنه بشر دوستي اين کشور تا آنجا گسترش يافته که با حمايت و مشارکت جدي سردمداران و بخصوص نظاميان آمريکايي از مراحل مختلف توليد مواد مخدر در کشورهايي مانند افغانستان تا فرآوري و توزيع آن در سطح جهان، حتي قاچاقچيان و معتادين جهان را مشمول خود ساخته و در عين حال با کار آفريني! در اين کشورها شرايط لازم را براي ايجاد اشتغال و رشد و پيشرفت اين جوامع فراهم نموده است!

9- تلاش در جهت تغيير حکومتها و همچنين ايجاد بحران و اغتشاش در کشورهاي مخالف سياست هاي خصمانه و قلدرمآبانه آمريکا و ايجاد تفرقه و اختلاف بين اقوام، اديان و گروهها و دخالت ‌آشکار و پنهان در امور داخلي دولتها، از جمله تلاش براي تغيير نتايج انتخابات کشورهايي مانند فلسطين، لبنان، ايران، عراق و بسياري از کشورهاي اروپاي شرقي و آمريکاي لاتين و ساير کشورهاي جهان، جنبه هاي ديگري از تلاش منافقانه حمايت از دموکراسي و احترام به آراء و حقوق انسانها، از سوي آمريکا را اثبات مي کند.

10- سوء استفاده از حق وتو براي پايمال نمودن حقوق مردم کشورهاي مستضعف و تحت ستم و يا مخالف آمريکا و متقابلا حمايت و پشتيباني از ظلم و ستم همپالگي هاي آمريکا بويژه رژيم اشغالگر قدس، از ديگر مصاديق ضد حقوق بشر آمريکايي ها به‌شمار مي رود.

11- پيامدهاي ادعاي دفاع از حقوق بشر آمريکايي ها را حتي مي توان در زمينه حفاظت از محيط زيست که به جان انسانها و ساير موجودات ارتباط دارد نيز جستجو نمود. زيرا تنها آمريکاست که بدون توجه به هشدارهاي فراوان دانشمندان و صاحب‌نظران دنيا، همچنان با توليد بيشترين مقدار گازهاي گلخانه اي، تخريب لايه اوزون را با جديت دنبال مي کند که البته بايد آثار توليد سلاحهاي بيوتکنولوژي، ‌ميکروبي، شيميايي، اتمي و ضايعات اين گونه مواد را نيز به آنها اضافه کرد.

12- بنا بر اعترافات رسمي مقامات آمريکايي و اسناد موجود، مراکز و سازمانهاي ويژه اي در داخل و خارج از اين کشور، براي آموزش شکنجه گري، بازجويي و به ظاهر مقابله با تروريسم وجود دارد که نمونه آن تحت عنوان مدرسه خشونت، به طور کاملا رسمي و علني در يکي از ايالتهاي آمريکا همچنان فعال است و طبيعي است که نتيجه کار پرورش يافتگان اين مراکز، چيزي جز افزايش تعداد گروهها
و سازمانهاي تروريستي و تشديد خشونتها و تضييع حقوق انسانها نخواهد بود. در اين رابطه با اطمينان مي توان پيدايش رژيم صهيونيستي و قتل عام مردم بي گناه فلسطين و ظهور القاعده و طالبان در افغانستان و ديگر گروههاي تروريستي در کشورهاي مختلف و شدت يافتن مناقشات و شورشهاي بين المللي، منطقه اي و محلي در کشورهاي آفريقايي و ساير کشورها و يا ايجاد سازمانهايي مانند سيا و پليس خشونت طلب آمريکا را يکي از نتايج اين آموزشها دانست.

13- آدم ربايي و گروگانگيري، اقدام ديگري است که در راستاي منافع آمريکا با ناديده انگاشتن قوانين
بين المللي و حقوق فردي انسانها، بارها به اشکال مختلف براي ربودن افراد گوناگون اعم از دانشمندان و نخبگان جهان و يا افراد سياسي مانند دانيل اورتگا رئيس جمهور وقت نيکاراگوئه در گذشته اي نه چندان دور و مخالفان و ناراضيان سياستهاي آمريکا در کشورهاي مختلف دنيا در دهه هاي اخير، مورد استفاده سياستمداران اين کشور قرار گرفته است.

14- تلاش آمريکا براي تغيير فرهنگها و مباني اعتقادي و مذهبي جوامع جهاني و تلاش براي تطبيق آن با فرهنگ منحط غربي، از ديگر اقدامات ضد دموکراسي دولتمردان آمريکايي است که علي رغم اعتراضات دائمي مردم جهان، پيوسته با تصميم گيريهاي کاملا يک جانبه و با ادعاي کمک به پيشرفت و رشد فکري مردم جهان و با استفاده از روشها و ابزارهاي مختلف مانند فيلم، سينما، نشريات، صنعت توريسم و ساير روشها مورد توجه آمريکاييها قرار داشته است.

15ـ يکي ديگر از مصاديق فريبکاري آمريکا براي دفاع از حقوق بشر را مي توان در برخورد دوگانه و بلکه چندگانه آنان با قوميتها، ‌نژادها، فرق، گروهها و بويژه اديان موجود در داخل و خارج از اين کشور مورد نقد و بررسي قرار داد. نژادپرستي و نوع برخورد کاملا خصمانه پليس و سياستگذاران آمريکا با مسلمانان و همچنين سياه پوستان و سرخپوستان و ساير نژادهاي ساکن اين کشور و محروم ساختن آنها از بسياري از حقوق طبيعي و موقعيتهاي اجتماعي و رفاهي و متقابلا حمايت بي چون چرا و کاملا جانبدارانه از لابي هاي صهيونيستي و افراد وابسته به آنها، موضوع ديگري است که کمک زيادي به اثبات غير واقعي بودن ادعاهاي آنان براي دفاع از حقوق بشر مي کند.

16- آمريکايي ها علي‌رغم قوانين بين المللي و تعهدات قبلي، براي جلوگيري از رسيدن پيام ملتهاي آزاده و طرح دعاوي ضد استکباري دولتهاي مستقل در مجامع بين المللي، با استفاده از موقعيت مجامع و سازمانهاي مستقر در اين کشور،
نهايت تلاش خود را به کاربرده و حتي المقدور با طرح بهانه هاي واهي، مانع از دستيابي و حضور نمايندگان اين کشورها به اين سازمانها مي شود و اين در حالي است که تبليغ نقش مصلحانه و فرياد خيرخواهانه اين رژيم، گوش جهانيان را کر کرده است.

17- بديهي است آنجا که منافع شخصي صحنه گردانان اصلي که عمدتا صهيونيست هستند آن هم در مقياسهاي کلان مطرح باشد نه تنها حقوق انسانها در خارج از مرزها، بلکه حقوق مردم آمريکا هم براي سياستمداران آمريکايي اهميت خود را از دست مي دهد و ديگر حتي نظر ميليونها شهروند خيرخواه و هزاران سرباز آمريکايي مخالف جنگ هم که ناخواسته در راستاي حفظ منافع سرمايه داران آمريکايي به حضور و کشته شدن در نقاط مختلف دنيا تن در مي دهند، مهم تلقي نمي شود.

رسيدگي به حقوق پايمال شده فقرا، محرومين و بي خانمانهاي آمريکايي به جرم رنگين بودن پوستتشان، اولويت خود را به طور کامل از دست مي دهد و جنايتکاران نيز مي توانند بي هيچ واهمه اي از مجازات مرگ، براي رفع خستگي و کسب نشاط و جبران کمبودهاي روحي رواني خود، هموطنانشان را به طور گروهي يا انفرادي، مورد هدف سلاحهاي آتشين خود که ساخته دست سرمايه داران فرصت طلب کشورشان است، قرار داده و مقام نخست کشتار با سلاح گرم را از آن خود سازند.

در چنين شرايطي سوء استفاده جنسي از زنان نيز بدون توجه به شعارهاي بشردوستانه، چنان گسترش مي يابد که به يک امر طبيعي بدل مي شود و در نهايت باز اين سياستمداران آمريکايي هستند که مستاصل و درمانده از اين همه فلاکت و بدبختي مجبور مي شوند بر خلاف شعارهايشان، با افزايش و ساخت انواع زندانهاي ثابت و شناور و انباشتن آنها از زندانيان دست پرورده سياستهاي غلط، براي حفظ جايگاه برتر از نظر تعداد زنداني گام بردارند.

بدين سان است که کشور آمريکا، به منفورترين کشور نزد مردم جهان و دولت آمريکا به ناکارآمدترين دولت نزد مردم اين کشور تبديل و از نازلترين جايگاه اجتماعي و مردمي در جهان برخوردار مي گردد و اين در حالي است که هنوز برخي از افراد جاهل و دولتهاي وابسته، مرعوب روشهاي خصمانه آمريکا بوده و سنگ حمايت و دنباله روي از اين سياستها را بر سينه مي زنند، غافل از آنکه شمارش معکوس براي سقوط بزرگترين تضييع کننده حقوق بشر، مدتهاست آغاز شده و با تحول ضد امپرياليستي که در جهان در حال وقوع است، بزودي طلسم اين بت نيز شکسته و دنيا شاهد فرو پاشي يکي ديگر از بزرگترين نمادهاي ظلم و زياده خواهي در جهان خواهد بود.
کد مطلب : ۳۶۹۳۴۳
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما